eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.3هزار دنبال‌کننده
342 عکس
7 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا ع) ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۰ (مجلس یزید) در شام غم اهل حرم با دل بشکسته همه از این ظلم و ستم خسته دست یتیمان همه شد بسته چه کرده دشمن در شام خراب بهر آل الله این بوده عذاب خون دل زینب و اهل حرم بردند آن ها را در بزم شراب ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴ در شام غم بس که همه پلید و نامردند خون دل سجاد و حرم کردند در مجلس یزید آوردند در تشت زر سر بریده بود رنگ طفلان او پریده بود با دیدن سر پدر به تشت قامت سکینه خمیده بود ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴ در شام غم به تشت زر سر حسین باشد این سر نور هر دو عین باشد اهل حرم به شور و شین باشد خون شد دل زینب از این ستم با چشم گریان دیده این الم سجاد و کلثوم و سکینه اش می سوزد همراه اهل حرم ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴ در شام غم حسین دم می زند از محبوب یزید بر لبش زند با چوب یوسف فاطمه شده مضروب در تشت زر گل یاسمنش چوب کین می خورد بر دهنش سوزانده یزید دون جگرش زینب با گریه گوید مزنش ای وای ای وای ای وای امان ز شام۴ @nohe_sonnati
۲۱ (مجلس یزید) وای امان از شهر شام ظلم و جور و دشنام سنگ کین ز هر بام وای از این مصیبت۲ وای بر آل طهارت در بین اسارت گردیده جسارت وای از این مصیبت۲ وای دل ها گشته کباب دشمن شام خراب برده بزم شراب وای از این مصیبت۲ وای همه دست بسته با قلب شکسته با پیکر خسته وای از این مصیبت۲ وای جان شان بر لب است روزشان چون شب است خونجگر زینب است وای از این مصیبت۲ وای یزید بی حیا کرده جور و جفا بر آل مصطفی وای از این مصیبت۲ وای گل زهرا نما سر خون خدا بین تشت طلا وای از این مصیبت۲ وای یزید بی وجدان بر قاری قرآن زد با چوب خزران وای از این مصیبت۲ وای او دم زد ز محبوب یزید زد بر لب چوب لب هایش شد مضروب وای از این مصیبت۲ @nohe_sonnati
۲۲ (مجلس یزید) وای از شام بلا بدتر از کرب و بلا زین همه رنج و غم،غربت شده معنا خون شد دل جمله،طفلان بی بابا ای وای امان از شام۲ رفته در شام خراب وارد بزم شراب زینب غمدیده،رنج و ستم دیده در تشت زر دیده،یک سر ببریده ای وای امان از شام۲ چوب در دست یزید قامت زینب خمید حسین گل زهرا،دم می زد از محبوب بر لب او می زد،یزید دون با چوب ای وای امان از شام۲ ظلم و کینه شد عیان بر تمام کاروان خون شد دل طفلان،با دیده ی گریان نگاه آن ها بود،بر قاری قرآن ای وای امان از شام۲ @nohe_sonnati
۲۳ (مجلس یزید) در شام غم رسید،کاروان از راه بر روی نیزه ها،رأس ثار الله گرید سکینه ماه مدینه غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲ امان و واویلا،از شام ویران خونجگر گشته اند،اطفال گریان با دست بسته قلب شکسته غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲ دستان کودکان،بستند با طناب بردند اهل حرم،در بزم شراب روزشان شد شب خونجگر زینب غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲ یزید بی حیا،خون کرده دل ها رأس حسین بود،در تشت طلا با قلب سوزان دیده ها گریان غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲ رو به روی زینب،تشت طلا بود داخل تشت زر،خون خدا بود ظلم فراوان شد بر یتیمان غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲ حسین گل زهرا،دم زد ز محبوب یزید بی حیا،زد بر لبش چوب با ضربه ی چوب شد لبش مضروب غریب فاطمه،مظلوم حسین جان۲ @nohe_sonnati
۲۴ (مجلس یزید) اهل حرم در شام غم رسیدند غیر از جفا در شام غم ندیدند بر آل طهارت شد به شام جسارت ای وای از این غم۲ خون شد دل اهل حرم در این شام سنگ می زدند بر اهل بیت ز هر بام چنگ و دف می زدند همه کف می زدند ای وای از این غم۲ دستان آن ها بسته با طناب است اهل حرم در مجلس شراب است جان شان بر لب است خونجگر زینب است ای وای از این غم۲ ظلم یزید بر جان شان شرر بود سر حسین داخل تشت زر بود همه قامت کمان اشک دیده روان ای وای از این غم۲ دم زد حسین فاطمه ز محبوب یزید بی حیا زده به لب چوب غمی سنگین بود لبش خونین بود ای وای از این غم۲ @nohe_sonnati
۲۵ (مجلس یزید) حرم در شام غم رسیدند در این شهر جز ستم ندیدند شد به وقت ورود شام غوغا واویلا واویلا واویلا۳ نمودند ظلم و جور و جفا بوده شام بدتر از کربلا ز جور و جفا شد عاشورا واویلا واویلا واویلا۳ جان شان از ستم بر لب است خونجگر از این غم زینب است روی نیزه سری هویدا واویلا واویلا واویلا۳ دست شان را ز کینه بستند از این غم قلب شان شکستند ساجدین روی ناقه تنها واویلا واویلا واویلا۳ دست شان بسته بود با طناب شدند وارد به بزم شراب نشسته یزید بی حیا واویلا واویلا واویلا۳ رو به روی یزید تشت زر زینب و سکینه خونجگر دوباره کربلا شد آن جا واویلا واویلا واویلا۳ خون شده دل آل عبا رأس حسین به تشت طلا به پیش دیده ی اسرا واویلا واویلا واویلا۳ شه دین دم زده از محبوب یزید زد بر لب او با چوب دوباره بزم غم شد برپا واویلا واویلا واویلا۳ @nohe_sonnati
۲۶ (مجلس یزید) یزید بی مروت،بود این نور عینم بود این سر پاک،گل زهرا حسینم برادرجان حسینم۲ چو در شام خرابم،غم تو کرده آبم اسیر شامیان و،به مجلس شرابم برادرجان حسینم۲ بود جانان حیدر،گل زهرای اطهر به گلبرگ لبانش،زده بوسه پیمبر برادرجان حسینم۲ یزید بوسه زنند بر،لب قاری قرآن به لب های حسینم،مزن با چوب خزران برادرجان حسینم۲ نگر ماه مدینه،زند بر سر سکینه ز لب های گل من،تو بردار چوب کینه برادرجان حسینم۲ ببین تاب و تبش را،نگر خونین لبش را یزید ای دشمن دین،مرنجان زینبش را برادرجان حسینم۲ @nohe_sonnati
۲۷ (مجلس یزید) الا شامیان از چه کف می زنید چرا ساز و نی چنگ و دف می زنید در این شام ویران همه دیده گریان حسین جان حسین۲ ز بس که نمودند جور و جفا شده شام غم بدتر از کربلا در این شام ویران همه دیده گریان حسین جان حسین۲ دل آل احمد از این غم شکست عدو دست شان را ز کینه ببست در این شام ویران همه دیده گریان حسین جان حسین۲ عدو دست شان را ببست با طناب ببرد اهل بیت را به بزم شراب در این شام ویران همه دیده گریان حسین جان حسین۲ از این ظلم و کین جان شان بر لب است چو اهل حرم خون دل زینب است در این شام ویران همه دیده گریان حسین جان حسین۲ بدیده سری را به تشت طلاست سر پر ز خون شه کربلاست در این شام ویران همه دیده گریان حسین جان حسین۲ بدیده حسین دم ز محبوب زند یزید بر لبانش با چوب زند در این شام ویران همه دیده گریان حسین جان حسین۲ @nohe_sonnati
۲۸ (مجلس یزید) ای شامیان بی حیا،کنار ما صف نزنید میان آل مصطفی،چنگ و نی و دف نزنید ما اسیر کافریم گرچه ما بی یاوریم از تبار حیدریم یا حسین حسین غریب۳ ای شامیان بی حیا،دل همه شکسته اید میان مردمان شام،دستان ما ببسته اید کوه استقامتیم منشاء شهامتیم حامی امامتیم یا حسین حسین غریب۳ ای شامیان بی حیا،دل همه شده کباب چرا گلان مصطفی،بردند به مجلس شراب صاحب سعادتیم محور رشادتیم عاشق شهادتیم یا حسین حسین غریب۳ کنار تخت بی حیا،بود یکی تشت طلا بود میان تشت زر،سر حسین خون خدا سر عزیز عالمین بر مرتضی نور دو عین امید فاطمه حسین یا حسین حسین غریب۳ به روی چون مه حسین،ز فاطمه بود نشان یزید بی حیا به لب،زند به چوب خیزران سرمنشاء سخاوت است رخش چه با طراوت است او کشته ی عداوت است یا حسین حسین غریب۳ @nohe_sonnati
۲۹ (مجلس یزید) الا ای شامیان،چرا دف می زنید میان جمع ما،چرا کف می زنید گلان حیدریم عزیز کوثریم حسین را یاوریم حسین مظلوم حسین۳ بود این جمع ما،گلان مصطفی که هستیم رهرو،حسین خون خدا گرفتار حسین مددکار حسین عزادار حسین حسین مظلوم حسین۳ دل ما را شما،ز چه بشکسته اید چرا دستان ما،ز کینه بسته اید در این شام خراب شده دل ها کباب رویم بزم شراب حسین مظلوم حسین۳ یزید بی حیا،بود اهل عذاب شده خون قلب ما،در این بزم شراب سری در تشت زر به جان ها زد شرر شدیم ما دیده تر حسین مظلوم حسین۳ در این بزم شراب،همه محزون شدند یتیمان حسین،همه دلخون شدند بود این سر حسین به زهرا نور عین امید عالمین حسین مظلوم حسین۳ حسین در تشت زر،دم از محبوب زند یزید بی حیا،لبش را چوب زند همه جان بر لبند به تاب و در تبند کنار زینبند حسین مظلوم حسین۳ @nohe_sonnati
۳۰ (مجلس یزید) در شام غم بدیدند(ظلم و ستم فراوان)۲ زخم زبان شنیدند(با دیده های گریان)۲ دل های آل عصمت خون شد از این مصیبت مظلوم حسین حسین جان۲ از شامیان بی رحم(جز رنج و غم ندیدند)۲ زن ها و عمه زینب(از سوز غم خمیدند)۲ دل های آل عصمت خون شد از این مصیبت مظلوم حسین حسین جان۲ آن شامیان بی رحم(قلب همه شکستند)۲ از ظلم و جور و کینه(دستان شان ببستند)۲ دل های آل عصمت خون شد از این مصیبت مظلوم حسین حسین جان۲ از این همه مصیبت(دل ها همه کباب است)۲ زینب کنار زن ها(در مجلس شراب است)۲ دل های آل عصمت خون شد از این مصیبت مظلوم حسین حسین جان۲ در رو به روی دشمن(سری به تشت زر بود)۲ کنار تشت به ناله(زینب خونجگر بود)۲ دل های آل عصمت خون شد از این مصیبت مظلوم حسین حسین جان۲ درون تشت زرین(دم زد حسین ز محبوب)۲ یزید ز ظلم و کینه(زد بر لبان او چوب)۲ دل های آل عصمت خون شد از این مصیبت مظلوم حسین حسین جان۲ @nohe_sonnati
۳۱ (مجلس یزید) آمده اند در شام غم اسیران به روی نیزه ها سر شهیدان خون شده زین ستم دل یتیمان جان شان بر لب است،خونجگر زینب است آمده اند به شام ویران بر روی نی خورشید تابان جانم حسین جانم حسین جان۲ روز اسیران شده است چنان شام نموده اند ظلم و ستم ها مدام زنند سنگ کینه از روی بام چنگ و دف می زنند،همه کف می زنند لبریز از جفا بود شام بدتر ز کربلا بود شام جانم حسین جانم حسین جان۲ نامردمان به شهر شام خراب دستان شان را بسته اند با طناب برند آن ها را به بزم شراب گلان فاطمه،دیده گریان همه رأس حسین در تشت زر بود زینب کبری خونجگر بود جانم حسین جانم حسین جان۲ قاری قرآن دم زند ز محبوب یزید می زد بر لبان او چوب لب حسین گشته ز کینه مضروب از این ظلم و کینه،ناله زد سکینه زد بر لب قاری قرآن یزید دون با چوب خزران جانم حسین جانم حسین جان٢ @nohe_sonnati