"بگو چگونه از عروج تو خبر بیاورد؟!
فرشته هر چقدر هم که بال در بیاورد
چگونه ممکن است که پیمبری در این جهان
از آیههای چشم تو زلالتر بیاورد؟!
تویی تو نور بیکران، اشاره کن که آسمان
برای سینه چاک تو شدن قمر بیاورد
هزار مدعی یکی حریف غم نمیشود
بگو به هر که مرد عشق شد جگر بیاورد
تو جادههای عشق را به انتها رساندهای
خدا چگونه بعد تو پیامبر بیاورد؟!"!
#سیده_تکتم_حسینی
#مبعث
@nohe_sonnati
"بگو چگونه از عروج تو خبر بیاورد؟!
فرشته هر چقدر هم که بال در بیاورد
چگونه ممکن است که پیمبری در این جهان
از آیههای چشم تو زلالتر بیاورد؟!
تویی تو نور بیکران، اشاره کن که آسمان
برای سینه چاک تو شدن قمر بیاورد
هزار مدعی یکی حریف غم نمیشود
بگو به هر که مرد عشق شد جگر بیاورد
تو جادههای عشق را به انتها رساندهای
خدا چگونه بعد تو پیامبر بیاورد؟!"!
#سیده_تکتم_حسینی
#مبعث
@nohe_sonnati
به استناد حدیثی دلم چه عاشق بود
سند مطالبه کردند... «قالَ صادق» بود
وزید صحبت آوازهاش به هر سویی
اگرچه باد در این کار ناموافق بود
نشسته بود دو زانو جهان به شاگردی
چه مکتبی که پر از عالمان حاذق بود
رسید جابر حیّان اگر به اِکسیرش
به ورد حَقحَق و با کیمیای هِقهِق بود
نواخت ساعت اِثنا عشر به گوش زمان
که نیمه راه امامت در آن دقایق بود
به لطف منطق شیوا و نطق غَرّایش
سکوت شهر پر از واژههای ناطق بود
دمی شکافت قفس، فرصت تنفس شد
وگرنه ظلم همان ظلم و جور سابق بود
چه خوب شد به افق صبح صادقش سر زد
که چشم منتظرانش به سوی مشرق بود
#سیده_تکتم_حسینی
#امام_جعفر_صادق_ع
@nohe_sonnati
این خانهای که خشت به خشتش پر از غم است
عمریست وقف روضۀ ماه محرم است
با دستهای پیر پدر قد کشیده است
آجر به آجرش اگر اینقدر محکم است
در این محل نسیم اگر مویه میکند
از عاشقان موی پریشان پرچم است
آن پرچمی که خط به خطِ تار و پود آن
«باز این چه شورش است که در خلق عالم...» است
بر سقف نم کشیدۀ آن، ظنّ بد مَبَر
از گریه چشمهای حسینیّه پر نم است
بر آن نشسته است اگر خاک، در عوض
اسباب یاد چادر خاکی فراهم است...
#سیده_تکتم_حسینی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
ابر بهاره این همه باران نمی شود
قلب شکسته این همه سوزان نمی شود
از جانِ خود عزیزتران روی نیزه اند
جانِ نمرده این همه بی جان نمی شود
از آتشی که ریخته بر باغ اهل بیت
نوری شکفته است که پنهان نمی شود
پایی که بوسهگاه تمام فرشته هاست
آخر حریف خار بیابان نمی شود
از داغ گوشواره و معجر الی الابد
دردی به جان ماست که درمان نمی شود
تاریخ، شام تیره بسی دیده است و باز
شامی شبیه شام غریبان نمی شود
من اشک و داغ و خون دل و آه می شوم
با کاروان سوگ تو همراه می شوم...
#سیده_تكتم_حسينى
#شام_غریبان
@nohe_sonnati