🏝ظهور میکنی تا
سفر به زمین بشود
آرزوی آسمانیها...!
بیگمان بهشتیان در دولت کریمهات
دست به هرکاری میزنند
تا فقط برسند
به درخت ممنوعه!🏝
⚘وَ عَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ بَرَّأْتَهُ مِنَ الْعُیُوبِ وَ أَطْلَعْتَهُ عَلَى الْغُیُوبِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَ نَقَّیْتَهُ مِنَ الدَّنَسِ.
و از گناهان، مصونش داشتی و از عیبها پاکش ساختی و او را بر غیبها آگاه ساختی و به او نعمت عطا کردی و از پلیدی پاکش ساختی و از آلودگی پاکیزهاش داشتی.⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
۱۹روزماندهتاپرواز #حاج_قاسم
#شهید_محمد_علی_رجائی
🌷🌷🌷🌷🌷
هر وقت من را میبینید سر من فریاد بکشید که برای #مستضعفان چه کردهای؟
شما اگر میخواهید به من خدمت کنید، گاهگاهی یادم آورید که من همان «محمدعلی رجائی» فرزند عبدالصمد اهل قزوینم که قبلا
#دوره_گردی میکردم و در آغاز نوجوانی قابلمه و بادیه فروش بودم و هرگاه دیدید که در من تغییراتی به وجود آمده و ممکن است خود را فراموش کرده باشم همان مشخصات را به یادم بیاورید و درکنار گوشم زمزمه نمائید که این تذکر و یادآوری برای من از خیلی چیزها ارزندهتر است.
شما باید هر وقت من را میبینید، بپرسید چه میکنی؟ و حتی سر من فریاد بکشید؛ البته فریادی برادرانه و همچون اعضای یک خانواده، که برای #مستضعفان چه کردهای؟👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷 وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
📌 قبل از ظهور، آرامشی نیست
🔅 همیشه در طول تاریخ، انسان به دنبال تلاش برای رسیدن به زندگی بهتر بوده. اما واقعاً این زندگی بهتر به چه معناست؟!
شاید عدهای با رسیدن به رفاه شخصی، در این تصور باشند که به هدف خود رسیدهاند، اما زندگی بهترِ واقعی فقط زمانی شکل میگیرد که تمامی مردم دنیا در رفاه و آسایش باشند. و این شرایط تنها با ظهور امام مهدی محقق خواهد شد.
🎯 در همین راستا تلاش مردم برای رسیدن به این دوران بسیار قابل اهمیت میباشد.
مقام معظم رهبری خطاب به جوانان میفرمایند: «شما جوانان عزیز که در آغاز زندگی و تلاش خود هستید، باید سعی کنید تا زمینه را برای آن چنان دورانی آماده کنید، دورانی که در آن، ظلم و ستم به هیچ شکلی وجود ندارد، دورانی که در آن، اندیشه و عقول بشر، از همیشه فعالتر و خلاقتر و آفرینندهتر است، دورانی که ملتها با یکدیگر نمیجنگند، دستهای جنگافروز عالم همانهایی که جنگهای منطقهای و جهانی را در گذشته به راه انداختند و میاندازند دیگر نمیتوانند جنگی به راه بیندازند، در مقیاس عالم، صلح و امنیت کامل هست، باید برای آن دوران تلاش کرد.
و قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحت طلبی و عافیت نیست.»*۱
📚 ۱- بیانات در دیدار مردم قم، سال ۱۳۷۰
#نقش_ایرانیان_در_ظهور
👤 استاد #رائفی_پور :
🔅 کسی که امام زمان را حَی و حاضر و خود را در محضر ایشان میداند به راحتی گناه نمیکند. مشكل ما این است که به این دانستۀ خود (حاضر بودن امام) یقین نداریم. گاهی عِلم به وجودِ دوربین در یک مكان برای ما بازدارندگی دارد اما متأسفانه این دقت را در مورد امام زمان و خدا نداریم.
🎤 سخنرانی؛ مهدویت و خانواده
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۲۲ *═✧❁﷽❁✧═* نقیب احمد تحت تأثیر آن فضا مبهوت👀 ماند
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۲۳
*═✧❁﷽❁✧═*
روز اول به همان منوال که نقیب احمد دستور داده بود گذشت .
صبح🌅 روز بعد همین که در آسایشگاه برادرها باز شد ما مشتاقانه پشت پنجره رفتیم🚶♂ امروز چهره های قاب شده دیروز برادرانمان را که به شیشه چسبیده بودند ، بر تن های رنجورشان دیدیم👀 اما چه دیدنی 😱 می دیدیم و زار می زدیم ، می دیدیم و غصه 😢می خوردیم ، قیافه های زرد و گونه هایی بیرون زده و چشمانی که در حدقه فرو رفته بود و استخوان هایی بی هیچ حفاظ گوشت و چربی ، شکم های به کمر چسبیده ای که در لباس های 👕یک شکل و یک رنگ گم شده بودند ، ریش برادران را هفت تیغه کرده بودند تا به خیال خودشان ریشه حرس الخمینی ( پاسدار ) بودن را که تنها جرم نا بخشودنی شان بود ، در آنها بخشکانند ،
بعضی از آنها لباس سرهمی سورمه ای به تن داشتند و بلوک می زدند ، بعثی ها از آنها بیگاری می کشیدند . هرچه بیشتر خیره 👀می شدیم کمتر تفاوتی بین برادر ها می دیدیم . اسارت درد طاقت سوزی بود که همگی باهم آن را می کشیدند و در آن شریک بودند 👌 این درد همه را یک شکل و یک قیافه کرده بود .
نزدیک ظهر 🌞عدنان وارد آسایشگاه شد و گفت : نقیب احمد امخلّی واحد من اسری یتکلم اویاجن جم دقیقه ( نقیب احمداجازه داده یک اسیر برای چند دقیقه⌚️ با شما حرف بزند . )
بعد از یک ساعت مردی میان سال🧔 و میان قامت با هیکلی رنجور و استخوانی اما چهره ای نورانی و بشاش در حالی که خنده بر لب😊 داشت ، با کیسه ای بر دوش وارد اتاق شد و گفت :
- من علی اکبر ابو ترابی هستم ، برادرها نقیب احمد را تحت فشار شدید قرار داده اند که یکی از برادران ایرانی 🇮🇷در شرایط امنیتی برای چند دقیقه با شما صحبت کند و این امر را به من واگذار کردند . این کیسه پر از سبزی های☘🌱 همین باغ است که برادرها زحمت کشیده و برایتان فرستاده اند .
با دیدن👀 حاج آقا ابو ترابی نور امیدی در دلمان تابیدن گرفت . شور و شادی 😍بی حدی وجودمان را فرا گرفته بود نمی دانستیم چطور باید تشکر کنیم او می خواست در مقابل آن ظالمان گرگ🐺 صفت با غیرت و مردانگی که در خود و دیگر برادران وجود داشت از ما حفاظت کند . پرسید :
- چرا لباس های👕 شما مندرس و این همه وصله وپینه دارد ؟
گفتیم : این لباسهای خودمان است که از روز اول اسارت به تن داشتیم ، هنوز لباس اسارت عراقی ها را تنمان نکرده ایم❌
با شنیدن 👂این جمله نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد .
عدنان با دیدن گریه برادر ابوترابی گفت : وقت خلاص☹️
برادر سید علی اکبر ابو ترابی محترمانه از او چند دقیقه ای وقت خواست و گفت :
- من از طریق صلیب سرخ تا حدودی شرح ماجرای شما را شنیده ام ، شجاعت 💪وپاک دامنی شما ما را سر افراز کرده به قد همه ما اضافه کرده از رنجی😰 که شما در آن زندان ها بردید ما مردها خجالت کشیدیم ودیگراز رنج ناله کردیم👌
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️