eitaa logo
نقطه‌ وصال
199 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
558 ویدیو
18 فایل
به اسم حبیب دلها...💖 🔶ما شیفتگان خدمتیم 🔷نه تشنگان قدرت 🖋شهید بهشتی 🥀شهید خادم الرضا سید ابراهیم ریسی 🌲منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستیم 🆔 @Admin_shamseh_8
مشاهده در ایتا
دانلود
یادم هست سرسفره عقدکه نشسته ‌بودیم💞بهم گفت : الان فقط منوتو ، توی این آینه مشخص هستیم ازتومے‌خوام که کمک کنے من به سعادت و برسم💚 منم همونجاقول دادم که تواین مسیرکمکش‌ کنـم...💔 🕊 🆔@noqteh_vesal🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸یک همچو ملتی که آرزوی شهادت می کند، این ملت دیگر خوف و ترس ندارد.. 🔰مکتب حاج‌قاسم 🆔 @noqteh_vesal 🌹
امیدهای یک کشور... 🔻 رهبر عزیز انقلاب: دانشجو نیروی مورد یک کشور است، است که میتواند در مقابل مشکلات بِایستد؛ دانشجو، هم جوان است، هم عالم است؛ او است که فردای کشور را باید اداره بکند، او است که باید آگاه باشد تا سنگر ایستادگی را در مقابل زیاده‌خواهان و فرصت‌طلبان و دیگران تقویت بکند،این باید محکم باشد. ۱۳۹۵/۰۴/۱۲ 😍 🏷 🆔 @noqteh_vesal 🌹
💫با اینکه هیکل درشتی نداشت ولی از قدرت بدنی و آمادگی جسمانی خوبی برخوردار بود و در خیلی از تست های ورزشی از خیلی از جوان ها هم جلوتر بود. ✨در اولین روزهایی که برا دفاع از حرم عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب (س) رفته بودیم، یکی از عرب ها که هیکل خوبی هم داشت، برا اینکه آمادگی جسمانی ما را محک بزند، پیش ما آمد و گفت کدام یک از شما حاضرید که با من مسابقه ی نرمش شنا بدید؟ ( منظور نرمش شناست) 💫(دوستان شهید شهید عزیز آبادی را عزیز صدا می کردند) عزیز گفت بگذارید من بروم و روی این شخص را کم کنم. از او خواستیم بیخیال ماجرا شود، اما او راضی نشد. بالاخره عزیز برای مسابقه رفت و هر دو شروع کردند با هم به شنا رفتن ✨فرد عرب بعد از تعدادی شنا رفتن خسته شد و افتاد ولی عزیز همچنان شنا می رفت و ادامه می داد. عرب با چشم های گرد شده و دهن باز مانده بود از این همه قدرت بدنی و آمادگی جسمانیه عزیز. 💫سرانجام ما رفتیم و پایان مسابقه را به عزیز اعلام کردیم و دیگر نذاشتیم ادامه دهد. شخص عرب با تعجب سوال کرد که همه شما اینجوری هستین؟؟!! ✨من هم با خنده گفتم که این هنوز پیرمرد ماست... ✍روایتی از همرزم شهید عزیزآبادی 🆔@noqteh_vesal🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واے‌اگر‌خامنه‌اے‌حڪم‌جهادم‌دهد...! به مناسبت 💐 🆔 @noqteh_vesal 🌹
◼️وقت اسم‌ فکه‌ را میشنوی یاد تشنگی غربت می‌افتی... یاد شهدایی که‌ پنج‌ روز با لب‌ِ تشنه‌ گفتند: "فدای‌ لب تشنه‌ات پسرِ فاطمـــه"💔 اینجا برای بچه‌ها، روضه عطش بخوانید...! اینجا می شود را حس‌کرد... ! همان کسانی که مانندِ اربابشان تشنه لب شهید شدند‌‌‌...🥀 همین‌ بس‌ که امام در وصفشان فرمود:«شهدای گردان‌ کمیل،حنظله جزءفرشتگان و ملائکةالله هستند.»✨ ما ملت امام‌حسینیم‌ 🆔 @noqteh_vesal🌹
🌸 ❤️ الگو برداری از شهدا 🔸شهید سلطانی هرگز دست از کارهای فرهنگی برنداشت... وی با پشتکار و تلاش فراوان توانست بدون ثبت نام در کلاس های مداحی مداحی و مدیحه سرایی و ذکر مصیبت اهل بیت(ع) میکرد❤️ 🔸در ولادت ها و شهادت های ائمه اطهار(ع) فعالیت بسیاری داشت... و پس از گذشت چند سال تلاش و کار و کوشش و خدمت به پدر و مادر و خانواده دست برنداشت و همیشه در خدمت خانواده بود.😊 🔸شهید سلطانی پس از بازگشت از سوریه به درخواست خانواده ازدواج کردند و مراسم نامزدی برپا شد...✅ و پس گذشت 6ماه از زمان نامزدی وی حال و هوایی جبهه ها را داشت... 🔸و میگفت باید برم دوستانش میگفتند برادر تو تازه نامزد کردی کجا میخوای بری❗️ 🔸شهید سلطانی میگفت: زندگی من بدون حضرت زینب س معنا ندارد، زندگی را حضرت زینب (س) بهم هدیه داده عشق در این راه چیزی دیگر هست... حرم بی بی در خطر هست و من نمیتونم راحت بشینم.... 🔸پس از رشادت ها و دلاورمردی هایش و در تاریخ1395/4/1 روز ولادت امام حسن مجتبی(ع) و به قافله شهدای مدافع حرم پیوست...💔 🆔 @noqteh_vesal 🌹
🍃خانطومان چند روز بود برای پانسمان زخم پهلوش پیش ما می‌اومد، بهش میگفتیم برات کاور دارم درست سایز تنت،گرم و نرم، میخندید و اکثر اوقات از دستم درمیرفت خدا میدونست که با دیدنش چه انرژی ما میگرفتیم😁 🍃تو این گیرودار چشمم خورد به انگشتر دستش، گفتم: مومن تو که میخوای کورنت نوش جان کنی لااقل انگشتر و بده، راضی نمیشد. میگفت: نمیشه.🙄 🍃تو اون مدتی که تا قبل از مرخصی آمدنش همش راجع به انگشترش حرف میزدم، از شهادت و انگشتر و سیدابراهیم، یه روز اومد، بدون اینکه من بهش بگم، گفت: داداش انگشتر مال تو، فکر کردم تو معذوریت قرار گرفته گفتم:نمیخواد، گفت: نه جان تو، از دستش درآورد و انگشتم کرد بقیه بچه‌ها کر کشیدن فضا عوض شد.😄 🍃من انگشتر فیروزه‌ای که از مشهد گرفته بودم و متبرک به حرمهای مختلف شده بود و تقدیمش کردم، بعد ازاینکه رسید ایران بهش تماس میگرفتم و احوال‌ پرسی، یه روز گفت: انگشتری که به من دادی و دادم به کسی، اصلا بهم برنخورد چون به هیچ چیز دلبسته نبود، فلسفه مقاومتش برای ندادن انگشتر به خاطر این بود که انگشتر و از حاج قاسم سلیمانی زمان آزاد سازی خان طومان گرفته بود.💔 🎙راوی: همرزم شهید 🌹به مناسبت شهادت 🆔 @noqteh_vesal 🌹
🌹 🍃 زمانی که از سر کار با موتورش برمیگشت من همش منتظر بودم که صدای موتور ابوذرو بشنوم برم کنار آیفون تا زنگ و بزنن با اینکه کلید خونه همراهش بود اما دوست داشت که من در خونه رو براش باز کنم وارد خونه که میشد با اینکه میدونستم خیلی خسته ست اما وارد خونه که میشد آنچنان انرژی داشت و همش میخندید دیگه خستگی در ایشون احساس نمیکردم 🍃 میگفت خانومم من چایی رو دم میکنم ولی دوست دارم شما واسم چایی بیاری چایی دست شما یه مزه دیگه ای داره دوست داشت همش کنارش بشینم و ازش دور نشم حتی آشپزخونه هم که میرفتم میومد کنارم و کمکم میکرد میگفت کنارم نیستی دلتنگت میشم💔 توی کارای خونه خیلی کمکم میکرد نمیذاشت زیاد کار کنم بعضی وقتا یا باهم ظرف میشستیم یا اینکه نمیذاشت من بشورم خودش همه ظرفارو میشست میگفت کمی استراحت کنم بعدش بریم بیرون. اکثرا پارک میرفتیم با اینکه زندگی ساده ای داشتیم ولی خیلی خوشبخت بودیم با موتور همه جا را میگشتیم ✍ راوی: همسر شهید 🆔 @noqteh_vesal🌹
گام برداشتن در هزینه میخواهد! هزینه‌هایی که انسان را عاشق... و بعد.. میکند!🕊 تصویر چهارده شهید مدافع حرمی که در روز ۱۶ آذر ماه به فیض شهادت نائل آمدند ... هدیه کنیم صلواتی نثار اروح مطهرشان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🆔 @noqteh_vesal 🌹
🇮🇷°•| |•°🇮🇷 ایام نوروز سال ۱۳۹۵ عباس در سمنان مانده بود. پنجشنبه شبی بود که همراه عباس چند جا به عید دیدنی رفتیم.👫 آخر شب هم به خانه مادربزرگم آمد. موقع خواب گفت: «من میخوام صبح برم دعای ندبه»✋🏻 گفتم: «الان ساعت ۲ نصفه شبه! همه‌مون خسته‌ایم، یه شبم اومدی خونه مادربزرگم...فردا نرو با هم صبحانه بخوریم...»🍞🍳 عباس گفت: «حالا باشه!» صبح که بیدار شدم، دیدم عباس نیست...😐 🔖همسر شهید 🆔 @noqteh_vesal🌹