تربیت فرزند نوردیده
خشم های انفجاری ما از این جا نشأت می گیرد، یک اتفاق می افتد، تداعی می شود و بخش کودک با خشم های انبا
حال یک تمرین در مورد درک احساس بچه ها با هم انجام می دهیم. برای کودک مان یک جوجه خریده ایم و او خیلی خوب با آن سرگرم شده و بازی می کند. ما هم سرگرم کاری هستیم و سخت درگیر آن هستیم ناگهان فرزندمون شیون کنان می آید که مامان یا بابا: جوجم مرد! واکنش شما در این لحظه چیست؟
حاضرین:
- من همه ی کارهایم را کنار می گذارم و با او همدردی می کنم یعنی ازش می پرسم: خیلی ناراحت شدی؟ غصه می خوری؟
- من حس او را می گیرم، بغلش می کنم و ناراحت می شوم.
- بهش میگم من هم بچه بودم این اتفاق برام افتاد برای همین الآن می فهمم که تو چه حالی داری!
- من میگم اشکالی نداره، خوب مرد دیگه!
-من میگم ناراحت نباش یکی دیگه برات می خرم.
- من مستأصل میشم و اصلاً نمیدونم که چی کار باید کنم؟
-من ازش اول می پرسم که چی کارش کردی که مرد؟
- من سعی می کنم حواسش را پرت کنم و میگم شاید نمرده!
- فعلاً کار دارم برو بعداً راجع بهش حرف می زنیم.
- من مراسم خاک سپاری برگزار می کنم.
- من از مرده و مردن می ترسم اصلاً نمیتونم کاری برایش کنم.
- من عصبانی می شم که چه قدر بهت گفتم بهش دست نزن، کشتیش دیگه!
- میگم آخی چرا مرد؟
-گفتم نخر این ها زود می میرن.
- من میگم فکر کن ببین چرا مرد؟
- دیدی عرضه نداشتی خوب ازش نگهداری کنی.
خوب همه ی نظرها را نوشتیم، حالاصحنه عوض می شود و شما از جلوی بیمارستانی رد می شوید و می بینید که من گریه کنان دارم می آیم بیرون؛ جلو می آیید سلام سلطانی چی شده؟ مادرم فوت کردند و دارم میرم برای مراسم. در این حالت چی کار می کنید و چی می گویید؟
بنابر نظرات شما و درک احساسی که شما می کنید:
من هم بچه بودم چند دفعه مادرم مرد! اشکالی نداره چیزی که فراوونه مادر! ای وای حالا چه خاکی به سرمان کنیم؟ راستش را بگو چی کار کردی؟ اون قدر این پیرزن رو شکنجه دادی تا مرد!ای بابا شاید نمرده! مادرت مرده اِاِه ببخشید من الآن کار دارم برو بعداً حرف می زنیم! ببین من از مرده و مردن می ترسم!خودت کشتیش! چه قدر گفتم مادر دار نشو! مادرت مرد حالا تو چی فکر می کنی؟! دیدی عرضه نداشتی از مادرت مراقبت کنی!
واقعاً شما با من این کارها را می کنید؟ یا یک تسلیت می گویید و می روید یا گاهی بعضی تشدید غم می کنند و حالا صاحب عزا باید بیاید و او را جمع کند. حالا من می خواهم بپرسم که آیا بین یک کودک که جوجه اش مرده و یک مرد بزرگسال که مادرش را از دست داده فرقی وجود دارد؟
خیر هیچ فرقی نیست. هر دو دچار فقدان شده اند و غم در فقدان می آید. غم یک احساس است؛ کودک جوجه اش را از دست داده و دچار فقدان شده آیا باید این گونه با او رفتار کنیم؟ نظراتی که نوشتیم همگی واقعیتی است که ما با کودک رفتار می کنیم و اجازه نمی دهیم که او از احساسی که دچارش شده عبور کند. تمام رفتارهایی که در بالا نوشتیم و به خصوص موارد خشن تر باعث می شوند که کودک در احساسش بماند و در زمان بزرگسالی درون او مملو از احساست متفاوت و ناخوشایند باشد. (ادامه دارد..)
#احساس {قسمت20}
[مباحث کودک متعادل]
@nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
اصولا فرزندان در نوجوانی، علائمی شبیه به افسردگی را تجربه میکنند که این ویژه دوران بلوغ است.
و این علامت، افسردگی محسوب نمیشود.
@nooredideh_nojavan 👈
تربیت فرزند نوردیده
رادیو گوش میدادم، یه خانومی زنگ زد گفت من خیلی آدم #معتقد و مقیدی هستم، حجابم کامله، روزههامو کامل
👆این پست رو قبلا گذاشتیم خیلیا پرسید خب روش صحیح برخورد با فرزندان چجوریه که بی نماز و بی حجاب نشن؟ وظایف والدین چیه؟
این پست ادامهشه اینم بخونید تا یه خبر خوب بدم بهتون👇
خدا هیچجا نگفته بهخاطر من با بچههات بجنگ، درگیر شو. اصلا #خدا برای معرفی خودش نیازی به اجبار و زور نداره. شما #تاریخ رو بخونید، #پیامبر_اکرم (ص) بیشتر از راه تبلیغ و معاشرت با مردم اونارو مسلمون میکرد، برای #ترویج_دین به هیچجا حمله نکرد. جنگهایی هم که اتفاق افتاد، همگی دفاعی بود. میخواستن جلوی این تبلیغش رو بگیرن به مسلمونا حمله میکردن، اوناهم دفاع میکردن. البته برخی از فقها یه جهاد ابتدایی معتقدن که بحث مفصلی داره
#دین_اسلام انقدر پتانسیل داره که با معرفی صحیح، براحتی دلها رو به سمت خودش جذب کنه. ولی والدین امروزی بدلیل عدم علم و آگاهی در معرفی دین، از ابزار تحکم و #اجبار استفاده میکنن، که کارو خراب میکنه. اصلا حتی اگه #دین رو به طور صحیح و کامل هم معرفی کردیم، بازم فرزندمون مختاره قبول نکنه. والدین به خاطر محبتی که به بچههاشون دارن میخوان به زور هدایتشون کنن. درحالیکه #پیامبر (ص) با اون عظمت نتونست این کارو بکنه و همه رو هدایت کنه
خدا به پیامبر فرمود داری خودتو برای اینکه مشرکین ایمان نمیارن تباه میکنی. اگه قرار بود همه هدایت شن معجزهای میفرستادیم همه ایمان بیارن(شعراء، ۳)، قرار بر این نیست
یا مثلا #حضرت_نوح (ع) نهصدسال پیامبری کرد، افراد خیلی کمی ایمان آوردن. پسر خودشم ایمان نیاورد
ما وظایفی نسبت به تربیت بچههامون داریم. اونو باید یاد بگیریم و انجام بدیم. در سنین بالاتر دیگه خودش باید انتخاب کنن. به والدینش دیگه ربطی نداره. تو اون سنین میتونن نقش راهنمارو بازی کنن ولی دیگه اختیار دست خودشونه. انسان موجودی مختار آفریده شده. شما از #انبیاء که بالاتر نیستید، چقدر فرزندانشون #ناخلف ازآب دراومدن؟ انبیاء وظیفشونو انجام میدادن، از سنین #جوانی دیگه انتخاب با خود فرزنده
برخی از فرزندان #امامان معصوم ما، عاقبت به خیر نشدن. هم #مال_حلال خوردن، هم تربیت صحیح داشتن، هم بهترین الگو. ولی خودشون خواستن از هوای نفس تبعیت کنن. دیگه اینجا والدین مسئول نیستن پیش خدا
عبدالله افطح پسر #امام_صادق(ع) وقتی حضرت شهید شد ادعای امامت کرد، و چون بزرگتر از #امام_کاظم(ع) بود خیلیا بهش ایمان آوردن. البته 70روز بعد از دنیا رفت. بهخاطر مال دنیا، بخاطر گرفتن #خمس #زکات مردم. مطیع هوای نفس شد. در زمان حیات امام صادق هم خیلی حضرت رو اذیت کرد. منو شما از امام صادق که بالاتر نیستیم. فرزندش عاقبت به شر شد. هیچ ربطی هم به امام صادق نداره. حضرت وظیفهشونو انجام داده بود
پس ما باید وظایفمونو بشناسیم و انجام بدیم حالا یا فرزندمون راه درست رو میره یا نمیره، اگه نرفت به درک که نرفت، دیگه به ما ربطی نداره
دقت کنید، ما نمیگیم بی تفاوت باشیم نسبت به تربیت فرزندان. اتفاقا باید خیلی تلاش کنیم تا وظایف و مسئولیت هامونو بشناسیم، روش برخورد صحیح و مهارتهای تربیت رو بشناسیم و طبق همون عمل کنیم. ولی بعد از نوجوانی فرزند باید خودش انتخاب کنه، نمیتونیم مجبورش کنیم. انسان موجودی مختاره. اینجا دیگی مسئولیتی نداریم اگر راه غلط رو انتخاب کرد
#حسین_دارابی👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
👆🔴بهمین منظور همایشی تدارک دیدیم با یکی از اساتید تراز اول در موضوع #رفتارباکودک_ونوجوان بخصوص در مسائل عبادی و وظایف والدین در این زمینه از کودکی تا نوجوانی
پنجشنبه صبح، فرهنگسرای خاوران. همایش رایگان است. فقط چون ظرفیت محدود است باید ثبت نام کنید
ثبت نام از طریق کانال #مدیرنوردیده صورت میگیره👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
کانون اسماء الحسنی، "مهد کودک بازی محور" در اصفهان زیر نظر استاد سعید بخش 👇👇
@mahdebaziensha
در صورتیکه کودک تلاش میکند شما را عصبانی کند، بهترین توصیه این است که بیتفاوت باشید و به او توجهی نکنید سپس در فرصتی مناسب درباره این موضوع با کودکتان حرف بزنید.
- به چشمانش نگاه کنید، سپس به او بگویید: «هر وقت رفتارت خوب باشه، مامان خوشحال میشه.» وقتی هم که کار خوبی انجام داد، او را تحسین کنید.
- الگوی رفتاری خوبی باشید. زمانی که نمیتوانید با همسرتان بالغانه صحبت کنید انتظار نداشته باشید که کودک هم با ادب باشد.
@nooredideh
هدایت شده از گالری روسری مُنیرا 🎀
هرچه کانون خانواده گرمتر باشد بچهها با اعتماد به نفس بیشتری تربیت شده، برای والدین ارزش بیشتری قائل هستند و فرصت بیشتری برای رشد و شکوفایی دارند.
join @nooredideh
حق باشماست!
کار خانه زیاد است،
باید پول دربیاورید،
لباسها اتو نشدهاند،
اماهمه اینها دربرابر عمرکوتاه دوران کودکی بسیار کم اهمیت هستند؛
ازلحظاتتان بایک موجود کوچک و دوست داشتنی بیشتر لذت ببريد.
@nooredideh
هدایت شده از کانال حمید کثیری
🔴 فرزند من چه تصویری از دین داره؟!
همین اول بحث بگم، میدونم روی موضوعی دست گذاشتم که شاید به مذاق خیلیها خوش نیاد، اما مگه راهی غیر از این داریم که باید جلوی کار غلط ایستاد؟ مگه برای اصلاح، سلاحی بهتر از اندیشه و فکر تو این عرصه وجود داره؟
اما بعد؛
تا حالا با مفهومی به نام #فشردگی_دینی برخورد داشتید؟ من در طول سالیان گذشته آدمهای بسیاری رو دیدم که به واسطه فشردگیهای دینی، #دین_زده، #ضد_دین، #دین_گریز و ... شدند و اصلاً تصویر سالمی از دین نداشتن! بعداً مفصل توضیح میدم ...
یادمه پارسال سر کلاس #تاریخ_ادبیات-کودکان بودم و موضوع جلسه #ادبیات_دینی بود. استاد حدوداً پنجاه ساله کلاس، تصویری رو از بچگی خودش ترسیم کرد که اون تصویر توی ذهنش در مورد دین حک شده بود. بخشی از اون تصویر این بود:
«بابابزرگم وقتی صدای اذان میومد عباشو میانداخت روی دوشش، دست منو میگرفت و میگفت بریم مسجد. دستای بزرگش یه جور گرمای خاصی داشت که تو تمام مسیر حِسِش میکردم. از دور منارهها معلوم بودن و منو میکشیدن سمت خودشون. تو حیاط مسجدم یه حوض بزرگ بود که همه دورش وضو میگرفتن و صحنهی خیلی دیدنیای بود، ما هم دستامونو میکردیم توی آب و کِیف میکردیم.
اون زمانا خونهها اینقدر چراغ و لامپ نداشتن ولی در عوض مساجد خیلی پر نور بودن. یعنی همین که وارد #مسجد میشدیم کلی نور میزد توی صورتمون و هیچ جای دیگه اینجوری نبود. شیشههای مسجدم رنگی بود. وقتی نور میزد توی شیشهها؛ رنگهای قرمز، آبی، زرد و سبز رو روی دیوارا میدیدیم که واقعاً دیدنی بود.»
استادمون آخرش گفت: «من از #بچگی این تصویر رو از نماز، مسجد و دین دارم. همیشه یاد اون شیشههای رنگی هستم»
صحبت استاد که تموم شد دیدم جو کلاس خیلی سنگین شده و واقعیتش چهره تعداد زیادی از بچهها دَر همه! همونجا بود که یکی، دو نفر که جسورتر بودن گفتن: «اما ما اصلاً یه همچین تصویری از #کودکی به همراه نداریم. ما باید نماز میخوندیم، ساکت میشدیم و ... وگرنه فحش و کتک و این چیزا رو داشتیم برای اینکه خدا ناراحت نشه!! »
دو تا موضوع که حتماً بهش فکر کنیم؛
1️⃣ مگه این روزا همه جا نمیگن کودکی خیلی مهمه و هر چیزی که در کودکی ثبت بشه تا آخر عمر همراه آدم میمونه. با این وضعیت ما چقدر به تصویری که از دین داریم توی ذهن بچههامون حک میکنیم توجه داریم؟
2️⃣ خود ما چه تصویری از #دین توی ذهنمون حک شده؟ تصویر بیشتر خشن هست یا دلنشینتر از هر تصویر دیگه و یا خنثی است؟
پینوشت: من قصد دارم این موضوع رو ادامه بدم و وارد مصادیق بشم اما شاید چند روز بعد و در جای دیگهای! جاش رو به زودی میگم ...
#حمید_کثیری 👇
http://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4