از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟
یا که از حال خراب من خبر داری حسین؟
کام تلخی دارم از بس که اسیرم سیدی
برمذاق تلخ من شهد شکر داری حسین
گرچه قلبم را گرفته هرکس و هرناکسی
گاه گاهی از دل زارم گذر داری حسین
روضه هایت حال و روزم را دگرگون می کند
داغ جانکاهی تو در بین جگر داری حسین
لحظه مردن سرم را روی دامانت گذار
مطمئنم که هوای محتضر داری حسین
نیستم حر و پشیمان آمدم من را ببخش
در میان کل عالم تو اثر داری حسین
پاسخ گرمی بده بر این سوال نوکرت..
از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟
#محسن_راحت_حق
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
چون مُبتَلات گشت دَوا را خریده است
با ذِکر نامتان، شَفا را خریده است
هرآنکه از ضَمیرِ دلش "یا حسین" گفت
با "یا حسین" لطف خدا را خریده است
خوشبخت کودکی که به عشقِ مُحَرّمَت
پیراهنِ عَزای شما را خریده است
با پول های قُلِّکِ خود او کَتیبه ای
با طرح و نقشِ کرب و بلا را خریده است
ارباب ما همیشه رئوف است و مهربان
در بین روضه تَک تَکِ ما را خریده است
#محسن_زعفرانیه
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
باز این چه شورش است كه در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است كز زمین
بى نفح صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از كجا كزو
كار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع مىكند از مغرب آفتاب
كاشوب در تمامى ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام كه نامش محرم است
در بارگاه قدس كه جاى ملال نیست
سرهاى قدسیان همه بر زانوى غم است
جن و ملك بر آدمیان نوحه مىكنند
گویا عزاى اشرف اولاد آدم است
#محتشم_کاشانی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
سلام من به تو و بر محرم جدت
سلام من به تو و روضه ی غم جدت
فدای شال سیاهت که پرچم روضه است
دوباره آمده ام زیر پرچم جدت
به زیر چادر زهرا دوباره جمع شدیم
شدیم سینه زن داغ ماتم جدت
چقدر گریه نوشتیم پا به پای لهوف
چقدر روضه کنار مُقرَّم جدت
قسم به گریه ی هر شام و اشک هر صبحت
که اشک گریه کنان است، مرهم جدت
خدا کند که بمیرم غروب عاشورا
میان ذکر مصیبات اعظم جدت
هزار بار نوشتیم روضه را، هر بار
رسیده ایم به آن جسمِ درهم جدت
رسیده ایم به دست بدون انگشتر
رسیده ایم به آن پیکر کم جدت
بیا به مجلس روضه به خاطر عباس
بیا به حق همان قامت خم جدت
#وحید_محمدی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
میبرد دل گنبد تو، بیشتر با پرچمت
هرتکانش میتکاند غم ز دلها پرچمت
در فراز و در نشیب این جهان دریافتم
هر چه بالا رفت پائین آمد الّا پرچمت
هر کسی یک مَحرمی دارد برای خویش و من
حرف هایم را همیشه گفته ام با پرچمت
ریشه اش حبل المتین وقت تلقین من است
با تکانش زنده کرده مرده ها را پرچمت
آسمان، سقف حسینیه است و منبر کوه ها
رعد ناله ، سینه زن امواج و دریا پرچمت
ارمنی ها هم ارادتمند درگاه توأند
دیده ام ماه محرم در کلیسا پرچمت
من یقین دارم ، بساط روضه حاجت می دهد
پس مدد یا فرش روضه، پس مدد یا پرچمت
دست بر پرچم کشیدم ، دست از جرمم کشید
وقت توبه هم کشیده جورِ من را پرچمت
خادمان روضه را با سایه ی طوبی چه کار
سایه اش روی سر ما هست آقا پرچمت
پهلوان هر سپاهی را علمدارش کنند
نیست بیخود که رسیده دست سقا پرچمت
اولین پرچم همان پیراهن خونی توست
بوی مقتل می دهد نصب است هر جا پرچمت
چادر بی بی نشد، ای کاش میشد لااقل
ای بزرگ قوم می پوشاندنت با پرچمت
#یا_مظلوم
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
روز ازل که قصه ی عشق تو پا گرفت
دل خونشد و بهانه ی کرببلا گرفت
نان حلال و شیر پر از اشک مادرم
این گونه بود در دلم این عشق جا گرفت
یک قطره اشک موجب دریای رحمت است
وقتی که دل ز ماتم خون خدا گرفت
اعجاز میکند به خدا ذکر «یا حسین»
هر جا که عاشق تو به یادت نوا گرفت
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
باز آمده محرم و باید عزا گرفت
با اذن مادر تو سیه پوش می شوم
این مهر مادری است که دست مرا گرفت
یاد تمام پیر غلامان به خیر باد
این روضه ها به همت آنان بقا گرفت
شد موسفید هر که در خانه ی شما
امضای نوکری ز شه لافتی گرفت
سر میزند به رسم وفا شاه تشنه لب
هر جا که رنگ روضه واشک و بکا گرفت
پروانه های گلشن هیئت ملائکند
وقتی ز شمع یاد شهیدان صفا گرفت
ای لاله ی خزان شده از زخم تیغ ها
باید سراغ آن سر و تن را جدا گرفت
پشت زمین ز پیکر بر خاک تو شکست
قلب زمان از آن سر بر نیزه ها گرفت
#سعید_نسیمی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
ای واسطه ی فیض دو سرا آجرک الله
ای حجت حق صاحب عزا آجرک الله
با ناله ی زهراست عجین سوز صدایت
هم ناله ی ام النجبا آجرک الله
دریاب مرا در غم سالار شهیدان
ای منتقم خون خدا آجرک الله
اذنی بده تا گریه کن جد تو باشیم
هرجا که شود روضه به پا آجرک الله
ما روضه گرفتیم قدم رنجه نمایید
تا جلوه کنی در دل ما آجرک الله
ما هرچه که داریم از آن گوشه چشم است
تو روی مرگردان ز گدا آجرک الله
راضی به رضای تو شدن خیر و فلاح است
کی میشوی از شیعه رضا آجرک الله
ای بانی هر ساله ی روضه مددی کن
در روضه بیابیم تو را آجرک الله
بر عاشق جامانده ات اربات عطا کن
یک تذکره کرب و بلا آجرک الله
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
حال و هوای کوچه، غمآلود و درهم است
پرچم به اهتزاز درآمد، محرّم است
میگرید آسمان و زمین، در محرّمت
طوفانی از حماسه به پا میکند غمت
ابلاغ میکنند به یاران، سلام تو
قد میکشند باز علمها، به نام تو
هرجا که نام توست، مکان فرشته است
بر هر کتیبهای که ببینی، نوشته است
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»
باید در این حسینیه، از خود سفر کنیم
باید در این مقام، شبی را سحر کنیم
با کاروان گریه، مسافر شدم تو را
امشب در این حسینیه زائر شدم تو را
تا گفتم «اَلسلامُ عَلیکُم» دلم شکست
نام حسین، بند دلم را، ز هم گسست
دیدم که ابرهای جهان، گریه میکنند
در ماتمت زمین و زمان، گریه میکنند
دیدم «عزای اشرف اولاد آدم است»
دیدم «سر ملائکه بر زانوی غم است»
رفتم که شرح عصمت «ثارُ اللَّهی» کنم
چیزی نمانده بود که قالب تهی کنم
خورشید رنگ و بوی تغیّر گرفته بود
تنگ غروب بود و فلک گُر گرفته بود
ای تشنهکام! بود و نبود تو را چه شد؟
سقّایِ یاسهای کبودِ تو را چه شد؟
بر اوج نیزهها، کلمات تو جاری است
این قصّه، قصّهٔ تَبَر و استواری است
ای اسم اعظمت به زبانم، عَلَی الدَّوام
ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکَلام
آیین من تویی، که تویی دین راستین
بَل ما وَجَدتُ غَیرَکَ فی قَلبِیَ الحَزین
آن بحر پر خروش، دگر بیخروش بود
خورشید تکّه تکّهٔ زینب، خموش بود
#عباس_شاهزیدی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
ده روز دیگر گریه ی ما فرق دارد
ده روز دیگر روضه اما فرق دارد
ده روز دیگر ماجراها فرق کرده
ده روز دیگر قصه ی ما فرق کرده
ده روز دیگر نه حبیبی، نه زهیری
ده روز دیگر نه سعید و نه بریری
ده روز دیگر خواهرش در اضطراب است
ده روز دیگر در حرم قحطی آب است
ده روز دیگر در تب و تاب است زینب
ده روز دیگر دور از ارباب است زینب
ده روز دیگه این حرم سقا ندارد
ده روز دیگر دختری بابا ندارد
ده روز دیگر اکبرِ لیلا نمانده
ده روز دیگر قاسمِ زیبا نمانده
ده روز دیگر مادری در التهاب است
خیمه به خیمه در پی یک جرعه آب است
ده روز دیگر زین اسبی واژگون است
سالار زینب پیکرش در خاک و خون است
ده روز دیگر راهی گودال گشته
ده روز دیگر پیکرش پامال گشته
ده روز دیگر روی سینه می نشیند
از روی تل هم خواهرش زینب ببیند
ده روز دیگر صورتش بر خاک صحراست
ده روز دیگر رأس او بالای نی هاست
ده روز دیگر خواهرش ماتم گرفته
ده روز دیگر زیر نعل تازه رفته
ده روز دیگر روی پیکر سر ندارد
ای وای من ... انگشت و انگشتر ندارد
#وحید_محمدی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
سلام من به تو و بر محرم جدت
سلام من به تو و روضه ی غم جدت
فدای شال سیاهت که پرچم روضه است
دوباره آمده ام زیر پرچم جدت
به زیر چادر زهرا دوباره جمع شدیم
شدیم سینه زن داغ ماتم جدت
چقدر گریه نوشتیم پا به پای لهوف
چقدر روضه کنار مُقرَّم جدت
قسم به گریه ی هر شام و اشک هر صبحت
که اشک گریه کنان است، مرهم جدت
خدا کند که بمیرم غروب عاشورا
میان ذکر مصیبات اعظم جدت
هزار بار نوشتیم روضه را، هر بار
رسیده ایم به آن جسمِ درهم جدت
رسیده ایم به دست بدون انگشتر
رسیده ایم به آن پیکر کم جدت
بیا به مجلس روضه به خاطر عباس
بیا به حق همان قامت خم جدت
#وحید_محمدی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
زهرا کنار درب حسینیه دم گرفت
هَل مِن مُعین... دوباره جهان رنگ غم گرفت
صدها گره ز مشکل او باز می شود
هر کس برای روضه ی تو یک قدم گرفت
رحمت بر آن کسی که به تو اعتماد کرد
لعنت بر آن کسی که تورا دست کم گرفت
باید دخیل پرچم مشکی روضه شد
باید شفا ز مرثیه ی محتشم گرفت
دم کرده است مادر تو چای روضه را
با اشک های سینه زنان ، چای دم گرفت
ما را رها کنی همه از دست می رویم
آدم شده ست هرکه در این روضه دم گرفت
#احمد_ایرانی_نسب
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
باور نمی کردم که پرچم را ببینم
امسال هم ماه محرم را ببینم
چه نوکرانی بی صدا رفتند امسال
من مانده ام ایام ماتم را ببینم
اهل القری آقای مارا دفن کردند
می خواستی با چشمم این غم را ببینم
قربان یک شب روضه ات دارو ندارم
پرپر زدم جان تو این دم را ببینم
خرج تمام روضه ها با مادر توست
زحمت کشیده فیض اعظم را ببینم
ای کاش چشمم وا شود بالای مجلس
یک مادری باقامت خم را ببینم
همراه مادر آمده از عرش حیدر
بااو رسول الله خاتم را ببینم
موسی عصا در دست دربان حریمت
آن سوی در عیسی بن مریم را ببینم
ذکری که عالم را تکان داده حسین است
من ایستادم شور عالم را ببینم
والله چای روضه مرده زنده کرده
اینجا فقط درمان دردم را ببینم
از خیمه تا گودال زینب داد می زد
سخت است زیر پا امامم را ببینم
فریاد زد مادر گمان می کردی یک روز
جای حسین این جسم درهم را ببینم
#قاسم_نعمتی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
روی من و تو حضرت زهرا حساب کرد
مارا برای بزم عزا انتخاب کرد
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
نام حسین بار دگر انقلاب کرد
دلشوره داشتم که نبینم محرمش
یکسال این فراق دلم را عذاب کرد
توبه شکسته ها همه گویند یاحسین
«ربُّ الحسین» هرچه دعا مستجاب کرد
از کودکی حسینیه دار محرممیم
این روسیاه را خودش عالیجناب کرد
هرکس که ذره ذره به پای حسین سوخت
اورا خدا به وصل خودش کامیاب کرد
گریه غبار سینه ی من داده شستشو
این قلب خاک خورده چنان دُرّ ناب کرد
تفسیر دستگیریه او از رسول ترک
کار هزار منبرو صد ها کتاب کرد
سینه برهنه ها همه از نسل عابس اند
او کربلا طریقهٔ این وصل ؛ باب کرد
هرکس شنید ناله ی« حی علی العزا»
تا خویش را به روضه رساند شتاب کرد
آید به گوش ناله ی محزون فاطمه
مادر به نام یک یک مارا خطاب کرد
ماه محرم آمد و پیچید بوی سیب
صلی علی الحسین و صلی علی الغریب
#قاسم_نعمتی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
یابن الشبیب ، کاسه ی خون گر دو دیده شد
یعنی هلال ماه محرم دمیده شد
یابن الشبیب ، گریه فقط بر حسین کن
حتی اگر قدت ز مصیبت خمیده شد
یابن الشبیب ، گریه بر او کن که در برش
یک دشت لاله اش همه با خنده چیده شد
یابن الشبیب ، خون ز دو چشمت رود رواست
بر لحظه ای که پیکر اکبر دریده شد
یابن الشبیب ، ذکر حرم شد عمو عمو
وقتی که رنگ چهره ی جدم پریده شد
یابن الشبیب ، عمه ی ما هم ز هوش رفت
وقتی صدای خنده و خنجر شنیده شد
یابن الشبیب ، گریه امانم نمیدهد
تا گویمت چسان سر جدم بریده شد
یابن الشبیب ، بر اثر نعل اسبها
جسمی که سر نداشت به هر سو کشیده شد
یابن الشبیب ، سینه که شد خوب نرم نرم
گهواره شد که اصغرمان آرمیده شد
یابن الشبیب ، تا به ابد یا بُنه ایه ای
ذکر عزای آن تن در خون طپیده شد
#حیدر_توکلی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
دلت گرفته اگر، یادی از محرم کن
دو قطره اشک بریز و دو دیده خرم کن
اگر زمین و زمان را به هم بیاشوبند
خودت برای خودت هیأتی فراهم کن
بپوش پیرهن مشکی ارادت را
اتاق خلوت و آشفته را منظم کن
اجاق مجلس روضه همیشه روشن باد!
مباد سرد شود داغ! چای را دم کن!
کنار پنجره بنشین و در هوای حسین
تمام منظره را غرق رقص پرچم کن
«هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید»
دو بیت روضه بخوان از غم جهان کم کن
ورق بزن صفحات شلوغ مقتل را
برو به خیمۀ محبوب و عهد محکم کن
برو کنار فرات و نگاه کن در آب
گلوی کودک ششماهه را مجسم کن
دلت گرفته اگر رو به کربلا برخیز
سلام کن به حسین غریب و سَر، خم کن
سری به نیزه بلند است و عمر ما کوتاه
تمام عمر به سر در غم محرم کن!
#زهرا_بشری_موحد
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
عمرم بدون نوکری ات عزتی نداشت
بی اشک روضه روز و شبم لذتی نداشت
ای شرط توبه ی پدر دور از بهشت
بر ما خدا بدون غمت رحمتی نداشت
هرگز سیاه پوش کسی جز تو نیستم
این کم ترین ارادتِ من منتی نداشت
رخت عزات پرچم سیار کوچه هاست
بی رخت عشق نوکری ام قیمتی نداشت
پیراهن سیات مرا رو سپید کرد
چل سال اگر نه زندگی ام برکتی نداشت
غیر از حرم_پناه من_این شهر رو سیاه
مثل جهنم است اگر هیأتی نداشت
تا بیش از این نسوختم از آفتاب هجر
سایه بکش به رویم اگر زحمتی نداشت
در حصر عشق هستم و یک عمر با کسی
جز خاطر حسین دلم صحبتی نداشت
#حسن_کردی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
دوبیتی
یارب سرشک چشم ترم را زیاد کن
هردم شراره جگرم را زیاد کن
یا فاطمه به چادر خاکی زینبت
رزق محرم و صفرم را زیاد کن
#عبدالحسین
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
دوبیتی
ذیالحجّة تمام شد، محرّم آمد
از گردش دهر، ماه ماتم آمد
شادی ز زمانه رخت بربست و برفت
چون موسم سوگواری و غم آمد
#عبدالعلی_نگارنده
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
سلام من به محرّم، به کربلای حسینی(ع)
سلام من به محرّم، مَه عزای حسینی(ع)
سلام من به محرّم، به فاطمه(س) به پیمبر(ص)
سلام من به محرّم، به سوز و ندبه ی حیدر(ع)
سلام من به محرّم، به ماه دلبر زینب(س)
سلام من به محرّم، به دیده ی تر زینب(س)
سلام من به محرّم، به راس قاری قرآن
سلام من به محرّم، به اوج قله ی ایمان
سلام من به محرّم، به باوفایی عبّاس(ع)
سلام من به محرّم، به عطر و بوی گل یاس
سلام من به محرّم، به اشک و آه سکینه
سلام من چراغ و سلام من به سفینه
سلام من به محرّم، به ناله های رقیه(س)
سلام من به محرّم، به نینوای رقیه(س)
سلام من به محرّم، به تشنه ی لب دریا
سلام من به محرّم، به داغ زاده ی زهرا(س)
سلام من به محرّم، به خشکی لب اصغر(ع)
سلام من به محرّم، به دیده های ز خون، تر
سلام من به محرّم، به خون پاک شهیدان
سلام من به محرّم، به اشک چشم یتیمان
سلام من به محرّم، به جلوه های نمازش
سلام من به حسین(ع) و به اوج راز و نیازش
سلام من به محرّم، به نوجوان شهیدش
سلام من به محرّم، به قهرمان رشیدش
سلام من به محرّم، به شور و شوق خدائی
سلام من به محرّم، به لحظه های جدائی
سلام من به محرّم، به آه و ناله ی طفلان
سلام من به محرّم، به جسم بی سر عریان
سلام من به محرّم، به تاول کف پاها
به آن شهید که در خون خویش کرده شناها
سلام من به محرّم، به دستهای بریده
سلام من به محرّم، به اشک های چکیده
سلام من به محرّم، به دشت و دامن و گلشن
سلام من به دو چشمی که تیر خورده ز دشمن
سلام من به محرّم، به لحظه های شهادت
سلام من به محرّم، به شور و شوق و شهامت
سلام من به محرّم، به خیمه های غریبش
سلام من به محرّم، به بانوان نجیبش
سلام من به محرّم، به سروهای خمیده
سلام من به محرّم، به ذوالجناح رمیده
سلام من به محرّم، به لحظه های اسارت
سلام من به حسین(ع) و به آیه ها به تلاوت
سلام من به محرّم، به هر دو چشم علمدار
سلام من به محرّم، به شیعیان عزادار
سلام من به محرّم، به ماه نوحه سرائی
سلام من به محرّم، به ماه اشک و گدائی
محرّم آمد و کارم عزا و آه و فغان شد
سلام گفتم و اشکم به روی گونه روان شد
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
شکر خدا که ماه محرم شروع شد
بغضم شکست و لطف تو نم نم شروع شد
ما را قليل اشک مقام خليل داد
کم کم چکید و جوشش زمزم شروع شد
آورده با تولد خود رسم دیگری
از آن زمان که گریه ی خاتم شروع شد
شد شرحه شرحه سینه ی پیغمبر خدا
تا آیه آیه سوره ی مریم شروع شد
"باز این چه شورش است" بخوان نوحه خوان که باز
ماه عزا و نوحه و ماتم شروع شد
رنگی ورای سرخی خون حسین نیست
مشکی به تن کنید؛ محرم شروع شد
می خواستم برای سرودن بهانه ای
تا ذکر "یا رقیه" گرفتم... شروع شد
#سید_مسعود_طباطبائی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
بیا و حال مرا روبراه کن ارباب
به دست خالی من هم نگاه کن ارباب
شکسته بال تر از من در این حوالی نیست
نگاهِ ویژه بر این روسیاه کن ارباب
گناه دارم و آواره ام! بیا فکری
به حالِ نوکرِ بی سرپناه کن ارباب
بگیر دست مرا و همیشه هیئت را
برای خستگی ام تکیه گاه کن ارباب
مرا به ماه محرم دوباره راه بده
تمام ماه مرا غرقِ آه کن ارباب
بیا و تا که پُر از اشک روضه ات بشود
دو چشمهای مرا بی گناه کن ارباب
به جز برای تو مردن برای من ننویس
مرا شهید کن و دلبخواه کن ارباب
قبول کن که بمیرم برای حنجر تو
مرا فدای غم ِ قتلگاه کن ارباب!
#مرضیه_عاطفی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
سخت بیتاب است و در جانش بلا انداخته
کلّ عالم را به یاد کربلا انداخته
در حضورِ کائنات و روبرویِ اهل عرش
نوحه خوانی کرده و شور و نوا انداخته
سفرهٔ پر برکت ماه محرّم را مدام
بیشتر از هر کجا، اطراف ما انداخته
در حضورش نوکری امسال هم قسمت نشد
نفْس، ما را آخر از چشمش چرا انداخته؟!
شهر را محض عزاداری مهیّا کرده و
دشت را یادِ غروبِ نینوا انداخته
بر فراز خیمه گاهش پرچم ِ مشکی زده
حضرت صاحب عزا، شالِ عزا انداخته
مانده ردّی از غم و دلشوره رویِ صورتش
باز هم بر گونه هایش اشک، جا انداخته
ذکر «یا جدّاه» بر لب دارد و مضطر شده
روضه خوان او را به یاد بوریا انداخته
عمری از داغِ به غارت رفتنِ آن پیراهن
با چه آهی روی دوش خود عبا انداخته
برده سمتِ علقمه گریان؛ گریزِ روضه را
بر زبانِ روضه خوان «أدرک أخا» انداخته!
#مرضیه_عاطفی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
ذکر تسبیح و دعایم کم شده
وقتِ خلوت با خدایم کم شده
خوب بودم...اشکِ جاری داشتم
بد شدم! حال بکایم کم شده
کاش برگردم به عهدِ کودکی
با وفا بودم؛ وفایم کم شده
روضه های بی ریا یادش بخیر
روضه های بی ریایم کم شده
زودتر از خادمان می آمدم
شور و شوقِ روضه هایم کم شده
در دلم تکرارِ ناب جملهٔ
دیر شد! «باید بیایم» کم شده
هرزه کرده چشم هایم را گناه
گریه های بیصدایم کم شده
وای بر شیطان و داد از معصیت
در محرّم ها عزایم کم شده
من مریض ِ نفْسم و حالم بد است
درد دارم چون دوایم کم شده
میرود از دست من توفیق ها
چونکه رزق کربلایم کم شده!
#مرضیه_عاطفی
#هلال_محرم
@nohe_sonnati
با سلام و عرض ادب
به لطف خدا نوحه ها و اشعاری که مربوط به شروع ماه مُحَرَّم تا دوازدهم مُحَرَّم که ٢٢ بخش می باشد بارگزاری شد.
جهت دسترسی راحت تر به مناسبت ها از طریق هشتگ (#) یا علامتگزاری اقدام شود.
شب اول محرم
#هلال_محرم
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
شب دوم محرم
#ورود_کاروان_امام_حسین_ع_به_کربلا
شب سوم محرم
#حضرت_رقیه_س
#حر
شب چهارم محرم
#فرزندان_حضرت_زینب_س
#حبیب_ابن_مظاهر_مسلم_ابن_عوسجه
#وهب
شب پنجم محرم
#حضرت_عبد_الله_ابن_الحسن_ع
شب ششم محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
شب هفتم محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب
شب هشتم محرم
#حضرت_علی_اکبر_ع
شب نهم محرم
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
شب دهم محرم
#شب_عاشورا
دهم محرم
#روز_عاشورا
#امام_حسین_ع
شب یازدهم محرم
#شام_غریبان
#تنور_خولی
یازدهم محرم
#قتلگاه
دوازدهم محرم
#امام_سجاد_ع
#دفن_شهدای_کربلا
#کوفه