روزی یک حدیث 🕊🕊
🌸 امام سجّاد عليه السلام فرمودند:
🍁 أمّا حَقُّ ذِي المَعروفِ عَلَيكَ فَأن تَشكُرَهُ و تَذكُرَ مَعروفَهُ و تُكسِبَهُ المَقالَة الحَسَنَةَ و تُخلِصَ لَهُ الدُّعاءَ فيما بَينَكَ و بَينَ اللّه.
حق كسى كه بر تو نيكى مى كند ، اين است كه او را سپاس بگويى و نيكى اش را به زبان آورى و از وى به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداوند برايش خالصانه دعا كنى .
📚 الخصال ، ص 568
عهد با شهدا
✍امروز چهار شنبه مورخ 3 آبان ماه 1402
بــــــه یـــــــاد بـــــرادر شــــــــهیدم: 🔻
شهید نادعلی سامانی
✍ عهد می بندم بر اصول و راه و هدف شهدا پایبند باشم و با عنایت و توکل بر خدا و توسل به معصومین (ع) همواره در مسیر مستقیم الهی ثابت قدم بمانم .
💬و ثواب اعمال خیرم رو به این شهید و امام زمان ارواحنا فداه تقدیم کنم.
▪️ان شاء الله تاثیرات آن را در زندگی تان شاهد خواهید بود.
•
.
وسط عملیات زیرِآتیش دشمن
فرقی براش نداشت ؛
اذان کھ میشد میگفت : من
میرم موقعیتِ الله !✌️🏿💚
- شهید حسن خرازی -
ٱنس با شهداء 🕊🌷
یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم. اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر کاوه. کم مانده بود سک
همراه ابراهیم راه میرفتیم. عصر یک روز تابستان بود. رسیدیم جلوی کوچه. بچهها مشغول فوتبال بودند.
به محض عبور ما، پسر بچهای محکم توپ را شوت کرد. توپ مستقیم به صورت ابراهیم خورد. به طوری که ابراهیم لحظه ای روی زمین نشست. صورتش سرخ سرخ شده بود.
خیلی عصبانی شده بوم. به سمت بچهها نگاه کردم. همه در حال فرار بودند تا از ما کتک نخورند. ابراهیم همینطور که نشسته بود دست کرد توی ساک خودش. پلاستیک گردو را برداشت.
داد زد: بچهها کجا رفتید! بیایید گردوها رو بردارید!
بعد هم پلاستیک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت کردیم.
توی راه با تعجب گفتم: داش ابرام این چه کاری بود؟!
گفت: بندههای خدا ترسیده بودند، از قصد که نزدند. بعد به بحث قبلی برگشت و موضوع را عوض کرد. اما من میدانستم انسانهای بزرگ در زندگیشان اینگونه عمل میکنند.
#سلام_علی_ابراهیم بعدد علم الله
شادی روح شهدا صلوات
❤️❤️
#داداش_ابرام
#سفرمعنویباشهدا
#ترککینهبهدلگرفتن
#روزشصتمسفر
اولین فاطِمه هستی
کهِ حرم دار شدی
شهادت بانو جانمان
فاطمه معصومه«س»تسلیت🖤
شبتون بخیر..🥀
روزی یک حدیث 🕊🕊
🌸 امام علی (ع) میفرمایند:
🍁 وَ اَشْرَفُ الْغِنَى تَرْکُ الْمُنَى
برترین بىنیازى، ترک آرزوهاست.
📚 نهجالبلاغه حکمت 211
عهد با شهدا
✍امروز پنجشنبه مورخ 4 آبان ماه 1402
بــــــه یـــــــاد بـــــرادر شــــــــهیدم: 🔻
شهید صفر صفری
✍ عهد می بندم بر اصول و راه و هدف شهدا پایبند باشم و با عنایت و توکل بر خدا و توسل به معصومین (ع) همواره در مسیر مستقیم الهی ثابت قدم بمانم .
💬و ثواب اعمال خیرم رو به این شهید و امام زمان ارواحنا فداه تقدیم کنم.
▪️ان شاء الله تاثیرات آن را در زندگی تان شاهد خواهید بود.
❤… #عاشقانه_های_شهدا …❤️
ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ لحظه هایی ﻛﻪ با ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ…
نمازای دو نفره مون بود…💕
ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯاﻣﻮ ﺑﻬﺶ ﺍﻗﺘﺪﺍ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ…❤
ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺗﺎیی…💕
کنار ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻳﻢ…
ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻧﻤﺎﺯﺍﻣﻮنو ﺟﺪﺍ ﺑﺨﻮﻧﻴﻢ…
چقد ﺣﺲ ﺧﻮﺑﻴﻪ…
ﻛﻪ ﺩو نفر…💕
ﺍﻳﻨﻘﺪه همو ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ…💕
#شهید_مهدی_باکری
روزی یک حدیث 🕊🕊
🌸 امام باقر عليه السّلام فرمودند:
🍁 اَلحِلمُ لِباسُ العالِمِ فَلا تَعرَینَّ مِنهُ.
بردبارى لباس عالم است، پس تو خود را از آن عریان مدار.
📚 کافى، ج 8، ص 55
عهد با شهدا
✍امروز جمعه مورخ 5 آبان ماه 1402
بــــــه یـــــــاد بـــــرادر شــــــــهیدم: 🔻
شهید ماشالله ابراهیمی
✍ عهد می بندم بر اصول و راه و هدف شهدا پایبند باشم و با عنایت و توکل بر خدا و توسل به معصومین (ع) همواره در مسیر مستقیم الهی ثابت قدم بمانم .
💬و ثواب اعمال خیرم رو به این شهید و امام زمان ارواحنا فداه تقدیم کنم.
▪️ان شاء الله تاثیرات آن را در زندگی تان شاهد خواهید بود.
روزی یک حدیث 🕊🕊
🌸 امام باقر عليه السّلام فرمودند:
🍁 ايمان ، دوستى با (دوستان خدا ) و دشمنى ( با دشمنان خدا ) است.
📚 تحفالعقول ، ص 304
اےڪاش می دانستیم در دعــ🤲🏻ـا برای ظہورٺ چه اسرارے نہفته اسٺ و چہ برڪاٺ و آثارے با آن مرتبط اسٺ.↓
اول مظلوم عالم شڪایٺ خویش از مردم روزگارش را به نخلــ🌴ـستان می برد و درد دل با چاہ می گفٺ.🥺😢
اےڪاش مے دانستیم در ڪدام نخلستان سر بر ڪدامین چاه غربٺ از بےوفایے و غفلٺ ما شِکوه می ڪنے!
#دعافرج_فراموش_نشه!!☺️🌸
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🏷به مناسبت سالگرد وفات پدر بزرگوار شهید حاج قاسم سلیمانی
🔺[پدرم اهل نماز بود. شاید در آن وقت چند نفر نماز میخواندند؛ اما پدرم به شدت تقید به نماز اول وقت داشت. نماز صبح را از روی ستاره و نماز ظهر را از روی سایه تشخیص میداد. البته آن وقت کسی به حمد و سورهی کسی کارى نداشت؛ لذا چهبسا در نماز غلطغلوط زیادی بود. همانگونه که به نماز تقید داشت، به حلال و حرام هم همینگونه بود. همهی اهل عشیرهمان او را به درستی میشناختند. آن وقتها ایشان مشهد رفته بود و به «مشدی حسن» مشهور بود. زکات مالش را چه در گندم و جو و چه در گوسفندها، به موقع به سیدمحمد میداد.]
📚 بخشی از کتاب «از چيزى نمیترسیدم» زندگینامه خودنوشت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی
#حاج_قاسم
🍀