#شب_اول
#محرم
#اول_جلسهای
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
من را ابد حسین و مرا از ازل حسین
صَلّوا علی الحسین و سَلامٌ علیالحسین
باید هرآنچه هست فقط خرج او کنیم
حی علی الحسین که خیرالعمل حسین
حس میکنم همیشه کنار ضریح او
من را گرفته است میان بغل حسین
مسجد حسینیه و حسینیه مسجد است
جای دعا حسین و بجای غزل حسین
هنگام مرگ ای ملک الموت صبر کن
عمری صدا زدیم برای اجل حسین
مثل حسن حسین به نوکر رسیده است
بین کریمها شده ضربالمثل حسین
تنها تویی که دلخوشیِ ما فقط شدی
ما را نداد هیچ کس اینجا محل حسین
با گریههای فاطمه ماهم گریستیم
این ارث فاطمه است که نوحوا علیالحسین
شاعر: حسن لطفی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#دودمه
#شب_اول
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
پیش مرگت میشوم شُکرِ خدا در کوفه من
ای شهیدِ بی کفن ای شهیدِ بی کفن
اولین تَن میشوم از بِینِ هفتاد و دو تَن
ای شهیدِ بی کفن ای شهیدِ بی کفن
▪️▪️▪️
گفته اربابم که با تو کوفه مرقد میشود
جان به قربان علی , جان به قربان علی
هرکه میآید مزارم از نجف رد میشود
جان به قربان علی , جان به قربان علی
شاعر: حسن لطفی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
لباس مشکی ما را به دستمان بدهید ..🏴
به ما حسینیه گریه را نشان بدهید ..🏴
دوستان همراه، مداحان گرامی
ضمن عرض تسلیت فرا رسیدن ایام عزای حضرت سیدالشهدا و یاران با وفایش محضر شما
با لمس هشتک 👇
#شب_اول
یا
#حضرت_مسلم
به مطالب مرتبط دست پیدا کنید🏴
خادم شما خواجه پور
التماس دعا 🙏
#متن_روضه
#علی_اکبر
#شب_هشتم
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
برو به سمت میدون جوون قد بلندم
سربند یا علی رو به پیشونیت میبندم
ساحل تشنه دریا مونده
پشت سرت دلم جا مونده
رفتی حسرت بابا مونده ..
رفتی بی تو دلم گرفته
بی تو دلِ حرم گرفته
چشمام بارش غم گرفته
علی علی علی اکبرم..
رو زانوهام خودم رو رویِ زمین کشیدم
تا عاقبت کنارِ پیکرِ تو رسیدم
خونِت به مو حنا کشیده
نیزه پیکر تو دریده
عطرت تو کربلا پیچیده
بابا رفتن تو پیرم کرد
داغت از زندگی سیرم کرد
پیش همه زمین گیرم کرد
▪️باور کنید علی اکبر کارو تموم کرده بود ..
ابی عبدالله دید بچه جواب نمیده ، دید جوونش دیگه جواب نمیده ، داشت جون میداد .. همه گفتن حسین کارش تمومه .. میدونید کی نجات داد امامُ؟
▪️میدونی کی حسینُ دوباره برگردوند؟.. زینب دید حالا موقع شه باید بیام وسط میدون ..
حسین غیرتیِ .. حسین ببینه ناموسش وسط نامحرما اومده ..
آی حسین... 😭
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#علی_اکبر
#شب_هشتم
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
آجرک اللّٰه یا صاحب الزمان فی مصیبت جدکّ الحسین
هیچ امیدی نباشد بر من و احوال من
مستحق هیــچ پروازی نباشد بال من
کارهای من وصالت را به تاخیر افکند
بوی هجران می دهد پرونده اعمال من
من دگر آن نوکر خوب و قدیمی نیستم
این لباس نوکری گرید بر این احوال من
بارها خوردم زمین از جا بلندم کرده ای
بارها شد جای من تو آمدی دنبال من
▪️یابن الحسن
بارها دستم گرفتی و نمک گیرت شدم
شکر یک نعمت نکرد آخر زبان لال من
تا دم آخر منم شرمنده احسـان تو
من گنه کردم،تو کردی گریه براحوال من
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
و بعد قال الله الحکیم فی محکم کتابه الکریم، بسم الله الرحمن الرحیم؛
أَفَمَنْ یمْشِی مُکبًّا عَلَی وَجْهِهِ أَهْدَی أَمَّنْ یمْشِی سَوِیا عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ.
خیز از جا آبرویم را بخر.. 😭
▪️اومد کنار بدن علی اکبرش؛هر کاری کرد دلش آرام نگرفت؛یه جمله، علی جان!
خیز از جا آبرویم را بخر
عمه را از پیش نا محرم ببر
حسین... 😭
و بعد قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ(ع) وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ..
حسین…
🔸جوانیتو امروز گره بزن به جوان ابی عبدالله علیه السلام؛ ان شاءالله تو جلسمون پدر ،مادر شهید نباشن؛ اگرم هستن من عذرخواهی میکنم.
🔹آمد خدمت امام صادق علیه السلام؛ آقاجان اَلَذّ الَذائذ (بالاترین لذت) برا پدر، مادر چیه؟
فرمود: اینکه خدا به اونا فرزندی عنایت کنه، این فرزند جلو چشم این پدر مادر بزرگ بشه؛ به سن جوانی برسه
🔸پرسید آقا تلخ ترین لحظات برا همین پدر، مادر چیه؟
حضرت فرمود: اینه؛ این جوان جلو چشم همین پدر و مادر پرپر بزنه.. 😭
بعضیا نوشتند تا روایت به اینجا رسید راوی دید امام صادق علیه السلام داره گریه می کنه: لا یوم کیوم الحسین.. 😭
🔸یه جوری علی اکبرش رو راهی کرد،
مرحوم شیخ جعفر می نویسد: نگاه یک پدر به پسر هفت جوره؛ اما نگاه حسین به علی اکبر هیچ کدوم این هفت نگاه نبود؛ یه نگاهی کرد،تا حالا به هیچ کدوم از بچه هاش اینجوری نگاه نکرده بود؛
“فَنَظَرَ اِلَیه،نَظرةَ آیِس مِنه..😭
این نگاهی که اگه بری میدون دیگه برنمی گردی،نگاه مأیوسانه کرد،
بذارید روضه رو از همونجایی بخونم که ارباب ما اومد کنار بدن علی اکبرش..
پدر مادرای شهدا ببخشند، نمک به زخمشون نپاشیده باشم، اما می خوام بگم هیچ کدومتون جون دادن بچه هاتونو ندیدید.. 😭
هر کدوم از بچه هاتون که جون دادند، رفیقاشون بالاسرشون بودند، هیچ کدومتون خنده دشمن رو به افتادن بچه هاتون ندیدید..😭
🔸مرحوم شیخ حر عاملی می نویسد:حسین آمد اما چه آمدنی! دیگه نتونست رو پاهاش راه بره؛
▪️هفت قدم رو زانوهاش قدم برداشت؛ هیچ روزی ما بدون مادرش روضه نمی خونیم؛ دیروز گفتم بعضیا تو جواب ابی عبدالله گفتند: نُقاتِلُک بُغضاً لأبیک.. 😭
ما از بابات علی بدمون میاد بخاطر این میخوایم بکشیمت.. 😭
▪️حالا این اولین علی خانه حسینه؛ به عشق باباش علی نامش رو علی اکبر گذاشته؛ وقتی اومد میدون همه اوناییکه بغضا لامیرالمومنین بودند محاصره ش کردند..
وای دیگه نگم چه کردند، همین قدر بگم این مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه رفت وسط قلب لشگر دشمن؛
فَقطّعوا بسیوفٍ إرباً إربا.. 😭
صورت گذاشت رو صورت علی اکبر؛ بلند بلند داره گریه می کنه: و نادی بِاَعلی صوته:
ولدی علی، ولدی علی..😭
هفت مرتبه هر چی صدا زد جواب نیومد؛ همه دیدند دیگه حسین هم حرکت نمی کنه؛ قلبش اینجا از حرکت ایستاد، اما هنوز یه نفر رو داره تو خیمه ها؛ او می دونه چه جوری دل حسین رو به دست بیاره.
▪️راوی میگه دیدم از بالا بلندی یه خانمی هی زمین می خوره، هی بلند میشه؛ هی میگه “وا اُخَیّا” بعد میگه “وابن اخیا”اول نگران جون حسینه..😭
ان شاء الله اربعین کربلا تو امضا کنه علی اکبر
بری از پایین پا عرض ادب کنی؛به خدا هر وقت از اونجا مشرف میشی کأنه می بینی حسین داره ضجه میزنه.. 😭
▪️در حسرت یه دونه جواب علی اکبر مونده .تا صدای نفس نفس زدن زینب رو فهمید،بی معطلی بدن رو رها کرد.. 😭
امان امان امان... 😭
یادم نمیره بچه بودم مادرمو جلو چشم خودم زدن دیگه نمیذارم اینجا تکرار بشه، زود زینبو برگردوند؛ مبادا چشم نامحرمی مزاحم ناموسش باشه..😭
امان از عصر روز یازدهم.. 😭
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#مقتل
#علی_اکبر
#شب_هشتم
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔸مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید: سه جا وقتی امام حسین (علیه السّلام)، علی اکبر (علیه السّلام) رو فرستادند، داشت جون می داد:
▪️دفعه ی اول وقتی علی اذن میدان گرفت، خواست بره میدان، رنگ بر صورت حسین (علیه السّلام) نبود، چند قدم پشت سر علی راه می رود، دست به محاسن می کشه، می گوید: «لا حَول و لا قوه الّا بالله ... » پسرم ! کمی آهسته تر برو، کمی بیشتر نگاهت کنم.. 😭
▪️بار دوم، وقتی که برگشت از میدان صدا زد: «یا إبتا العطش قّد قَتَلنی » عطش منو داره می کشه، ابی عبدالله زبان در دهان علی گذاشت، وقتی علی اکبر دید زبان بابا از او خشک تره خجالت کشید، آنجا هم حسین (علیه السّلام) می خواست جان بدهد.
به امام صادق (علیه السّلام) عرض کردند، بهترین نعمات الهی برای یک پدر چیه؟ حضرت فرمودند: بهترین نعمت برای بابا اینه که جوانش بزرگ بشه، پیش او راه بره.
باز از حضرت سؤال کردند، سخت ترین لحظه چیه؟ فرمودند: آن لحظه ای که آن جوان به پیش پدر می خواهد جان بدهد.
▪️بار سوم مرحوم شوشتری می گه آن لحظه ای بود که ابی عبدالله دم در خیمه قدم می زد، (خدایا چه بر سر پسرم می آید) یه دفعه دید صدای علی داره میاد،
🔸ناسخ التواریخ می گه، تا صدای علی را شنید سوار اسب شد، به بالای سر علی آمد. و قطّعوهُ بسیوفهم ارباً اربا.. 😭
هفت مرتبه صدا زد: ولدی ولدی ...
آنجا لشگر یه لحظه فکر کردند حسین جان میده، گفتند: هم پسر را کشتیم و هم پدر رو، لذا لشکر کف زدند ...😭
🔸مرحوم آیت الله فلسفی می فرمود:
امام حسین (علیه السّلام) (روز عاشورا) دو تا بدن را نیاورده است، هر دو را هم عذر شرعی داشته است.
▪️یکی بدن اباالفضل العباس (علیه السّلام) و
▪️یکی هم بدن حضرت علی اکبر (علیه السّلام) است.
چرا؟
چون اسائه ی ادب به بدن می شد، جنازه ی مسلمان هم، محترم است نباید اسائه ی ادب بشود.
مقتل فلسفی، ص 57
🔸مرحوم آیت الله میرزا حسنعلی مروارید (ره) می فرمود:
حضرت زینب (سلام الله علیها) بعد از شنیدن خبر شهادت حضرت علی اکبر (علیه السّلام) از خیمه بیرون آمدند، صدا می زدند: (وا اخیّا وابن اخیّا)
اول فرمودند: وای برادرم، بعد فرمودند: وای پسر برادرم..😭
از این معلوم می شود، حضرت زینب (سلام الله علیها) اول نگران حال برادرشان بوده اند که چه بر سرشان آمده است.
مروارید علم و عمل، ص 18
منبع:كتاب گلواژه های روضه
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#شب_دوم
#محرم
#ورودیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قلم شدم بنویسم قسم به باور زینب
قسم به عشق ، حسین است نامِ دیگر زینب
حسین اول زینب حسین آخر زینب
دخیلِ چادر او آسمان و هفت فلک هم
فقیرِ درگَهِ او تا همیشه نان و نمک هم
نَه ما که مُلک و مَلک هم به زیر شهپرِ زینب
ملیکهی ملکوت و جلیلهی جبروت و
بهشتِ هر بَرَهوت و تمام ، غرق ثبوت و
و روشن است عَوالم به نورِ انورِ زینب
اگر به خُطبه نشیند علیست در کلماتش
اگر که جلوه کند فاطمه است در جلواتش
که زنگِ قافلهی عشق هم مسخر زینب
خداست مَحوِ حجابش نبیاست ماتِ نقابش
حسن زمانِ نمازش گرفته است به قابش
تمامِ خانهی زهرا به گِردِ محورِ زینب
اگر که پَرده تکانَد زمین به خاک نشاند
و هرچه هست در عالم به دورِ خویش دَوانَد
که میبَرند همه روزی از در زینب
حمایل است برایش دو تیغِ اَبروی عباس
نشسته نقشِ قدومش به رویِ زانوی عباس
به سینه است دو دستش همیشه در بَرِ زینب
صدای اکبرش آمد دَمِ اذان که رسیدیم
قدم گذار بر این خاک عمه جان که رسیدیم
دلش گرفت از اینجا دلِ مطهر زینب
برادران همه هستند در این زمان همه هستند
هزار شکر به گِردش که مَحرمان همه هستند
دو صف شدند رَوَد خیمه لشکرِ زینب
رسید و دید بلا را شنید همهمهها را
نشست و ریخت به معجر غبارِ کرببلا را
به گریه گفت مَرو آه حسین از سرِ زینب
چقدر حول و هیاهو چقدر نیزه در آنسو
چقدر تیغِ بلند و چقدر تیرِ سه پهلو
قسم به اینهمه بانو قسم به مادرِ زینب
بجای آب فقط سنگ و خار و سراب است
صدای نالهی من نَه که التماس رُباب است
بیا بزن دو سه باره گِره به معجرِ زینب
گذشت روزِ دهم شد دو طفلِ سوخته گُم شد
دوباره شانهی خانم اسیرِ زخمِ صدم شد
میانِ خیمه و گودال دویده یکسره زینب
چقدر نیزه کشیده میان دشت دویده
چقدر خورده زمین و گمان کنم که بُریده
و خیره مانده به جایی نگاهِ آخر زینب
دوید شیرزن آمد به جنگ تن به تن آمد
رسید موقعِ غارت برای پیرهن آمد
ولی چه دیر رسید و شکست پیکر زینب
میان آنهمه دشمن صدا زد ای سرِ بی تن
حرامی است و حرامی حسین چشم تو روشن
هزار دشمن و یک زن همه برابر زینب
به ناله گفت نخندید به خاک و خون ننشانید
به داد گفت نَدُزدید به هر طرف نکشانید
زد آنقدر زِ جگر داد سوخت حنجرِ زینب
"سری به نیزه بلنداست در برابر زینب
خداکند که نباشد سر برادر زینب"
رسیده ناقه* کجایی امیر لشکرِ زینب
*در مقاتل آمده است امام سجاد علیهالسلام که ناقهی عریان من لنگ و علیل و ناقهی عمه مان لاغر و استخوانی بود.
شاعر: حسن لطفی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#دلگویه
#امام_حسین
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
با لباس مشکـیهاتون
دو رکعت نماز بخونید
از حضـرت زهرا اذن بگیرید برای
عزای پسـرش..🏴
از حضرت رباب اذن بگیرید
برای گریهی شب سـوم و هفتم
این لباس فردا قراره خیلـی
جاها شهادت بده🖤 :)
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
اَلسَّلامُ عَلَيْكم يا بَقِيَّةَ اللهِ اَلاعظم
فصل خشکےلبها رسیده
و از دلِ تنگِ بقچهها،
عطرِ پیراهنےسیاه،
#تاخودِخدا بالا میرود...
بوکن این عطرِ محرّم که
پیچیده در هوا !
#مولاےمن!
سیاهپوشِ جدّ غریبت میشوم،
به امید دیدن روز انتقامش...
انشاءالله.🥀
🏴آجرک الله یا بقیه الله فی مصیبت جدک الحسین
امسال اشکهایمان را نذر آمدنتان میکنیم
و آنگاه که شعلههای این ماتم جانمان را سوزاند دعا برای فرج میخوانیم 🏴
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج⚘بحق مولاتنا الزینب
#محرم
#امام_حسین
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
1_12433432124.mp3
4.25M
داره صدای مادرت میاد
باز این چه نوحه و چه ماتمه
رویای من هر سال دیدن کرببلا تعویض پرچمه
حرف امام رضاست که انقدر حسین عزیزه
از بس که اشک میریزم پلکام به هم بریزه
ارباب آه از این درد
اگه میشه جون رقیه نیا آقا برگرد
الهی که بشکنه دستایی که عریانت کرد
آه ریان پشت اسمش بنویس عطشان
آه ریان جد ما به خاک و خون غلطان
آه ریان بگو برگه برگه شد قرآن
آه
شیب گوداله و شاه بی ردا وا محمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا وا محمدا وا محمدا
آه ریان ناله میزنم براش از جان
آه ریان حتی از شریعه خورد حیوان
آه ریان جلو چشمامه همین الآن
آه ریان
میزنه سنان جدا شمر جدا وا محمدا وا محمدا
برسه اگه صدایی به صدا وا محمدا وا محمدا
شیب گوداله و شاه بی ردا وا محمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا وا محمدا وا محمدا
آه ریان کشته فتاده در میدان
آه ریان حق دارن بهش بگن عریان
آه ریان جلو چشمامه همین الآن
لااقل صیدتو رو به قبله کن
شمر حوصله کن شمر حوصله کن
اول بکش و بعد هلهله کن
شمر حوصله کن شمر حوصله کن
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#محرم
#محفل_مداحان 👇
https://eitaa.com/joinchat/1411383588C803b9d928e