eitaa logo
شکوفه های باغ انتظار
112 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1هزار ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از زنگ دانایی
سوره حمد
هدایت شده از زنگ دانایی
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب 💠 ماجراهای حبیب و رحمان، این قسمت «اختراع ممنوع» ✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد 🎤 با اجرای: ناهید هاشمی نژاد و سما سهرابی 🎞 تنظیم: محمد‌علی حکیمی و محسن معمار 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: آموزش خودباوری و استقلال ملی
هدایت شده از زنگ دانایی
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ مُسْتَوْدَعَ حِكَمِ الْوَصِيِّينَ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که سینه مبارکت گنجینه علم اولین و آخرین است. سلام بر تو و بر روزی که به تمام جهانیان جرعه های حکمت را خواهی نوشاند. 📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص97.
🌺 امام علی دانای ما گفتن: آدم عاقل قبل از حرف زدن فکر میکنه 📒 برگرفته از حکمت ۴۰ نهج البلاغه
امام زمان (عج) که بیاید ؛ همه جا کلاس قرآن بر پا می کند . او معلم واقعی قرآن است .
هدایت شده از زنگ دانایی
سوره جهت تبیین آیه ۲۷ نور سلام به همه عزیزان خوب خودم روزت سرد زمستونی تون بخیر و شادی عزیزان دوست داشتنی ادب داشتن در زندگی خیلی مهم هست. باعث میشه که دیگران هم به اون شخص احترام بیشتری بگذارند.مثل موضوع داستان امروز ما. مهم است که به کودکان خود یاد بدهیم از کلمات درست و محترمانه برای گفتن درخواست‌هایشان یا در برخورد با دیگر بچه‌ها و بزرگتر‌ها استفاده کنند. به خصوص در برخورد با بزرگتر‌ها لازم است کودکان ادب را رعایت کنند.  👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 👈یکی بود یکی نبود. در یکی از خانه‌های این شهر پسری بود به نام سیاوش. سیاوش پسری بی ادب و عصبانی بود. معمولا آدم‌های دور و اطراف او از برخوردهایش ناراحت و دلگیر می‌شدند، چون او سعی نمی‌کرد با هیچ کس مودب صحبت کند. سیاوش قصه‌ی ما هر وقت هر چی می‌خواست بدون اجازه برمی‌داشت و یا هر وقت کسی ازش کمک می‌خواست بدون توجه رد می‌شد و می‌رفت. اگر کسی را اذیت می‌کرد بدون توجه به احساسات طرف مقابل به او می‌خندید. بابا و مامان سیاوش سعی می‌کردند که کلمات جادویی یعنی لطفا، متشکرم و ببخشید را به او یاد دهند، ولی او نه تنها از این کلمات استفاده نمی‌کرد بلکه هر کسی را هم که از این کلمات استفاده می‌کرد، مسخره می‌کرد بالاخره یک روز وقتی سیاوش داشت دم در خانه بازی می‌کرد یک پیرمرد رهگذری که داشت از جلوی خانه‌ی آن‌ها رد می‌شد آدرس خانه‌ای را از او پرسید. سیاوش با بداخلاقی گفت: پیر احمق نمی‌بینی دارم بازی می‌کنم؟ برو از یکی دیگه بپرس. پیرمرد بسیار خجالت کشید و گفت: باشه میرم، ولی اینو بدون که از این به بعد هر بار که حرف زشتی بزنی و یا بی ادبی بکنی صورتت زشت و زشت‌تر میشه. پیرمرد این را گفت و با لبخندی دور شد. در همان لحظه سیاوش پایش به پله گیر کرد و صورتش به دیوار کشیده شد و خراشی روی آن افتاد. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃
46.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | هدیه آسمانی ۲۲ 🌺 سوره مبارکه المطففین 🔊 قاری استاد منشاوی و تکرار کودک
هدایت شده از زنگ دانایی
دوستی با امام زمان یه کشتی و یه دریا یه دریای طوفانی خودت رو باید سریع به کشتی برسونی غرق نمیشیم تو دنیا او کشتی نجاته میخوای که پیشش باشی اول یک صلواته حالا توی هر کاری بگو امام زمان جون نگاهتون رو میخوام همیشه با من بمون. شاعر انسیه سپاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به پیر، به پیغمبر، به خدا، به... شما هم عادت دارید هِی قسم می‌خورید؟ پس کلیپ رو ببینید و پند بگیرید😅
شعر کودکانه ☺️ سوره توحید👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا