eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
11.5هزار دنبال‌کننده
346 عکس
11 ویدیو
1.3هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
یا علی گفتیم و راه عشق را پیموده ایم در پناه بیرق آل علی آسوده ایم سربه روی خاک پای آل زهرا سوده ایم از همان بدو تولد سامرایی بوده ایم گرچه حق این سینه ها را کربلایی آفرید سائلان کربلا را سامرایی آفرید در غریبستان دنیا آشنای ما حسن کار ماها نوکری، دنیا و عقبی با حسن بال پرواز قنوتم یا کریم و یا حسن سائلی از هر کسی باشد حرام الا حسن مجتبای دوم این خانواده الدخیل کار این سائل به لطف تو فتاده الدخیل بهترین انگیزه ی صوم صلات ابروی تو یک جهان دارد مسلمان پیچش گیسوی تو هرکه را اقبال باشد تا ببیند روی تو می کشد هو یا علی هو یا علی در کوی تو دل حسن دلبر حسن ساقی حسن ساغر حسن هو حسن احمد حسن زهرا حسن حیدر حسن می رسد از خاک راهت معجزات نو به نو آسمان از رد پایت می کند اختر درو رخت غم دارد به تن کعبه اگر آهش شنو عاقبت قسمت نشد تا که بگردد دور تو می رسد با دیدنت انگشت حیرت بر دهان که خداوند آفریده یک خدا در این جهان مدح تو با واژه ها غیر از خیالی خام نیست هرچه می ریزد به پیمانه به جز اوهام نیست مستی ما را به جز تصویر تو در جام نیست هر کسی جان داده با عشق شما ناکام نیست شأن هرکس می شود پیدا ز حال والدین مادرت انسیة الحورا پدر مرد حنین ریخت برهم طعم لب های تو بازار عسل چشم هایت را گشودی آفریده شد غزل زلف هایت را شب یلدا شده ضرب المثل سجده بر محراب ابروی حسن خیر العمل هر دو عالم را بگردی گر پی مِی پروری نیست مثل باده ی انگورهای عسگری از فلک باید تماشا کرد خاک پای تو حق نشسته جای حق این جانشینی جای تو روز محشر محشری دیگر قد و بالای تو در قیامت هم شفاعت حق نوکرهای تو باری از عصیان به روی دوش آوردم کریم بار کج این بار آمد از صراط مستقیم مژه هایت صف کشیده تا کند غارتگری تیغ ابرو را کشیدی جان به لب ها آوری با اشارات نظر داری تو فتح خیبری حیدری تو حیدر تو حیدری تو حیدری چشم هایت را بهشت جاودانی گفته اند زلف هایت را مسیر زندگانی گفته اند دامنت را گستراندی آسمان ها کشف شد زیر سایه سار پلکت کهکشان ها کشف شد حد جودت تا عیان شد بی کران ها کشف شد تا که بشناسم شما را هفت خوان ها کشف شد دست ما کوتاه و خرما بر نخیل ای آشنا قدر تو مجهول مانده ای امام سامرا السلام ای صاحب صحن سرای بی کسی آشنای غربتی و آشنای بی کسی آن در و دیوارها گشته بنای بی کسی می رسد از خشت خشت آن صدای بی کسی ای فدای تو و آن صحن سرای خلوتت جای دارد جان دهم آقا برای غربتت چرخش چشم تو برده چرخ را در زیر دین آفرینش را حریم با صفایت زیب و زین سامرایت پایتخت عاشقی در عالمین تا حسن آید پس از او می رسد نام حسین بین زندان تیغ صلحت مانده در بین نیام آخر سر با حسینت می رسد روز قیام دست بر پهلو گرفتی مثل مادر وای وای مثل او قامت کمانی ای صنوبر وای وای پیکرت می سوزد از تب بین بستر وای وای ازعطش وای از جگر گردیده پرپر وای وای لرزه افتاده به دستت آب خوردن مشکل است با لب تشنه خدایا جان سپردن مشکل است از عطش آهی بلند است از تمام پیکرت کودکت با کاسه ی آبی رسیده در برت بر روی دامن گرفته این دم آخر سرت نوش جان آبی بنوش از مهر زهرا مادرت نوش جان آبی بنوش آه ای امام عالمین نوش جان تر کن لبت را یاد لب های حسین گرچه عمر تو گذشته روز و شب در بین بند از لبت غم گرچه نخل خنده را از ریشه کند حال روی دست طفلت چشم هایت را ببند جان بده آرام در آغوش او دیگر بخند مثل آن شش ماهه که بر روی آغوش پدر خنده بر روی لبانش بود و می زد بال و پر @nohe_sonnati
دوبیتی میل سفر در سر چرا دارم دوباره شوق زیارتنامه را دارم دوباره صحنی پر از خلوت شده فکر و خیالم انگار میل سامرا دارم دوباره ▪️ این اشک های روی گونه نازنین اند وقتی سر خان کریمان می نشین اند یک قطره بردم باز دریا پس گرفتم در مکتب شیعه حسن ها اینچنین اند ▪️ این که فقیری، را به ما ها هدیه دادی می ریزد اشک شوق مان غیر ارادی قنداقه ی نور تو را خیل فرشته آورده اند از عرش بر دستان هادی ▪️ وا کن به روی رعیتت حالا دری را باب زلال گریه های مادری را بین توسل ها سه شنبه لطف کردی همواره ایها الزکی العسکری را ▪️ حاجاتمان را دست پاک تو سپردیم ما دست خالی از حریم تو نبردیم یک خواهش اما مانده بین سامرایت ای کاش فرزندت بیاید تا نمردیم ▪️ آقا بمیرم من برایت! باز دشمن؟ این غربت صحن تو بد تا کرد با من وقتی صدای تیر و شلیک است آن جا بعدش صدای بال کفتر هاست حتما @nohe_sonnati
دوبیتی خواهی که اگر شوی تو عالی درجات یا این که شوی شامل لطف و برکات با عشق علی شاه ولایت بفرست بر گل پسرحضرت هادی صلوات @nohe_sonnati
به روی بال ملائک سوار می آید برای آمدنِ آن سوار، می آید بگو به لب که برای گرفتن حاجت چقدر یا حسن امشب به کار می آید به غیر این که به اذکار یار مجبوریم چه کاری از من و از اختیار می آید چقدر روی تو بر آسمان سامرّا شبیه ماه به شب های تار می آید خیال وصل تو تنها برای سامرّاست که با مدینه سر تو کنار می آید برای خاطر فرزند خویش می آیی شبیه شیر که شب از شکار می آید بگو به منتظران پِلک را غلاف کنند یگانه مُنتَظِرِ انتظار می آید مِیِ تو چیست که نوشید هرکه از صحنت خُمار می رود از تو خُمار می آید شبیه دور حرم در زیارت ارباب به زائران تو پس کِی فشار می آید؟؟ حسین آمده یک بار،چیست غیر کَرَم دلیل این که حسن هم دوبار می آید حسن شدی که بگوید به تو امام حسن حسن شدن به تو با افتخار می آید *** حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند کبوتران همه راهی سامرا باشند دلیل خوشه ی انگور عسکری این است که تاک ها ننشینند روی پا باشند حسن شدی که میان مُضیف چشمانت تمام شهر به عشق شما گدا باشند حسن شدی که به هنگام بردن نامت بقیع آمده ها یاد مجتبی باشند حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند حسن شدی که شبیه بقیع ،خُدامت؛ به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند حسن شدی که غریبی غریب تر باشد که زائران تو در بین کوچه ها باشند حسن شدی که غریبی به اوج خود برسد که خادمان تو در شهر کربلا باشند @nohe_sonnati
دوبیتی باران کرامت خدا می بارد نور از نفس فرشته ها می بارد صد دسته گل محمّدی باز امشب بر صحن و سرای سامرا می بارد ▪️ تو آینه ی خدا نمایی آقا سوم پسر از نسل رضایی آقا می خوانمتان کریم زیرا که شما دوم حسن آل عبایی آقا ▪️ این درد که مانده بی دوا را چه کنم؟ این سینه تحبس الدعا را چه کنم؟ این ها به کنار، یک نفر می گوید؟ این دوری راه سامرا را چه کنم؟ @nohe_sonnati
دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را نگاهی باز می گیرد سر راه نگاهم را کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را که برگردانده امشب سوی دیگر قبله گاهم را من امشب حاجی این قبله این قبله نما هستم من امشب بنده ی مولای سر من رآ هستم درون سینه ام انگار شور دیگری دارم به لطف ساقی امشب در سبویم کوثری دارم به دستی زلف یار و دست دیگر ساغری دارم شرابی ناب از انگورهای عسگری دارم من امشب عشق را تکرار در تکرار می خوانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم وزیده از پگاه شهر پیغمبر نسیمی که رسیده سال هایی قبل همراه شمیمی که تمام شهر را پر کرد آن فیض عظیمی که خبر داده است باز از جلوه دست کریمی که همان خلق و همان خو در جمالش منجلی باشد و مثل آن حسن آرام جان یک علی باشد نگاهت چون مسیحاییست که بر مرده ها جان است که گاهی لرزه بر اندام مأموران زندان است و یا ابریست که در آسمان هم حکم باران است بگو این چشم انسان است یا از آن یزدان است تو هم جسمی و هم جانی، تو هم ابری و بارانی صفاتت گفت یزدانی، خدایی یا که انسانی؟ رکاب سامرا را گنبد زرد تو مروارید حریمت کعبه آمال، قبرت قبله امید گدایان! هرکجا هستید، امشب هرچه می خواهید دخیل عشق بندید از همان جا بر در خورشید اگر که سائل شهر مدینه مجتبی دارد کسی چون عسگری را هم گدای سامرا دارد می آیی و برای مهدی ات دلداده می سازی هزاران عاشق در دام عشق افتاده می سازی ز اشک دیده چشم انتظاران جاده می سازی برای امر غیبت شیعه را آماده می سازی میان پرده اسرار خدا را بی صدا گفتی برای شیعیانت "افضل الاعمال" را گفتی تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست به جز درد فراق مهدی ات آقا ملالی نیست یقینا در کنار ماست امشب جاش خالی نیست دعا کن تا که من هم جمکرانی باشم آقا جان دعا کن تا ابد صاحب زمانی باشم آقاجان اجازه می دهی امشب تو را ابن الرضا گویم صفای مرقد شش گوشه ات را کربلا گویم غریب سامرا از غربت یک آشنا گویم برایت قصه ی یک مادر و یک کوچه را گویم از آن ابری که زیر ظلمتش پوشاند ماهش را از آن مادر که بین کوچه ها گم کرد راهش را @nohe_sonnati
هوای خانه ی دل با تو آسمانی شد مدینه با تو پر از نور مهربانی شد تو آمدی و زمین و زمان پر از شادی ست به یُمن مقدم تو فصل همزبانی شد بهار می چکد از گوشه ی نگاه شما دوباره بلبل جان مست نغمه خوانی شد چقدر خیر به ما می رسانی آقاجان نصیب سفره ی دل رزق بی کرانی شد نخواستی که به دنبال دیگران باشم تو خواستی که دلم صاحب الزمانی شد همیشه باغو بهارم تویی ابالحجه تمام دارو ندارم تویی ابالحجه میان سجده ی شب ذکر ربنا داری برای درد دل عاشقان دوا داری همیشه خیر کثیر از نگاهتان جاری ست هوای این دل غمدیده ی مرا داری به کوری همه ی دشمنانتان مولا همیشه دور و بر خود برو بیا داری همیشه سنگ شمارا به سینه می کوبم سر مزار خودت گنبد طلا داری چه می شود که به دست تو نامه را بدهم همیشه و همه جا عطر سامرا بدهم به زیر سایه سرو صنوبری هستم تو لطف کردی و از غصه ها بَری هستم دعای مادرسادات لایقم کرده هماره شیعه ی سرمست حیدری هستم دم تو گرم و کرم خانه ی شما آباد که بین خانه ی تو گرم نوکری هستم اگر چه گفته ام اما دوباره می گویم غلام خانه ی پر خیر عسکری هستم در انتظار ظهورم در انتظار قیام همیشه منتظر صبح بهتری هستم... که عاشقانه به شوق رسیدنش ماندی دعا به نیت تعجیل در فرج خواندی کریمی و برکات تو نعمتی عالی ست گدایی سر کوی تو نیک اقبالی ست فقیر دیدن سرداب غیبتم هر شب که لحظه ای غم دوری تو مرا سالی ست کسی که نام تو را برد ؛ سامرایی شد کبوتر دل ما صاحب پر و بالی ست میان مجلس میلاد تو امام بهشت که قلب شیعه ی تو غرق نور خوشحالی ست... مدافعان حریم رقیه و زینب مدافعان حریم تو جایشان خالی ست کسی که توی رگش خون هاشمیون است شهید جبهه ی گردان فاطمیون است من آمدم که بگویم گدا نمی خواهی؟؟ غریب شهر بلا آشنا نمی خواهی؟؟ تویی که یا حسن دوم قنوت منی نگو که نوکر افتاده پا نمی خواهی امام فاطمیون فاطمیه نزدیک است برای خیمه زهرا مرا نمی خواهی؟؟ برای آنکه بخوانی تو روضه ی مادر زمان به وسعت درد زمانه می خواهی من از تو جز حرم سامرا نمی خواهم برای من تو به جز کربلا نمی خواهی من از حوالی هیات به سامرا رفتم حسین گفتم و دیدم به کربلا رفتم @nohe_sonnati
ما بنده ایم گرم تمنای اهل بیت در سینه ام نشسته رد پای اهل بیت دل بسته ام به وعده فردای اهل بیت بر پای سفره های حسنهای اهل بیت خاک مرا به دست کریمان سرشته اند یعنی غلام نام حسنها نوشته اند امشب در آسمان علی ماه می رسد کهف الورای دیگری از راه می رسد شیری ز بیشه ی اسدالله می رسد یوسف به شوق دیدنش از چاه می رسد در خانه ي امام زمان بزم شادي است لبخند شوق بر روي لبهاي هادي است زیباترین بیان زبان منی حسن تو رهبر امام زمان منی حسن یک شرط از شروط اذان منی حسن تو دومین امام جوان منی حسن این پنج شنبه ها که به نام تو خورده اند ما را به پایبوس ضریح تو برده اند با هر پیاله باده زدن عاشقت شدم با جذبه های نام حسن عاشقت شدم وقتی شنیدم از تو سخن عاشقت شدم با هر فراز جامعه من عاشقت شدم مستبصر بشانکم آوای قلب ماست طیبا لخلقنا ، گل ما از گل شماست فهم کسی نمی رسد آقا به ساحتت ده پشت تو امام ،فدای اصالتت اجداد من تمام اسیر عنایتت قسمت نبود کعبه بیاید زیارتت این کعبه ای که رتبه اش از عرش برتر است از سینه چاکهای قدیمی حیدر است دلهای شیعیان همه در انحصار توست عالم تمام در کنف اختیار توست هر مومنی نشانه اش از اعتبار توست در دست من عقیق يمن یادگار توست بس باشد از شما که به ما می رسد همین طعم خوش زیارت ایام اربعین بايد به روى قبر تو مرقد درست كرد ابن الرضا براى تو مشهد درست كرد يك صحن و يك رواق مجدد درست كرد مانند كاظمين دو گنبد درست كرد باز آرزوى من شده پرتوشه ات شوم من غرق اشك زائر شش گوشه ات شوم هر کس که رفته دیدن صحن و سرایتان آتش گرفته است وجودش برایتان افتاده است پرچم گلدسته هایتان مثل مدینه شد حرم سامرایتان حس می کند کسی که رسیده به محضرت بوی بقیع و چادر خاکی مادرت @nohe_sonnati
زانو زدند پیش تو با احترام ها شاه و گدا و صاحب مال و مقام ها از آسمان عشق امامت رسیدی و ... شد مقدم حضور تو ختم کلام ها امشب طواف، دور تو باید کنند خلق جای صفا و مروه و بیت الحرام ها ای عشق دومین حسن بن علی ما دستی بکش تو بر سر ما، ما غلام ها در وصف جایگاه رفیعت همین بس است صف بسته اند پشت سر تو امام ها دلتنگ سامرای تو هستیم یا حسن دلتنگ عطر صحن و سرایت مدام 'ها' زائر شدیم از ره دور و نشسته ایم حالا در انتظار علیک السلام ها @nohe_sonnati
دوبیتی باران کرامت خدا می بارد نور از نفس فرشته ها می بارد صد دسته گل محمّدی باز امشب بر صحن و سرای سامرا می بارد ▪️ تو آینه ی خدا نمایی آقا سوم پسر از نسل رضایی آقا می خوانمتان کریم زیرا که شما دوم حسن آل عبایی آقا ▪️ این درد که مانده بی دوا را چه کنم؟ این سینه تحبس الدعا را چه کنم؟ این ها به کنار، یک نفر می گوید؟ این دوری راه سامرا را چه کنم؟ @nohe_sonnati
دوبیتی هر گوشه صدای ربنا می آید آواز خوش خدا خدا می آید از شوق امام عسکری مست شده خورشید ز سمت سامرا می آید ▪️ بر پیکر عاشقانه ها جان آمد حادی عشر از تبار خوبان آمد خُلقش حسن و خِلقت او احسن بود با نام حسن شکوه ایمان آمد ▪️ جمعی به تولای شما دلشادند عمری ست که بر جمالتان جان دادند از یمن حدیث اربعینت مولا در راه فرج پیاده راه افتادند @nohe_sonnati
دوبیتی ره باز کنید، دلبری آمده است بر شیعه امام دیگری آمده است در مطلع هشتم ربیع الثانی میلاد امام عسکری آمده است ▪️ ما دیده به راه دلبری مه روئیم با باده ناب دیده را می شوئیم در این شب پر شکوه با هر صلوات تبریک به صاحب الزمان میگوئیم @nohe_sonnati