روی دوشا شال عزا.mp3
1.99M
#زمینه
#شهادت
#امام_جواد
شماره 594
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
روی دوشا شال عزا آه آه آه...
می ریزه اشک امام رضا آه آه آه...
میان زائرا توی صحن حضرت
میگن امام رضا سرت سلامت
امون کشتند جوونت و تو غربت
کنج دخمه بی رمق غریب گیر آوردنش
یه گوشه ای از عطش می سوخت تموم تنش
▪️واویلا واویلا واویلا واویلا
داره می سوزه جگرم آب آب
داره می سوزه پیکرم آب آب
نخند به اشک چشمای تر من
نخند به سوختن بال و پر من
نخند جلو چشای مادر من
کنج دخمه بی رمق غریب گیر آوردنش
یه گوشه ای از عطش می سوخت تموم تنش
▪️واویلا واویلا واویلا واویلا
تا با گریه می گفت جواد آب آب آب
یادم آمد غم رباب آب آب آب
میخوند پایین نیزه هی لالایی
لالا چرا بالای همه هایی
میگفت بیا شیرت بدم کجایی
▪️واویلا واویلا واویلا واویلا
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
حرمت قبله ی مراده.mp3
2.16M
#زمینه
#شهادت
#امام_جواد
شماره 595
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حرمت، قبلهی مراده
همیشه، حاجتامو داده
همه جا، ذکر روی لبهام، یا امام جواده
میون این همه بلا، ای پسر امام رضا
آقا منو دریاب
من از همه خسته شدم، حتی آقاجون از خودم
آقا منو دریاب
آغوشم کویرُ، ضریح تو بارونه
دنیا درد محضه، نگاه تو درمونه
▪️یا جواد الائمه (ادرکنی)
میون، حجره بی قراری
دیگه توو، حال احتضاری
بمیرم، حتی توی خونه ات، یاوری نداری
کبوده از عطش لبات، گرفته انگاری صدات،
برات بمیرم من
چقد تو دست و پا زدی، مادرت و صدا زدی،
برات بمیرم من
روی خاک حجره، چقد غریب جون دادی
با لبهای تشنه ات، یاد حسین افتادی
▪️یا جواد الائمه (ادرکنی)
توی اون، لحظه های آخر
دلت از، غصه میشه مضطر
دوباره، گریه میکنی با، روضه های مادر
بازم مرور روضه ها، روضه ای که توو شعله ها،
مادرت افتاده
میسوزی و دلت پره، که ردّ پا رو چادرِ،
مادرت افتاده
زهرا رو زمینه... علی داره میبینه
زهرا سیلی خورده... سر علی سنگینه
▪️یا جواد الائمه (ادرکنی)
شاعر: محمدجواد صادقی
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#جواد_الائمه
#گریز
#موسی_کاظم
#حضرت_زهرا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
مسموم وا اماما
شهید وا اماما
غریب وا اماما
▪️همیشه،وقتی این جمله رو شنیدی،با اون سینه زدی،حالا فکر کن رو این، بعد سینه بزن،گریه ات ببین می گیره یا نه؟
مسموم وا اماما
شهید وا اماما
غریب وا اماما
امشب باید یه جوری دل امام جواد علیه السلام رو بدست بیاری،همه ی اهلبیت یه طوری روضه ی مادر رو خوندن،اما هیچ کدوم مثل امام جواد علیه السلام، توی چهار سالگی روضه نخوندن
▪️گفت دیدم هی رو زمین می کوبه،کنار امام رضا، هی میگه:
می کُشمتون، آتیشتون می زنم،امام رضا علیه السلام فرمود:عزیز دلم،چشات دو تا کاسه ی خون شده،چه کسی رو می خوای بکشی،چه کسی رو می خوای آتیش بزنی؟
▪️یه نگاه به امام رضا کرد، عرضه داشت بابا من یه سئوال از شما می کنم
بابا گناه مادرم چی بود؟
چرا مادرم رو زدند ؟
اگه می خوای دل امام جواد رو بدست بیاری،چند خط از حضرت زهرا بخونیم.
برگ آلاله کجا
سیلی نامرد کجا
▪️یه پدر وقتی بخواد بچه رو آروم کنه،شبها براش قصه میگه،از روز اول جوادش رو آروم میکرد،می گفت:
🔸پسرم،یه روزی مدینه،ریختن در خونه مون رو آتیش زدن،برای همین بود هی میزد روی این خاک ها،موفق دوید ،گفت:
امام رضا، جواد خورده زمین داره گریه میکنه،حضرت،اومد گفت:
عزیز دلم چی شده این جور گریه میکنی؟
▪️گفت:بابا الان خوردم زمین،پهلوم درد گرفت.
آخ مادر..
من نمیدونم چرا اهل بیت هر وقت زمین افتادن نام مادرشون حضرت زهرا رو به لب آوردن؟
▪️شاید امام موسی کاظم هم در آن سیاهچال، وقتی نامرد با تازیانه میزدش
صدا مادرش زده.. 😭
هر جا نشستی بلند صدا بزن یازهرا...
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#شهادت
#امام_جواد
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آه ای اسیرِ روضهیِ سربسته کیستی
مردِ غریبِ حُجرهیِ دربسته کیستی
این حُجره به ناتوانی تو گریه میکند
پیری ، بر این جوانیِ تو گریه میکند
در خانهی امام چرا دست میزنند
با نالهات مدام چرا دست میزنند
ای یاکریم بال و پَرَت را زمین مزن
آه ای جوانِ خانه سرت را زمین مزن
اصلا صدایِ تو به صدایی نمیرسد
این آب آب آب به جایی نمیرسد
اُفتادهای زِ دامن زهرا به رویِ خاک
کمتر بکش محاسن خود را به رویِ خاک
کِل میکشند گریهی زهرا درآورند
کف میزنند دادِ رضا را درآورند
تو هرچه میکنی ،جگرت را چه میکنی
با حال و روزِ خود پسرت را چه میکنی
با خود چه داشت زَهر ،تنت را کبود کرد
باور نمیکنم دهنت را کبود کرد
جانم حسن، شبیه حسن روضههای توست
"نامرد بِینِ کوچه مزن" روضههای توست
اما به این صدای غریبانه خنده کرد
بر نالهی تو کُلفَتِ این خانه خنده کرد
میکوبد آه؛ پا به زمین پیش مادرت
میریزد آب را به زمین پیشِ مادرت
بُردند نیمهجان بدنت را به پُشتِبام
از پا کشاندهاند تنت را به پشتِبام
میرفت پیکرت به روی پلههای تیز
میخورد هِی سَرَت به روی پلههای تیز
از سنگها برای تو اَبرو نمانده است
آقا چرا برای تو پهلو نمانده است
رفتی به رویِ بام ولیکن هزار شُکر
گیرم سه روز و شام ولیکن هزار شُکر
گیرم به پشت بام ولی سایبان که هست
چندین کفن برای تو با دوستان که هست
گیرم سه روز و شب ولی آخر پسر رسید
اینبار هم پسر به کنار پدر رسید
شُکرِخدا عقیق تو را ساربان نبرد
رنگ لبان خشک تو را خیزران نبرد
آقا قسم که پیرهنت را نمیکِشند
با نیزهای شکسته تنت را نمیکِشند
شاعر: حسن لطفی
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌