#متن_روضه
#شب_عاشورا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شبایِ تو مدینه یادش بخیر
کاشکی اون شبا نمیشدن تموم
ماه و میشد تو مشتم بگیرم
تا میشستم سر شونهی عموم
از رویِ شونهی اون هزار دفعه
رویِ اَبرا اسممُ نوشتمُ
توی چشماش وقتی خیره میشدم
می تونستم ببینم بهشتمُ
من تصورم همین بوده فقط
که عمو کنارِ ما هست همیشه
تو خیالمم نبوده تا حالا
که یه روز عمو نباشه چی میشه
ولی امشب یه جور دیگه شده
هی قدم میزنه دور خیمه ها
شاید از صبح بیشتر از هزار دفعه
سر زده به دخترا و عمه ها
از سر شب یا نگاهش به منه
یا نگاه به عمه زینب میکنه
خودمُ به خواب که میزنم میاد
چادرِ منو مرتب میکنه
نیمه هایِ شب اومد به خیمه مون همه داشتن شب عاشورا عبادت میکردن .. همه قرآن و نماز میخوندن .. فقط یک نفر پاسبان خیامه .. اونم قمر بنی هاشمِ ...
درسش اینه؛ یعنی اونی که دلت میخواد نه ، اونی که حسین میخواد درسته .. او هرچی بگه عین نماز و قرآن و عبادتِ فقط گوش کن ببین او چی میگه ..
نیمه های شب اومد به خیممون
گفت اگه بگی میرم تا علقمه
گفت رقیه جان حلالم کن عمو
چند شبه که آبِ تو مشکا کمه
گفتمش عمو کسی آب نمیخواد
▪️چرا غصه میخوری؟ ما بچه هایِ فاطمه ایم ، آب چیه؟ .. عمو فکر نکن گریمون برای تشنگیِ ها .. نه نه نه پس چیه قربونت برم؟!
گفتمش عمو کسی آب نمیخواد
غمی که تو قلِب بابامه چیه؟!
من که سر در نمیارم به خدا
شمر کیه؟ عمو امون نامه چیه؟!
🔸حالا تصور شاعرانست ها ، میگه عاشورا تموم شده این زنُ بچه اومدن داره خانوم اون شبُ تعریف میکنه
گفتمش عمو کسی آب نمیخواد
غمی که تو قلِب بابامه چیه؟!
من که سر در نمیارم به خدا
شمر کیه؟ عمو امون نامه چیه؟!
تا امان نامه رو از لبم شنید
برا بارِ اول اشکاشُ دیدم
سرشُ پایین گرفتُ هی میگفت
چیزی نیست عمو نشونشون میدم
اینا نشناختن اباالفضلُ هنوز
روحش از حسین آکنده شده
فقط اینقده بهت بگم عمو
عموت امشب خیلی شرمنده شده
▪️دستت بشکنه ، امان نامه آوردی برا آقای ما ، آقای مارو خجالت دادی ..
دستی رویِ سر من کشید و رفت
آخرین شبی که ماه و می دیدم
آخرین شبی که روی صورتم
گرمی تو اون نگاهُ میدیدم
چشمایِ عمو پناه حرمِ
ای خدا جون نکنه که چشماشُ
بین دستای عمو بهشتمِ
من میترسم نکنه که دستاشُ
به خودم میگم که فکر بعد نکن
میمونه عمو کنارت همیشه
تو که میدونی اگه بره به جنگ
به خدا هیچکس حریفش نمیشه
اما مثل اُم البنین یه وقت دلش ریخت..
اگه نامردی کنن چی؟! باز میگم :
میشه واسه این سوال جواب نخوای
به خودم میگم هر چی ام که شد
فردا از عموت رقیه آب نخوای
داره این دلشوره میکشه منو
نکنه کم بشه سایه ش از سرم
نکنه فردا یه جوری بشه که
بره و دیگه نیادش به حرم
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
سلام
عرض خیر مقدم محضر عزیزانی که تا به جمع ما پیوستند.
عـــــزیزان جهت بهرمندی بهتر از مطالب کانال، هشتک ها را لمس کرده و مطلب مورد نظر را پیدا کنید. 👆👆
#متن_روضه
#حضرت_رقیه
#شب_سوم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عجز اگر آید به دیدارم جوابش میکنم
کاخ اگر کوه اُحد باشد خرابش میکنم
پرده های قصر، افتاد از طنین ناله ام
کفر اگر در پرده باشد بینقابش میکنم
مدح باب علم طاها گرچه اینجاباب نیست
در میان شامیان امروز بابش میکنم
دارم از بابا بزرگ خویش ارث روشنی
در شُعاعم ذره باشد آفتابش میکنم
از خدایم اذن دارم زیر این سقف کبود
هر دعایی را بخواهم مستجابش میکنم
🔹بی بی جان! خیلی ها گرفتارن… خدا رحمت کنه اون پدرا و مادرایی که وقتی گرفتار می شدیم، می گفتن: یه سفره ی رقیه پهن کنین، من نمی دونم چرا سفره ی حضرت رقیه یه نون و پنیر بیشتر نداره، زیاد رنگی نیست، یعنی میخواد بگه: بچه وقتی گرسنه میشه، با یه لقمه ی نون و پنیر گرسنگی ش تموم میشه، هی رقیه توی خرابه میگفت: بابا! دلم درد میکنه…
آنکه حتی یک النگو در ضریح انداخته
با خدا در روزِ محشر بی حسابش میکنم
سفره دارِ روضه بابا منم، با دست خویش
گندمی گر نذر گردد آسیابش میکنم
زنده باشم بعد از این، ای عمه جان گهوارهای
عاقبت میسازم و نذر ربابش میکنم
▪️دلم برا داداشم علی اصغر تنگ شده، همه دختر بچه ها دوست دارن داداش کوچیکشون رو بغل بگیرن…
آستین پاره ای دارم خدا را شاکرم
بر سرم در پیش نامَحرم حجابش میکنم
▪️بابا! حُرمتم رو نگه نداشتن، بابا غرورِ دخترت رو شکستن، بابا! یادگاری های علی اکبر رو فروختن، بمیرم برات بابا!
هی میگفت: عمه! کی بابام میاد؟ خیلی باهاش حرف دارم، خیلی باهاش درد و دل دارم، اما وقتی سر رو آوُردن، همه دردا یادش رفت
گفت: بابا! من می دیدم یزید داره با چوب به لبات میزنه، لبِ تو اینجور باشه، لبِ دخترت سالم؟…
بابا! سلام
خوش اومدی، گردِ سفر بروته
بابا! سلام
دیدی منو؟ رقیه روبروته
ابروی مردونه ی تو خورده عجب شکافی
روزایی که نبودی و حالا بکن تلافی
چیکار کنم دخترم؟…
مویِ منو می بافی؟
آئینه ی احساسِ من
اصلاً نبود حواسِ من
مویی نمونده واسِ من
بابا! ببین
رو صورتم، جای هزار تا دسته
بابا! ببین
گوشواره هام، تو گوشِ من شکسته
گناه من چی بوده که سیلی شده تقاصم؟
روزی که این دامنو تو خریده بودی واسم
پاره نبود لباسم
کاشکی نبینه زینبت
چه زخمایی داره لبت
حنجره ی نامرتب...
▪️نیزه دارِ سرِ ابی عبدالله میگه: هر جایی می اومدیم، منزلی بودیم، سرها رو تکیه به جایی میدادیم، اما یکی از منزل ها سرِ بریده ی ابی عبدالله رو آویزان کرده بودن به یه شاخه ی درختی…
گفت: تو خواب و بیداری بودم، همه ی اُسرا اینقدر خسته شده بودن، بعضی هاشون تب کرده بودن، آخه بیابون روزها گرمه، شب ها سرد، برا همین این بچه ها روزها عرق می ریختن، شب ها نسیم سرما بهشون می خورد بعضی هاشون تا صبح تب میکردن…
نیزه دار میگه: یه مرتبه از خواب بلند شدم، شنیدم صدای قدم هایی میآد، خوب نگاه کردم دیدم یه دختربچه، از قافله جدا شد، آروم آروم، خمیده خمیده اومد پایِ سرِ بریده ی بابا، صدا زد: بابا!
▪️ دلم برات تنگ شده، دوست دارم یه بار دیگه بغلت کنم، میگه: دیدم شاخه ی درخت پایین اومد، این دختر سرِ بریده ی بابا رو بغل گرفت…😭
عمو کجاست؟
بهش بگم، مارو کجاها بردن
عمو کجاست؟
ببینه که دخترا سیلی خوردن
▪️بابا! یه پیغامی برا عموم دارم…
بهش بگو: دستِ کسی نخورده به حجابم
بهش بگو: میدونه که چند روزِ تو خرابه ام؟
به روی خاک می خوابم
▪️کی طاقت داره دخترش روی خاک بخوابه؟…
دل تنگشم یه عالمه
این وضعِ روز و حالمه
دیگه نگو سه سالمه
بابا حسین! بابا حسین!…
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
سلام خدمت اعضای محترم کانال،
ذاکرین عزیز خصوصاً سرورانی که اخیراً به جمع ما پیوستند 🌺
ضمن عرض خوش آمد محضر یکایک بزرگواران 🌹
لازم هست به عرض برسانم
گروه تبادل(درخواست مطلب، ارسال نظرات،انتقادات و پیشنهادات) با لینک زیر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1411383588C803b9d928e
لمس کرده وارد شوید.
حضور شما موجب خرسندی ست ✅
خادم شما
خواجه پور 🙏
❇️ کتاب نوحوا علی الحسین
مجموعه ای پر محتوا ویژه محــرم ۱۴۴۵
🔹شامل: مناجات با امام زمان، زمزمه های روضه ای، نوحه های تک،زمینه، واحد، شور، شهدایی، سرودهای پایانی هیئت به همراه سبک
و نکات آموزشی و بهداشت حنجره
🗓حدود 500 صفحه(قطع جیبی)
جلد سخت
🔹قیمت 200 هزارتومان
✓ارسال از طریق پست یا تیپاکس
متقاضیان، هزینه کتاب را به شماره کارت💳
5041 7210 6667 0473
بانک رسالت به نام شجاع خواجه پور واریز و فیش واریزی را به شماره
0917 342 6998
از طریق نرم افزار *ایتا*
به همراه آدرس دقیق پستی📬
ارسال نمایند تا در اسرع وقت نسبت به ارسال کتاب اقدام شود.
❌تعداد محدود❌
اولویت تحویل، با کسانی ست که زودتر اقدام نمایند ✅
May 11
یاس حسینم گر چه ویرانه.mp3
1.68M
#زبانحال
#حضرت_رقیه
#شب_سوم
شماره 658
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️
یاس حسینم گرچه ویرانه ست جایم
از هجر بابا و عمویم در نوایم
در نیمه های شب در این کنج خرابه
محزون و گریان از فراق لاله هایم
بابای خوبم در سفر رفته که از مهر
خلخال و هم گوشواره آرَد از برایم
▪️یا رقیه
شرمنده ام از عمه ی مظلومه ام که
بس تازیانه خورده است هردم بجایم
یارب گناهم چیست که در خردسالی
درد و فراق و کوه غمها شد سزایم
هم روسری و چادرم آتش گرفته
هم سوختند هرجا لعینان، خیمه هایم
بس پابرهنه من دویدم در بیابان
لبریز خار و آبله شد هردو پایم
طفلان شامی گه زنندم طعنه و یا
در کنج ویرانه بگویند ناسزیم
یکشب در آغوش پدر، حالا به صحرا
این چرخ بازیگر ببین کشانده تا کجایم
گر که سفر رفته کنون باب نکویم
از چه ز نی آید صدایی آشنایم
این صوت قرآنی که می آید ز نیزه
گوید رسد امشب کنارم همنوایم
پس آب و جارو میکنم ویرانسرا را
شاید پدر آید از او دیدن نمایم
▪️یا رقیه
ای وای من عمه سر خونین، چه باشد
حاشا که باشد باب زار و دلربایم
از چه ترک خورده لبش، دندان شکسته
بابای من بس خونِ دل آورد برایم
یارب نبیند روی نیلی، قامت خم
دیگر نگویم که اسیر اشقیایم
عمه کجاست آن پیکر بابای من پس
گفتا به خوابم که ضبیحا بالقفایم
یکدم نگویی که چها دیدم به کوفه
گرچه بدید از نیزه ها حال و هوایم
من هم چنان بابای خوبم وقت تدفین
جای کفن راضی به قطعه بوریایم
شاید ببخشم زجز و کلِ شامیان را
اما نبخشم آنکه کشت بابم بجایم
رگهای گردن را مگر با چه بریدند
که پاره پاره گشته و غم مبتلایم
شاعر:مهدی فراهانی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
لالا کن دخترم دورت بگردم.mp3
2.59M
#زمزمه
#حضرت_رقیه
#شب_سوم
#محرم
شماره 659
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
لالاکن دخترم دورت بگردم
لالا کن خسته ای عمه میدونه
یه دنیا غم توی چشمات اسیرن
لالا کن دنیا اینجور نمی مونه
برات قصه بگم خوابت بگیره
بگم از بحر خوبی های حیدر
شاید یادت بره این لحظه ها رو
شاید بیرون بیای از فکر معجر
من هر کاری میکنم آروم نمیشی
دلت خونه برات عمه بمیره
اگر نازت نکردم سوخته موهات
عزیزم میدونم دردت می گیره
▪️عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه
لالاکن دخترم دورت بگردم
لالا کن خسته ای عمه میدونه
یه دنیا غم توی چشمات اسیرن
لالا کن دنیا اینجور نمیمونه
بمیرم واسه ت هر بار گریه کردی
اومد اشکات روی زخمای گونه ات
تو اینقدر دست به پهلو هات گرفتی
دیگه می شناسمت با این نشونت
بیا و سر روی شونه ام بذار که
یکم آروم بشه قلب دوتامون
بزار دستاتو توی دستای عمه
تموم میشه یه روزی این غصه هامون
▪️عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه
تو اینقدر داد زدی بابا کجایی
دیگه توی صدات جوهر نداری
همش میری یه کنج آروم می شینی
ولی من که میدونم بی قراری
شبا از بس که موندی تو گرسنه
بمیرم رنگ رخسارت پریده
نمیشه باورم که مثل مادر
با این سن کمت موهات سپیده
چقدر سخته برام وقتی می بینم
روی دستای تو ردِ طناب
عزیزم موندی اینقدر زیر آفتاب
رنگ صورتت مثل ربابه
▪️عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌