🌼۰۰۰﷽۰۰۰🌼
❌ تا حالا از خودتون پرسیدین⁉️
《کلمه ی عِترت یعنی چه؟ 》
❇️🦌آهو ها البته نه همه ،
بعضی توی صحرا از هر گیاهی تغذیه نمی کنند، مستقیم میرن سراغ #گل ها ، گل هایی که #بسیار_معطرند ، از اون ها تغذیه می کنند۰
این جنس آهوها یک نوع #ماده ای تولید می کنند بسیار #معطر ،خوشبو به نام #مُشک ۰
🍃یک کیسه ای هست که بهش #نافه گفته میشه در بدن این جنس آهوها هست، #قطرات_خون وارد اون کیسه یا نافه میشه و همون جا هم می ماند
❇️🦌 این شکارچی ها وقتی #آهو را شکار می کنند اول کاری که می کنند میرن سراغ همین کیسه همین #نافه ، اون را جدا می کنند ،گوشه ی سقفی آویز
می کنند ،
بعد از یک سال کمتر یا بیشتر اون #نافه رو باز می کنند این باز کردن نافه رو #نافه_گشایی تعبیر
می کنند۰
🌹🍃 همین که این نافه باز میشه و #گشاده میشه یک #عطر بسیار خوشبو و #معطری در هوا پراکنده میشه ،
این #عطر مال همون #مُشکه که درونِ اون نافه است ،
به صورت قطعه قطعه هم هست
🚥 قطعه های ریز داره
🚥قطعه های درشت داره
《 عرب ها 》
به قطعه هایِ درشتِ مُشک
می گویند : #عترت
❇️🦌در کتابهای متعبر لغت هم وقتی نگاه می کنید اونجا نوشته
اَلعِترَةُ قِطاعُ الْمِسْکِ الْکِبارُ
فِی النّافِجَةِ
ترجمه 👈#عترت ، اون قطعه های درشت مُشک هست در نافه ی آهو
❌👀حالا شما بیا تماشا کن سلیقه رو ،
🍃 وجود نازنین رسول خدا
(صلی الله علیه و آله)
همین #واژه رو برداشت
《روی اهل بیت خودش قرارداد》
✍ فرمود: #عترتی ،
هوای #عترت من را داشته باشید۰
👈یعنی ببین 👀اینا مثل #مُشک می مونند ،
اینها هستند که می تونند
🔸 زندگی تو رو عطرآگین کنند
🔸زندگی تو رو معطر کنند
اگر پای این ها، مرام این ها، منطق این ها ،مسلک این ها در زندگی شما #پاگشا بشه ۰
🖌زندگی شما عطرو بوی #خوشی پیدا می کنه
#رایحه انسانیت ، آدمیت ، رایحه بشریت پیدا می کنه۰
📚#استاد_رنجبر
https://eitaa.com/joinchat/1362690062C752fb4e28d
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
🌼۰۰۰﷽۰۰۰🌼 #تفسیر_تمثیلی_سوره_حمد 1⃣ 🌹غنچه تاغنچه است نه #عطر و بو و #رایحه ای دارد و نه #جمال
🌼۰۰۰﷽۰۰۰🌼
#تفسیر_تمثیلی_سوره_حمد 2⃣
✍امروز گفته و نوشته اند و حتی نشان داده اند و چه بسا شما نیز تصویر انرا دیده باشید،که اگر بر شیشه آبی #نام خدا نوشته شود،مولکول های ان #زیبا و خوشگل میشود و به شکل #گُل در میاید.
⚠️اما چنانچه نام #شیطان نوشته شود مولکول های ان اب به هم ریخته و #زشت و بد شکل میشوند.
🔷مولانا نیز 700 سال پیش گفته بود اگر نام خدارا با سر انگشت خود بر خاک بنویسید،گوشه گوشه این خاک زیبا و تماشایی میشود.
💬🖍به عبارت دیگر مولوی میخواهد بگوید که کلمات نیز دارای #انرژی و منشا #تاثیراتی هستند.
🔹اما همچنانکه پیش از این نیز گفتیم:
1400سال پیش نیز قران کریم روی این حقایق انگشت تاکید و تایید گذاشت
❎ و گفت:(بسم الله) یعنی به کمک و یاریِ نام خدا و
🚥این یعنی نام ها میتوانند به شما یاری برسانند.
🚥چون اساسا نام ها انرژی بخش هستند و ذکر ها و دعا ها به همین گونه معنا یافته و علت یابی میشوند.
💬📌حتما در کتاب ادعیه خوانده یا شنیده اید که اگر فلان ذکر یا دعا خوانده شود دارای چنین #اثری است؛به عبارت دیکر میخواهد به ما یاد اوری کند که #کلمات نیز دارای چنین #اثری هستند.
❌البته طبیعی و روشن است که هر کلمه یا هر نامی #انرژی. و #تاثیرخاص خود را داردو با دیگری متفاوت است.
《کلمات دقیقامثل گیاهان هستند》
🚥که هر گل و گیاهی
اثر مخصوص خویش را دارد۰
📚#استاد_رنجبر
https://eitaa.com/joinchat/1362690062C752fb4e28d
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 #قسمت_پانزدهم #داستانِ_واقعی 🌕#سه_دقیقه_تاقیامت🌕 🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت ✍حتی به
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹
#قسمت_شانزدهم
#داستانِ_واقعی
🌕#سه_دقیقه_تاقیامت🌕
✍از دیگر اتفاقاتی که در آن بیابان مشاهده کردم این بود که برخی از آشنایان که قبلا از دنیا رفته بودند را دیدم.
☘ یکی از آنها عموی خدابیامرزم من بود، او را دیدم که در یک باغ بزرگ قرار دارد.
سوال کردم: عموجان این باغ زیبا را در نتیجه کار خاصی به شما دادند؟
☘گفت: من و پدرت در سنین کودکی یتیم شدیم. پدر ما یک باغ بزرگ را به عنوان ارث برای ما جا گذاشت
اما شخصی آمد و قرار شد در باغ ما کار کند.
اما او با چند نفر دیگر کاری کردند که باغ از دست ما خارج شد. آنها باغ را فروختند و البته هیچکدام #عاقبت_به_خیر_نشدند و در اینجا نیز همه آنها گرفتارند...
☘چون با اموال #یتیم این کار را کردند، حالا این باغ را به جای باغی که در دنیا از دست دادم به من دادهاند تا با یاری خدا در #قیامت به #باغ_اصلی برویم.
بعد اشاره به در دیگر باغ کرد و گفت:
این باغ دو در دارد که یکی از درهای باغ برای پدر شماست که به زودی باز می شود...
☘ باغ بزرگ دیگری آنجا بود که متعلق به یکی از بستگان ما بود.
به خاطر یک #وقف_بزرگ صاحب این باغ شده بود.
همانطور که به باغ خیره بودم یکباره تمام باغ سوخت و تبدیل به خاکستر شد!
☘ بنده خدا با #حسرت به اطرافش نگاه میکرد...
#شگفتزده پرسیدم: چرا باغ شما سوخت؟؟
گفت: پسرم اینها همه از #بلایی است که پسرم بر سر من می آورد،او نمی گذارد ثواب خیرات این زمین به من برسد...
☘پرسیدم:
حالا چه میشود؟ چه کار باید بکنید؟!
گفت: مدتی طول میکشد تا دوباره با ثواب #خیرات باغ من آباد شود به شرطی که پسرم #نابودش نکند.
☘ من در جریان ماجرای زمین وقفی و #پسر_ناخلف اش بودم، برای همین بحث را ادامه ندادم.
آنجا می توانستیم به هر کجا که میخواهیم سر بزنیم یعنی همین که اراده می کردیم بدون لحظه ای درنگ به #مقصد میرسیدیم.
☘پسر عمه ام در دوران دفاع مقدس #شهید شده بود ،دوست داشتم جایگاهش را ببینم.
بلافاصله وارد باغ بسیار زیبایی شدم.
مشکلی که در بیان مطالب آنجاست عدم وجود مشابه در این دنیا است...
☘ یعنی نمی دانیم زیباییهای آنجا را چگونه #توصیف کنیم؟!
کسی که تاکنون شمال ایران و دریا و سرسبزی جنگلها را ندیده و تصویر و فیلمی از آن جا ندیده هرچه برایش بگویم نمی تواند تصور درستی در ذهن خود ایجاد کند.
#حکایت ما با بقیه مردم همینگونه است. ما باید به گونهای بگوییم که بتواند به #ذهن_نزدیک باشد.
☘ وارد باغ بزرگ شدم که انتهای آن مشخص نبود.
از روی #چمن هایی رد می شدم که بسیار نرم و زیبا بودند.
بوی #عطر_گلهای مختلف مشام انسان را #نوازش می داد.
درختان آنجا همه نوع میوهای را داشتند، میوه های زیبا و درخشان...
بر روی چمن ها دراز کشیدم. مثل یک تخت #نرم و #راحت و شبیه #پرقو بود.
بوی عطر همه جا را گرفته بود .
☘#صدای_پرندگان و شرشر آب رودخانه به گوش میرسید.
اصلا نمی شد آنجا را توصیف کرد.
به بالای سرم نگاه کردم درختان میوه و میوه و یک درخت نخل پر از خرما دیدم .
☘با خودم گفتم: خرمای اینجا چه مزهای دارد؟ یک باره دیدم درخت نخل به سمت من خم شد.
❌ دستم را بلند کردم و یکی از خرماها را چیدم و داخل دهان گذاشتم.
☘ نمیتوانم #شیرینی_آن_خرما را با چیزی در این دنیا مثال بزنم، اینجا اگر چیزی خیلی شیرین باشد باعث دلزدگی میشود. اما نمیدانید آن خرما چقدر خوشمزه بود.
☘ از جا بلند شدم به سمت رودخانه رفتم.در دنیا معمولا در کنار رودخانهها زمین #گل آلود است و باید مراقب باشیم تا پای ما کثیف نشود.
☘اما همین که به کنار رودخانه رسیدم دیدم اطراف رودخانه مانند #بلور زیباست... به آب نگاه کردم آنقدر زلال بود که تا انتهای رود مشخص بود دوست داشتم بپرم داخل آب.
☘ اما با خودم گفتم بهتر است سریعتر بروم سمت قصر پسر عمه.
آن طرف رود یک قصر زیبای سفید و بزرگ نمایان بود نمیدانم چطور توصیف کنم.
☘با تمام قصر های دنیا متفاوت بود. تمام دیوارهای #قصر_نورانی بود میخواستم به دنبال پلی برای عبور از رودخانه باشم اما متوجه شدم می توانم از روی آب عبور کنم
☘با پسر عمه صحبت می کردم، او گفت:ما در اینجا در #همسایگی_اهل_بیت هستیم.میتوانیم به #ملاقات_امامان برویم و این یکی از نعمتهای بزرگ #بهشت_برزخی است...
ادامه دارد...
کانال نورالقرآن👇
🆔@noor133Qoran