وقتی تاریخ مراسم عروسی قطعی شد، از فردای ماه رمضان افتادیم دنبال مقدمات مراسم.
قرار بود از جهیزیه چهار وسیله یخچال، تلویزیون، فرش و ماشین لباس شویی را حمید بخرد.
بقیه جهیزیه را تا حد امکان همراهیم می کرد تا بخریم.
در همان روز اول خرید حمید گفت: وقتی حضرت آقا گفته اند از کالای ایرانی حمایت کنید، ما هم باید گوش کنیم و جنس ایرانی بخریم.🌱
هر فروشگاهی که می رفتیم دنبال جنس ایرانی بودیم.
نظر هر دوی ما هم همین بود تا حد امکان جنس ایرانی.
شهید حمید سیاهکالی🌹
#شهیدانه
#برادرشهیدم
از عالمی پرسیدند:
برای خوب بودن، کدام روز بهتر است؟!
عالم فرمود: یک روز قبل از مرگ
گفتند: ولی مرگ را هیچکس نمیداند
عالم فرمود: پس هر روز زندگی
را روزِ آخر فڪر کن و خوب باش
شاید فردایی نباشد 🍃
#تلنگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 خاطره طنز #شهید_مصطفی_صدرزاده
از اومدن به سوریه !
#شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقانه ترین آیه خدا به انسان :)
انسان در مبارزه
میان حق و باطل
به کمال می رسد ؛
چه در درون خویش
که جهادِ اکبر باشد و
چه بیرون از خود
که جهاد اصغر !
[ شهید سید مرتضی آوینی ]
•●🔗❁♥️●•
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
_ همیشه می گفت ؛
_ با انگشتاتون زیاد ذکر بگید چون
_اوندنیــا هـمین انگشتا شفاعتمیکنند"
#کربلا #آغاز_ولایت_امام_زمان
{🦦🤎}
•
•
📖#خاطرات_جبهه
#لبخند☺️
😂سلمونی😂
☘نزدیک عملیات بود و موهای سرم بلند شده بود. باید کوتاهش می کردم.😕
☹مانده بودم معطل در آن برهوت که جز خودمان کسی نیست، سلمانی از کجا پیدا کنم.🤷♂
🍃تا این که خبردار شدم که یکی از پیرمردهای گردان یک ماشین سلمانی دارد و صلواتی موها را #اصلاح می کند
رفتم سراغش.😃
😀دیدم کسی زير دستش نیست.#طمع کردم و جلدی با چرب زبانی، قربان صدقه اش رفتم و نشستم زیر دستش.💪
🤦♂اما کاش نمی نشستم. چشمتان روز بد نبیند. با هر حرکت ماشین بی اختیار از زور درد از جا می پریدم.😁
😉ماشین نگو تراکتور بگو! به جای بریدن مو ها، غِلفتی از ریشه و پیاز می کندشان!😅
🙃از بار چهارم، هر بار که از جا می پریدم، با چشمان پر از اشک سلام می كردم.🤔
😉پيرمرد دو سه بار جواب سلامم را داد. اما بار آخر کفری شد و گفت:😠😡تو چت شده سلام می کنی.یک بار سلام می کنند😤
🍀گفتم:راستش به پدرم سلام می کنم.
پیرمرد دست از کار کشید و با حیرت گفت:چی؟😧 به پدرت سلام میکنی؟😳 کو پدرت؟⁉
😂اشک چشمانم را گرفتم و گفتم:هر بار که شما با ماشینتان موهایم را می کنید، پدرم جلوی چشمم میاد و من به احترام بزرگتر بودنش سلام می کنم😄😄
😜پیرمرد اول چیزی نگفت. اما بعد پس گردنی جانانه ای خرجم کرد و گفت:
بشکنه این دست که نمک نداره😣
🌺مجبوری نشستم و سیصد، چهارصد بار دیگر به آقاجانم سلام کردم تا کارم تمام شد🤣🤣🤣
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
•
•
#طنز
•●🔗❁♥️●•
#شهید_حسین_معزغلامی
«جدی گرفته ایم زندگی دنیایی را
«و شوخی گرفته ایم قیامت را
«کاش قبل آنکه بیدارمان کنند
«بیدار شویم .»
#آغاز_ولایت_امام_زمان #کربلا
ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ· ✧ ·ـــــ ـ ـ ـ ـ ــ
-
توان ما به اندازه امکاناتِ
در دسترس ما نیستن؛
توان ما به میزانِ
اتصال ما به خداست"(✨.
ــــــــــ ـــــ ـ
- | شهیدعبداللهمیثمی .
دعای عهد.pdf
245.4K
🔖پی دی اف #دعای_عهد
📝همراه با ترجمه
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زیارت_روز_دوشنبه_امام_حسن_و_ امام_حسین_علیه_السلام الهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️صلوات خاصه #امام_حسن_مجتبی علیه السلام ❇️
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ سَيِّدِ النَّبِيِّينَ وَ وَصِيِّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ،السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه،السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ
أَشْهَدُ أَنَّكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ مَظْلُوما وَ مَضَيْتَ شَهِيدا
وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الزَّكِيُّ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلامِ
🕊🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲
عشاق شهادت:))🇵🇸
تـا خـودمـان را
نـســازیـم و تـغـییــر ندهــیــم ؛
جامعه ساخته نمیشــود✨
🌱|شهید ابراهیمهادی
کسانی که برای هدایت دیگران تلاش میکنند به جای مردن شھید میشوند...!
استادپناهیان🎙 #شهیدجھادمغنیھ(: ִֶָ
احمد یک عمر با دعا و نماز زندگی کرده بود؛ آن هم در دوره فساد پهلوی. اذان که می گفت تمام بدنش می لرزید و کسانی که صدایش را می شنیدند، گریه می کردند. شهید قاسم سلیمانی عاشق اذانش بود. نمازها را هم پشت او به جماعت می خواندیم.
در هر فرصتی از جمع فاصله می گرفت و مشغول نماز می شد. هر چه اصرار می کردم که این چه نمازی است که می خوانی؟ پاسخی نمی داد. آخرش اصرارم به زبانش آورد. داشت قضاهای نماز شبش را می خواند.
شهید احمد عبدالهی🌱🕊
#شهیدانه
شب جمعه بود و آخرین شب ماه رجب. بعد از نماز مغرب به سعید گفتم: نمی خواهی دعایی بخوانی؟ گفت: چرا دعای یستشیر را آماده کردم برای آخر شب که فقط خودمان باشیم.
وقتی دعا را شروع کرد و افتاد روی ریل، رفت تو حال خودش. مثل اینکه کسی را نمی دید و شروع کرد به درد دل با خدا. در ناله هایش می گفت: خدایا بسه دیگه. هر چی گناه و معصیت کردم هر چی ثواب کردم دیگه بسه. منم ببر. دلم واسه دوستام تنگ شده…
صبح روز جمعه سعید گفت: «ماه رجب آمد و رفت و ما روزه نبودیم». خیلی تأسف خورد و آن روز را روزه گرفت و رفتیم طرف ارتفاع ۱۱۲ فکه.
منطقه را کاملا توجیه شان کردم. حدود ساعت ۹:۳۰ دقیقه بود که صدای انفجار بلند شد. وقتی به منطقه رسیدیم بدن سعید شاهدی و محمود غلامی بر اثر انفجار مین والمری پر از ترکش بود.
سعید با گلوی سوراخ شده و زبان روزه به ملاقات خدا رفته بود. سفره ماه رجب برای شان چه پر روزی بود.
شهید سعید شاهدی🌹✨
#شهیدانه
احمد خلبانی به شدن متدین بود. همیشه قبل از پرواز وضو می گرفت. این عادت احمد به ما هم سرایت کرده بود.
روز ۱۸ بهمن ۵۷ بود. برای مأموریتی از پادگان پیرانشهر به سمت ارومیه حرکت کردیم. بعد از مأموریت به خاطر وضعیت حاد کشور و تحرکات مرزی عراق، تا ظهر در آسمان بودیم. در حال برگشت بودیم که دستور داده شد تا اطلاع ثانوی در آسمان مناطق مرزی مانور بدهیم. کم کم عصر شد. احمد به خاطر به تأخیر افتادن نماز خیلی ناراحت بود.
بالاخره با ذوق و شوق در رادیو گفت: راه حل را پیدایش کردم. مگر حضرت علی (ع) به خاطر شرایط جنگی برخی جنگ ها، بر روی اسب نماز نمی خواند؟
گفتم: گل گفتی. من هدایت بالگردت را به عهده می گیرم، تو نمازت را بخوان.
فرامین بالگرد را در دست گرفتم و احمد با خیال راحت نمازش را خواند. این نماز حس بندگی متفاوتی داشت.
شهید احمد کشوری🥀
#شهیدانه
شهید اسماعیل خانزاده (متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۳ در روستای زنگی کلا دابو شهرستان محمودآباد متولد شد. شهید اسماعیل خانزاده خادم افتخاری آستانۀ مقدسۀ امامزاده عبدالله علیهالسلام بود. این امامزاده در ۱۲ کیلومترى جنوب غربى آمل و در روستاى اسکومحله قرار دارد. این زیارتگاه مبارکه از شاخصترین و پر زائرترین زیارتگاههای ایران به شمار میرود.
این شهید عزیز در سن ۳۱ سالگی، در ۲۹ آذر ۱۳۹۴، همزمان با شب شهادت امام حسن عسگری علیهالسلام در منطقۀ حلب سوریه در درگیری با اشرار داعش به شهادت رسید و از این شهید گرانقدر یک فرزند دختر به نام نرگس به یادگار مانده است.
این شهید عزیز نخستین شهید مدافع حرم شهرستان محمودآباد بود.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیداسماعیل_خانزاده
#شهیدانه
خدایا خسته ام، شکسته ام، دیگر آرزویی ندارم جز شهادت. احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست. از عالم و عالمیان می گریزم و به سوی تو می آیم. تو مرا در رحمت خود سکنی ده.
به گزارش خبرنگار مهر، در مستند لشکر زینبی پدر شهید اسماعیل خان زاده درباره فرزند شهید گفت که در یکی از دست نوشتههایش به دیدار این شهید با حضرت ولیعصر اشاره کرد. شهید مدافع حرمی که در شب یازدهم ماه مبارک رمضان، توفیق تشرف به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را پیدا کرده بود
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیداسماعیل_خانزاده
#شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 وقتی خدا دلش بخواد ببخشه،
جای گناه ثواب مینویسه!
امام زمان وپشت پرده اعمال ما در قیامت
#کلیپ_سخنرانی
#مدافعان_حرم
‹.🎥📺.› .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رمزِ شهادت شهید آرمان علی وردی !
رمز نداره فقط بگو برایِ خدا
کار میکنم قربةاله الله ..
و آن وقتست كِ به آغوش ِ
معشوق لبیك میگویی !:)
شهید آرمان علی وردی
#شهدایی
عملیات کربلای پنج شهدا
بیشتر از ناحیه پهلو تیرمیخوردن!
- رمزعملیاتیازهرا(س) بود(:💔"
#شهدایی 🌱🕊
اسماعیل خانزاده پاسدار مدافع حرم حضرت زینب کبری سلام الله علیها در تاریخ ۲۹/۰۹/۹۴ توسط تروریستهای تکفیری در سوریه به شهادت رسید. اسماعیل خانزاده در روستای زنگی کلاً دابو شهرستان محمودآباد متولد شد و در سن ۳۱ سالگی در ۲۹ آذر ماه همزمان با شب شهادت امام حسن عسگری بازدهمین اختر تابناک امامت در منطقه حلب سوریه در درگیری با اشرار داعش به شهادت رسید و از این شهید گرانقدر یک فرزند ۵ ساله به نام نرگس به یادگار مانده است. این شهید نخستین شهید مدافع حرم شهرستان محمود آباد بود.اسماعیل خانزاده خادم افتخاری آستانه امام زاده عبدالله علیه السلام بود.این امامزاده در ۱۲ کیلومتری جنوب غربی آمل و در روستای اسکومحله قرار دارد. این بقعهی مبارکه، از شاخص ترین و پر زائرترین زیارت گاههای ایران به شمار میرود.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیداسماعیل_خانزاده
#شهیدانه
چند سال پیش عکس نرگس خانوم دختر شهید که بر سنگ مزار پدر خوابیده به پربینندهترین عکس در فضای مجازی تبدیل شد. ماجرا هم از این قرار بود که عکاسی آمده بود تا از اولین روز مدرسه رفتن نرگس عکاسی کند. نرگس پیشنهاد داد اول بروند سر مزار پدرش. وقتی رفتند، نرگس طوری دراز کشید که انگار مزار پدرش را در آغوش گرفته است.
نرگس خانوم دوبار بعد از شهادت پدرش دوبار آرامش را تجربه کرد. یکبار وقتی بود که حاج قاسم را دید و یکبار دیگر ملاقات با رهبری بود.
همسر شهید چنین ماجرای دیدار با رهبری را نقل مینماید: «یک روز از دفتر رهبری تماس گرفتند و پرسیدند تمایل دارید به دیدار آقا بیایید؟ گفتیم بله ما از همه همین درخواست را داشتیم. تاریخی را معین کردند و رفتیم. قابل وصف نیست و نمیشود مقایسه کرد دیدار سردار را با آقا، اما در هر دو آرامشی بود که به زبان وصف نمیآید.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیداسماعیل_خانزاده
#شهیدانه