ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۵۶ *═✧❁﷽❁✧═* او هم مثل همه برادرهای مترجم قبلی ، ل
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۵۷
*═✧❁﷽❁✧═*
نامه های 💌بی نام و نشان را یواشکی می خواندم و پنهان می کردم . چون بعضی از جملاتش طعم زندگی و لحن عاشقانه😍 داشت ، حیا می کردم با کسی درباره آن نامه ها حرف بزنم . در پس ذهنم عذاب وجدان داشتم چون ما چهار نفر راز نگفته ای در دل❤️ نداشتیم و حتی خیال ها و آرزو های مان را در منظر یکدیگر بیان و عیان کرده بودیم .
بالاخره طاقت نیاوردم و این موضوع را آرام و با پچ پچ با حلیمه در میان گذاشتم . او گفت :
- چون این نامه ها مرتب و سر وقت می رسد ، من مطمئنم کسی به طریقی از داخل اردوگاه به صلیب سرخ می دهد یا در ساکشان 💼می گذارد و به دست تو می رسد .
به حلیمه گفتم :
- من اینطور فکر نمی کنم چون این بیچاره ها هر روز تا یک نفس مانده به مرگ کتک می خورند و با معجزه خدا و دعای🤲 مادرانشان زنده هستند . اما نویسنده این نامه ها به زندگی فکر می کند . در ضمن کسی اینجا ما را به اسم نمی شناسد ولی او مرا به اسم خطاب می کند😳
حالا که حلیمه رازم را می دانست اندکی از عذاب وجدانم کم شده بود . پس من چیزی را پنهان نکرده بودم ❌ همه چیز را به گذر زمان سپردم .
در این سه سال و اندی برادرانم چقدر بالغ و بزرگ شده بودند . بعضی شان تازه ازدواج کرده و بعضی حتی بچه دار 👼شده بودند . در نامه هایشان برایم عکس زن و فرزندشان را می فرستادند و من پی در پی عمه می شدم . رحیم از دختر 👧کوچکش مائده عکس هایی برایم می فرستاد که در آن عکس مرا در آغوش داشت . سلمان هم پدر شده بود و پسر کوچکش را حمزه نامیده بود .
رحمان هم صاحب پسری به نام نیما شده بود . چند بار در نامه هایم از آنها خواسته بودم عکس بی بی👵 را بفرستند اما آنها بی اعتنا از کنار این خواسته ام عبور می کردند .
من و احمد پشت سر هم بودیم و فاصله سنی ما کمتر از دو سال بود . به نقل از مادرم هر دو در یک فصل به دنیا 🌍آمده بودیم اما من در ماه خرما خوران و احمد در ماه خرما پزان . گاهی من با او فوتبال⚽️ و ماشین بازی می کردم و گاهی او با من خاله بازی می کرد اما همیشه قول می دادیم که حتی توی بازی هم جرزنی نکنیم و دروغی درکار نباشد .
زمانی که من به اسارت در آمدم ، هنوز ریش و سبیل روی صورت احمد و علی جوانه نزده بود اما حالا در عکسهایی که میفرستادند میدیدم 👀که ریش و سبیل به آن دو چهرهای مردانه داده است . با خودم میگفتم چقدر بزرگ شدهاند 😱باورکردنی نبود . آنها همان احمد و علی هم بازی کوچههای کودکیام بودند که به جای هم مشقهایمان را مینوشتیم📝 و بلوزهای منتیگلی مان را شریکی میپوشیدیم .
احمد تنها کسی بود که میتوانستم از او واقعیت ماجرای دست خط درهم ریخته آقا را بپرسم . دست خطی که هیچ شباهتی به خط زیبای پدر نداشت ❌اما او دراین باره هیچ توضیحی به من نمیداد . نامهای که از احمد داشتم برای چند ساعتی مرا از قفس پراند و به سوراخ سمبههای پستوهای خانه کودکیام برد :
- هم کلاسی و هم بازی کودکیهایم👧 - سلام – معصومه ، انگار همین دیروز بود که با هم ، قایم باشک بازی میکردیم . تو چشم میگذاشتی و من قایم میشدم . تو همیشه جاهای سخت قایم میشدی اما آخرش پیدات میکردم ...
اصلا باورم نمیشه در یک چشم برهم زدن کجا قایم شدی❓ چطور از جلو چشم ما ناپیدا و دور شدی و به هوا رفتی؟ دِدِ جون توروخدا پیش مرگت بشم کجا رفتی قایم شدی؟ توی زمین دشمن که جای قایم شدن نیست😒
کاش میتونستم جامو باهات عوض کنم . من میام و تو برگرد . تو همیشه برنده بازی بودی باز هم تو برندهای . بیا بیرون . اما الوعده وفا! قرار شد هیچ وقت به هم دروغ🤥 نگوییم . اینجا همه نگران تو هستند و همه حال تو را میپرسند .
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره__کوثر_آیه_۳
#عاقبت_ننگین_دشمن_کینه_توز_پیامبر_اسلام
پس از آن خداوند مشرکین را که به آن حضرت ( ای دنباله بریده) می گفتند, نکوهش نموده
می فرماید: ای محمد صلی الله علیه وآله)
البته دشمن تو همان ابتر و دنباله بریده است.
#سلام_امام_زمانم 💚
به سرم رحمت بی واسعه یعنی #مهدی
بهترین حادثه و واقعه یعنی مهدی
اخم چشمش علی و خنده #زهرا به لبش
جمع این جاذبه و دافعه یعنی #مهدی
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#یـــازیـــنــب_کـــبری
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#امام_زمان
#روز_مادر
#غیرت_دینی
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
1.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝 در هيچ پرده نيست، نباشد نوای تو
عالم پر است از تو و خالیست جای تو...
🔅 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#شهید_عبدالحمید_حسینی
🌷🌷🌷🌷🌷
مناجاتی از
#شهید_والامقام
سلام بر #مهدی ، منجی انسانها
ای آقایم ، ای سرورم ، ای رهبرم و ای امیدم
آقا جان خود بهتر میدانی که جز تو امیدی ندارم و جز به تو دل نبسته ام .
آقاجان ، آن شب در حمله تو را دیدم .
آقا من عاشقم .
آقا من گم کرده دارم .
آقایم ، مولایم ، تو را به جان خودت ، تو را به ناله های زینب ، بار دگر بگذار تا تو را ببینم .
دعایم این ست که خدایا تا مهدی را ندیده ام مرا از دنیا مبر .
آقایم ، مولایم ، خدا شاهد است در آزاد سازی آبادان ما نبودیم که جنگیدیم ، تو بودی آقا.
آقا با چه رویی تو را صدا کنم و با کدامین آبرو تو را بخوانم 👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
♨️محرومیتی که خود اختیار کردهایم!
🔸آیت الله بهجت (ره) میفرمودند:
«عدم ارتباط با ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه، محرومیتی است که خودمان اختیار کردهایم، و امری نیست که اجباراً گرفتار آن شده باشیم.»؛
🔸 برخی از ما آگاهانه یا ناآگاهانه اینگونه انتخاب کردهایم که در زندگی دستمان در دست بزرگترمان نباشد و بین ما و امام زمانمان جدایی افتد.
🔸اگر ارتباط با حضرت را اختیار کنیم، او در قلب و دلمان جلوهگری میکند، وصالش برایمان میسر میگردد و وجودمان جزیرهی خضراء و جلوهگاه او میشود.همانگونه که محرومیت از ارتباط با امام عجلاللهتعالیفرجه با اختیار خود ما ایجاد شده است، با اختیار ما هم قابل رفع است.
🔸رابطه دائم با امام عصر عجلاللهتعالیفرجه امری است که باید برای تحققاش به طور خاص دعا کنیم و وجودمان را نیز از آلودگیهای اعتقادی و اخلاقی پاکسازی نمائیم.
🖋استاد بروجردی
#امام_زمان
🌹سهم #روز صد_وشصت_ونهم : خطبه ۸۲ تا خطبه ۷۹ #نهج_البلاغه
─┅•═༅𖣔•✾•❀🌹❀•✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه ۸۲ : (بعضی از شارحان گفتند: این خطبه در شهر کوفه در شناساندن دنیا ایراد شد.)
🔹دنياشناسی
♦️"چگونه خانه دنيا را توصيف کنم که ابتدای آن سختی و مشقّت و پايان آن نابودی است؟ در حلال دنيا حساب و در حرام آن عذاب است. کسی که ثروتمند گردد فريب می خورد و آنکس که نيازمند باشد اندوهناک است و تلاش کننده دنيا به آن نرسد و به رهاکننده آن روی آورد. کسی که با چشم بصيرت به آن بنگرد او را آگاهی بخشد و آن کس که چشم به دنيا دوزد کوردلش می کند.
می گويم: اگر صاحب انديشه ای درست در کلام امام(علیه السلام) که فرمود: «مَن أبْصَر بِها بَصّرته» انديشه کند در آن معنای شگرف و بينشی ژرف می نگرد که هرگز به پايان آن نتوان رسيد و ژرفایِ کلامِ امام(علیه السلام) را نخواهد ديد. به خصوص اگر جمله «وَمَن أَبصر الَيها أَعْمتهُ» را هماهنگ با جمله قبل، به خوبی ارزيابی کند، خواهد ديد که تفاوت اين دو کلام تا کجاست. تفاوتی روشن و شگفتی آور و آشکار، درود و سلام خدا بر اميرالمؤمنين باد."
─┅•═༅𖣔•✾•❀🌹❀•✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه ۸۱ : (بعضی از شارحان گفتند: این خطبه در شهر کوفه ایراد شد.)
🔹تعريف زهد و پارسايی
♦️ای مردم! زهد يعنی کوتاه کردن آرزو و شکرگزاری در برابر نعمت ها و پرهيز در برابر محرّمات. پس اگر نتوانستيد همه اين صفات را فراهم سازيد، تلاش کنيد که حرام بر صبر شما غلبه نکند و در برابر نعمت ها، شکر يادتان نرود. چه اينکه خداوند با دلايل روشن و آشکار عذرها را قطع و با کتاب های آسمانی روشنگر بهانه ها را از بين برده است.
─┅•═༅𖣔•✾•❀🌹❀•✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه ۸۰ : (پس از جنگ جمل و فرو نشاندن شورش بصره در سال ۳۶ هجری ماه جمادی الثانی در مسجد شهر بصره فرمود: )
1⃣ بيان تفاوتهای زنان و مردان
♦️ای مردم! همانا زنان در مقايسه با مردان در ايمان و بهره وری از اموال و عقل متفاوتند امّا تفاوت ايمان بانوان برکنار بودن از نماز و روزه در ايّام «عادت حيض» آنان است و امّا تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت که شهادت دو زن برابر شهادت يک مرد است و علّت تفاوت در بهره وری از اموال آن که ارث بانوان نصف ارث مردان است.
2⃣ مديريت خانوادگی
♦️ پس از زنان بد بپرهيزيد و مراقب نيکانشان باشيد. در خواسته های نيکو همواره فرمانبردارشان نباشيد، تا در انجام منکرات طمع ورزند.
─┅•═༅𖣔•✾•❀🌹❀•✾•𖣔༅═•┅─
📜 #خطبه ۷۹ : (هنگام حرکت برای نبرد با خوارج، در ماه صفر سال ۳۸ هجری، شخصی با پیشگویی و از راه شناخت ستارگان گفت: اگر در این ساعت حرکت کنید، پیروز نمی شوید و من از راه علم ستاره شناسی این محاسبه را کردم . امام علیه السلام فرمود:)
1⃣ پرهيز از توجه به غير خدا
♦️گمان می کنی تو از آن ساعتی آگاهی که اگر کسی حرکت کند زيان نخواهد ديد؟ و می ترسانی از ساعتی که اگر کسی حرکت کند ضرری دامنگير او خواهد شد؟ کسی که گفتار تو را تصديق کند، قرآن را تکذيب کرده است و از ياری طلبيدن خدا در رسيدن به هدف های دوست داشتنی و محفوظ ماندن از ناگواری ها، بی نياز شده است، گويا می خواهی به جای خداوند تو را ستايش کنند، چون به گمان خود مردم را به ساعتی آشنا کردی که منافعشان را به دست می آورند و از ضرر و زيان در امان می مانند.
2⃣ پرهيز دادن مردم از ستاره شناسی
♦️ ای مردم! از فرا گرفتن علم ستاره شناسی (برای پيشگويی های دروغين) بپرهيزيد، جز آن مقدار از علم نجوم که در دريانوردی و صحرانوردی به آن نياز داريد؛ چه اينکه، ستاره شناسی شما را به غيب گويی و غيب گويی به جادوگری می کشاند و ستاره شناس چون غيب گو و غيب گو چون جادوگر و جادوگر چون کافر و کافر در آتش جهنم است. با نام خدا حرکت کنيد.
─┅•═༅𖣔•✾•❀🌹❀•✾•𖣔༅═•┅─