🌷🌷🌷🌷🌷
ای مسئولین خدای ناکرده هدف انقلاب را فدای مقامتان نکنید شما در هر مرتبه ای که باشید در حکم نماینده اسلام و انقلاب و مردم هستید ،
از امام بیاموزید که گفت من خادمی بیش نیستم ، آگاه باشید و یکدیگر را تضعیف نکنید و با هم متحد و در یک خط باشید و جلوی خطهای انحرافی را بگیرید .
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
Haj Meysam MotieeZiyaratAleYasin1399.mp3
زمان:
حجم:
10.28M
🤲 قرائت زیارت #آل_یاسین
🎙 بانوای: #حاجمیثممطیعی
🔰 خبر فوری
💠 طبق اعلام دفتر ستاد استهلال مقام معظم رهبری ، در روز پنجشنبه 20 خرداد ماه ، هلال ماه رویت نشد، به همین خاطر روز اول ماه ذی القعده ، شنبه خواهد بود.
👈 افرادی که می خواهند به رسم عرفا و بزرگان از اول ماه ذی القعده ، چله ای معنوی را شروع کنند ، از روز شنبه باید شروع کنند.
👈 خوب هم هست که برای طهارت نفس و باطن و ظاهر ، امروز که روز جمعه است را غسل جمعه و توبه کنیم و سپس نماز 4 رکعتی یک شنبه های ماه ذی الفعده که مخصوص توبه کاران هست و می شود در هر زمانی هم آن را خواند را بخوانیم که شیوه خواندن در این لینک 👉 آمده است تا ان شالله با بدن و نفس و درونی پاک شده وارد این چله بشویم.
🌀 باز هم می گوییم این چیزهایی که در برخی جاها گفته شده که به عنوان عمل این 40 روز انجام شود ، در روایات نیامده ، پس شما می توانید هر عمل مستحبی که دوست دارید را در این 40 روز انجام دهید. ختم قرآن ، زیارت عاشورا ، دعای عهد ، زیارت آل یس و...
👈 البته مهمتر از همه ، مراقبه و خودداری از گناه و ترک گناهان می باشد به همراه افزایش علم و معرفت نسبت به خدا و اهل بیت (ع) که باید در این چله همراه با آن مستحبات انجام شود
#استاد_عبادی✍
#جمعههایانتظار
✨کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد؟
مسیح عاطفه پا در رکاب خواهد شد
✨کدام جمعه ز عطر بهشتیِ گل یاس
بهار، غرق شمیم گلاب خواهد شد؟
✨کدام جمعه شود بخت عاشقان، بیدار؟
و چشم فتنهی عالم به خواب خواهد شد
✨کدام جمعه، خدایا! ز فیض گریهی شوق
بهار و باغ و چمن، کامیاب خواهد شد؟
✨جمالِ روشن آن ماهِ پشتِ پردهی غیب
کدام جمعه، برون از حجاب خواهد شد؟
✨کدام جمعه به خورشید میخورد پیوند؟
و بعد از این همه ابر، آفتاب خواهد شد
✨هزار جمعه دعای فرج به لب داریم
کدام جمعه، دعا مستجاب خواهدشد...
#اللهمعجللولیکالفرج
#مهدویتدرقرآن
🔅آیهای از سوره بقره
📖وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ؛ [ بقره/۱۵۵]
🔸ما شما را به چیزی از قبیل ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جان ها و محصولات می آزمائیم و مژده بده به آن ها که شکیبا و ثابت قدم هستند.
💢محمد بن مسلم می گوید: امام جعفر صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه فرمودند: «پیش از آمدن قائم (علیه السلام) علامت هایی برای #امتحان_مؤمنین خواهد بود.»
عرض کردم: آن علامت ها چیست؟
فرمودند: «بیماری های گوناگون که سبب ترس و دلهره است و بالا رفتن نرخ ها که سبب گرسنگی است و کاهش در اموال و جان ها که سبب قحطی و مرگ و میر فراوان است و نقص در محصولات که به نیامدن باران است، پس در آن موقع به آن ها که در عقیده به ما ثابت می مانند مژده بده.»*۱
📚۱. ینابیع المودة: ج 3، ص 235، حدیث 2.
📌 دختران پیامبر، همه شیر زنند
🔆 فاطمه و زینب و معصومه فرقی ندارد. پای حمایت از امام که وسط باشد، یکپا مرد میداناند. برای یاری امامشان فقط دعا نمیکنند، وارد عمل میشوند. برای شناساندنش فقط حرف نمیزنند، حرکت میکنند.
💠 مانند دختر موسی بن جعفر که در معرفت و یاری امامش به جایی میرسد که مزارش هم میشود پایگاه امامشناسی تا سرباز تربیت کند برای روز قیام.
🌸 ولادت #حضرت_معصومه سلام الله علیهاو #روز_دختر مبارک باد.
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۴۰ *═✧❁﷽❁✧═* راننده فرمان ماشین🚕 را رها کرد و پیاده
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۴۱
*═✧❁﷽❁✧═*
دست هایم✋ را روی لباس هایم کشیدم.مقنعه ام را تکاندم.به جیب هایم اشاره کردند.آستر جیب هایم را بیرون کشیدم.وقتی دست هایم را از جیبم در آوردم،در حالی که حکم ماموریت فرمانداری را در یک مشتم و یادداشت《 من زنده ام》 را در مشت دیگرم پنهان کرده بودم،شروع به تکاندم جیبم کردم.
افسر عراقی متوجه کاغذها📄 شد و اشاره کرد《مشتت را باز کن》.با خنده ای زیرکانه انگار که به کشف بزرگی رسیده است هر دو کاغذ را از من گرفت و مترجم را صدا کرد.جواد خواند:《من زنده ام》👌
با نگاهی مشکوک به من گفت:هذی شفره.(این یک رمز است)
جواد نگاهی 👀به من انداخت و سپس به برگه ی دوم چشم دوخت.میل نداشت بخواند ☹️یک نگاه به من می کرد و یک نگاه به برگه اما چاره ای نداشت.سرانجام خواند:معصومه آباد؛نماینده ی فرماندار آبادان ماموریت:انتقال بچه های پرورشگاه به شیراز👌
فکر😇 کردند یکی از مهره های مهم نظامی ایران را به دام انداخته اند.در حالی که از خوشحالی😌 در پوست خود نمی گنجیدند پشت سر هم به عربی جملاتی می گفت و من با کنجکاوی حرکات و حرف های آنها را گوش👂 می دادم و دور و برم را می پاییدم.اما هر چه بیشتر گوش می دادم کمتر می فهمیدم.کلمه ی 《بنات الخمینی》
و ژنرال را در هر جمله و عبارتی می شنیدم.
بلافاصله بی سیم زد و خبر را ارسال کرد.
از جواد پرسیدم: چی داره می گه؟
گفت:می گه دو ژنرال زن ایرانی را اسیر 🙌کرده ایم
گفتم:ما مددکار هلال احمریم😒
نظامی بعثی کلمه ی هلال احمر را فهمید و گفت:هلال احمر،بنات الخمینی
رو به خواهر بهرامی کرد و پرسید:شنو اسمچ؟(اسمت چیه❓)
قبل از اینکه او دهان باز کند گفتم:مریم،ما هر دو خواهریم.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️