#مثنوی
#اربعین
#حضرت_زینب
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد
کوچه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد
کیست این خانم علمدارِ سپاهِ اربعین
شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین
شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب
شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب
هر نفس هر محملی یک منبرِ روضه شده
پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده
گریه آزاد است هر منزل چه شور و حالی است
روضه خوان ها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است
زینبِ امروز با روزِ دهم، تغییر کرد
این چهل روزِ اسارت، عمه جان را پیر کرد
بارها و بارها رأسِ بریده گریه کرد
بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد
سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست
چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست
چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند
هرچه می بینند با لبخند قیمت می کند!!!!
هرکس و ناکس کنارِ ناقه، پایش واشده
بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده
بچه ها را، با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان
گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان
نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست
روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست
بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد
در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد
بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد
تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد
هرکجا ام المصائب صبر کرد و صبر کرد
بی صدا ام المصائب صبر کرد و صبر کرد
کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبر کرد
شام را ام المصائب صبر کرد و صبر کرد
حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد
مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد
بر سیاهی های چادر جای پا افتاده است
از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است
درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است
نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است
چادری که روی آن روح الامین حساس بود
با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود
بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد
کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد
باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد
با چه دستی روز غارت گوشواره کنده شد
شاعر: قاسم نعمتی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#مثنوی
#مرثیه
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نام زهرا بر دلم فرمانروایی میکند
در دو دنیا فاطمه کار خدایی میکند
فاطمه انسیه الحورا پیغمبر بود
او فقط کُفو امیرالمومنین حیدر بود
گر نبودش مرتضی، کفوی دگر زهرا نداشت
مثل و مانندی به دنیا حیدر تنها نداشت
فاطمه بهر علی و او برای فاطمه
عالم خلقت علم زیر لوای فاطمه
خانهاش، بیت گلینش کعبه اهل ولا
بوسه گاه آسمانیها و ختم الانبیاء
بیت او فردوس حیدر بود و معراج پدر
از نمازش فیض برده ماه در وقت سحر
حضرت داور بنازد بر نماز فاطمه
دل برد از مصطفی راز و نیاز فاطمه
بضعهَ منی خطابش کرده ختم المرسلین
فاطمه محبوبهی داور بود روی زمین
یازده نور ولا را مادری زهرا کند
ساقی کوثر علی را یاوری زهرا کند
ذوالفقار حیدری در آستین فاطمه است
پیروی از مرتضی آئین و دین فاطمه است
دم زدن تا پای جان بهر ولایت کار اوست
فاطمه یار علی و مرتضی دلدار اوست
سوره کوثر ز قرآن در مقام فاطمه است
رکن دین و آیهی قرآن کلام فاطمه است
آیههای هل ای او را ستایش کرده است
دوستی با اهل بیتش را سفارش کرده است
اجر ذی القربای پیغمبر ولای فاطمه است
دوستی با حیدر و ایل و تبار فاطمه است
وای از آن روزی که قرآن زیر پا افتاده بود
کوثر و قدر پیمبر از نوا افتاده بود
وای از آن روزی که زهرا در میان نار بود
فاطمه نقش زمین از ضربه مسمار بود
وای از آن روزی که آتش بود و زهرا پشت در
بهر امداد علی میکرد جانش را سپر
او میان شعلهها فریاد میزد یا علی
جان فدایت میکنم با نالههای حیدری
پشت در افتاد و پهلویش شکست بار دگر
وای من میخ در و یک مادر و داغ پسر
مدتی از درد پهلو نیمه شب بیدار بود
از تمام دشمنان مرتضی بیزار بود
مدتی هم بازویش نیلی و شبها را نخفت
با غریب شهر پیغمبر علی چیزی نگفت
کرد با مولا وصیت نیمه شب غسلم بده
با دوست خسته ات تو عنبر و مشکم بده
گر حسن بی تاب شد دلداریش بنما علی
نیمه شب تا تربتم همراهیش بنما علی
با حسین و زینبینم از بلا کمتر بگو
از غم و از غربت و از روضه هاي سر مگو
بهر زینب غصه خوردن اندکی زود است علی
کربلا در پیش چشمانش پر از دود است علی
میروم من پیش بابا و تو تنها میشوی
همچنين چاه غم با اوج غم ها مي شوي
شاعر: قاسم قاسمي بيدهندي(سلمان)
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌