بنزین ماشینم تمام شده بود از مهدی خواستم چند لیتر بنزین بدهد تا به پمپ بنزین برسم، گفت: بنزین ماشین من از بیت المال است، اگر ذرهای از آن را به تو بدهم نه تو خیر میبینی و نه من.
#سفرمعنویباشهدا
#ترکرعایتنکردنحقالناس
#روزسیهفتمسفر
#زنـــــدگـــــــــی_بـــــه_ســـــبــــکـــــ_شـــــهـــــدا
🌺ماشین بیتالمال🌺
بعضی از قوم و خویشهایمان که از شهرستان میآمدند، رسیده و نرسیده گله میکردند: «آخه این درسته که علی آقا ماشین و راننده داشته باشه، اون وقت ما از ترمینال با تاکسی بیایم؟ ما که تهران رو خوب بلد نیستیم!» اما گوشِ پدر به این حرفها بدهکار نبود؛ میگفت: «طوری نیست؛ فوقش دلخور میشن. اونا که نمیخوان جواب بِدن، منم که باید جواب بدم. باید جواب بدم با ماشین بیتالمال چیکار کردم».
شهید علی صیادشیرازی
📚کتــاب یادگاران11، ص62
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
از مـا نيست كسى كه امانت را كوچـك بشمـارد و از آن مواظبت نكند و در معرض تلف شدن قرار بدهد.
📚مســـتدرك الوســــــــــايـل، ج 14، ص 12
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
#سفرمعنویباشهدا
#ترکرعایتنکردنحقالناس
#روزسیهشتمسفر
می گفت دیدم حسین سرگردان از این اتاق ب اون اتاق میره 🏃🏻
پرسیدم چی شده حسین؟ ☹️
گفت: این ماه مقداری حقوقم اضافه شده نمیدونم برای چی ،کسی هم جوابگو نیست🤔
گفتم برو کارگزینی تطبیق کن با فیش ماه گذشته ببین کدوم گزینه اضافه شده...😉
چند روز بعد رفتم کارگزینی یادم اومد موضوع حسین را پرسیدم که چی بوده...
گفتند از بدی آب و هوا ماموریت سیستان ۶۰ هزار تومن بحقوقش اضافه شده بود 😍
ایستاده تا پول را پس داد و گفت من این ماه در سمنان بودم نه ماموریت سیستان...☝️🏻
خاطره از جمال همرزم شهید
☝️شادی روح شهید مدافع حرم محمدحسین حمزه صلوات
#سفرمعنویباشهدا
#ترکرعایتنکردنحقالناس
#روزسینهمسفر
وارد سلف سرویس شدم. ساعت حدود 1و 45 بود و به کلاس نمیرسیدم و صف غذا طولانی بود.
دنبال آشنایی میگشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم.
شخصی را دیدم که چهرهای آشنا داشت و قیافهای مذهبی. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر.
چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت.
و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد.
بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟
گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمیگردم و برای خودم غذا میگیرم.
این لحظهای بود که به او سخت علاقهمند شدم و مسیر زندگیام تغییر کرد.
#شهیددیالمه 🌸
#سفرمعنویباشهدا
#ترکرعایتنکردنحقالناس
#روزچهلمسفر
با اینکه کوچه ای که #شهیدسیاهکالی در آن سکونت داشتند کوچهای طولانی بوده است..
ولی ایشان هیچ وقت موقع رفتن به محل کارشان در اول صبح موتور را درب منزل روشن نمیکردند..
برای اینکه صدای موتور همسایهها را اذیت نکند موتور را دست گرفته و تا سر خیابان میبردند و بعد آن را روشن کرده و سوار میشدند...
شهید حمید سیاهکالی مرادی🕊
#سیره_شهید
#سفرمعنویباشهدا
#ترکرعایتنکردنحقالناس
#روزچهلیکمسفر