eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
603 ویدیو
27 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📜 تشکیل اجتماع سقیفه بنی ساعده 🔸عصر روز دوشنبه و پس از اقامه نماز ظهر، انصار در «سقیفه بنی ساعده» اجتماع کردند و گفتند: پس از رسول خدا امر را بر عهده سعد بن عباده می‌گذاریم. سعد، رئیس قبیله خزرج که در آن هنگام مریض بود، خطبه‌ای خواند و پسران یا پسر عموهایش آن را با صدای بلند برای دیگران تکرار می‌کردند. وی در آن خطبه، به پیشگامی انصار در پذیرش اسلام و حمایت از پیامبر اشاره نمود و افزود: 🔹خلافت حق شماست، پس آن را محکم برای خود نگاه دارید. انصار او را تایید کردند و گفتند: اگر مهاجران نپذیرفتند و در جواب ما گفتند: ما از بستگان رسول خدا هستیم، چه کنیم؟ برخی پاسخ دادند: می‌گوییم: امیری از شما و امیری از ما امور را اداره کنند و به کمتر از این هرگز راضی نخواهیم شد. [۱] 🔸عُوَیم بن ساعده، که از قبیله اوس بود، به این امر (خلافت سعد بن عباده که خزرجی بود) اعتراض کرد. در نتیجه، او را از سقیفه بیرون انداختند. [۲] او در راه به «مَعْن بن عدی بلوی» برخورد و ماجرا را برای وی بازگو نمود. معن بن عدی از هم‌پیمانان قبیله اوس بود و عُوَیم بن ساعده نیز توسط پیامبر، برادر دینی عمر بن خطاب گردیده بود. [۳][۴] 🔹ابن ابی الحدید به نکته‌ای جالب توجه اشاره می‌کند: این دو از دوستان ابوبکر بودند و وی را دوست داشتند اما بغض و عداوت سعد بن عباده را در دل داشتند. [۵] به همین سبب، عُوَیم با خلافت سعد بن عباده در شورا مخالفت کرد. سپس آن دو نزد عمر رفتند. مَعْن بن عدی تمام آنچه را از عوَیم بن ساعده شنیده بود برای عمر تعریف کرد. [۶] ⬅️ عمر با نگرانی نزد ابوبکر رفت وی را خبردار کرد. آنان در راه به ابوعبیده جراح برخوردند و هر پنج نفر با سرعت به طرف سقیفه به راه افتادند. [۷] در سقیفه، ابوبکر سخنرانی کرده و در آخر گفت: «من به خلافت عمر یا ابوعبیده راضی‌ام». برخی از انصار گفتند: امیری از ما و امیری از شما. هرگاه یکی مُرد، آن دیگری امیر شود و به همین صورت، یک امیر از ما و پس از مرگش امیری از شما. ابوبکر این سخن را نپذیرفت و گفت: امارت از ما و وزارت از شما. حُباب بن منذر، که این سخن را شنید، برخاست و گفت: ‌ای انصار، خلافت را از دست ندهید و به دیگران راضی نشوید؛ چون پایه‌های این حکومت را شما استوار ساختید، و اگر می‌گویید مهاجران با ما مخالفت می‌کنند حداکثر راضی شوید به اینکه امیری از ما و امیری از آنان باشد. عمر در جواب وی گفت: دو شمشیر در یک غلاف جای نمی‌گیرد. نزاع بالا گرفت و بشیر بن نعمان از اوس، که به سعد بن عُباده از خزرج حسادت می‌ورزید، از روی حسادت و اینکه مبادا خلافت به سعد بن عباده برسد، طی سخنانی انصار را به بیعت با ابوبکر فراخواند 🔸ابوبکر نیز از مردم خواست با عمر یا ابوعبیده بیعت کنند، اما آن دو نپذیرفته، ابوبکر را اولی به این امر دانسته، خواستار بیعت با وی شدند. در این هنگام، بشیر بن سعد بر آنان پیشی گرفت و با ابوبکر بیعت کرد. به دنبال این امر، اوسیان حاضر در جلسه نیز از ترس اینکه مبادا خلافت به خزرجیان برسد با ابوبکر بیعت کردند. [۸] 📜 بیعت گرفتن از سایران پس از آنکه گروهی از حاضران در سقیفه با ابوبکر بیعت کردند، عده‌ای برای تثبیت آن به راه افتادند. ابن ابی الحدید به نقل از بَراء بن عازِب می‌نویسد: عده‌ای از بنی‌هاشم مشغول غسل رسول خدا بودند و من از شدت غصه و ناراحتی مصیبت وارد شده و از ترس اینکه مبادا خلافت را از دست بنی‌هاشم خارج سازند، بین این گروه و مسجد در رفت و آمد بودم. 🔸در این اثناء خبر رسید که عده‌ای در سقیفه اجتماع کرده‌اند. ناگهان عمر و ابوبکر غیبشان زد. سپس خبر رسید که با ابوبکر بیعت کرده‌اند. طولی نکشید که عمر، ابوعبیده جراح و عده‌ای از اهل سقیفه را به همراه ابوبکر دیدم که به راه افتاده‌اند و هر که را می‌بینند دستش را گرفته، به عنوان بیعت به دست ابوبکر می‌دهند، خواه راضی به چنین عملی باشد یا از آن اکراه داشته باشد. به سرعت خود را به بنی‌هاشم رساندم. ▫️آنان در را (برای غسل دادن رسول خدا) به روی خود بسته بودند. با شدت تمام در را کوبیدم و با فریادی بلند آنان را از بیعت مردم با ابوبکر آگاه ساختم. [۹] عمر، ابوعبیده، ابوبکر و همراهانشان وارد مسجد النبی شدند، درحالی که عمر مرتب اطراف ابوبکر می‌دوید و فریاد می‌زد: مردم با ابوبکر بیعت کرده‌اند! [۱۰] ▪️سپس ابوبکر بر منبر رسول خدا نشسته خطبه‌ای خواند. [۱۱] ابوذر، که از مسئله بیعت آگاهی یافته بود، به مسجد رفت و طی سخنانی مردم را به اطاعت از حضرت علی (علیه‌السّلام) فراخواند. [۱۲] ادامه دارد... ↪️ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ادامه👇 شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها در این هنگام، قبیله «بنی اسلم»، از اعراب خارج مدینه، [۱۳] که برای تامین آذوقه وارد مدینه شده بودند، با بیعت گیران برخورد کردند. عمر به اطلاع آنان رساند که اگر در بیعت گرفتن یاری‌شان کنند در عوض، آذوقه آنان را تامین خواهد نمود. آنان نیز پذیرفته، چوب به دست به راه افتادند. تعداد آنان به حدی زیاد بود که کوچه‌های اطراف مسجد النبی از آنان پر گردید. [۱۴] آنان هر که را می‌دیدند، گرفته، به زور و کشان کشان برای بیعت نزد ابوبکر می‌آوردند. [۱۵] ایناین روندِ بیعت‌گیری تا شب ادامه یافت و با فرا رسیدن شب، آنان به منازل خود بازگشتند. [۱۶] تجمع برخی از طرف‌داران اهل بیت 🔸همان شب تعدادی از اصحاب پیامبر برای تغییر دادن وضع به وجودآمده گرد هم آمدند. ⏪ آنان عبارت بودند از: بَراء بن عازب، مقداد، سلمان، ابوذر، عمار، حُذَیفه، ابوالهِیثم بن تیهان و عُباده بن ثابت بنا به نقل ابن ابی الحدید، در آن شب، حذیفه از وجود دیدگاهی مبنی بر لزوم بازگرداندن مسئله خلافت به شورا در میان مهاجران خبر داد و ابی بن کعب را نیز شاهد مدعایش معرفی کرد و هنگامی که آن گروه به در خانه ابی بن کعب رفتند، وی در را نگشود، اما سخن حذیفه را تایید کرد. [۱۷][۱۸] منابع: (۱) جاحظ، عمرو بن بحر [بی تا]، العثمانیه، تحقیق: عبدالسلام محمد‌هارون، مصر، مکتبه الحافظ. (۲) جوهری، احمدبن عبدالعزیز، السقیفه و فدک، تهران، مکتبه النینوی الحدیثه. (۳) حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد (۱۴۱۱ ق)، شواهدالتنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمد باقر محمودی، تهران، وزاره الثقافه والارشادالاسلامی. (۴) حلی، حسن بن سلیمان (۱۴۲۴ق)، المحتضر، تحقیق سیدعلی اشرف، نجف، المکتبه الحیدریه. (۵) حموی، یاقوت بن عبدالله (۱۹۹۵م)، معجم البلدان، چ دوم، بیروت، دارصادر. (۶) خزاز قمی، علی بن محمد (۱۴۰۱ق)، کفایه الاثر، تحقیق عبداللطیف حسینی کوه کمری، قم، انتشارات بیدار. (۷) خصیبی، حسین بن حمدان (۱۴۱۱ ق)، الهدایة الکبری، چ چهارم، بیروت، مؤسسه البلاغ. (۸) خطیب تبریزی [بی تا]، الاکمال فی اسماء الرجال، تعلیق: ابواسدالله بن الحافظ محمد عبدالله الانصاری، [بی جا]، مؤسسه اهل البیت. (۹) دانشامه فاطمی (۱۳۹۳)، زیر نظر علی اکبر رشاد، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و‌اندیشه اسلامی. (۱۰) دیلمی، حسن بن محمد (۱۳۸۰ق)، ارشاد القلوب، تهران، کتابفروشی مصطفوی. (۱۱) ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد (۱۴۰۷ ق)، تاریخ الاسلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی. (۱۲) ذهبی، محمد بن احمد (۱۴۱۳ق)، سیر اعلام النبلاء، چ نهم، تحقیق شعیب الارنؤوط، بیروت، موسسه الرساله. (۱۳) روایه کبار المحدثین والمؤرخین (۱۴۱۰ق)، تاریخ اهل البیت (علیه‌السّلام)، تحقیق سید محمدرضا حسینی، قم، موسسه آل البیت (علیه‌السّلام). (۱۴) سبط ابن جوزی، عبدالرحمن (۱۴۱۵ق)، تذکره الخواص، قم، شریف رضی. (۱۵) سلیم بن قیس هلالی (۱۴۰۵ق)، کتاب سلیم بن قیس، قم،‌هادی، . (۱۶) سمهودی، علی بن احمد (۲۰۰۶م)، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی، بیروت، دارالکتب العلمیه. (۱۷) سهیلی، عبدالرحمن (۱۴۱۲ق)، الروض الانف فی شرح السیره النبویه، بیروت، دار احیاء التراث العربی. (۱۸) سید بن طاووس (۱۳۶۳)، سعدالسعود للنفوس منضود، قم، شریف رضی. ادامه دارد... ↪️ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌