عالم جان در تحیّر از مقام زینب است
جان عالم در تعشّق مست جام زینب است
زیب جدّ و زین امّ و زینت اب بود، عجب !
این جمال و جلوه از حسن تمام زینب است
خط سرخی که شهادت زد رقم در کربلا
هم ثبوتش هم ثباتش با پیام زینب است
گر درخت دین ز خون بالنده گشت و سرخ رنگ
سبزی آن نیز مدیون مدام زینب است
آن حماسه کز حسین بن علی آمد پدید
حیّ وی احیای وی عین مرام زینب است
وقعه ی بی مثل عاشورا که هیچش نی مثال
تیغ براّنش به هر جا ،از نیام زینب است
نای او از نینوا چون نی نواها داد سر
نینوا زنده ز نای چون حُسام زینب است
زن مگو این قهرمان بانوی دشت عشق را
کربلا قائم اگر شد از قوام زینب است
درس صبر و استقامت داد بر زین العباد
گرچه آن حضرت به رتبت خود امام زینب است
حرمت او فرض اولی بود بر هر خاص و عام
عرشی و فرشی به قید احترام زینب است
راه او راه حسین و راح روح وی حسین
بی حسینش بس حلالی که حرام زینب است !
نه حسین تکرار می گردد نه زینب خلقتش
ما خلق عبد حسین است و غلام زینب است
برتر از شمشیر زن بود این عقیله شیر زن
تالی نهج علی مغز کلام زینب است
کوفه را در همشکست همچو قیامت قامتش
کوفیان را آن قیامت از قیام زینب است
انهدامپایه ی کاخ ستم در شام شوم
دشمن همچون دوست می داند ز شام زینب است
همچو دریا موج خیز و همچو کوهی در سکوت
آن صلات فکرتش بود این صیام زینب است
آن چه از فرط غم و حسرت به تقدیر زمان
یک نفس شیرین نشد در عمر، کام زینب است
آن که در هر گام و هر هنگام، همگام حسین
استوار و ثابت و نستوه گام زینب است
آن مه گردون که بر بالین شب راحت نخفت
کربلا تا شام چشم لاینام زینب است
شد رقیه کاروان عشق را بانک جرس
همره و هم ناله و در التزام زینب است
کودکی که مایه ی رسوایی ظُلّام شد
دختری که حشمتش چون احتشام زینب است
زینب این سان بلبل دستان سرایی پرورید
نغمه پردازی که شب بیدارِ شام زینب است
مرگ او خود فصل دیگر از پیامش بود و بس
بر لبش نام حسین حُسن ختام زینب است
تا خدا در ملکت هستی خدایی می کند
هم پیامش جاودان هم زنده نام زینب است
این چکامه کز (حسن) باشد به سان برگ سبز
قطره ای قطمیر از بحر مقام زینب است
#حسن_نورمحمدی_خیاوی
#ولادت_حضرت_زینب_س
@nohe_sonnati