۶
(مجلس یزید)
در شهر خراب شام(خون شد دل آل الله)۲
نمک زده بر زخمم(آن دشمن ثار الله)۲
از بهر ما همه دل ها کبابه
ما را برده عدو کنج خرابه
واویلا واویلا آه و واویلا۲
خون شد دل ما از این(ظلم و ستم آن ها)۲
چه ظلم و ستم ها شد(بر نور دل طاها)۲
مهمان مردم شام خرابیم
خونین دل عازم بزم شرابیم
واویلا واویلا آه و واویلا۲
رأس گل زهرا را(در تشت طلا دیدم)۲
طفلان حسین را من(در شور و نوا دیدم)۲
شام غم بدتر از کرب و بلا بود
غرق شور و شعف آن بی حیا بود
واویلا واویلا آه و واویلا۲
تابنده بود این سر(چون ماه درخشنده)۲
این صورت زهرایی(نوری به دل افکنده)۲
در تشت زر سر قاری قرآن
در دست یزید دون چوب خزران
واویلا واویلا آه و واویلا۲
در تشت طلا باشد(نور بصر زینب)۲
از این همه ظلم و کین(خون شد جگر زینب)۲
حسین زهرا می زد دم ز محبوب
یزید بی حیا زد بر لبش چوب
واویلا واویلا آه و واویلا۲
زین منظره گردیدند(طفلان همگی گریان)۲
زن های ستمدیده(در رنج و غم و حرمان)۲
چوب می زد بر لب ماه مدینه
بر سر و صورتش می زد سکینه
واویلا واویلا آه و واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۷
(مجلس یزید)
امان ز شام ویران،خون شد دل اسیران
زین همه ظلم و کینه،زینب شده پریشان
امان ز مردم شام۴
ظلم یزید بی دین،افزون و بی حساب است
از این همه مصیبت،دل ها همه کباب است
امان ز مردم شام۴
پیمبر ولایت،زینب قهرمان است
زین همه رنج و ماتم،قامت او کمان است
امان ز مردم شام۴
سر بریده در تشت،رو به روی یزید است
دوباره خون تازه،از گلویش چکید است
امان ز مردم شام۴
اهل حرم از این غم،جانش رسیده بر لب
بر لب او زند چوب،به پیش چشم زینب
امان ز مردم شام۴
قاری دلشکسته،دم می زند ز محبوب
یزید بی مروت،بر لب او زند چوب
امان ز مردم شام۴
با چوب خیزران زد،بر ماه بی قرینه
زد ناله عمه زینب،خون گریه کرد سکینه
امان ز مردم شام۴
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۸
(مجلس یزید)
بر اسیران شده روز همه همچو شام
خون شده هر دلی از ستم شهر شام
دل آن ها شکست
دست آن ها ببست
وای از این شام۲
دشمنان کودکان را بی بهانه زدند
بر اسیران ز کین با تازیانه زدند
بوده شام خراب
بهر آن ها عذاب
وای از این شام۲
دست کودکان را بسته عدو با طناب
حرم حسین را برده به بزم شراب
خونجگر زینب است
جان او بر لب است
وای از این شام۲
سر پاک حسین درون یک تشت زر
زده بر قلب اهل بیت عصمت شرر
او بود نور عین
سر پاک حسین
وای از این شام۲
سر ببریده دم ز حی محبوب زد
دشمن دون به لب های حسین چوب زد
حضرت ساجدین
زین ستم دلغمین
وای از این شام۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۹
(مجلس یزید)
امان ز مردم شام،خون شد دل اسیران
زین همه ظلم و کینه،زینب شده پریشان
امان ز مردم شام۴
ظلم یزید بی دین،افزون و بی حساب است
از این همه مصیبت،دل ها همه کباب است
امان ز مردم شام۴
پیمبر ولایت،زینب قهرمان است
زین همه رنج و ماتم،قامت او کمان است
امان ز مردم شام۴
سر بریده در تشت،رو به روی یزید است
دوباره خون تازه،از گلویش چکیده است
امان ز مردم شام۴
اهل حرم از این غم،جانش رسیده بر لب
بر لب او زند چوب،به پیش چشم زینب
امان ز مردم شام۴
قاری دلشکسته،دم می زند ز محبوب
یزید بی مروت،بر لب او زند چوب
امان ز مردم شام۴
با چوب خیزران زد،بر ماه بی قرینه
زد ناله عمه زینب،خون گریه کرد سکینه
امان ز مردم شام۴
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۱۰
(مجلس یزید)
شام ویرانه و ظلمت،آه و واویلا
زین همه داغ و مصیبت،آه و واویلا
حرم آل عبا زین همه غم خسته شده
کارشان بهر حسین گریه ی پیوسته شده
دست شان از ستم دشمن دین بسته شده
وای از این رنج و مشقت،آه و واویلا
زین همه داغ و مصیبت،آه و واویلا
چه به اصحاب کسا آل طهارت کردند
ظلم ها از ستم و کین در اسارت کردند
وای من بر گل زهرا که جسارت کردند
وای از این ظلم و خباثث،آه و واویلا
زین همه داغ و مصیبت،آه و واویلا
وای از ظلم و ستم های عدو شام خراب
هر دلی گشته از این داغ و مصیبات کباب
دختر فاطمه و بردن شان بزم شراب
دیده زینب رنج و محنت،آه و واویلا
زین همه داغ و مصیبت،آه و واویلا
جای نور دل زهرا ز چه در تشت طلاست
زین سبب شام غم افزا بدتر از کرب و بلاست
بین اهل حرم آل محمد غوغاست
گشته چون روز قیامت،آه و واویلا
زین همه داغ و مصیبت،آه و واویلا
رأس پاک گل حیدر دم ز محبوب زند
بی حیا دشمن بر صورت مضروب زند
لب و دندان گل فاطمه را چوب زند
وای از این همه عداوت،آه و واویلا
زین همه داغ و مصیبت،آه و واویلا
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۱۱
(مجلس یزید)
حرم اهل بیت آمده شام
شامیان کارشان گشته دشنام
بر سر و روی طفلان و زن ها
می زنند سنگ کین از روی بام
دیده گریان خسته
با دل بشکسته
همه دست بسته
امان از شام غم۳
دل زینب از این غم کباب است
رهسپر سوی بزم شراب است
دیدن رأس پر خون بابا
بهر اهل حرم این عذاب است
بزم می غوغا شد
شور غم برپا شد
خون همه دل ها شد
امان از شام غم۳
داخل تشت زر ماه تابان
سر پر خون قاری قرآن
از دو دیده گل دین سکینه
ریزد اشک بصر همچو باران
دیده تر گردیده
گرد سر گردیده
خونجگر گردیده
امان از شام غم۳
سر پر خون زند دم ز محبوب
بی حیا می زند بر لبش چوب
دل بسوزد که با چوب خزران
لب و دندان او گشته مضروب
هر دلی سوزان است
دیده ها گریان است
کارشان افغان است
امان از شام غم۳
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati