eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.3هزار دنبال‌کننده
342 عکس
7 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا ع) ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
۴۲ (مجلس یزید) گرچه ای شامیان ما اسیریم چون علی در دو عالم امیریم آه و واویلتا زین همه غم۲ شامیان از چه کینه فزون شد قلب ما زین همه کینه خون شد آه و واویلتا زین همه غم۲ خون ز داغ حسین قلب سجاد خونجگر گشته زین ظلم و بیداد آه و واویلتا زین همه غم۲ ما که هستیم گلان مدینه ما کجا این همه ظلم و کینه آه و واویلتا زین همه غم۲ هر دلی از غم ما کباب است جای ما از چه بزم شراب است آه و واویلتا زین همه غم۲ داخل تشت زر نور دیده باشد این نور رأس بریده آه و واویلتا زین همه غم۲ داخل تشت زر نور عین است این سر پور زهرا حسین است آه و واویلتا زین همه غم۲ باشد این رأس قاری قرآن از چه بر لب زنی چوب خزران آه و واویلتا زین همه غم۲ @nohe_sonnati
۴۳ (مجلس یزید) ای شامیان بی حیا گرچه اسیریم از لطف حق ما بر همه عالم امیریم از ظلم اعدا،خون گشته دل ها۲ ای شامیان بی حیا کینه فزون شد دل همه اهل حرم در شام،خون شد از ظلم اعدا،خون گشته دل ها۲ از این همه ظلم و ستم ها جور و بیداد خون شد دل چارم ولی امام سجاد از ظلم اعدا،خون گشته دل ها۲ ای شامیان ماییم گل های مدینه بر ما روا نبود ستم از ظلم و کینه از ظلم اعدا،خون گشته دل ها۲ دل های ما از دیدن سرها کباب است در شام از چه جای ما بزم شراب است از ظلم اعدا،خون گشته دل ها۲ داخل تشت زر بود نور دو دیده آوای قرآن باشد از رأس بریده از ظلم اعدا،خون گشته دل ها۲ در داخل تشت طلا نور دو عین است این رأس پر خون گل زهرا حسین است از ظلم اعدا،خون گشته دل ها۲ یزید از چه می زنی با چوب خزران از ظلم و کینه بر لب قاری قرآن از ظلم اعدا،خون گشته دل ها۲ @nohe_sonnati
۴۴ (مجلس یزید) این سر پر خون حسین است،وا غریبا فاطمه را نور دو عین است،وا غریبا بی حیا مردم شامی،ظلم و دشمنی فزون شد زین همه ظلم و ستم ها،دل ما ز کینه خون شد بی حیا مردم شامی،زین همه کینه و بیداد در کنار عمه هایش،خونجگر گردیده سجاد زین همه رنج و ستم ها،هر دلی این جا کباب است از چه ای مردم شامی،جای ما بزم شراب است بهر ما در شام ویران،دوباره کرب و بلا شد پیش چشم آل احمد،مجلس شراب به پا شد در درون تشت زرین،سر ببریده ای باشد از گلستان ولایت،یک گل چیده ای باشد تا سر پر خون مولی،زینت تشت طلا شد خونجگر حضرت سجاد،زین همه جور و جفا شد از چه ای پست ستمگر،می زنی با چوب خزران بی حیا یزید بی دین،بر لب قاری قرآن @nohe_sonnati
۴۵ (مجلس یزید) شامی بی حیا،گرچه هستیم اسیر از کرامات حق،بر شماییم امیر وا غریبا غریب۲ از شما شامیان،کینه افزون شده زین همه ظلم و کین،دل ما خون شده وا غریبا غریب۲ زین همه ظلم و کین،شده دل ها کباب از چه جای همه،شده بزم شراب وا غریبا غریب۲ داخل تشت زر،سر ببریده است این حسین من و،نور دو دیده است وا غریبا غریب۲ داخل تشت زر،نور عین من است سر غرق به خون،این حسین من است وا غریبا غریب۲ پر ز خون گشته است،لب خون خدا بر لب او ز چه،زنی چوب جفا وا غریبا غریب۲ @nohe_sonnati
۴۶ (مجلس یزید) شامیان گر ما اسیریم بر همه عالم امیریم خون شد از این ستم ها دل ما زد شرر بر همه حاصل ما الامان از غم شام ویران۲ کارتان جور و جفا شد بدتر از کرب و بلا شد کینه های شما گشته افزون زین ستم ها شده قلب ما خون الامان از غم شام ویران۲ مردم شام صف نبندید این همه بر ما نخندید هر دلی زین ستم ها کباب است جای ما از چه بزم شراب است الامان از غم شام ویران۲ نور عین در تشت زر بود دل از این غم پر شرر بود زین همه کینه و ظلم و بیداد خون شده زین ستم قلب سجاد الامان از غم شام ویران۲ بر لب قاری قرآن می زند با چوب خزران پیش چشمان ما بی حیا زد بر لبانش به چوب جفا زد الامان از غم شام ویران۲ این سر نور دو عین است یوسف زهرا حسین است بی حیا پیش چشمان طفلان چوب کینه مزن تو به دندان الامان از غم شام ویران۲ @nohe_sonnati
۴۷ (مجلس یزید) ای مردم شام،گرچه اسیریم بر خلق عالم،همه امیریم ظلم و کین از شما بر ما فزون شد دل اهل حرم از غصه خون شد امان از ستم های شام ویران۲ زین همه کینه،خون شد دل ما ستم شرر زد،بر حاصل ما کارتان شامیان جور و جفا شد شام غم بدتر از کرب و بلا شد امان از ستم های شام ویران۲ خون شده دل ها،از ظلم و بیداد سوزد از این غم،امام سجاد از این ظلم و ستم دل ها کباب است جای گل های ما بزم شراب است امان از ستم های شام ویران۲ رأس حسینم،در تشت زر بود از این مصیبت،دل پر شرر بود این سر غرق خون نور دو عین است سر پاک گل زهرا حسین است امان از ستم های شام ویران۲ در تشت زر بود،سر بریده از گلشن دین،یک گل چیده حریم ولایت گشته پریشان از چه می زند چوب بر لب و دندان امان از ستم های شام ویران۲ اهل حرم زین،غم گشته گریان آید صدای،ناله ی طفلان یزید بی حیا با چوب خزران می زند بر لب قاری قرآن امان از ستم های شام ویران۲ @nohe_sonnati
۴۸ (مجلس یزید) ای شامیان بی مروت نموده اید ستم به عترت بر ما ستم فزون شد این جا قلب و دل ما خون شد این جا رخساره ها گلگون شد این جا ای وای امان از شام ویران۳ شام بلا ماتمسرا شد بر آل عصمت کربلا شد از این همه کینه و بیداد طفل حسین از نفس افتاد خون شد دل امام سجاد ای وای امان از شام ویران۳ دل های اهل بیت کباب است مکان ما بزم شراب است کس همچو ما این غم ندیده در تشت زر سر بریده قامت زینب شد خمیده ای وای امان از شام ویران۳ رأس حسین در تشت زر بود سکینه ی او دیده تر بود یزید پست با چوب خزران زد بر لب قاری قرآن طفلان همه در اشک و افغان ای وای امان از شام ویران۳ اهل حرم گشته پریشان می زد یزید بر لب و دندان این سر شاه عالمین است بر فاطمه نور دو عین است مظلوم این عالم حسین است ای وای امان از شام ویران۳ @nohe_sonnati
۴۹ (مجلس یزید) الا ای شامیان گرچه اسیریم چو زهرا مادرم ما بی نظیریم زدند با چوب خزران لب قاری قرآن امان از شام ویران۲ به ما ای شامیان کینه فزون شد دل اهل حرم در شام خون شد زدند با چوب خزران لب قاری قرآن امان از شام ویران۲ به ما ای شامیان جور و جفا شد به ما ظلم بدتر از کرب و بلا شد زدند با چوب خزران لب قاری قرآن امان از شام ویران۲ به ما در شام تان شد ظلم بسیار در این شام بلا دیدیم آزار زدند با چوب خزران لب قاری قرآن امان از شام ویران۲ به دل های همه خورده شراره به بزم می بدیدم ماهپاره زدند با چوب خزران لب قاری قرآن امان از شام ویران۲ سر پاک حسین در تشت زر بود سکینه دختر او دیده تر بود زدند با چوب خزران لب قاری قرآن امان از شام ویران۲ در این شام بلا از ظلم و بیداد بگرید بر پدر حضرت سجاد زدند با چوب خزران لب قاری قرآن امان از شام ویران۲ یزید بی حیا با چوب خزران بزد هر دم لب قاری قرآن زدند با چوب خزران لب قاری قرآن امان از شام ویران۲ @nohe_sonnati
۵۰ (مجلس یزید) بر ما ستم فزون بگشته در شام اهل حرم دلخون بگشته در شام رخساره ها گلگون بگشته در شام آه از شام ویران دل ها پریشان آه و واویلا۲ در شام غم بر اهل بیت چه ها شد از سوی شامیان به ما جفا شد شام بلا بدتر ز کربلا شد آه از شام ویران دل ها پریشان آه و واویلا۲ از این همه کینه و جور و بیداد از ظلم و کینه ی یزید شیاد خون شد دل مولی امام سجاد آه از شام ویران دل ها پریشان آه و واویلا۲ اسیرتان گشته به شام خراب دل های ما از این ستم شد کباب ما را بیاورند به بزم شراب آه از شام ویران دل ها پریشان آه و واویلا۲ کس همچو ما این همه غم ندیده در تشت زر بود سر بریده قامت ساجدین ز غم خمیده آه از شام ویران دل ها پریشان آه و واویلا۲ سر گل فاطمه در تشت زر سکینه دخترش شده دیده تر گردیده زینب خواهرش خونجگر آه از شام ویران دل ها پریشان آه و واویلا۲ این سر پاک شاه عالمین است بر علی و فاطمه نور عین است صفای دل های همه حسین است آه از شام ویران دل ها پریشان آه و واویلا۲ یزید بی حیا به چوب خزران زند به لب های عزیز سبحان طفلان همه در اشک و آه و افغان آه از شام ویران دل ها پریشان آه و واویلا۲ @nohe_sonnati
۵۱ (مجلس یزید) بر ما ستم افزون شده در شام غم این جا اهل حرم دلخون شده در شام غم این جا رخساره ها گلگون شده در شام غم این جا از کینه ی اعدا خون شد همه دل ها واویلا واویلا۲ ای شامیان بی حیا بر ما چه ها گشته در شام ویران شما بر ما جفا گشته بر ما به شام بدتر ز ظلم کربلا گشته از کینه ی اعدا خون شد همه دل ها واویلا واویلا۲ بر ما به شام غم شده ظلم و ستم بسیار بر ما ستم افزون شد از مردم بد کردار دیدیم ما از شامیان بی حیا آزار از کینه ی اعدا خون شد همه دل ها واویلا واویلا۲ در بزم می از دشمنان جور و جفا دیدیم ظلم و ستم ما از یزید بی حیا دیدیم ما شام را بدتر ز ظلم کربلا دیدیم از کینه ی اعدا خون شد همه دل ها واویلا واویلا۲ رأس حسین بن علی در تشت زر باشد بهر پدر سکینه ی او دیده تر باشد از این ستم زینب کبری خونجگر باشد از کینه ی اعدا خون شد همه دل ها واویلا واویلا۲ بزم شراب بی حیا یزید شده غوغا بهر همه اهل حرم گشته چو عاشورا چوب جفا زد بر لبان یوسف زهرا از کینه ی اعدا خون شد همه دل ها واویلا واویلا۲ @nohe_sonnati
کی دیده کنار هم جام می و قرآن را جام می و قرآن و چوب و لب عطشان را ای فاطمه اطهر ای دختر پیغمبر در طشت طلا بنگر وجه اللهِ سبحان را فریاد که سوزاندند آخر دل زینب را افسوس که بشکستند آن گوهر دندان را زینب که ز صبر او صبر آمده در حیرت یک باره در آن مجلس زد چاک، گریبان را چوب و لب و دندان بود، زینب که پریشان بود می‌کرد پریشان‌تر گیسوی پریشان را یارب جگرم شد خون دیدم که یزید دون با چوب زند بوسه لعل لب مهمان را @nohe_sonnati
طشت طلا و چوب و لب و آیه و شراب خاکستر و غبار ره و خون و آفتاب در حیرتم که از چه نرفتی زمین فرو ای وای من چگونه نشد آسمان خراب در پای طشت، دختر زهرا نریز اشک هرگز کسی نریخته در بزم می گلاب لب‌ها، ترک‌ترک ز عطش، روی هر لبی انگار نقطه نقطه نوشته است، آب‌آب آوای وحی و حنجر خشک و لب کبود دیگر به او کنند، چرا خارجی خطاب؟ با آن گلوی غرقه به خون، طشت گریه کرد بر آن لب و دهن، جگر چوب شد کباب @nohe_sonnati
باورت می شد ببینی خواهرت را یک زمان دست بسته، مو پریشان، مو کنان، مویه کنان باورت می شد ببینی دختر خورشید را کوچه کوچه در کنار سایه ی نامحرمان نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی من که گفتم این همه بالای نی قرآن نخوان چه عجب!طشتی برای این سرت آورده اند ای سر منزل به منزل ای سر یحیی نشان تا همین که چشم تو افتاده بر چشمان ما چشم ما افتاده بر لبهای زیر خیزران ای تمامی غرور من فدای غیرتت لطف کن این مرد شامی را از این مجلس بران این قدر قرآن مخوان این چوب ها نامحرمند شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان @nohe_sonnati
طشت، حیرت زده ی نغمه ی قرآن من است خیزران اشگ فشان بر لب و دندان من است دیده ی فاطمه بر چوب تو و طشت طلا نگه دختر من بر لب عطشان من است چوب اگر می زنی اینقدر مزن زخم زبان پای این طشت طلا فاطمه مهمان من است زینبم گر نکند پاره گریبان چه کند نگهش بر من و بر گریه ی طفلان من است هر که قرآن به زبان داشت لبش را بوسند چوب و جام می تو، پاسخ قرآن من است هفده زخم که بر صورت من می بینی شاهد زنده ای از زخم فراوان من است خیزران بر لب من می زنی و می خندی خنده ات بر من و بر دیده ی گریان من است مِی نزن پای سر من که پیمبر اینجا موی خود کرده پریشان و پریشان من است مجلس عیش تو گردید حسینیّه ی من بزم شادیت پر از ناله و افغان من است اینکه «میثم» نفسش شعله به دل ها زده است هر کلامش شرری از دل سوزان من است @nohe_sonnati