هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
❌ماری که همه جادنبال میت بود
❌بالای 15سال ببیند
❌دیدنش برهرمسلمان واجب است 👇👇👇❤️🌺
http://eitaa.com/joinchat/2359754752C98f03ca37a
پیشنهاد ویژه👆👆👆💯
🥀🌱🥀🌱
#سوره مبارکه ی طور آیه ۴۸
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
👈وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ
بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ .
👌در راه ابلاغ حكم پروردگارت صبر و
استقامت كن، چرا كه تو در حفاظت
كامل ما قرار داری! و هنگامی كه
برمیخیزی پروردگارت را تسبیح و حمد
گوی!
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم
ای صاحب زمان
ای صاحب زمین
دنیا را
گام به گام گشته ایم
افتاده ایم و
بر خاسته ایم و
رفته ایم
کوچه های جهان اما،
بی تو؛
همه بن بستند
ما از رفتن شوق رسیدن داریم
السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌷🌷🌷🌷🌷
هـر صبـــح
زنـدگى
براى ادامه پيدا كردن،
به دنبـالِ بهانه ميگردد ..
و چه بهانه اى
زيبــاتـر از نگاه شما . . .👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
شبتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
#نهضت_انتظار ۱۴۹
بسم رب الحسین علیه السلام
اولین چیزی که باید اعضای خانواده
نسبت به هم رعایت کنند
👈 حفظ عزت هم هست
اول باید رعایت حرمت و ادب بکنیم✔️
اولین اصل در مدیریت خانه
مرد برای زن؛ زن برای مرد💏
پدر و مادر برای فرزندان و برعکسش
رعایت همین اصل است✔️
مثلا در روایت هست که می فرماید
پدر وقتی می خواد وارد خانه بشه🏡
با سر و صدا وارد خانه بشه؛ یهو نیاد
چون ممکنه اهالی خونه تو یه وضعی باشن که
دوست ندارن پدر اونجوری ببینه☹️
اخه من می خوام یواشکی بیام ببینم اینا چکار می کنن خو😒
رعایت عزت مهمه آقا!!!
والدین بزرگوار
اگه خواستیم تو خونه کسی رو نصیحت کنیم
اونقدر نصیحتش نکنیم که عزتش لکه دار بشه❌
جلوی جمع نصیحتش نکنیم که عزتش از بین بره📛
مقایسه اش نکنیم که عزتش بره
همین عزت در جامعه هم باید رعایت بشه✅
تو حق نداری تو مدیریت جامعه عزت دیگران رو خدشه دار کنی
صلی الله علیک یا اباعبدالله
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت✅🌷✋
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۵ *═✧❁﷽❁✧═* مثلا برادرم علی که دنیا🌍 آمد مادرم مری
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۶
*═✧❁﷽❁✧═*
مادرم می گفت: وقتی نوبت ما رسید، انگار استغفرالله خدا مداد رنگی اش🖌 تموم شد و فقط قلم سیاهش به ما رسیده بود،
اما این آفتاب 🌞و گرما که برای کسی رنگ و رو نمی گذاشت
بر اساس قانونی که پدرم وضع کرده بود همه ی پسرها در یک اتاق و من، فاطمه ، مادرم و بچه ی آخر تا دوسال که شیرخوار🍼 بودند در اتاق دیگر می خوابیدیم😴 با همه ی فشردگی و بی جایی، بزرگ ترین اتاق ما مهمان خانه بود که خالی و تمیز و اتو کشیده ، آماده مهمان نوازی بود😍
روزهای ما وقتی قشنگ تر بود که بی بی و آقاجون هم مهمان ما می شدند✅به قدری ذوق زده می شدیم که از سر ظهر،آب شط را می انداختیم توی حیاط تا سوز آفتاب🌞 را بگیرد و شب همه دور بی بی حلقه بزنیم و به قصه های او گوش👂 بدهیم.
بی بی مثل همه ی بی بی های دنیا با عصاره ی عشق و مجبتی 💞که در صدایش بود برایمان قصه می گفت.
قصه های بی بی شبهای🌃دراز راکوتاه و دنیای بی رنگ بزرگ ترها را برایم زیبا و دیدنی می کرد😍
وقتی بی بی قصه میگفت سروته دنیا🌎 به هم دوخته و کوچک می شد تا دنیای به این بزرگی توی چشم های کوچک من جا بشه و خوابم ببره😴فاصله ی سنی آقاجون و بی بی خیلی زیاد بود.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️