eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
519 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر غنچه ی پر پر.mp3
1.43M
شماره 1231 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 چقدر غنچهٔ پرپر چقدر لالهٔ خونین چه داغ‌ها که نشسته به روی قلب فلسطین کجایی ای پناه مردم غزه کجایی ای امید مردم دنیا تویی تو منتقم خون شهیدان تویی جواب همه ظلم و ستم‌ها کی می‌رسی که شب غم سحر شود کی می‌رسی شب ظلمت به سر شود ▪️المستغاث بک یا صاحب الزمان چه کودکان یتیمی چه مادران غریبی چه داغ‌های بزرگی چه اشک‌های نجیبی کجایی ای امان این همه مظلوم کجایی التیام غربت و غم‌ها بیا که زخم غریبی فلسطین شود به لطف مرهم تو مداوا یابن الحسن بیا ای آخرین سوار یابن الحسن بیا با تیغ ذوالفقار ▪️المستغاث بک یا صاحب الزمان @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
دلم آشــوبه خسته شدم.mp3
2.09M
شماره 1232 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دلم آشوبه خسته شدم پیش تو اومدم حسین ببین اشکامو خوب میدونم که نوکر بدم حسین خیلی داغونم به جون مادرت نکن ردم حسین رفیق زیاد دارم ولی تویی رفیق بی کسیم اون که به دادم میرسه تو روزای دلواپسیم شب اول قبر، که تنهام میذارن تو تنهام نذار سپردم پیرهن سیامو بیارن یه تربت بذارید، به زیر زبونم توی قبرمم میخوام واسه ی تو روضه بخونم ▪️حسین آقا جان من جوونی مو پای همین پرچم تو دادم آقا نرسید آخر کسی به غیر تو به فریادم آقا پدرم بود که اسم قشنگ تو رو داد یادم آقا بیا شبیه حر منو میون روضه هات بخر من حرم لازمم آقا منو یه کربلا ببر فقط دلخوشم به، نگاه ملیحت دیگه هیچی حالمو خوب نمیکنه جز ضریحت چقد تو فراق، حرم اشک بریزم میدونی چقد دلم تنگته عزیزم عزیزم ▪️حسین آقا جان شاعر: علیرضا عابدی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸مقتل میگه تا صدای واعماه رو ابی عبدالله شنید ، عین باز شکاری سوارِ اسبش شد خودشو رسوند وسط میدان از اسب پیاده شد دید گردُخاکِ .. اسبا دارن هی میرن و میان .. یه بدنی زیر اسب ها زنده زنده داره تکون میخوره ...😭 خوب نگا کرد ، این بدن کیه؟ دشمنُ دور کرد ؛ (من همین یه جمله روضه مِ . همینُ بشنوی بمیری جا داره ..) یه نگاه کرد دید قاسم داره پاهاشُ رو زمین می کشه ...😭 ▪️ عمو استخوان هام شکست، ابی عبدالله قاسمُ بغل کرد، سینه رو به سینه چسباند، دید داره زیر لب میگه آخ مادر …😭 حسین … ▪️همین امشب مدینه تو بگیر .. همین امشب کربلاتُ بگیر …بغلش کرد ، حالا ابی عبدالله داره باهاش حرف می زنه : خیلی سخته .. که آتیش به قلب خدا می زنی خیلی سخته .. ببینم داری دست و پا میزنی خیلی سخته .. که اینجور عمو رو صدا می زنی ▪️آخ بمیرم ، این بار سومی بود که بغلش کرد .. سینه رو به سینه چسباند ، پاهاش رو زمین کشیده میشد. یه جمله و التماسِ دعا .. دو تا بدن تو کربلا شکلشُ از دست داد .. دو تا بدن حجمش تغییر کرد .. (داد داری بزنی یا نه؟) ▪️یه بدن کوچیک بود کشیده شد .. قاسم نوجوون بود ، اما وقتی عمو به سینه چسبوندش پاهاش رو زمین کشیده شد ..😭 یه بدنم رشید بود ، دستاشُ زدن پاهاشُ زدن .. آنقدر تیر بهش زدن …😭 آاای حسین... @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة یا ربَّ الحُجَّة بِحَقِّ الحُجَّة اِشفِ صَدرِالحُجَّة بِظُهورِ الحُجَّة از روز عهد روز ازل نه، قدیم تر ما را نبود غیر تو شاهی کریم تر 🔹أیها الکریم آقا سفره ، سفره شماست. امشب میخوایم برا آقازاده ت گریه کنیم ، کریم اهل بیت ؛ آقاجان همه این خاندان، خاندان کرم هستن. از روز عهد روز ازل نه، قدیم تر ما را نبود غیر تو شاهی کریم تر اول تو با خدا به سخن لب گشوده ای موسی کلیم بوده ولی تو کلیم تر 🔸هر شب که میره جلوتر، این سینه ت حرارتش بیشتر میشه، ناله ت قشنگ تر میشه، نوایِ زمزمه ت قشنگ تر میشه .. ای بی سلام بر لب تو آب خوش گوار از آب های داغِ جهنم حمیم تر از اینکه چشمهای مرا خشک تر کنی آیا سراغ داری عذابی الیم تر ؟ ▪️ان شاالله هیچ محرمی نیاد چشمت خشک باشه، هر چی میخوای ازم بگیری بگیر ، این اشک چشم منو شبایِ محرم نگیر آره والا ،حقیقت این اشک همینه اول خدا باید به منو تو توجه کنه ، او باید بخواد. وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‌ 🔸بعد هم امام صادق فرمود ما اهل بیت باید نگاتون کنیم، حضرت فرمود تا ما گریه نکنیم، شما گریه نمی کنید. بذار راحتت کنم امام صادق فرمود تو کامل الزیارات هست، حضرت فرمود اول باید مادرِ ما گریه کنه چراغ عزا رو مادر روشن می کنه .. کافیه یه بار بگه بُنَّی … عالم به هم می ریزه ..😭 چون راه گریه بر غم بی انتهایِ تو راهی ندیدم به خدا مستقیم تر این شغل خانوادگیِ چشم هایِ ماست بودند در عزایِ شما از قدیم تر ▪️خدا ان شاالله هر کی مادر داره براش نگه داره باور کنید که این اشکهای ما اثر اشکِ مادرامونه از پر قنداق داری اگه الان تو محرم مثه اسپندِ رو آتیشی اگه موقع شیر دادنمون اشک نمی ریختن ، الان ما اینجا نبودیم.. 😭 این شغل خانوادگیِ چشم هایِ ماست بودند در عزایِ شما از قدیم تر ایمان تو تمام بلارا چشید و گفت ساقی بیار جام بلایی عظیم تر ▪️بلای عظیم چیه؟ شب عاشورا حرفاشُ که زد ، هر کدوم از یارانِ ابی عبدالله بلند شدند مسلم یه جور حبیب یه جور زهیر یه جور سعید یه جور حضرت به تک تک خبر داد شهادتشونُ یهو این نوجوان بلند شد ، حضرت بهش فرمود مرگ در نظرت چگونه است؟ گفت أحلی من العسل .. از عسل شیرین ترِ .. بعد حضرت فرمود حالا که اینو گفتی بذار بهت بگم قاسمم ، تو رو هم می کشن اما کشتن تو با بقیه فرق داره عمو تو رو به بلایِ عظیمی دچار می کنند ..😭 مردن به زیر پای تو احلی من العسل پرپر شدن برایِ تو احلی من العسل بی شک برای من پدری کرده ای عمو آن طعم بوسه هایِ تو احلی من العسل آه ای عمو به شکل یتیمانِ پر زدن با نیزه تا خدایِ تو احلی من العسل من مثلِ مادرت سپرِ جان حیدرم پهلویِ من فدای تو احلی من العسل ▪️بذار روضه بخونم، نوجوونا امشب مجلسُ گرم کنن الله اکبر .. سه بار ابی عبدلله تو کربلا قاسمُ بغل کرد. ▪️روضۀ من همینه ، هر کجاش دیدم آماده ای حرفمُ می زنم .. کجا بغل کرد قاسمُ سه بار؟ ▪️ بار اول وقتی بود که داغِ علی اکبرُ دید مقتل میگه تو خیمه دارالحرب، اومد دید عمو کنار بدن داره بلند گریه میکنه کنار بدن علی اکبر هی می گفت واغربتا .. واقلتنا الثراء …😭 تا نگاش افتاد دید عمو داره بلند گریه می کنه کنار بدن پسرش اومد جلو ، سه بار گفت لبیک لبیک … عمو من که نمردم ، خودم میرم برات جون میدم ..😭 ▪️ نوشتن اینجا ابی عبدالله بغل کرد قاسمُ آنقدر گریه کردن از حال رفت..😭 بار دومی که بغلش کرد لحظۀ وداع بود .. میخواست بره میدان فرمودن این عمو و برادرزاده جوری همدیگر و بغل کردن صدایِ گریه شون به دشمن رسید ..😭 اما بار سوم، امان از این بار سوم …😭 ▪️نوشتن محاصره ش کردند. بذار من یه ذره بهتر مطلب رو بگم بذار من یه ذره باز کنم حرفُ چند تا شهید رو کربلا سنگ بارون کردن … حرُ رو سنگ بارون کردند ، مقاتل نوشتند دورش حلقه زدن اونقدر سنگ زدن صورتش پر خون شد .. عابسُ سنگ بارون کردند چون برهنه بود آنقدر سنگش زدند .. یه نفر دیگه رو هم سنگ بارون کردن اونم خود ابی عبدالله رو سنگ بارون کردن …😭 چی میخوام بگم؟ میخوام بگم این سه نفر که اسم بردم مردِ جنگی بودن ، سپر داشتن،زره داشتن، کلاه خود داشتن اما یه نوجوون سیزده ساله، لباسِ عربی به تنش بود جوشن نداشت .. سپر نداشت ..😭 خیلی سخته .. برا من که جوشن ندارم عمو خیلی سخته .. جلو سنگا طاقت بیارم عمو خیلی سخته .. نمیخواد بیای تا کنارم عمو خیلی تا اینجا راهِ عمرم قد یه آهِ رویِ آیینۀ تو ، جایِ سنگ سپاهِ خیلی سخته برا تو عمو کاش می بستی چشاتو تو هر زخمم می بینی تابوت مجتبی تو آاای حسین... 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 من برایت پدرم پس تو برایم پسری چه مبارک پسری و چه مبارک پدری یاد شب هایِ مناجاتِ حسن می افتم می وزد از سرِ زلفِ تو نسیم سحری همه گشتیم ولی نیست به اندازۀ تو نه کلاه خودیُ ، نه یک زرهی ، نه سپری من از آن جا که به موسائی ات ایمان دارم می فرستم به سوی قوم تو را یک نفری بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد نیست ممکن بروی و دلِ ما را نبری قاسمم را به رویِ زین بگذار عباسم قمری را به رویِ دست گرفته قمری تو خودت قاسمی و صد ذره شدی دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم از روی قامت تو رد شده هر گذری جابجا می شود این دنده تکانت بدهم وای عجب درد سری وای عجب دردسری ▪️هی مادرش به قد و بالاش نگاه می کرد قاسمم عوضِ بابات برو میدان شمشیر بزن فرستادن تو خیمه ، خواستن لباسِ رزم تنش کنن ، عاقبت نشد کفن تنش کردن .. ▪️همه کمک کردن تا قاسم سوار مرکب بشه .. خیلی اصرار کرد گفت عموجان اجازه بده منم مثل علی اکبر برم میدان ابی عبدالله بهش اجازه نمی داد . 🔸رفت گوشه خیمه زانویِ غم بغل گرفته بود. مادرش اومد گفت عزیزم چی شده؟ گفت مادر رفتم عمو اجازه نداد برم میدان گفت صبر کن یه کاری می کنم الان دیگه نتونه عمو نه بیاره! 🔹دیدن از تو یه بقچه ای یه نامه ای رو درآورد گفت اینو بابات داده گفته یه روزی کربلا قاسمم خواست بره این نامه رو بده دست برادرم ابی عبدالله .. ▪️همچین که نامه رو گرفت خوشحال اومد خدمت عموجان .. (عزیز دلم قربونت برم، تو یادگار برادر منی ، تو عزیز منی، تو بمون با این زن و بچه برگرد مدینه ) گفت: عموجان این نامۀ بابامه تا اسم باباشُ آورد ابی عبدالله زد زیر گریه ..😭 نامه رو باز کرد دید دست خط داداش حسنِ .. هی نامه رو ، رو چشمش می کشید.. 😭 تو نامه نوشته حسین جان من نیستم کربلا ، اما قاسمم عوض من میدان بره .. ابی عبدالله راضی شد فرمود عزیزمُ آماده کنید.. اومد بره.. سید جعفر شوشتری رحمه الله علیه میگه آنقدر ابی عبدالله عاشقِ قاسم بود ، همدیگرو بغل گرفتن آنقدر گریه کردن تا دیدن ابی عبدالله غش کرد ..😭 حالا قاسم رفت وسط میدان عمه زینب داره براش دعا می کنه ، زن های خیمه همه دارن براش دعا می کنن .. ابی عبدالله هی میگه ان شالله داغتُ نبینم ..😭 نگاه کن ببین چقدر قشنگ شمشیر می زنه مثل داداش حسنم تو دل دشمن می زنه .. اما این خوشحالی زیاد طول نکشید ..😭 یه وقت یه صدایی به گوش ارباب رسید ، یه ناله ای بلند شد عمو! عمو بیا قاسمتُ کشتن .. (راحت تر روضه بگم؟) عمو استخونایِ بدنم ..😭 پسری که پاهاش به رکاب اسب نمی رسید ، شیخ جعفر میگه تا ابی عبدالله اومد بالا سرش دید بچه بدنش زیرِ سم اسبا ..😭 قاسمُ بغل گرفت اومد بیاد سمت خیمه ها ، یه وقت دیدن پاهایِ قاسم رو زمین کشیده میشه ..😭 ▪️ شیخ جعفر میگه دو تا دلیل داره ، یا آنقدر مصیبت سنگین بوده ابی عبدالله قاسمُ خمیده آورد .. یا آنقدر بدن قاسم زیر سم اسبان … 😭 آاای حسین... 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ‏آن خیل شهیدان همه شاگرد شمایند ‏ما نیز به پیکار، پی کار شمائیم @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹فکر نکنی سیزده ساله بوده و حالا رفته میدان و تا رفتش تو میدان زخم خورد و رو زمین افتاد. نه! تاریخ نوشته به تنهایی سی پنج نفرُ به درک واصل کرد که چهارتاشون از شجاعترینِ سپاه شام بود . ازرق شامی تا نگاش کرد گفت این بچه ست. 🔸لذا یکی از بچه هامو می فرستم کارشو تموم می کنه. چهارتا از بچه هاشُ فرستاد هر کدوم از شجاع ترین سپاه بودن. قاسم بن الحسن با رزمِ حیدری همه رو به درک واصل کرد. خودش وارد میدان شد ، خود این نانجیبم به درک واصل کرد. دیدن حریفش نیستن ، پسر امام حسنِ .. دوره ش کردن .. شروع کردن سنگ انداختن ..😭 ▪️ سپری که نداره .. جوشنی نداره .. یه وقت ابی عبدالله دید صدایِ قاسم بلند شد عمو به فریادم برس .. یه لحظه ای ابی عبدالله رسید نوشتن مثل مرغِ بسمل قاسم رو زمین هی داره پاهاشُ رو زمین می کشه ..😭 داره جون میده جلو عمو .. گفت خیلی برا عمو سخته صداش بزنی نتونه کاری برات بکنه ..😭 خیلی سخته .. که آتیش به قلب بابا می زنی خیلی سخته .. ببینم داری دست و پا می زنی خیلی سخته .. که اینجور عموتُ صدا می زنی ای ماهِ رنگِ هاله ، صبرم دیگه محاله از نعل اسبا روی ، جسمت جای هلاله مثل اکبر اگر چه ، از جسمت کم نمی شه اما از خاک تنتُ ، هیچ جوری کم نمی شه عمو حسین .. عموجان … طوفانِ داغت بال و پر بر هم بریزد آرامشِ مژگانِ تر بر هم بریزد بوسه نمی خواهم من از خیرش گذشتم می ترسم آخر بی خبر بر هم بریزد آیینۀ من کی دلش آمد که اینطور زیباییت را با تبر بر هم بریزد ؟ از سنگ و نعل اسب تنها بر می آید شکل تو را از هر نظر بر هم بریزد دور و برم وقت مرتب کردنت آه دیدم تن تو بیشتر بر هم بریزد بس کن نکش پا بر زمین نگذار وقتی آمد به دیدارت پدر بر هم بریزد فکرِ پریشانیِ مادر را نکردی بیند به این وضعت اگر ، در هم بریزد بی دردسر با من بیا تا خیمه ، باشد؟ نگذار عمویت این قدر بر هم بریزد .. ▪️میدونی چرا حسین اونقدر به هم ریخت .. آخه وقتی می خواست بره میدان قاسم، پاش به رکابِ اسبم نمی رسید .. حالا روایت نوشته ابی عبدالله سینه قاسمُ به سینۀ خودش چسبانیده داره میارتش پاهایِ قاسم داره رو زمین … گفت چقدر زود هم قد عمو عباست شدی؟.. 😭 در هر قدم از دیدن این قد کشیدن این پیرمرد خون جگر بر هم بریزد با خنده لشکر گفت که کارش تمام است از او فقط مانده کمر بر هم بریزد ▪️بدن قاسمُ آورد تو خیمۀ دارالحرب کنارِ بدنِ علی اکبر گذاشت ... 😭 این بابایِ شهید ، خودش مابینِ این دو بدن نشست .. یه نگاه به اکبر می کنه .. یه نگاه به قاسم .. صدا زد عزیزایِ دلم ، دیگه دعا کنید منم زود بیام پیشتون .. 🔸یا امام حسن .. اینا به هزار امید اومدن ، شبِ یتیم شماست آقاجان .. اما خیلیا گفتن امشب شبِ کریمه .. شب ابن الکریمِ .. بریم در خونه کریم نمیذاره دست خالی برگردیم.. 😭 خدا به آبرویِ امام حسن علیه اسلام امشب احدی را نا امید و دست خالی برنگردان. الهی آمین.. @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
نماهنگ در انتهای شب.mp3
2.75M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دردا فقط شبا میاد سراغم دردای بی دوا میاد سراغم من از همه سراغشو گرفتم یعنی یه شب آقا میاد سراغم به حال و روز نوکرت هر چی گذشت شبا گذشت بدون کربلا به من نمیدونی چیا گذشت میارم اشکامو حرم به جای اون شبا حسین به جای اون شبایی که بدون کربلا گذشت بدون کربلا گذشت ... فکر و خیال تو حسین چشم منو تر میکنه از غصه دارم میمیرم کی آخه باور میکنه زانو بغل میگیرم و یه گوشه گریه میکنم همین دو قطره اشک برات حالمو بهتر میکنه گریه نمیذاره شبا بخوابم اگه میشه یه شب بیا به خوابم @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
با عرض سلام خدمت شما همراهان گرامی کانال نوحوا علی الحسین 🎤 در ادامه تعدادی زمزمه و نوحه سنتی ویژه شب های محرم ارسال خواهد شد. 🏴 ان شاءالله که مفید باشه براتون خادم شما خواجه پور التماس دعا🙏
امشب به صحرا بی کفن.mp3
1.58M
شماره 1333 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است امشب نوای کودکان بر بام کیوان است شام غریبان است امشب به دشت کربلا نالان یتیمانند تا صبح گریانند امشب به روی کشته ها در ناله مرغانند چون نی در افغانند بر خاک بی غسل و کفن رعنا جوانانند خوابیده عریانند بر غربت اجسادشان عالم پریشان است شام غریبان است امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است امشب عیال مصطفی در گوشهء صحرا بی منزل و مأوا اموالشان تاراج کین از فرقه ی اعدا ای آه و واویلا خون می رود امشب ز چشم دختر زهرا اُف بر تو ای دنیا آل علی ویران نشین اندر بیابان است شام غریبان است امشب یتیمان جهان در گوشهء هامون غلطان به بحر خون اندر هوای خاتم او بزدل ملعون دیوانه و مجنون سازد جدا انگشت او آن بی حیای دون ای چرخ شو ویران کی خاتم محبوب حق در خورد دین شام غریبان است امشب به بالین حسین زینب عزادار است بر غم گرفتار است امشب سکینه بر سر نعش پدر زار است از دیده گریان است زهرا به دور کشته ها با خیل حوران است از دیده خونبار است امشب فلک گریان به حال آل اطهار است شام غریبان ست امشب تن پاک حسین در قتلگاه بی سر در بحر خون اند خوابیده بی غسل و کفن با اکبر و اصغر با یاوران یکسر آثار ظلم خولی مردود سگ کمتر در کنج خاکستر گاهی به حال دختران اندر پرستاری از راه غمخواری گاهی کند در مطبخ خولی آن عصمت باری از ماتمش خائف نواخوان ست و گریان است شام غریبان ست @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
شد آخرین دیدار ما.mp3
1.64M
شماره 1334 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب دگر نمی بینی مرا خواهر ای زینب ای خواهر غم دیدۀ بیقرار من هستی انیس و مونس و غمگسار من آتش مزن بر سینه داغدار من نور دل خیر النساء خواهر ای زینب ▪️شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب دارم تمنا این دم آخر از تو من خواهر ز خیمه آور آن کهنه پیراهن تا این دم آخر کنم من ورا بر تن ای یادگار مرتضی خواهر ای زینب ▪️شد آخرین.. این آخرین دیدار ماست مهربان خواهر سخت است دل کندن ز تو لحظه آخر تنها تو می مانی و این لشکر کافر بر حق سپارم من تو را خواهر ای زینب من می روم میدان که دین جاودان ماند حق و حقیقت پایدار در جهان ماند اسلام از شر ستم در امان ماند حق را ز خود سازم رضا خواهر ای زینب آماده کن بهر اسارت یتیمانم بعد از حسین جان تو و جان طفلانم بر غربت و تنهایت دیده گریانم شو با اسیری آشنا خواهر ای زینب خواهر چو بینی راسم از تن جدا گردد صد پاره جسمم از دم نیزه ها گردد تیر سه شعبه در دل من رها گردد کن استقامت در بلا خواهر ای زینب در قتلگه بینی اگر جسم من عریان بینی تنم افتاده در خاک و خون غلطان در پیش چشم خصم من کَم نما افغان طفلان ز نعشم کن جدا خواهر ای زینب بر کودکان مضطرم مهربانی کن بر اهل بیت و دخترم مهربانی کن بر غنچه های احمرم باغبانی کن رأسم انیست هر کجا خواهر ای زینب بر کودکانم خواهرم جای مادر شو با صبر خود اسلام را یار و یاور شو در این سفر رسوا گرِ قوم کافر شو ای قهرمان کربلا خواهر ای زینب @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
تشنــگان حرم عشق.mp3
2.01M
شماره 1335 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تشنگان حرم عشق همه گوش کنید آب را از نظر خویش فراموش کنید ناله واعطشا را همه خاموش کنید آب را از نظر خویش فراموش کنید می رسد دم به دم از علقمه فریاد حسین کیست این لحظه کند روی به امداد حسین خیمه ها را همگی جمله سیه پوش کنید آب را از نظر خویش فراموش کنید جسم عباس علمدار زمین افتاده با لب تشنه نگهبان حرم جان داده مَی ز جام غم و اندوه و اِلم نوش کنید آب را از نظر خویش فراموش کنید کیست مردانه چو عباس علم برگیرد رمق از پیکره ظلم و ستم برگیرد علم اشک و عزا را همه بر دوش کنید آب را از نظر خویش فراموش کنید گل نثار تن صد پاره عباس کنید با گل بوسه همه حرمت وی پاس کنید جسم صد پاره عباس در آغوش کنید آب را از نظر خویش فراموش کنید @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌