eitaa logo
رهپویان نور
83 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
114 فایل
خواهران مسجد ولیعصر (عج) بهشهر مدیر: @sibsorkh60
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 |🔰 کارهای خسته کننده 🌓ما هميشه يك نوع برخورد داريم، در حالى ‏كه مشكلات متنوع ‏اند، حرف ‏ها متنوع ‏اند، مكرها متنوع ‏اند. ولى حرف ‏هاى ما، كارهاى ما همه يك جور و قابل پيش بينى است. حتى دوست را خسته مى ‏كند تا چه رسد به دشمن كه او را مى ‏خنداند. 🌓اساسى ‏ترين حرف اين است كه ما خيال نكنيم اگر كسى خوب بود تا آخر خوب مى ‏ماند. 🌓 اين نكته ‏اى است كه من به بچه ‏هايى كه مى ‏خواهند ازدواج كنند، در انتخاب همسر مى ‏گويم. 🌓بر فرض كه تو همسرى مى ‏گيرى با خصوصيات مطلوب، اما چه كسى گفته فردا كه مادرش فوت كرد، دست بچه ‏اش شكست يا... او عوض نشود؟! چه كسى با تو اين پيمان را بسته است؟ 🌓پس بايد بياموزى كه با طرف مقابل، در هر موقعيت و با هر شرايط چگونه برخورد كنى. 🌓 اگر تو فقط براى يك نحوه برخورد آماده شده باشى و براى يك نحوه زندگى برنامه ‏ريزى كرده باشى، قطعا عقب مى ‏مانى. 🌓 آن هم در دنيايى كه هم تحول مستمر ِخودش را و هم تحول مستمر ِآدم ‏هايش را شاهد هستى. 🌓آدمى، صبح و شبش برابر نيست، صبح، مؤمن است و شب كافر. از او تعريف مى ‏كنى، با تو دوست ‏است، گِله مى ‏كنى، از تو مى ‏رمد. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۲۱۰ #⃣ 👤: @ad_Einsad
📜 |🔰 راه ما، راه رسول نیست! 🛤رسول از بينش تاريخى و طبقاتى و سياسى شروع نمى ‏كرد.با فيلم و اسلايد و معركه ‏گيرى شروع نمى ‏كرد. 🛤اما ما شروع كرده ‏ايم و با بازى ‏ها خودمان را مشغول كرده ‏ايم و بى ‏حاصل به وازدگى و خستگى رسيده ‏ايم. 🛤او خود را محبوس بچه ‏هاى بى ‏حصار نمى ‏كرد! 🛤رسول، از همين پيرمردهاى بى ‏فرهنگ كه ما نگاهشان نمى ‏كنيم و حتى اگر پدرهايمان باشند تحملشان نمى ‏كنيم، رسول از همين ‏ها كه در كنار آفتاب لميده ‏اند و تا غروب شكار مگس مى ‏كنند، رسول از همين ‏ها آن هم در يك برخورد نه در چند سال و با كلاس ‏هاى‏ رنگارنگ، ابوذرها و سلمان ‏ها را بيرون كشيد. 🛤آيا همين توضيح كافى نيست كه بفهميم راه ما راه رسول نيست؟ 🛤آن تلقى از انقلاب فرهنگى، هيچ زمينه ‏اى در توده ندارد. آن هم توده بى ‏فرهنگ و اُمى. آن هم توده مغرور و سركش! 🛤ولى كار رسول در ميان همين اُمى ‏ها بود. بعثت او در ميان همين ‏ها بود. 🛤 در دل اُمى ‏ها رسول بذر ريخت و نور پاشيد و از همان توده بى ‏سواد كه حتى خط نمى ‏نوشت ابوذر بيرون كشيد! ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۶۰ #⃣ 👤: @ad_Einsad
📜 |🔰یقین، لازم نیست... 🔹يكى از دوستان مى‌ گفت چه كنيم تا به يقين برسيم‌؟ به او گفتم: «يقين لازم نيست، كه انسان با احتمال هم كار و حركت مى‌ كند.» 🔹در تجارت، با احتمال حركت مى‌ كنند. در كشاورزى با احتمال آغاز مى‌ كنند. دانه‌هايى كه يك كشاورز در زمين مى‌پاشد، يقين ندارد كه رشد كند و ممكن است هزار آفت سر راهش باشد، اما با همين توجه اقدام مى‌ كند. 🔹حال چه شده وقتى انسان مى‌ خواهد در راه خدا حركت كند، مى‌ گويد بايد يقين داشته باشم!؟ 🔹 در اينجا يقين را اول مى‌ خواهيم، ولى در تجارت با يك احتمال هم حركت مى‌ كنيم تا جايى كه بيست بار ضرر مى‌ دهيم، ولى باز هم ادامه مى‌ دهيم و تازه اين ادامه را جزء پشتكار خود تلقى مى‌ كنيم و به حساب حماقت‌ ها و سفاهت‌ ها نمى‌ آوريم. 🔹وقتى مى‌ خواهيم با خدا معامله كنيم، مى‌ گوييم: يقين نداريم! ما كجا و كى يقين داشته‌ايم‌؟! 🔹در حركت‌هاى خود و در اين دنياى احتمالات، با چه يقينى اقدام كرده‌ ايم‌؟ اينجاست كه كم مى‌ آوريم! 🔹وقتى مى‌ خواهيم در راه خدا حركت كنيم، يك جور معامله مى‌ كنيم و وقتى مى‌ خواهيم در راه خود و براى خود حركت كنيم، طور ديگرى عمل مى‌ كنيم. 🔹همين چيزهاست كه براى انسان مشكل ايجاد مى‌ كند! ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۸۶ #⃣ 🎧 نسخهٔ کتاب صوتی 👉🏻 📱نسخهٔ کتاب الکترونیکی 👉🏻 📖 نسخه کتاب چاپی 👉🏻 👤: @ad_Einsad
📜 بزرگترین هدیه 🎁 كسانى كه شوق شهادت داشتند و عشق به مرگ، همين ‏ها بودند كه فريادها را شنيده بودند و مى ‏ديدند كه اگر خود را بدست نياورند، به زير آوار مى ‏روند و يا روى آب مى ‏مانند. 🎁 هنگامى كه اين ديد با همان حب به نفس و ترس از مرگ همراه مى ‏شود، عشق به نفس اثر عوض مى ‏كند. 🎁 اين تركيب جديد است كه همان بدى ‏ها را تبديل‏ مى ‏كند و سربازهاى نفس را به اطاعت تو وامى ‏دارد و اين قلعه را از درون فتح مى ‏كند. 🎁 تو در اين مبارزه نه با تلقين و تحميل، كه با فكر و ذكر با اين شناخت ‏ها و يادآورى ‏ها و با مقايسه ‏ها به تكبير و توحيد مى ‏رسى و آنگاه كه درگيرى پيچيده ‏تر شد، نوبت بلاء و ضربه مى ‏رسد. 🎁 و اين ضربه ‏ها، براى تويى كه تولد يافته ‏اى و تويى كه از مركبت جدا شده ‏اى، بزرگترين نعمت و بزرگترين هديه است. 🎁 اين بلاء را از بالا مى ‏فرستند. تو نمى ‏توانى خودت را خوب جراحى كنى، از بالا، دست روى نقطه ‏ى درد مى ‏گذارند و چنان فشار مى ‏دهند كه در دمل، چركى نماند. 🎁 اين بازى ‏ها كه ما خودمان درمى ‏آوريم، در واقع نمايشى است كه مى ‏خواهيم خلقى بودنمان را توى چشم ‏ها بريزيم. 🎁 آن بلايى كه از بالا مى ‏فرستند و آن لقمه ‏اى را كه از آنجا برايت مى ‏گيرند، درست به اندازه ‏ى گلويت است‏! ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۱۰۸ #⃣ 📨 پاسخ به سوالات: 👇🏻 👤 : @ad_einsad 🛒 ثبت سفارش: 👇🏻 🤳🏻 : @einsadshop_ad
📜 آیا من در زمره محمد و آل‌محمد هستم؟! ▪️حیات حساب‌شده، حیاتی است که تمامی امکانات مرده انسان برایش زنده شود. ▪️ این زندگی، شكلی خاص، مبنا، مقصد و انگیزه‌ای می‌خواهد. ▪️اگر کسی می‌خواهد شکل و جهت و حالت زندگی اولیاءالله را پیدا کند، کلید اولش «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات» است؛ اجتراحِ سیئاتِ ما، را به این معنا نمی‌رساند. ▪️اولیاءالله به‌خاطر آن لذت و شور و نورانیت زندگی‌شان است که زیر تیغ و شمشیر غمش رقص‌کنان می‌روند. ▪️این حالت برای کسانی نیست که اجتراح سیئات دارند و در توبره‌شان جز گناه جمع نکرده‌اند و حتی با دست توبه این توبره را سوراخ نکردند تا گناه و کثافتی که در توبره‌شان جمع کردند، بریزد؛ توبره‌ را به‌دوش کشیدند و باری برداشتند. ▪️خدا سابقه پر‌رویی ما را دارد که با همه سیئاتی که داریم، باز می‌خواهیم خدا ما را «فِی‏ زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‏ مُحَمَّد» مشهور کند. ▪️ ابوی می‌گفت ما مثل کسی هستیم که در کثافت افتاده و چند قلپ هم خورده و در تمام سوراخ‌های وجودش کثافت است؛ بعد آمده بیرون و راه افتاده و دارد همه عالم را کثیف می‌کند و با این حال می‌گوید من را ببرید پیش فلانی! فلانی که مقرب است و رب‌الارباب عالم است! ▪️او با این کثافات، چطور رویت می‌شود؟! در این حالت، زن و بچه‌ات هم به خانه راهت نمی‌دهند! بچه‌ها لباست را وقتی که بوی گند می‌گیرد، روی بند می‌اندازند و تا چند روز می‌گویند بوی گند می‌دهد، دست نزنید! ▪️ چگونه می‌خواهیم در زمره محمد و آل‌محمد محشور شویم، درحالی‌که این‌گونه آلوده شده‌ایم؟! ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۷۲ #️⃣ 🛒 برای سفارش لینک‌ زیر را کلیک نمایید 📖 نسخهٔ چاپـــی کتاب خون خدا 👉🏻 یا به ادمین فروشگاه اینترنتی لیلة القدر پیام بدهید 👇🏻👇🏻👇🏻 🤳🏻 : @einsadshop_ad
📜 راهی که باید با سر رفت! ▪️تو به همان اندازه كه معرفت و محبّت پيدا كنى، نسبت به احكام مستحبات پاى‌بند مى‌شوى. ▪️ خيال نكن كه معرفت و عشق و ولايت، تو را از عمل و بلاء جدا كند؛ كه تو را مؤدب مى‌سازد. عمل، ميوه‌ى درخت معرفت است. ▪️تو حتّى در برابر احكامى كه علّتش را نمى‌دانى، بى‌اعتنا و سرسرى نباش؛ كه انسان به خاطر محدوديتش، به وحى روى آورده است. بر فرض دستورى در ميان نباشد، ادب و توجّه تو بى‌بهره نمى‌ماند و تو را بهره‌مند مى‌سازد. ▪️بعضى‌ها خيال مى‌كنند كه از رسول و از على بالاترند؛ چون آن‌ها با عمل و بلاء همراه بودند و اين‌ها مى‌خواهند با ادّعاى ولايت و محبّت، با على‌همراه باشند. ▪️ راستى كه شيطان بى‌كار نمى‌نشيند و سماجت مى‌كند. آخر چگونه مى‌شود ريشه‌ى عشق على، عمل معاويه را و ميوه‌ى او را بار بياورد. تو را گول نزنند، كه: معرفت و فكر؛ و محبّت و قلب؛ و عمل و تقوا، مركب‌هايى هستند كه با بلاى خدا و امتحان او همراه مى‌شوند و مى‌رسانند. ▪️اين راه را، حسين با سر رفته، تو چگونه مى‌خواهى با غرور و بى‌اعتنايى و با خور و خواب و ولنگارى به انجام برسانى‌؟ ▪️خدايى كه، عشق مقدّس او حسين، با هر تنفس و دم‌زدن، فواره‌هاى خونش، از زير حلقه‌هاى زره‌اش به آسمان سر مى‌كشيد، چگونه از من، كه نور چشم شيطان هستم و همراه فواره‌هاى عُجب و غرور، پذيرايى مى‌كند؟ و چگونه مرا به ضيافت خويش مى‌خواند؟! ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۳۸ #️⃣ ▫️@einsad
📜 از امام، غير از امام، چيزى نخواهيم! ▪️آنچه ما در برابر امام داريم هنوز تا اين عشق فاصله دارد! ▪️ما از امام نه خودش و نه خودمان، كه خانه و زندگى را مى‌خواهيم و از او به جاى مغازه و بيل و كلنگ استفاده مى‌كنيم. ▪️ما بيشترها را فداى كم‌ترها كرده‌ايم. و اين است كه عشق نيست، بازى است. مثل بازى بچه‌هايى است كه متكاها را زير پايشان مى‌گذارند، تا به عروسك‌هايشان برسند و همين كه رسيدند، فرار مى‌كنند. ▪️سوداگرى است، مثل سوداگرىِ آن رند كه مى‌گفت حيف است كه انسان از غير امام چيزى بخواهد؛ در حالى كه حيف است از امام، غير از امام، چيزى بخواهيم. ▪️ ما از امام، امامت را مى‌خواهيم و اين عشق ماست و از او وسيلۀ راه يافتن و جهت گرفتن مى‌سازيم و اين توسل ماست. جز اين عشق و توسل، ظلم است، جفاست. ▪️امام وسيله است، براى چه‌؟ براى نان و آب و زن و فرزند؟! ▪️اين‌ها كه وسيله‌هايى ديگر دارند. او وسيلۀ رسيدن است، جهت يافتن است، حركت كردن است. ▪️ پس توسل به او، به كار گرفتن او در جايى است كه جايگاه اوست و در خور اوست. از او بايد حركت، جهت و هدايت گرفت. او را براى اين كارها گذاشته‌اند. ▪️توسل به امام اين نيست كه از او به جاى دست و پا و بيل و كلنگ كار بكشيم و او را وسيلۀ هوس‌ها و پل توقع‌ها بسازيم! ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۸۶ #⃣ ▫️@einsad
📜 خیال می‌کنیم کار خوب کرده‌ایم... ▫️اين نيست كه ما چيزى را به عنوان اخلاق مطرح كنيم، مسائلى را به عنوان اصول حقه اخلاقى مطرح كنيم، ذكر بگوييم، سرمان را پايين بيندازيم و خيال كنيم اين اخلاق اسلامى و اخلاق دينى است! بعد هم بقيه را نفى و تبعيد كنيم و خيال كنيم كه كار خوب را ما كرديم! ▫️مائى كه پسران و دخترانمان از دستمان رفته‌اند، برادرانمان را ضايع كرده‌ايم، چه برسد به همسايه‌ها و همشهرى‌ها، مايى كه هيچ بارى بر نداشته‌ايم... ▫️پس اگر بنا باشد كه چنين تغذيه‌اى شروع بشود، خواه و ناخواه بايد وضع عوض شود. اين مبانى، تغيير كاربرى مى‌دهند، در نوع تدريس، در نوع تبليغ و در نوع معاشرت.اين ناله و فريادى است كه با اكثر رفقا داشته‌ام و با اكثر آنها اتمام حجت كرده‌ام. ▫️ چاره‌اى نيست كه انسان در اين مرحله وقتى مى‌خواهد كار كند، اولويت‌ها را در نظر بگيرد. اولويت هم به اين نيست كه فضاى راحت و آسانى زير يك درخت و سبزه‌اى داشته باشى، بعد هم با كسانى كار كنى كه زود بار مى‌دهند و به نتيجه مى‌رسند، چه در حوزه چه در دانشگاه و يا هر جاى ديگر... ▫️تو مكلفى كه بار را بردارى. تو مكلفى براى كسى كه در صف ايستاده و در خط اول جبهه مى‌جنگد امكانات فراهم كنى. او نمى‌تواند بيايد يك ليوان آب بخورد و برود تير بزند! اين بازى‌ها كه چه كسى بايد بار را بردارد معنا ندارد... ▫️ اينها حرف هاى اساسى است كه نمى‌شود از آنها چشم پوشيد.اين تغيير بايد در نوع تحصيل ما، در مبانى ما، در نوع تبليغ و هدايت ما و در معارف ما بايد تحقق پيدا كند. ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۲۱ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 شخصيت تحمیلی ▫️انسان با انتخابش زنده است. كسى كه كمترها را انتخاب كرده و يا خويشتن را انتخاب كرده و يا انتخاب نكرده است، شخصيتش در همان سطحى است كه انتخاب كرده است. انتخاب نكردن هم خود نوعى انتخاب است. كسانى كه يافته‌اند در كنار بيشترها و بزرگ‌ترها، بزرگ‌تر مى‌شوند و قطره‌هايى كه فهميده‌اند در كنار دريا، دريا خواهند بود، ديگر تكروى نخواهند داشت. ▫️و كسانى كه يافته‌اند شخصيت انسان در انتخاب اوست و انسان هم ناچار از انتخاب است، ناچار بزرگ‌ترها را انتخاب مى‌كنند و حق را مى‌طلبند و با اين انتخاب شخصيت خود را نشان مى‌دهند. شخصيت انسان هنگامى مى‌شكند كه انتخاب نداشته باشد؛ به او تحميل و تزريق و تهديد كرده باشند. ✍🏻 عین‌صاد 📚 ادبیات، هنر و تقد | ص ۱۳۲ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 چرا معلم شده‌اى‌؟ ✍🏻 عین‌صاد ❞ چرا معلم شده‌اى‌؟ انگيزه و نيت تو براى انتخاب اين كار چه بوده است‌؟ آيا معلمى را به عنوان يك «شغل» همانند ساير شغل‌ها، براى كسب درآمد گزيده‌اى‌؟ آيادر طلبِ يك كار به اصطلاح بى‌دردسر و با چند ماه تعطيلى با مزد و مواجب، بوده‌اى‌؟ اگر چنين است، در خويش، تجديد نظر كن و مسئوليت خدايى و انسانى‌ات را به خاطر آور، كه تو همانند يك كارمند اداره نيستى. تو با «انسان‌هايى» سر و كار دارى كه بسيارى از مسائل «زندگى» شان را از تو مى‌آموزند، اعمال و حركات تو را الگو قرار مى‌دهند. بخش عظيمى از شخصيت‌شان را «حرف‌ها» و «رفتار» «تو» مى‌سازد. اگر فاسد باشى، نسل‌هايى را فاسد كرده‌اى و اگر صالح باشى، نسل‌ها را اصلاح كرده‌اى. 📚 | ص ۹ #️⃣ | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
📜 استاد و شاگرد ✍🏻 عین‌صاد ❞ استاد بايد ملاک‌ها را براى محصل مشخص كند و برايش توضيح بدهد كه داده‌ها ملاک نيست و سودها هم ملاک نيست. داده‌ها از خداست و سودها از سرمايه‌ها. نه مقدار سرمايه مهم است و نه مقدار سود، بلكه نسبت سود به سرمايه مهم است. ده تا آجرى را كه يك پير زن با كم كردن غذاى خود به مسجدى کمک كرده است نمى‌توان با ده ميليون تومان کمک تاجرى مقايسه كرد؛ چون تاجر از غذايش كم نشده و نسبت به سرمايه‌اش كارى نكرده است. مهم مبلغ سرمايه‌اش و يا مبلغ كمكش نيست؛ كه سرمايه از ديگرى است و کمک هم مربوط به سرمايه است. آنچه براى اوست مقدار كوششى است كه بر روى سرمايه دارد. اگر اين ملاک‌ها روشن شود ديگر درس‌ها و علوم بت شاگرد نمى‌شود و مِراء و رياء بوجود نمى‌آورد كه هر چقدر بيشتر بيابد بيشتر بايد بكوشد در حالى كه نه به يافته‌هايش نگاه مى‌كنند و نه به كوشش‌هايش، بلكه به نسبت اين دو با هم. و مهم‌تر به جهت اين نسبت، كه براى چه كسى و در چه راهى اين همه كوشش كرده و خود را به زحمت انداخته است. 📚  | ص ۶۵ #️⃣ | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
📜 اسیرِ پوچی‌ها ✍🏻 عین‌صاد ❞ انسان براى مسأله‌اى بالاتر از شكل گرفتن و تكامل يافتن بايد بكوشد، چون تنها اين كافى نيست كه شكل بگيريم و در ابعاد وسيع ماده و معنا تكامل پيدا كنيم، زيرا با اين تكامل يافتن، مسأله‌ى بن‌بست و عبث و پوچى زودتر پيش مى‌آيد و عميق‌تر، مطرح مى‌گردد. كسى كه بهترين ماشين را و شكل گرفته‌ترين وسيله‌ها را و تكامل يافته‌ترين مركب‌ها را با خود دارد مسأله‌ى بن‌بست و ترافيك و محدوديت‌ها را بيشتر احساس مى‌كند و عميق‌تر مى‌فهمد. انسانى كه در دو بُعد ماده و اخلاق شكل گرفته و به تكامل رسيده، اما جهت ندارد و راه ندارد، به بن‌بست و عبث و پوچى عميق‌ترى گرفتار خواهد شد و اين بن‌بست و عبث و پوچى را ديگر نمى‌توان با عرفان شرق هم درمان كرد و با هيپى‌گرى مداوا نمود، چون اين عرفان، خود يك نوع تكامل براى استعدادهاى عظيم‌تر انسان است كه پس از شكل گرفتن و تكامل يافتن، بايد به دنبال راهى بزرگ‌تر براى حركت كردن و جهتى برتر براى دويدنش بود. براى اين انسان مسأله‌ى جهت و صراط و مركب‌ها و رهبرى‌ها و روش حركت و منزل‌ها، مطرح مى‌شوند و تنها استعدادهاى تكامل يافته در دو بُعد ماده و اخلاق مسأله‌اى را حل نمى‌كنند. ... انسان هنگامى آدم مى‌شود كه به استعدادهاى شكل گرفته‌اش جهت بدهد. براى اين انسان، مكتبى، مكتب مى‌شود، كه جهت حركت و صراط و روش حركت را به او ياد بدهد و بياموزد، بدون آنكه او را مسخ كند و او را در راه بغلطاند و يا بغل بگيرد. 📚  | ص ۲۱ #️⃣ | عضو شوید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca