eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
515 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 من و انبوهی از دلواپسی ها که دارم لشکری از بی کسی ها تمام کوفه عهدی تازه دارند برای کشتن تو ای مسیحا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دلم را مثل پیمان ها شکستند دو دستم را به عهدی تازه بستند همان هایی که نامه می نوشتند به استقبال تو خنجر به دستند ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دلم مانده ست و داغ جانگدازی که شد با حرمت نام تو بازی تنم زخمی، لبم تشنه، دلم خون امان از این همه مهمان نوازی شاعر: سیدمحمد جواد شرافت @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
AudioCutter_۱سبک مشترک شب های محرم.mp3
1.29M
شماره 1182 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 من به اون نگات اسيرم روزي مو از تو ميگيرم كاشكي كربلا پايين پات بميرم اي اميرم اي اميرم توي روضه هات دلم هوايي ميشه هر كي يا حسين ميگه خدايي ميشه اگه با خدا شدم از روضه هاته مجلس روضه ي تو فُلك نجاته ▪️السلام علیک یا اباعبدالله ▪️بأبی أنت و اُمی سیدی ثارالله آسمونا پره ماتم رسيده ماه محرم بساط روضه برا ما شد فراهم غرق آهم غرق آهم سينه زنها لباس مشكي مي پوشن چراغ حسينيه باز شده روشن صاحب بزم عزا حضرت زهراست تا قيامت علم روضه ها بالاست ▪️السلام علیک یا اباعبدالله ▪️بأبی أنت و اُمی سیدی ثارالله به روي دارالاماره تن مسلم روي داره چشماي خسته ام آقا خون ميباره بيقراره بيقراره اي صبا خبر بده  بگو به مولا نيا كوفه اي گل ِ فاطمه آقا بازار شمشير و نيزه ها شلوغه حرف اين طايفه ي كوفي دروغه ▪️السلام علیک یا اباعبدالله ▪️بأبی أنت و اُمی سیدی ثارالله منكه بر حسين  سفيرم دوست دارم تشنه بميرم تشنه لب به زير شمشير دم ميگيرم اي اميرم اي اميرم نيا كوفه زينبت آواره ميشه ميبينم كه غارت گوشواره ميشه دم دوازه سرم چشم انتظاره كه ببينم صورت تو رو دوباره ▪️السلام علیک یا اباعبدالله ▪️بأبی أنت و اُمی سیدی ثارالله @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام حسین علیه السلام مسلم را به کوفه فرستاد. چهار، پنج روزی که مسلم در کوفه بود هیجده هزار نفر با مسلم بیعت کردند. مسجد کوفه مسجد بزرگی است وقتی مسلم نماز می خواند تا دم در مسجد از جمعیت پر می شد. 🔸یک شب عبیدالله اعلام کرد هر کس اطراف مسلم باشد و از مسلم طرفداری کند دستگیرش می کنیم. مسلم بن عقیل نماز مغرب را خواند. بین نماز مغرب و عشاء پشت سرش را نگاه کرد، دید یک نفر هم پشت سرش نیست. همه رفته بودند..😭 تمام مردم شهر مضطرب هستند. در شهر پخش شده بود که طرفداران مسلم را دستگیر می کنند یکی شوهرش خانه نیست می گفت: نکند شوهرم را گرفته باشند. یکی پسرش بیرون است.یکی برادرش نیست. ▪️مسلم کنار کوچه ای از استر پیاده شد و سرش را به دیوار گذاشت. زنی جلوی در نشسته بود. اسمش طوعه بود. او هم منتظر پسرش بود تا برگردد. دید آقایی از استر پیاده شد و سرش را به دیوار گذاشته است. گفت: آقاجان! چرا سرت را به دیوار خانه من گذاشتی؟ چرا به خانه ات نمی روی؟ دفعه سوم که زن سوال کرد، مسلم گفت: آب داری برای من بیاوری؟ زن رفت آب آورد. مسلم باز همانجا ایستاد. آن زن گفت: آقاجان! چرا به خانه ات نمی روی؟ ▪️صدا زد: مادر من خانه ندارم. زن گفت: شما کی هستی؟ گفت: من مسلم بن عقیل هستم.. جان ختم المرسلین در کوفه جا دارد ندارد بهتر از روح الامین در کوفه جا دارد ندارد افسر جانباز حق در کوفه سرگردان و بی کس نایب سلطان دین در کوفه جا دارد ندارد مسلم بی خانمان در کوچه ها می گردد امشب یک جهان ایمان و دین در کوفه جا دارد ندارد امتحان حق نگر از آن مسلمانان و مسلم مسلم است ای مسلمین در کوفه جا دارد ندارد   🔸مسلم آن شب را در خانه طوعه ماند. هنگام صبح پسر این زن به دارالاماره خبر داد در خانه آنهاست. عبدالله بن عباس با هفتاد سوار آمد و خانه را محاصره کردند. یک وقت زن آمد داخل اتاق صدا زد: آقاجان! مسلم بن عقیل! خانه را محاصره کردند. مثل اینکه فهمیده اند شما داخل خانه ما هستید. مسلم بن عقیل از خانه بیرون آمد سوار اسبش شد. شمشیر می زند و می کشد. دشمنان را روی زمین می ریزد. این بی انصاف ها دسته های نی را آتش زدند و از بالای بام بر سرش ریختند.. 😭 همه بگویید: غریب مسلم! غریب مسلم! بعد از پیکار عظیم مسلم را گرفتند. دست مسلم را به پشت سر بستند. او را به طرف دارالاماره آورند. ▪️وقتی عبیدالله رسید شروع کرد به گریه کردن. عبیدالله گفت: چرا گریه می کنی؟ کسی که در این کارها می افتد باید پیه کشته شدن هم به تنش بمالد. چرا گریه می کنی؟ صدا زد: عبیدالله! به خدا قسم اگر برای خودم، کشته شدن گریه کنم. گفت: پس برای چه گریه می کنی؟ گفت: دلم می سوزد که نامه نوشته ام تا حسین(ع) به کوفه بیاید..😭 می ترسم امام حسین (ع) دست زن و بچه اش را بگیرد و به طرف شما مردم بی وفا بیاید.. 😭 هنگامی که می خواستند او را بکشند ▪️فرمود: عبیدالله! سه وصیت دارم. اول وصیتم این است وقتی مرا کشید بدنم را روی خاکها نگذارید! مرا دفنم کنید..😭 وصیت دومم این است که هفتصد درهم در کوفه قرض دارم، زره مرا بفروشید و قرض هایم را ادا کنید. یک وصیت دیگر هم دارم و آن اینکه دلم می خواهد یک نامه بنویسید که اربابم حسین(ع) به کوفه نیاید.😭 آی غریب حسین! حسین!…😭 اللهم نسئلک و ندعوک باسمک العظیم یا الله!.. @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴  امیر کوفه که یک آسمان جلالت داشت ندانم از چه به صورت غبار غربت داشت به کوفه وارث یک کربلا مصیبت بود کسی که در دل خود یک جهان محبت داشت درون خانه هانی نکشت  دشمن را ز بس وفا و جوانمردی و مروت داشت نهان ز مردم کوفه لبش به هم می خورد در آن سیاهی شب با حسین صحبت داشت ز خردسالی خود در مدینه چون عباس به سیدالشهدا الفت و ارادت داشت   ▪️تا امام حسین (ع) شنید حضرت مسلم (ع) شهید شده ، فرمود دختر مسلم رو بگید بیاد ، دختر غصه خوره.. 😭 دختر رو تو دامن نشوند ، یا إبنتی.. صدای گریه ی زن ها بلند شد،فهمیدند چی شده ، دیدن اشک حسین داره می ریزه روی سر این دخت.. 😭 ▪️فرمود آی دخترم دیگه خودم باباتم ، میوه ی دلم دیگه دخترام خواهرتن.. ▪️ وقتی از دامن حسین اومد سکینه بغلش کرد ، تسلیت گفت  غصه نخوری ما دورتیم ، نمی گذاریم غریب باشی غصه نخوری عمه ام نمی ذاره یتیمی رو حس کنی..😭 ▪️ آی سکینه خاتون بی بی جان به دختر مسلم تسلیت گفتی بغلش کردی یه سوال دارم، تو گودال کسی بهت تسلیت گفت خانم؟.. کسی بود دست نوازش به سرت بکشه؟ آره،یه عده تازیانه به دست اومدند یه عده با کعب نی اومدند،حسین... 😭   شعر از استاد سازگار @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹مرحوم صدوق تو أمالی نقل می کنه،می گه: یه روز امیر المؤمنین اومد محضر رسول خدا(ص)،سئوال کرد آقاجان شما به برادر من علاقه دارید یا نه؟ پیغمبر فرمود آره علی جان به دو دلیل عقیلُ دوست دارم، 🔸دلیل اولش اینه برادر تو است،فرزند ابوطالبه. 🔸 دلیل دوم علی جان عقیل رو دوست دارم چون یه پسری داره،این پسر در راه محبت پسر تو کشته میشه. علی جان دوستش دارم،پسرش فدایی پسر تو است،قبل کربلا،این خبرها نیست،پیغمبر داره روضه می خونه،خیلی گوش بده،عبارت عجیبه سه تا نکته داره، ▪️نکته اول: پیغمبر فرمود علی جان،اهل ایمان بر این پسر گریه می کنند،الله اکبر،استنباط میشه کرد،نشانه ی ایمان یکی گریه بر مسلم ِ، دیگه،پیغمبر فرمود:مؤمنین براش گریه می کنن، ▪️دوم علی جان،این مسلم فرشتگان خدا بر او صلوات و درود می فرستند،بعد عجیبه،می گه به اینجا که رسید،پیغمبر شروع کرد گریه کردن، عبارت عجیب حدیث اینه میگه:اون قدر گریه کرد،حتی جرت دموع علی صدره.. 😭 پیغمبر لولاک لما خلقت الافلاکه میگن اینقدر برا مسلم گریه کرد،اشکاش رو سینه اش چکید،این مسلمه با این عظمت با این مقام،حالا من و تو اومدیم از مسلم عاشقی یاد بگیریم،از مسلم فدا شدن برا امام زمان یاد بگیریم،اومدیم از مسلم یاد بگیریم،آدم وقتی می خواد خودش رو خرج امامش کنه،باید بدون کم و کاست،می خوای یاد بگیری بسم الله: ▪️من از اول مجلس منتظر بودم این اسم بیاد،آخه با این اسم امشب گره باز می شه،تو هم منتظری نشون بده اونایی که تو این دهه همه ی کاراتون و می ذارید کنار،می گید کار فقط کار حسین،فعلاً مهمتر از همه دنیا حسینه،فاطمه اون دنیا میگه،همه رو رها کن ،دست این رو من بگیرم،این، محرما همه چیزش تعطیل بود،فقط حسین ▪️خبر دادن،تو منزل ثعلبیه به امام حسین علیه السلام گفتند:آقا مسلم تو رو تو کوفه کشتند،حضرت گریه کرد، گفت:مسلم پسر عموی من بود،سفیر من بود،مورد اعتماد من بود…. ▪️با همه ی مقاومتش،با همه ی سرداری و دلیریش،بهش نیرنگ زدن،اَمان نامه ی دروغین بهش دادن،گودال سر راهش کندن، و اِلا به این راحتی مسلم و نمی تونستن بگیرند.. ▪️گفتم: گودال،یاد چی می افتند بعضی ها،اصلاً رسم این کوفیا همین بود،می خواستند یکیُ گیر بندازند،سر راهش گودال می کَندند.. چیه؟ یه گودال تو رو این جوری به هم می ریزه…. اصلاً بنا ندارم این جوری روضه بخونم.. می خوام بگم این مسلم،آقایی است که در راه ولی خدا اول فدایی قرار گرفت. 👇 قربونش برم،مادر ما زهرا هم اولین فدایی علی است،اما زهرا کجا،مدینه کجا،کوفه کجا، هر دو اول فدایی اند،ناله دارا.. روضه ام همینه،میخوام بگم این کلمات برات آشناست یا نه،این کلمات هم روضه مسلم رو در بر میگیره،هم روضه ی مدینه رو، من فقط یه کلمه رو میگم رد میشم هر کی ناله داره،این کلمه ها مشترکه،می خوام بگم: ▪️اولیش کوچه است.. 😭 ▪️دومی ش آتیشه..😭 ▪️سومی ش ریسمانه.. 😭 ▪️چهارمی ش تازیانه است.. 😭 لااله الا الله،یه چیز دیگه بگم ناله دارا، چند نفر به یه نفره،تو کوفه ام چند نفر ریختند،نتونستند مسلمُ دستگیر کنند، اما مردم مسلم یه مرد جنگیه،یه سردار خستگی ناپذیره ▪️اما مادر ما زهرا،یه مادر باردار بود،هجده ساله بو.. 😭 یا زهـــرا.. 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دارم وصیت می‌کنم شاید نیایی با باد صحبت می‌کنم شاید نیایی دارد مسیرت را نشانم می‌دهد باد از روی دروازه تکانم می‌دهد باد با داغِ بی‌اندازه می‌گِریم که برگرد از بِین این دروازه می‌گِریم که برگرد با سر میان کوفیان مهمانم  آقا تا لحظه‌ای که میرسی می‌مانم آقا روزی که می‌آیی مرا بشناس وقتی از روی این دروازه آویزانم آقا هر روز سنگم می‌زنند از دور و نزدیک بازیچه‌ی تمرینِ این طفلانم آقا هر روز یک دندان من کم می‌شود تا... قربان دندانت شود دندانم آقا شرمنده‌ام اینجایَم و بال و پَرم ریخت  دیدی که کوفه خاکِ عالم را سرم ریخت من با چه رو گویم نیا رویی نمانده قلبم پُر از درد است و دارویی نمانده دستی که بیعت داد دستم را شکسته از بس مرا زد زخمِ بازویی نمانده طفلان من از گوشه‌ای دیدند من را از زخم‌های کوفه اَبرویی نمانده نزدیک نه از دور کوفی دوره‌ام کرد آنقدر زد تا دید پهلویی نمانده تا دِق نکرده زینب  از بیراهه برگرد گهوراه تا نَشکَسته  با ششماهه برگرد هرچیز کم باشد در اینجا غم زیاد است در کوفه می‌بینی که نامحرم زیاد است از خیزران و تازیانه حرف کم نیست از خار و سنگ و کعب نِی مرحم زیاد است ششماهه نه حتی برای مردها نیز.. یک تیغه از تیرِ سه‌شعبه هم زیاد است دست نوازش با یتیمی نیست اما پنجه برای گیسوی درهم زیاد است آبی برای تشنگان اینجا ندارند در شهر گویا طفلِ بی بابا ندارند تنها شدم تا سر به زیری را بفهمم شد بسته دستم دستگیری را بفهمم هِی سنگ خوردم زخم خوردم طعنه خوردم تا رنج بازار و اسیری را بفهمم من را به زنجیرش میانِ کوچه گرداند تا زخمِ پاهای کویری را بفهمم دندان من خون شد به یادِ دختر تو تا دردِ دندانهایِ شیری را بفهمم دلها در اینجا سنگِ دیوار است برگرد وقتِ حراجی‌هایِ بازار است برگرد شاعر: حسن لطفی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 سلام حضرتِ بی خانمانِ من برگرد غریبِ قافله‌‌ی بی نشان من برگرد سلام از لب من که پیام تو بودم فقط به جرم همینکه سلام تو بودم سلام آنکه همین کوفه بر زمینش زد فقط به خاطر تو سنگ بر جبینش زد صدا زدند سلام حسین را کشتیم پسر عموی امام حسین را کشتیم سلام از بدنی که پُر از ستاره شده سلام از تن مسلم که پاره پاره شده سلام از لبِ پا خورده‌ام  فدای سرت سلام از تنِ تا خورده‌ام  فدای سرت سلام از جگری که جراحتش تازه است سلام از بدنی که میانِ دروازه است از این تَنی که نه سر دارد و نه سامانی مگر که خاک شوم دست نامسلمانی کسی که نیست  میا که سلام رفته حسین سرِ من  و سرِ هانی به شام رفته حسین مرا ببخش ولی شرح غم شنیدنی است مرا ببخش ولی مقتلم شنیدنی است سلام آنکه گرفتار درد غربت شد کسی که کشته‌ی هجده هزار بیعت شد کسی که نامه‌ی یکصد هزار تن را دید بجای آنهمه یاری   پیر زن را دید جماعت آمدم و خوانده‌ام فُرادا را کسی نبود بخوانم نماز عشاء را دو کودکم دو گرسنه دو تشنه‌ی معصوم سپرده‌ام به شُرِیح  السلام یا مظلوم کسی نبود به ما بین خانه جا بدهد کسی نبود به دستم کمی غذا بدهد هرآنچه بر سر ابنِ مُسَهَّر آوردند سرِ من و سر هانیِ  بی سر آوردند کشان کشان نوک قلاب‌ها تنم بردند چه زود کوچه‌ی قصاب‌ها تنم بردند حرام زاده‌ای از پا کشید بندم کرد به زور با سر قناره‌ای بلندم کرد سلام از جگری که جراحتش تازه است سلام از بدنی که میان دروازه است چه غم که دشنه‌ی قلاب می‌خورد بدنم تمام روز فقط  تاب می‌خورد بدنم به زیر آتش این آفتاب می‌سوزم برای دربه دریِ رُباب می‌سوزم سرِ سلامت اگر رفته است سرم آقا فدای دخترکانت دو دخترم آقا خدا کند که مرا نور دیده نشناسد اگر رسید پدر را حمیده نشناسد به یاد آمدنت با نسیم نالیدم هرآنچه بر سر تو می‌رسد خودم دیدم که تشنه می‌شوی آب را نمی‌بینی به خواب کودک بی خواب را نمی‌بینی تو هم شبیه من از حال می‌روی آقا میان تنگی گودال  می‌روی آقا میا که داغ تو آتش به استخوانم زد سنان به نیتِ تو نیزه بر دهانم زد *قیس ابن مسهر صیداوی ، سفیر امام که بعد از حضرت مسلم در کوفه شهید شد. * جمعا پنج فرزند حضرت مسلم چهار پسر و یک دختر شهید شدند. * شیخ مفید  از یکصدهزار نامه کوفیان گزارش می کند. شاعر: حسن لطفی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
سلام بر عزیزان همراه کانال نوحوا علی الحسین با لمس هشتک های👇 یا 👇 به راحتی مطالب مرتبط را دسترسی پیدا کنید✅ ان شاءالله مطالب بقیه شب های محرم نیز بزودی در کانال بارگذاری خواهند شد 🏴 خادم شما خواجه پور التماس دعا🙏
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ▪️روضه سر جناب حضرت مسلم علیه‌السلام امام از کسی که از کوفه می‌آمد، پرسید: از کجا می‌آیی؟ گفت: از کوفه. از آنجا بیرون نیامدم؛ جز آنکه مسلم بن عقیل و ‌هانی بن عروه را کشته و به دار آویخته در بازار قصابان دیدم؛ در حالی که سرهایشان را برای یزید فرستاده بودند. ▪️ امام حسین گریست و فرمود: انا لله و انا الیه راجعون... 😭 همه‌جا جار زدم آبرویم را نبرید سر به دیوار زدم آبرویم را نبرید شرمگینِ غمِ تو اشک سرازیرِ من است همه‌جا جار زدم آی که تقصیر من است کاش می‌شد که بگویم که کجایی ای‌کاش و از این فاصله  نالم که نیایی ای‌کاش دستم از پشت که بستند به من خندیدند شانه‌ام را که شکستند به من خندیدند چشم صیاد  به چشمان ترم  بود که زد پیش جلاد  دلم یاد حرم بود که زد از  روی بام نگاهم به سوی شام اُفتاد پیکرم بعد سرم از لبه‌ی بام   اُفتاد پیکرم خورد زمین فاطمه نالید حسین سرِ من رو به سوی قافله غلطید حسین سوختم بسکه نمک بر جگری پاره زدند بدنم را سر بازار به قناره زدند بدنم ماند و غمی تازه... سرم را بردند می‌خورد تاب  به دروازه... سرم را بردند دیدی آخر که به کارم گره اُفتاد ای داد سرِ من را به سوی شام فرستاد ای داد من تمامیِ مسیرِ اُسرا را دیدم کربلا کوفه و شام و شهدا را دیدم قبلِ تو آمده‌ام شام بگویم  نزنید سر هر کوچه و هر بام  بگویم نزنید ناله‌ام در دلِ شامات امان از زینب پشت دروازه‌ی ساعات امان از زینب آتش و خار و خس و سنگ و سنان را دیدم معجر سوخته‌ی دخترکان را دیدم گیسویی را دو سه تا چنگ عوض کرد حسین چهرات را اثر سنگ عوض کرد حسین تیغ و تیر و غضب و قهر، خدا رحم کند لشگری رفته از این شهر، خدا رحم کند لشگری رفته که با پیرهنت برگردد رفته همراهِ عقیقِ یمنت برگردد آمدم شام بگویم که سرم مال شما گیسویم پیشکش پنجه‌ی اطفال شما لب و دندان من اینجاست مرتب بزنید خیزران را  ولی ای قوم به زینب  نزنید شاعر: حسن لطفی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 من را ابد حسین و مرا از ازل حسین صَلّوا علی الحسین و سَلامٌ علی‌الحسین باید هرآنچه هست فقط خرج او کنیم حی علی الحسین که خیرالعمل حسین حس میکنم همیشه کنار ضریح او من را گرفته است میان بغل حسین مسجد حسینیه و حسینیه مسجد است جای دعا حسین و بجای غزل حسین هنگام مرگ ای ملک الموت صبر کن ‌عمری صدا زدیم برای اجل حسین مثل حسن  حسین  به نوکر رسیده است بین کریم‌ها شده ضرب‌المثل حسین تنها تویی که دلخوشیِ ما فقط شدی ما را نداد هیچ کس اینجا محل حسین با گریه‌های فاطمه ماهم گریستیم این ارث فاطمه است که نوحوا علی‌الحسین شاعر: حسن لطفی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 پیش مرگت میشوم شُکرِ خدا در کوفه من ای شهیدِ بی کفن ای شهیدِ بی کفن اولین تَن میشوم ‌ از بِینِ هفتاد و دو تَن ای شهیدِ بی کفن ای شهیدِ بی کفن ▪️▪️▪️ گفته اربابم که با تو کوفه مرقد می‌شود جان به قربان علی , جان به قربان علی هرکه می‌آید مزارم از نجف رد می‌شود جان به قربان علی , جان به قربان علی شاعر: حسن لطفی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
لباس مشکی ما را به دستمان بدهید ..🏴 به ما حسینیه گریه را نشان بدهید ..🏴 دوستان همراه، مداحان گرامی ضمن عرض تسلیت فرا رسیدن ایام عزای حضرت سیدالشهدا و یاران با وفایش محضر شما با لمس هشتک 👇 یا به مطالب مرتبط دست پیدا کنید🏴 خادم شما خواجه پور التماس دعا 🙏