eitaa logo
ن والقلم..
52 دنبال‌کننده
333 عکس
203 ویدیو
39 فایل
امام علی علیه السلام : ✍️ هیچ کس با این قرآن ننشست مگر آنکه با افزایشی یا کاهشی از کنارش برخاست:افزایش در هدایت و کاهش از کوری(دل و باطن) 📚نهج البلاغه،خطبه176 @Ammar_1985
مشاهده در ایتا
دانلود
2️⃣فقط (مریم/62) ✍️ازآیه 62 مریم می‌توان چنین برداشت کرد که مهمترین وعده غذایی، است. ⭕️در صدر اسلام مسلمین ناهار نمیخوردند و ناهار از زمان شکم پرست باب شد! 🌻در روایتی از امام صادق (ع) خطاب به فردی که از سوء هضم و درد معده شکایت داشت فرمودند: («فقط اول روز و ابتدای شب به تغذیه بپرداز. میان صبحانه و شام چیزی نخور که مایه فساد بدن است. مگر گفته خدا را نشنیده‌ای که می‌فرماید: روزی آنان بامدادان و شامگاهان است؟» 💎بنابراین برخلاف عادت بسیاری از افراد که غذای اصلی آنان در شبانه روز بوده و صبحانه و شام را کم خورده و یا نمی‌خورند، در بر خوردن تأکید شده است. 🔴یکی از علل نهی در طب اسلامی زمان آن است که غذا برای بدن در این زمان دشوار است هر چه به سمت اذان می رویم قدرت هضم کمتر می شود 🔴و دلیل دیگر نیاز به استراحت … طب جدید می گوید هضم معده حدود ۶ ساعت و روده حدود سه ساعت 🔴پس از آن تازه به هضم کبدی می رسیم.. ✔️پس بین دو وعده باید حدود ۱۰ ساعت فاصله باشد. 🍂وعده غذایی ظهر، بوده و و را در بدن زیاد می کند و سبب می گردد. به همین دلیل در طب اسلامی و طب سنتی دو وعده مصرف غذا در صبح و نزدیک غروب توصیه شده است. 🍃🌷@noonevalghalam99🌷🍃
✨﷽✨ داستان بسیار جذاب 💠✨براى امير المومنين عليه السلام نامه اى از معاويه رسيد حضرت مهر نامه را شكست و قرائت كرد : " از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على : اى على ! در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين : عايشه و اصحاب رسول خدا : طلحه و زبير كردى اكنون مهياى جنگ باش " 💠✨حضرت جواب نامه را اينگونه نوشت : از طرف عبدالله، تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند من آماده جنگ هستم به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم " 💠✨سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟ كسى جواب نداد دوباره حضرت سوالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان ! من حاضرم حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود : 💠✨طرماح ! به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش طرماح گفت : سمعاً و طاعةً آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حركت كرد معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد دستور انجام شد 💠✨طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت ، خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه " پاهايت را جمع كن " اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد 💠✨عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد كه به خدمت كه آمده اى ؟ طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اذن الله ، وجه الله ، امير المومنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم 💠✨طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم معاويه گفت : نامه را به يزيد بده گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش معاويه پرسيد : پس چه كنيم ؟ گفت : همانكه گفتم 💠✨بالاخره معاويه نامه را گرفت و خواند بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد " على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است مهياى نبرد باش " برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم: على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت سپس خواست برود كه معاويه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو " اما بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش گرفت 💠✨ رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم 📚 ( الأختصاص ص ١٣٨) مذاکره کردن با دشمنان یعنی این. . . ولایتمداری هم یعنی مثل طرماح بودن @noonevalghalam99 💠🌷🌷🌷🌷🌷 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈