نطقى كه كوفه شير زن كربلا نمود
مكر و فساد دشمن دين برملا نمود
ثابت نمود منزلت خاندان خويش
مشت يزيد و زادۀ مرجانه وا نمود
دادِ سخن بِداد در آن جمع آن چنان
با خطبه اش قيامتى آنجا بپا نمود
با آن دل شكسته و اندوه بيكران
بر عهده آنچه داشت رسالت ادا نمود
در آن محيط وحشت و خوف او بدون بيم
ذمّ يزيديان به بيان رسا نمود
از غدر و مكر مردم كوفه نمود ياد
تحذيرشان زكردۀ زشت و خطا نمود
گفت و نمود خلق خطا كرده سر بزير
در حسرت و تأسف از آن كرده ها نمود
هم داد بيمشان ز مكافات اين جهان
هم يادشان قيامت و روز جزا نمود
يك شهر پر ز ضّجه و يك دشت صيحه شد
دخت على چو قِصّۀ پر غُصّه وا نمود
او با كلام خود همه را كرد منقلب
روز سرورِ خصم، شب غم فزا نمود
زينب سخن نگفته همه گرم عيش و نوش
با آنچه گفت يكسره غرق عزا نمود
تا ساكتش كنند سر انور حسين
آورد نيزه دار و بر آن بينوا نمود
افتاد آفتاب جمالش به محملش
خواهر ز ديدنش سخن خود رها نمود
از غصّه سر به چوبۀ محمل زد و شكست
گلگون ز خون خويش ز سر تا به پا نمود
بس كن (على) كه زينب كبرى در اين ميان
با آنچه كرد پرچم دين را بپا نمود
#آیت_الله_حاج_اقا_علی_صافی
#ولادت_حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati