eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
11.4هزار دنبال‌کننده
345 عکس
11 ویدیو
1.3هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
شب جمعه ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم بــا راه بنده گـی خـدا آشــنا شدیم هرکس وسیله داشت برای هدایتش ما با نســیم روضـهء تو با خــدا شدیم وقتی که جاه ومال وهوس راهمان گرفت با رمز یاحسین ز شیطان جدا شدیم ذکر حسین اشرف اذکار عالم است گفتیــم و همـدم همهء انبیــا شدیم مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد با کیمیـای مهر شمــا پر بها شدیم اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم ما را خدا برای غمت برگزیده است با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم شبهای جمعه مادرتان روضه خوان ماست با ناله های دل شکنش هم نوا شدیم شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست با یک سلام ، راهی کرب و بلا شدیم @nohe_sonnati
شب جمعه آخرِ هر دهه یک شامِ غریبان داریم هر چه داریم از این ذکرِ حسین‌جان داریم ما گرفتارِ حسینیم خدایا شکرت منصبِ نوکریِ خسروِ خوبان داریم به لبِ خشکِ حسینِ‌ابنِ‌علی حسّاسیم دمِ افطار دو خط روضه‌یِ عطشان داریم وای از پیکرِ صد پاره‌یِ بی‌سر مانده بینِ صحراست تنش میلِ بیابان داریم سرِ بر نیزه‌یِ او قاریِ آیاتِ خداست روی نی قاریِ قرآن نَه... که قرآن داریم به رگِ پاره‌یِ ارباب الهی العفو روسیاهیم ولی قلبِ پشیمان داریم به تنی که سمِ اسب از رویِ آن رد شد و رفت قصدِ برگشت سوی خالقِ رحمان داریم مضطرِ قصّه‌یِ انگشتر و انگشتِ توایم بر سرِ سفره ولی نانِ کریمان داریم شبِ جمعه به هوایِ حرمت بی‌تابیم جمعه‌ها حسرتِ وصلِ روی جانان داریم @nohe_sonnati
دوبیتی شب جمعه بی تاب و غریب و بی صدا می شکند در صحن و سرای کربلا می شکند در گوشه ی شش گوشه؛ کنار زهرا بغضِ شب جمعه های ما می شکند! @nohe_sonnati
دوبیتی شب جمعه ای رحمت عام یا ابا عبدالله ای ذکر مدام یا ابا عبدلله حالا که نشد حرم بیایم آقا از دور سلام یا ابا عبدلله @nohe_sonnati
شب جمعه شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند این کریمان همه احوال مرا می پرسند این کریمان همه عصیان مرا می بخشند ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند رزق ما را برسانید ز بازار نجف از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است قطره اشکی که بر این بی سر و پا می بخشند ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند یازده ماه اگر بار گناه آوردی آخر ماه خدا آنهمه را می بخشند نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله کِی به ما تذکرهء کرببلا می بخشند مادرت گفت فدای لب عطشان حسین... همه را بین فغانش به خدا می بخشند @nohe_sonnati
شب جمعه خویش را از آسمانِ ادّعا انداختم تا دلم را روی فرشِ روضه‌ها انداختم من به دست خوب آقایی همیشه رو زدم «مَن‌مَنم» را خوب جایی زیرِ پا انداختم روزهای روضه‌دار و ماه‌های آه‌دار روی دوشِ خانه‌ام شالِ عزا انداختم من مریض گریه‌ام؛ در روضه‌های خانگی بسترم را گوشه‌ی دارالشّفا انداختم یادِ کام تشنه‌ات یاد گرسنه بودنت خویش را با گریه از آب و غذا انداختم هر تپش را با دخیلِ «یاحسینم» زنده‌ام قلبِ خود را در ضریحِ کربلا انداختم در خیالم هر شبِ جمعه کنار گنبدت چند عکس یادگاری با خدا انداختم @nohe_sonnati
شب جمعه صاحبِ عصیانِ بسیارم، إلهي بالحسین درگذر از من! گنهکارم، إلهي بالحسین بیش از اندازه بد کردم! پشیمانم، ببین... باز هم از توبه سرشارم، إلهي بالحسین کار دستم داده! راحت کن مرا از دستِ نفْس زخم خوردم! بد گرفتارم، إلهي بالحسین دستهایم را به دستانت بگیر و تا که از امرِ شیطان دست بردارم، إلهي بالحسین من در این دنیا غریبم! بی انیس و مونسم من فقط یک آشنا دارم، إلهي بالحسین دور کرده معصیت هایم مرا از کربلا دورم و مشتاق دیدارم، إلهي بالحسین یاد تلقین و لحد، یاد شبِ تاریکِ قبر در میان روضه می بارم، إلهي بالحسین گفت با خود جانِ زهرا آبرویم را نبر من أباالفضلِ علمدارم، إلهي بالحسین در دلش میگفت سقای حرم در علقمه بد گره افتاده در کارم، إلهي بالحسین تیر بر چشمان من خورده ست و با دندان خود- -تا که مَشکم را نگهدارم، إلهي بالحسین! @nohe_sonnati
شب جمعه چَشمم از شوق حرم ، نَم‌نَمِ باران دارد هر دَم و بازدمم ، ذکرِ رضاجان دارد بازهم شوق زیارت به سرم افتاده باز ، آهنگِ غزل ، سبکِ خراسان دارد من مُعطّر شدم از عطرِ گلاب رضوی همچو پروانه دلم ، میلِ گلستان دارد حَرمَت جنتُ الأعلی ست ، بهشتی شده‌ام که خدا روی زمین ، روضه ی رضوان دارد بی‌پناهانِ جهان را تو پناهی آقا زائرت آمده احوالِ پریشان دارد صحنِ آزادی تو صحنِ دلی زندانیست غُل و زنجیر به پا ، توبه زِ عُصیان دارد و مریضی که خودش را به حریم تو رساند به شفاخانه ی چشمانِ تو ایمان دارد بس‌که آقا و رئوفی و مُحبّت داری هرکسی آمده حاجاتِ فراوان دارد گر نگاهم بکنی ، دِعبلتان خواهم شد شاعرت آمده لبهای غزلخوان دارد ..... شب جُمعست ، بیا روضه بخوان یابن شبیب دل هوای حرمِ شاه شهیدان دارد..... @nohe_sonnati
شب جمعه شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند این کریمان همه احوال مرا می پرسند این کریمان همه عصیان مرا می بخشند ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند رزق ما را برسانید ز بازار نجف از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است قطره اشکی که بر این بی سر و پا می بخشند ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند یازده ماه اگر بار گناه آوردی آخر ماه خدا آنهمه را می بخشند نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله کِی به ما تذکرهء کرببلا می بخشند مادرت گفت فدای لب عطشان حسین... همه را بین فغانش به خدا می بخشند @nohe_sonnati
شب جمعه هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم  میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم    یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم    با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم   من کبوتر نیستم هستم کلاغی رو سیاه گر بخواهی ام, غلام رو سیاهت میشوم   مثل جون و مثل عابس, مثل مسلم, مثل حر گر دهی رخصت مرا, من هم فدایت میشوم   گر برات کربلایم را به دستانم دهی جان زهرا تا قیامت وامدارت میشوم   چون قسم دادم تو را بر نام زهرا, مادرت مطمئناً شامل لطف و عطایت میشوم   @nohe_sonnati
شب جمعه چه چشمان پر از خوابی که شد بیدار در روضه چه دلهایی که میگیرد شفا هر بار در روضه قرار ما شب جمعه حسینیه ست هر هفته خدا را شکر تازه می شود دیدار در روضه نگاهت بی سر و پایی چو من را آبرو داده یقین گل میشود هرکس بیاید خوار در روضه برایم تازگی داری غمت کهنه نخواهد شد اگر چه روضه هایت می شود تکرار در روضه دعای مادر سادات شد پشت و پناه ما وگرنه ما کجا و دیده نم دار در روضه بساط اشک بر پا شد به یاد کوچه افتادم حسن محسن علی مادر لگد دیوار در روضه همین که روی نی رفتی برای شیعه کافی بود نبود ای کاش دیگر حرفی از بازار در روضه @nohe_sonnati
شب جمعه پناه قلب سوزانم حسین جانم، حسین جانم دلیل چشم گریانم حسین جانم، حسین جانم به یاد خشکی لب های تو هر لحظه می سوزم به یاد تو پریشانم حسین جانم، حسین جانم قرار قلب زار من، تویی دار و ندار من تویی آرامش جانم حسین جانم، حسین جانم تمام افتخار من همین باشد که با لطفت برایت دیده گریانم حسین جانم، حسین جانم تویی عشقم، تویی جانم، تو هستی دین و ایمانم بوَد نام تو درمانم، حسین جانم، حسین جانم به روی شانه ام سنگین شده بار گناهانم سراپا عیب و نقصانم، حسین جانم، حسین جانم در این تاریکی و ظلمت سرای بی کسی و غم تو هستی ماه تابانم حسین جانم، حسین جانم شکوه عشق پاک تو گرفته کل دنیا را الا سلطان خوبانم حسین جانم، حسین جانم فراق کربلا آخر مرا از پا می اندازد ز هجرانت پریشانم حسین جانم، حسین جانم مرا دعوت کن آقا جان شب جمعه حرم باشم ضریح توست درمانم حسین جانم، حسین جانم به یاد روضه های تو لب مشک است اشک من شبیه ابر بارانم حسین جانم، حسین جانم سر تو روی نیزه آیه ی کهف و رقیم می خواند الا قاری قرآنم حسین جانم، حسین جانم @nohe_sonnati