#زندگی_ساده
خانه ای که مرحوم علامه ایازی در آن زندگی میکرد خانه ای گلی، ساده، کوچک و نمناک بود که این خانه را از پدرشان به ارث برده بود و تا پایان عمر شریفشان در همان خانه محقر می زیست.
ایت_الله_ایازی #کرامات #علما #سیمای_فرزانگان
https://eitaa.com/olamaerabane
#توجه_به_دودمان_حضرت_زهرا
... یک روز صبح در خانه به صدا در آمد رفتم در را باز کردم، خانمی چادر به سر، پشت در بود که صورت خود را گرفته بود و گفت: اینجا منزل آقای دستغیب است؟ گفتم بله، گفت: به آقا بگویید علویه ای هستم که ۱۰۰۰ تومان پول احتیاج کرده ام، آبرو دارم و نخواستم جای دیگری بروم که زشت باشد.
گفتم: آقا شما را می شناسد؟ گفت نه؛ نه من آقا را میشناسم، نه آقا مرا. خانه اش را هم با پرس و جو یافتم، بالا رفتم و داخل اتاق آقا شدم تا عرض حال کنم، روی یک میز کوچک مقداری پول گذاشته بود و آقا نیز پشت میز خودشان سر به زیر انداخته و نشسته بودند، گفتم: اقالله و آقا صدایم را قطع کرد و گفت: بردار برو» چیزی هم نگو! پول را برداشتم چون رفتم که به آن علویه بدهم دیدم ده تا صد تومانی است. (۲)
#ایت_الله_دستغیب #کرامات #علما #سیمای_فرزانگان
https://eitaa.com/olamaerabane
#اهن_چون_موم
شیخ مجتبی الهیان میگوید آیت الله ابوالقاسم خزعلی نقل کرد که روزی از شیخ مجتبی قزوینی پرسیدم که مقام شیخ علی اکبر در چه حد و اندازه ای است ایشان می فرمایند روزی برای آن که شیخ را بیازمایم از قضیه ی حضرت داود که آهن در دستش نرم میشد و آلنا له الحديد.... تعجب کردم شیخ لبخندی زد و گفت او پیامبر بود سپس تشت آهنی خواست و آن تشت را با دستش مانند ،نان تکه تکه کرد سپس گفت او که پیامبر بود بیشتر از اینها می توانست کار بکند و این که ما کردیم کار مردم عادی است.
#ایت_الله_هیان #کرامات #علما #سیمای_فرزانگان
https://eitaa.com/olamaerabane
#غرق_توحيد
در کتاب روح مجرد یادنامه عارف ،عظیم حاج سید هاشم حداد و به قلم وزین استاد علامه تهرانی آمده است:
رفقای کاظمینی میگفتند یک روز با ماشینهای مینی بوس کبریتی شکل (عراق) از کربلا با آقای حداد از کربلا به کاظمین می آمدیم در بین راه شاگرد شوفر خواست کرایه ها را جمع کند، گفت: شما چند نفرید؟ آقای حداد گفتند: پنج نفریم. او گفت: نه، شما شش نفرید. حاج سیدهاشم باز می شمارد و میگوید نه خیر! ما پنج نفر هستیم. ما هم می دانستیم که مجموعاً شش نفریم ولی مخصوصاً حرفی نمی زدیم تا ماجرا کشف شود. بار شاگرد شوفر گفت: شش نفرید ایشان گفتند: ای برادرم! مگر نمی بینی؟! در این حال اشاره نمودند و تک تک افراد را شمردند این یکی، دو تا سه تا چهار تا و این هم پنج تا دیگر تو چه میگویی؟ او گفت: ای سید! آخر تو خودت را حساب نمی کنی؟
عجیب اینجاست که در آن حال باز هم آقای حداد خود را گم کرده بود و چنان عرق عالم توحید بود که نمیتوانستند توجه به لباس بدن نموده و خود را به حساب آورد. تا اینکه دوستان از ایشان خواهش میکنند که شما خودتان را هم حساب کنید و این شاگرد درست میگوید و میخواهد کرایه شش نفر را بگیرد. وی نیز برای اینکه خواهش دوستان را رد نکند کرایه شش نفر را میدهد. خودشان می فرمودند: در آن موقعیت به هیچ وجه نمی توانستم خودم را به حساب آورم و آن کرایه را نه یقینی که به جهت تعبد سخن دوستان دادم.
#ایت_الله_حداد #کرامات #علما #سیمای_فرزانگان
https://eitaa.com/olamaerabane
#عصبانیت_به_خاطر_تعریف_و_تمجید
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالعلی قرهی از دوستان و یاران دیرین امام» می گوید: حضرت امام خمینی» تحریر الوسیله را زمانی که در ترکیه بودند حاشیه زده بودند که البته یک رساله ارزنده و اعلایی است.
وقتی می خواستند این کتاب را چاپ کنند یک جلدش را آوردند که من خدمت امام ببرم پشت جلد رساله از امام خمینی خیلی تجلیل شده بود. تابستان بود، امام نشسته بودند. وقتی کتاب را خدمتشان بردم و به ایشان نشان دادم تا چشم امام به پشت جلد این کتاب افتاد آن قدر ناراحت شدند که کتاب را به زمین زدند و فرمودند:
به من نمی گویند. باید این نوشته از بین برود. من که جرأت نکردم حرفی بزنم برگشتم آمدم بیرون و به شخصی که متصدی این کار بود گفتم که باید این نوشته از بین برود فایده ندارد امام اگر فرمایشی کردند. همین است و قضیه را گفتم گفتم با اینکه پشت این کتاب اسم خدا و پیغمبر بود امام انقدر ناراحت شدند که آنرا به زمین زدند. این کتاب را چاپخانه بردند و همان شخص که متصدی چاپخانه بود تعجب کرده بود؛ چون او تابحال چنین جریانی را نه دیده و نه شنیده بود. به زبان عربی می گفت.هذا سیدی؟!(یعنی این اقا کیست؟)
#امام_خمینی #کرامات #علما #سیمای_فرزانگان
https://eitaa.com/olamaerabane
#سوالی_از_پیامبر_اکرم
مرحوم حاج مولی محمد صالح برغانی قزوینی، پیامبر اکرم را در خواب دید و از آن حضرت پرسید: علت اینکه علمای سابق صاحب#کرامات و مکاشفات بودند و در این زمان باب مکاشفات مسدود شده چیست؟ آن حضرت فرمود: سبب آن این است که علمای گذشته احکام را دو قسمت کردند: واجب و حرام.حرام را ترک می کردند و واجبات را انجام می دادند و هر چه مکروه و مباح بود از محرمات میشمردند؛ یعنی در مقام عمل،مباحات و مکروهات را ترک میکردند و مستحبات را انجام می دادند و از واجبات محسوب می داشتند؛ ولی شما متأخرین احکام را در مقام عمل#پنج_قسم کرده اید و مستحبات را ترک میکنید و مکروهات و مباحات را مرتکب می شوید. از این رو ابواب کرامات و مکاشفات بر شما مسدود است.
سیمای فرزانگان ص۹۴
https://eitaa.com/olamaerabane