eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.8هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
524 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔹شیخ صدوق رحمة اللَّه در کتاب خصال، به سندش از امام صادق علیه السّلام روایت کرده: 🔸افرادی که فوق العاده گریه کردند پنج نفر بودند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم و علی بن الحسین علیهم السّلام. 🔹حضرت آدم از فراق بهشت به قدری گریه کرد که اثر اشک در دو گونه مبارکش نظیر جوی باقی ماند. 🔸حضرت یعقوب به قدری از فراق یوسف گریه نمود که چشمان خود را از دست داد و بدو گفتند: به خداوند سوگند یوسف را از خاطر نخواهی برد تا آنکه افسرده یا نابود گردی. 🔹حضرت یوسف به قدری برای پدرش یعقوب گریست که اهل زندان ناراحت شدند و به وی گفتند: یا باید شب گریان و روز ساکت شوی و یا اینکه روز گریان و شب ساکت باشی. یوسف با یکی از پیشنهادهای ایشان موافقت نمود. 🔸حضرت فاطمه (س) در فراق پیغمبر به قدری گریه کرد که اهل مدینه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطه کثرت گریه ‏ات ما را اذیّت می‏کنی. ▪️لذا حضرت زهرا(س) از مدینه خارج و به سوی قبر شهدا می‏رفت، وقتی ناراحتی های قلبی خود را با گریستن خالی می‏کرد به سوی مدینه باز می‏گشت. ▪️حضرت علی بن الحسین علیهما السّلام مدت بیست یا چهل سال بر حضرت حسین گریست. هیچ غذایی در مقابل آن حضرت نمی‏گذاشتند مگر اینکه گریان می‏شد... 😭 کار آن حضرت به جایی رسید که یکی از غلامانش به وی گفت: ای پسر رسول خدا! فدای تو شوم، من می‏ترسم تو خود را (به واسطه کثرت گریه) هلاک نمایی! فرمود: چاره‏ای نیست جز اینکه از غم و اندوه خود به خداوند شکایت کنم. ▪️ من چیزهایی را می‏دانم که شما نمی‏دانید. من یادآور قتلگاه فرزندان فاطمه علیها السّلام نمی‏شوم مگر اینکه گریه راه گلویم را مسدود می‏کند... 😭 متن عربی حدیث: ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُهَیْلٍ الْبَحْرَانِیِّ یَرْفَعُهُ إِلَی اَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ الْبَکَّاءُونَ خَمْسَهٌ آدَمُ وَ یَعْقُوبُ وَ یُوسُفُ وَ فَاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع فَاَمَّا آدَمُ فَبَکَی عَلَی الْجَنَّهِ حَتَّی صَارَ فِی خَدَّیْهِ اَمْثَالُ الْاَوْدِیَهِ وَ اَمَّا یَعْقُوبُ فَبَکَی عَلَی یُوسُفَ حَتَّی ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ حَتَّی قِیلَ لَهُ تَاللَّهِ تَفْتَوُا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّی تَکُونَ حَرَضاً اَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکِینَ وَ اَمَّا یُوسُفُ فَبَکَی عَلَی یَعْقُوبَ حَتَّی تَاَذَّی بِهِ اَهْلُ السِّجْنِ فَقَالُوا لَهُ إِمَّا اَنْ تَبْکِیَ بِاللَّیْلِ وَ تَسْکُتَ بِالنَّهَارِ وَ إِمَّا اَنْ تَبْکِیَ بِالنَّهَارِ وَ تَسْکُتَ بِاللَّیْلِ فَصَالَحَهُمْ عَلَی وَاحِدَهٍ مِنْهُمَا وَ اَمَّا فَاطِمَهُ فَبَکَتْ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص حَتَّی تَاَذَّی بِهِ اَهْلُ الْمَدِینَهِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَیْتِینَا بِکَثْرَهِ بُکَائِکِ فَکَانَتْ تَخْرُجُ إِلَی الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْکِی حَتَّی تَقْضِیَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ وَ اَمَّا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ فَبَکَی عَلَی الْحُسَیْنِ ع عِشْرِینَ سَنَهً اَوْ اَرْبَعِینَ سَنَهً -تردید از راوی است- مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَکَی حَتَّی قَالَ لَهُ مَوْلًی لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی اَخَافُ عَلَیْکَ اَنْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ‏الَ إِنَّما اَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ اَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ إِنِّی لَمْ اَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَهَ إِلَّا خَنَقَتْنِی لِذَلِکَ عَبْرَهٌ.(1) پی نوشت: 1.کتاب خصال، ج 1 ص 272 و 273 شماره 15. هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
39.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیارت هر روزه مهدی فاطمه صل الله علیک یا فارس الحجاز یا اباصالح المهدی ادرکنی و لا تهلکنی به کانال نوحوا علی الحسین بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 🌷ماه رمضان بود که زمزمه عملیات جدیدی به گوشم رسید و دوباره دغدغه جبهه دلم را از جا کند. خیلی زود با مینی‌بوس عازم ورزشگاه تختی شدیم. تعدادمان به ۲۰ نفر هم نمی‌رسید. دست کم سه–چهار روز قبل از عملیات به منطقه رسیدیم و مستقر شدیم. عملیات رمضان در تاریخ بیست و یکم ماه مبارک رمضان مصادف با بیست و سوم تیر با رمز «یا صاحب‌الزمان ادرکنی» آغاز شد. روزها طولانی بود و از آسمان آتش می‌بارید. با این وجود اکثر پرسنل روزه می‌گرفتیم. 🌷فضایی که در آن قرار داشتیم خیلی خوب و مساعد بود. از دروغ، بهتان و ناسزا خبری نبود. هیچ‌کس به بهره مادی، سابقه جبهه فکر نمی‌کرد و اعتقاد به باورهای دینی راسخ‌تر شده بود. وقتی اولین حقوق مرا پرداختند آن را پس زدم و با خنده گفتم: یعنی چه؟ من که حقوق نمی‌خواهم. نه فقط خواهران بلکه برادران نیز همین اندیشه را داشتند. چیزهایی که در جبهه می‌یافتیم خیلی بیشتر از پول و طلا برایمان ارزش داشت و به سختی‌هایش می‌ارزید. 🌷من اولین بار در جبهه با نماز شب آشنا شدم. بچه‌هایی که بلد بودند به بقیه نیز آموزش می‌دادند. همه با هم دعای توسل و کمیل می‌خواندیم. این کارها از قبل برنامه‌ریزی نشده بود و ناخودآگاه در آن فضا شکل می‌گرفت. ما تا جایی پیش رفتیم که دیگر برایمان فرقی نمی‌کرد مجروح عراقی باشد یا ایرانی. همین که انسانی به کمک احتیاج داشت، آستین‌ها را بالا می‌زدیم و دردها را تسکین می‌بخشیدیم. هیچ وقت پیش نیامد که سفره بیندازیم، دورهم بنشینیم، غذا بخوریم و بعد سر کار برویم. من معمولاً... ادامه دارد.... شهدا را ياد كنيم با ذكر صلوات هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
🌷 🔸🔹🔸🔹👌🔹🔸🔹🔸 .... 🌷من معمولاً در کنار خانم بابایی بودم. به مسئولیت خود رسیدگی می‌کردیم، مواقع خستگی دو چای لیوانی قندپهلو می‌ریختیم و با لذت می‌نوشیدیم. کسی در قید و بند چیدن سفره سحری و افطار نبود و گاهی همان یک استکان چایی می‌شد افطار ما. در همان روزهای اول، نیمه‌های شب و در تاریکی هوا، نیروهایی آمدند که کل لباس‌های آن‌ها از سر تاپا خاکی شده بود و پاهایشان به قدری غرق گل بود که پوتین‌های آنان پیدا نبود. خزه‌های لجن و گل و لای تمام سر و صورتشان را پوشانده بود. 🌷وقتی علت را جویا شدیم گفتند: عراقی‌ها ما را گیر انداخته بودند و به زحمت خودمان را از محاصره نجات دادیم. با دیدن شکل و شمایل آن‌ها، قیافه کارکنان درهم رفت و کسی حرف نزد. تنها یکی از بچه‌ها که در این امور کنکاش بیشتری می‌کرد گفت: لابد عملیات برادران چندان موفق نبوده! آن شب پوتین‌ها و لباس‌های رزمنده‌ها را شستیم و کلی گریه کردیم و دعای توسل خواندیم. 🌷من در عملیات فتح‌المبین و بیت‌المقدس حس خوبی داشتم ولی در عملیات رمضان چیزی جگرم را چنگ می‌زد و دلم آشوب بود. گویی مشیت الهی سرنوشت دیگری را مقرر فرموده بود. در این عملیات با این‌که محدوده پاسگاه زید عراق به تصرف درآمد و لشگر ۹ زرهی دشمن منهدم شد ولی اهداف آن بطور کامل تأمین نشد و خرسند وافی حاصل نگردید. راوی: خانم محبوبه ربانی‌ها از زنان امدادگر استان قزوین 📚 کتاب "به قول پروانه"، ج ۴ (خاطرات محبوبه ربانی‌ها از زنان امدادگر استان قزوین) منبع: سایت نوید شاهد شهدا را ياد كنيم با ذكر صلوات هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
ای پدر غم پرور و.mp3
2.15M
شماره 873 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ای پدر غم پرور و عشق و امیدم بابا کجایی هرگز به عالم همچو تو دیگر ندیدم بابا کجایی من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنها میان سیل غم ها پدرم کو، دلبرم کو ای پدر جان بی هم زبانی آتشم زد آتشم زد وقتی که رفتی ناگهانی آتشم زد آتشم زد من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنها میان سیل غم ها پدرم کو، دلبرم کو خانه بدون تو دگر صفا نداره صفا نداره بیچاره گشته هر کسی بابا نداره بابا نداره من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنها میان سیل غم ها پدرم کو، یاورم کو درد فراقت، ای مه جبینم، آتشم زد آتشم زد غم گشته دیگر هم نشینم، آتشم زد آتشم زد من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنها میان سیل غم ها پدرم کو، یاورم کو آخر زمانه ای پدر ما را جدا کرد، ما را جدا کرد گلچین روزگار تو را از ما جدا کرد، از ما جدا کرد من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنها میان سیل غم ها پدرم کو، یاورم کو تا که کفن پوش دیدمت آتشم زد آتشم زد تا که در آغوش کشیدمت آتشم زد آتشم زد من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنها میان سیل غم ها پدرم کو، یاورم کو شاعر: محمد مبشری هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998