eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
515 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای بتول علی نم زینب دومین عصمت خدا زینب علی دیگر و حسین دگر آفرید از تو کبریا زینب حقّ اُخت الحسین بودن را خوب آورده به جا زینب کعبه نهضت حسینی را مروه عباس و تو صفا زینب کودکان در مسیر کوفه و شام به تو دارند التجا زینب زیر زنجیر و تازیانه بود ذکرشان یا حسین و یا زینب یک زن و اینهمه جوانمردی مرحبا بر تو مرحبا زینب 🔸امروز دلها را ببریم حرم زینب ، انشاء الله یک روزی کنار حرمش اشک بریزی.. امروز از چشمانت بخواه برای زینب گریه کند ، زینب اُم المصائبه ▪️پیغمبر بشارت داده برای آن چشمی که برای زینب گریه کند، فرمود : پاداش او همچون کسی است که برای حسن و حسین گریه می کن. ▪️هر وقت دلش می گرفت سر از محمل بیرون می آورد ، می شنید از بالای نیزه یک آقایی دارد قرآن می خواند هی صدا می زند : «وَسَیَعلَمُ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ» گاهی هم صدا می زند : «أَم حَسِبتَ أَنَّ أَصحابَ الکَهفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِن آیاتِنا عَجَباً» ▪️قربان قرآن خواندنت برادر ، برادر با قرآن خواندنت رفع تهمت از ما کردی ، آخه به ما خارجی می گفتن.. 😭 آی گریه کنای امام حسین دل ها بسوزد یک وقت هم سر از محمل بیرون آورد دید یک نانجیبی با سنگ به پیشانی برادرش می زند.. همه صدا بزنید یا حسین...😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🩸نفرین زینب کبری «سلام‌الله‌علیها» تمام نشده بود که کاخی ویران شد ... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که أسرای آل الله نزدیک به شهر دمشق شدند، از کنار قصر بلند و بالایی گذر کردند که یک پیرزنی در آن نشسته بود و نامش "امّ هجّام" بود و همراه او کنیزان و غلامانش نشسته بودند. 🥀 وقتی که آن پیرزن نگاهش به سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام در حالی که بر نیزه‌ای بلند سوار بود و محاسن شریفش با خون خضاب بود، افتاد و گفت: این سر که جلوی همه سر هاست، سر کیست؟ و آن سر هایی که بر نیزه هستند، سر چه کسانی هستد؟ 🥀 به او گفتند: آن سر، سر حسین علیه‌السلام است و دیگر سر ها، سر برادران و اولاد و خاندان اوست. آن عجوزه بسیار خوشحالی کرد و گفت: 📋 ناوِلِيني حَجَراً لِأضرِبَ بِهِ وَجهَ الحُسينِ عليه‌السّلام، فأَتَتْها، ▪️سنگی را برایم بیاورید تا آن را بر سر حسین «علیه‌السلام» بزنم. پس سنگی را برایش آوردند. 📋 فضَرَبتْ بِهِ رَأسَ الحُسينِ عليه‌السّلام، فَسٰالَ الدّمُ عَلَى وَجهِهِ و شَيبِهِ ▪️آن عجوزه‌، سنگ را گرفت و با آن بر سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام زد که خون از سر مطهر امام علیه‌السلام بر صورت و محاسن شریفش جاری شد. 📋 فَالْتفَتَتْ إلَيه أمُّ كُلثوم، فَرَأتْ الدَّمَ الجَديدَ سٰائلًا عَلَى وَجههِ و لِحيتِه، فلَطَمتْ وَجهَها ▪️ حضرت ام‌کلثوم علیها‌السلام تا نگاهش افتاد، دید خون تازه بر صورت و محاسن سر برادر جاری شده، لذا بر صورتش لطمه زد و فریاد می‌کشید: وا غوثاه! وا مصيبتاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا فاطمتاه! وا حسناه! وا حسيناه! سپس از هوش رفت. 🥀 در این هنگام‌ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: چه کسی این کار را با صورت برادرم و نور چشمانم کرد؟گفتند: آن پیرزن ملعونه. اینجا بود که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها آهی از دل کشیدند و فرمودند: 📋 اللّهمَّ اهْجِمْ عَلَيها قَصرَها و أحرِقْها بِنارِ الدّنيا قَبلَ نارِ الآخرة. ▪️خدایا! قصرش را بر سرش ویران کن و او را قبل از آتش جهنم با آتش دنیا بسوزان. 🥀 هنوز کلام زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها تمام نشده بود، که قصر فرو ریخت و آتش از آن بلند شد و آن پیرزن ملعونه و هر آن کس که در قصر بود، آتش گرفتند و به درک واصل شدند. 📚أسرار الشّهادة، ص۳۱۱ ✍اینجا که بال چلچله را سنگ می‌زنند   ماهِ اسیر سلسله را سنگ می‌زنند ای آسمان نگاه کن! این قوم سنگدل   یاران پاک و یک‌دله را سنگ می‌زنند یا تیغ رویِ «آیۀ تطهیر» می‌کشند   یا «آیۀ مباهله» را سنگ می‌زنند وقتی که دست‌های علمدار قطع شد   پاهای غرق آبله را سنگ می‌زنند با آن‌که هست آینۀ عصمت و عفاف   پرچم به دوش قافله را سنگ می‌زنند محراب اگر که‌خَم‌شوداز غم،عجیب نیست روح نماز نافله را سنگ می‌زنند تفسیر عشق بود و پریشانی حسین وقتی زدند سنگ، به پیشانی حسین @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📜 در مقتل ابو مخنف آمده كه سرهاى شهداء را از دروازه خیزران وارد كردند. سهل مى‏گوید: من از جمله مردم بودم كه دیدم نود و نه عَلم از دروازه وارد شد پس از سرها اسرا وارد شدند. ▪️ سر آقا حسین (علیه السلام) را بر رمح بلندى زده بودند و خولى آن رمح را مى‏كشید و به آواز بلند مى‏گفت: انا صاحب الرمح الطویل انا صاحب المجد الاصیل منم آن كسى كه دشمنان یزید را كشتم و به خون آغشتم. علیا مكرمه ام كلثوم با چشم گریان فرمود: اى دشمن خدا فخر مى‏كنى به كشتن كسى كه جبرئیل گهواره جنبان او بوده و میكائیل ذكر خواب گوینده و اسرافیل به دوش كشنده و اسمش در عرش خدا نوشته جدش خاتم الانبیاء بوده و مادرش فاطمه زهراست و پدرش قاتل مشركین اس؟.. 😭 🔸خولى گفت اى ام كلثوم حقا كه دختر شجاع و خودت شجاعه مى‏باشى. و فى نسخه اخرى سهل گوید: سرهاى جوانان را شماره كردم هیجده سر بود بعد از سر امام حسین (علیه السلام) سر على اكبر (علیه السلام) را آوردند پس از او سر عباس بن على (علیه السلام) بر نیزه بود و حامل آن سر قشعم جعفى بود. بعد از او سر عون بود نیزه دار سنان بن انس نخعى بود همین نحو سرها را پشت سر هم مى‏كشیدند و مى‏بردند. ▪️سهل مى‏گوید: پشت سرها اسیران آمدند پیشاپیش آنها زین العابدین (علیه السلام) با تن خسته بر شتر بغیر وطاء نشسته و پشت او مخدره بر ناقه سوار كه برقع از خزادكن داشت و هى ناله مى‏كرد: و ابتاه وا محمداه وا علیاه وا حسناه وا حسیناه وا عباساه وا حمزتاه..😭 ▪️ از روز سیاه خود مى‏نالید.. من نگاه مى‏كردم ناگاه دیدم صیحه بر من زد چنانچه بند دلم گسیخت پیش رفتم گفتم بى بى براى چه بر من صیحه زدى فرمود: آخر حیا نمى‏كنى اینقدر به حرم پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) نظر مى‏نمائى من عرض كردم خاتون من چشمم بركنده باد اگر نگاه بریبه به صورت شما كرده باشم. فرمود كیستى؟ عرض كردم: سهل بن سعد شهرزورى از جمله غلامان شما و دوستان شمایم. رو كردم به امام بیمار (علیه السلام) عرض كردم آقا من یكى از موالى و شیعیانم چه كنم؟ كاش در كربلا بودم و جان فدا مى‏كردم اكنون فرمایشى دارید بفرمائید تا اطاعت كنم؟ فرمود آیا پول همراه دارى؟ عرض كردم بلى هزار درهم موجود است. فرمود قدرى از آنها را به آن حامل سر بده و بگو قدرى از پیش حرم دورتر ببرد تا مردمان اینقدر به ما تماشا نكنند..😭 عرض كردم به چشم رفتم پول را دادم و برگشتم امام بیمار دعاى خیر درباره من كرد و این اشعار را با سوز و گداز مى‏فرمود. اقاد ذلیلا فى دمشق كاننى من الزنج عبد غاب عنه نصیره و جدى رسول الله فى كل مشهد و شیخى امیرالمؤمنین وزیره فیالیت امى لم تلدنى ولم اكن یرانى یزید فى البلاد اسیره ▪️ما حصل این كلمات این است كه اى كاش مرده بودم و روى یزید را نمى‏دیدم و او مرا اسیر خود نمى‏دید.. 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
پر ازدحام است دروازه.mp3
1.19M
شماره 1439 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 پر ازدحام است،دروازه ی شام شد کار مردم،شادی و دشنام بسوزد از غم،دل اسیران به روی نیزه،سر شهیدان ▪️امان از شام خونین دل از غم،شد ام کلثوم سرش به نیزه،امام معصوم دستان بسته،در غم نشسته از جور دشمن،دل ها شکسته ▪️امان از شام زینب شد از غم،قامت خمیده بر روی نی بود،سر بریده ظلم فراوان،در شام ویران ای وای از این غم،شد بر اسیران ▪️امان از شام سکینه سوزد،زین ظلم و بیداد شد دیده گریان،امام سجاد امام سجاد،خون شد دل او دشمن شرر زد،بر حاصل او ▪️امان از شام در شام ویران،شد روزشان شام زدند بر آنان،سنگ از لب بام دشمن یتیمان،را بی بهانه گه کعب نی زد،گه تازیانه در شام ظلم و،کینه فزون شد از استقامت،دشمن زبون شد ▪️امان از شام @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
وارد شده در شام ویران.mp3
1.08M
شماره 1440 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وارد شده در شام ویران محمل کاروان ایمان خون شده قلب این اسیران پر شده دروازه ی ساعات در سوز و غم روح مناجات خون شد دل عمه ی سادات ▪️امان ز ظلم مردم شام در کاروان غم حجله بسته بر روی محمل ها نشسته با دل خون قلب شکسته غرق ستم شام بلا بود سرها به روی نیزه ها بود در کاروان سوز و نوا بود ▪️امان ز ظلم مردم شام اهل حرم همه عزادار بر روی نی رأس علمدار کرب و بلا گردیده تکرار در شام غم چه وحشیانه بر کودکان زدند نشانه با کعب نی با تازیانه ▪️امان ز ظلم مردم شام نامردمان از ظلم و کینه بر سر نی ماه مدینه زد بر سر و سینه سکینه بر اهل بیت از مردم شام زخم زبان بوده و دشنام سنگ ستم از روی هر بام ▪️امان ز ظلم مردم شام @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
شام غم گشته هویدا.mp3
1.15M
شماره 1441 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم کاروان اسرا آمده در شام خراب دیدن شهر چراغان دلشان کرده کباب همه در هلهله و نغمه ی دف چنگ و رباب نیست و کس یاری شان را بکند بهر ثواب ▪️شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم ▪️درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم چه شده بر لب مردم خنده و هلهله است دست زنهای اسیر و بچه ها سلسله است این همه مرد و زن شام رخت نو کرده به تن مگر عید آمده اینجا این همه غلغله است ▪️شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم ▪️درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم شام ای شام بلا این رسم مهمانی نبود بی وفائید و عجب یک تن تان هانی نبود همه تبریک به لب وای به شما روز جزا یک نفر زین همه خلق آدم ایمانی نبود ▪️شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم ▪️درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم دست و پای حجت حق بسته گشته به طناب دل زینب زین الم گردیده محزون و کباب شام ویران تا ابد گردی از این ظلم تو خراب حرف حق است و کلامم باشد از روی حساب ▪️شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم ▪️درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم آل پیغمبر و این ظلم و جفا از چه بود سنگ از بام و سر آل عبا. از چه شود شادی و هلهلهٔ آل زنا از چه بود زینب و کنج خرابه شده جا از چه بود ▪️شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم ▪️درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
اینجا چه شهری ست.mp3
1.2M
شماره 1442 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اینجا چه شهری است بوی غم و بلا میاد از در و دیوار رنج و درد و جفا میاد هر سو بنگری هلهله و غوغا به پاست ناله از طفلِ غمین و بی بابا میاد این زمین یارب شام بلاست واویلا اینجا پر از جفاست ▪️واویلا غریب مولا حسین مردم این شهر گمونم که دین ندارن سر بریده روی نیزه ها میذارن از بالای سنگ میزنن سرِ اسیر دل خواهر غم دیده را درد میارن این زمین یارب شام بلاست واویلا اینجا پر از جفاست ▪️واویلا غریب مولا حسین این دیار همه لباس نو دارند به تن مگر عید اومد تبریک میگن از مرد و زن دست اسیرا بسته شده با یک رسن آل مصطفی با دلی پر رنج و محن این زمین یا رب شام بلاست واویلا اینجا پر از جفاست ▪️واویلا غریب مولا حسین یک پیرزنی سنگی گرفته با غضب زده بر سر حسین زهرا وا عجب افتاده زمین سر عزیز فاطمه وای و از دل خواهری که دیده تعب این زمین یارب شام بلاست واویلا اینجا پر از جفاست ▪️واویلا غریب مولا حسین ای شام بلا جور و جفا کردی عیان خون کردی دل آن خواهر بی خانمان دادی خرابه منزلشان به روزگار زبان قاصر است تا که کند این غم بیان این زمین یارب شام بلاست واویلا اینجا پر از جفاست ▪️واویلا غریب مولا حسین @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸بر اساس مقتل عرض می کنم سخت ترین روز برای قافله ابی عبدالله می دونید کی هست؟ روز اول ماه صفر،زمانی که اهل بیت رو وارد شهر شام می کنند. روضه ی امام سجاد زهر نیست،جیگر پاره پاره شدن نیست؛روضه امام سجاد اینیه که عرض می کنم. ▪️مقتل الحسین ملاعبدالرزاق مقرم روز اول ماه صفر،اینی که عرض می کنم اونجا آمده.فرمود: شمر بیا ما رو از یه دروازه ای وارد کن که خلوت باشه.. اون بی حیا هم آمد شلوغ ترین دروازه که دروازه ی ساعات بود رو انتخاب کرد و اهلبیت رو از این دروازه وارد کرد. من از دروازه ی ساعات تا کاخ اَمَوی،پیاده رفتم،ساعت گذاشتم بیست دقیقه راهه،بگو نیم ساعت راهه،قطعا بیشتر نیست ▪️ولی صبح علی الطلوع اهل بیت رو از این دروازه وارد کردند،در اینکه کی رسیدند به کاخ اموی سه قول وجود داره: اول: نزدیک ظهر رسیدند،ببین چند ساعته،اونایی که سوریه رفتند،شام رفتند می دونند،از دروازه ساعات می خوای بری کاخ اموی باید از وسط بازار رد بشی. از وسط بازار اهل بیت رو عبور دادند،قول دوم اینه که بعد از نماز ظهر رسیدند قول سوم تو اسرارالشهاده امام سجاد فرمودند دم غروب ما رسیدیم به کاخ اموی... 😭 ببینید تو این مسیر چی گذشته؟ حالا حضرت به نعمان بن منذر مدائنی می فرماید: نعمان! هفت بلا تو شام به سر ما آوردند،هفت بلا.. 😭 ترجمه اسرار الشهاده را می خونم: ۱. ستمگران ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کرده بودند و پیوسته با این ها به ما حمله می کردند،گاهی به بچه ها می زدند،گاهی به زن ها می زدند. تصور کنید این بلاها سر خودتون و اهل وعیالتون آمده،ببینید چه حالی انسان پیدا میکنه!.. 😭 ۲.سرهای مقدس شهدا را بین زنان و فرزندان حسین قرار دادند و گاهی سرها از بالای نیزه ها به زمین می افتاد و لگد مال می شد.. 😭 ۳.زن های شامی از بالای بام ها آتش به سر ما می ریختند،آتش به عمامه ام افتاد چون دست هایم بسته بود نتوانستم آتش را خاموش کنم عمامه ام سوخت،آتش به سرم رسید و سر و موهایم را سوزاند.. 😭 ۴.از صبح تا غروب ما را در کوچه و بازار می گرداندند و می گفتند: ای مردم بکشید این ها را که در اسلام حرمتی ندارند.. 😭 ۵.ما را در مکانی قرار دادند که سقف نداشت،روزها از گرما،شب ها از سرما آرامش نداشتیم،از گرسنگی و تشنگی پیوسته ناله ی اطفال بلند بود و در وحشت و اضطراب بودند.. 😭 یا صاحب الزمان ببخش،امام سجاد می فرمایند: ۶.ما را به بازار برده فروشان بردند،خواستند که ما را… زبان قادر به گفتن نیست.. 😭 ۷.حضرت می فرمایند ما را با یک ریسمان به همدیگر بسته بودند،از مقابل خانه های یهود و نصاری عبور می دادند و می گفتند که این ها کسانی هستند که پدران شما را در خندق و احد و حنین کشتند،بکشید این ها را..😭 تو نفس المهموم داره همه این ها رو به بازو به هم بسته بودند،یه قول دیگه هم هست همه رو به گردن به هم بسته بودند.. 😭 ▪️امام سجاد علیه السلام می فرمایند: همه رو به هم بستن،اگه کسی زمین می خوره همه با هم به زمین می افتند،نمیان بلند کنند،اینقدر با کعب نی و تازیانه می زنند.. 😭 ▪️امام سجاد می فرمایند: یه سر ریسمان به بازوی منه،یه سر ریسمانم به بازوی عمه جانم زینبه.. 😭 من یک سوال می کنم:کدوم بی حیایی این جرأت رو به خودش داده این ریسمان رو به بازوی عمه جان ما ببنده…؟ که جرأت کرده دست ت را ببندد؟ که جرأت کرده بر اشک ت بخندد؟ آاای حسین... 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🩸با امرِ عقیله بنی هاشم زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ، زمین «شمرِلعین» را در خود فرو می‌برَد... در نقلی آمده است: 🥀 چون اسرا به نزدیکی شهر شام رسیدند، در دروازه شام، عُليا مخدّره حضرت زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها، شمر را طلبيده و فرمود: 📋 حاجَتی إلَیکَ اَنْ تَدخُلَنا مِن بابٍ غَیرِ مُزدَحمٍ و تَسلُکَ بنا طریقاً قلیلَ النّظّارة ▪️حاجتى به تو داريم، و آن اینکه ما را دروازه شلوغی وارد شهر نکنید و از راه خلوتى داخل شام نماييد تا کمتر به ما نظر کنند. 📋 فَکانَ جَوابُهُ قَرَعَها بِسَوطِهِ و زَجَرَها بِغَمَدِ سیفهِ ▪️آن ملعون به خواسته حضرت اعتنا نکرد و چند تازيانه بر آن مخدّره زد و بعد با غلاف شمشیرش، بر پشت آن بانوی مظلومه ضربه‌ای زد. 🥀 آن معدن صبر و وقار از فرط‍‌ غيرت منقلب و متاثّر شد. لذا امر به زمين نموده و فرمود: 📋 يا أرض! خُذِيهِ! ▪️ای زمین! او را بگیر! 📋 و اِذاً تَنفرجُ الارضُ و تَبتَلعُ شمرَ إلیٰ ظَهرِه ▪️ در آن حال ناگهان زمين، دهان باز کرد و شمر را تا كمر فرو بُرد. 🥀 در این هنگام بود که سر مطهر سیدالشهدا علیه السلام بر فراز نیزه‌ها به سخن درآمد و فرمود: 📋 يا اُختاه! اِصبِرى وَ احْتَسبى في مَرضات اللّه. ▪️ای خواهرم! صبر کن و همه این دردها را به حساب خدا بگذار. 🥀 پس آن مكرّمه امر نمود به زمين و زمین آن ملعون را رها کرد. 📚الخصائص الزینبیّه ص١٨۵ ✍ علی با چادر زهرا،چه غوغایی،چه تصویری حسین بن علی دارد،عجب همشیره‌ی شیری من از آن خطبه‌هایی که عقیله خواند،فهمیدم حریف حرف حق هرگز نخواهد گشت شمشیری زنی با دست بسته کرد مُشت حیله‌‌ها را رو زنی مردانه شد کابوس هر زوری و تزویری به هر جمله که می‌گوید،‌به روی منبر محمل ز سرهای بریده می‌رسد آوای تکبیری ... ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ✍ رسید وقت سفر سر به زیر شد زینب حسین چشم تو روشن! اسیر شد زینب هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد هزار سال ز داغ تو پیر شد زینب سه چهار مرتبه با شمر هم‌کلام شده نداشت چاره دگر ناگزیر شد زینب چقدر پای غنیمت کتک ز لشگر خورد چقدر زخمی مشتی فقیر شد زینب گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد غذا نبود ولی خوب سیر شد زینب همان زمان که به سرنیره ها هُلش دادند نشست و حرف نزد گوشه گیر شد زینب نبودن تو و عباس کار خود را کرد و با سنان و شبث هم مسیر شد زینب بگیر گوش خودت را! کسی صدایش کرد.. بلند شو همه رفتند دیر شد زینب! @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
اربعین شاه دین.mp3
811.2K
شماره 1444 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اربعین شاه دین زینب بیامد کربلا بر سر خاک حسین ش دارد او شور و نوا ▪️کربلا ماتم سرا،کربلا ماتم سرا خاک قبر او به سر می ریزد او با شور و شین اشک می ریزد فراوان در غم هجر حسین ▪️کربلا ماتم سرا.. ـ گوید ای هستی زینب لحظه ای خیز و ببین خواهرت را قد کمان و مو سپید و دل غمین در چهل روزی که بر من چون چهل سالی گذشت بر من آمد سیل غم ها از یسار و از یمین ▪️کربلا ماتم سرا... بعد تو جانا پناه کودکانت بوده ام حافظ جان علی از دشمنانت بوده ام در اسارت بوده وبس طعنه ها بشنیده ام کوفه و شام بلا من قهرمانت بوده ام ▪️کربلا ماتم سرا... من خجالت می کشم بهر سه ساله دخترت مانده در شام بلا بخشا قصور خواهرت ای برادر کن دعا تا روی قبرت جان دهم تا بیارامد کنارت زینب غم پرورت ▪️کربلا ماتم سرا... شاعر: اسماعیل تقوایی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
برادر بی کفنم همسفر.mp3
1.46M
شماره 1447 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 برادر بی کفنم همسفر نیزه نشین از بالای نیزه منو میون دشمنا ببین داغ دلم شد طعنه های سلسله داغ دلم شد خنده های حرمله داغ دلم زنی میون هلهله روی مخدرات نیلی شده تسلای دلها سیلی شده ▪️واویلا واویلا ازشهر شام طعنه و دشنامه جای سلام از غم ما آسمونه شام بلا تیره شده نگاه این حرومیا به زینبت خیره شده ادا شده دینی که دارن به امام ادا شده با زخمای بی التیام ادا شده با سنگ و آتیش از رو بام برادر کبوده روی همه به زیر لب میگن یا فاطمه ▪️واویلا واویلا ازشهرشام ▪️طعنه و دشنامه جای سلام رو نیزه از زخم سرت با سنگ دلداری میشه خون تازه از کنار لبای تو جاری میشه توو شهر شام سهم ماها شد اضطراب توو شهر شام اندوه و درد بی حساب توو شهر شام زینب کجا بزم شراب زینبت کجا و شام بلا قاری قرآن و طشت طلا ▪️واویلا واویلا از شهر شام ▪️طعنه و دشنامه جای سلام شاعر: ابوذر رئیس میرزایی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
نامحرمان و دختر حیدر.mp3
1.33M
شماره 1448 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 نامحرمان و دختر حیدر امان از شام بزم حرام و آل پیمبر امان از شام خون گریه می کند چشم ابوتراب شد جای اهلبیت در مجلس شراب ▪️وای از شام وای از شام بلا زینب کجا و این همه آزار امان از شام زینب کجا و کوچه و بازار امان از شام این شامیان همه دشنام می دهند بر آل فاطمه دشنام می دهند ▪️وای از شام... آتش به قلب خواهرت افتاد حسین من از روی نیزه ها سرت افتاد حسین من از خون به صورتت هی رنگ می زنند بر نی سر تورا با سنگ می زنند ▪️وای از شام... اشک از دو دیده ی ترت افتاد حسین من از روی ناقه دخترت افتاد  حسین من دیدی که قاتلت در پای نیزه ها پیش نگاه تو می زد رقیه را ▪️وای از شام... شاعر: عبدالزهرا @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌