🖋 نقد حكمت متعاليه صدرائي (21)
🔵 موضوع : اصالت وجودات خاص
در فلسفه #صدر_المتألهين اصالت وجود در دو مورد مطرح گرديده است
1️⃣ يكي در مورد «حقيقت وجود» كه لابشرط از هر قيدي است. (اسفار ج 1، ص 259)
2️⃣ و ديگر در مورد «وجودهاي خاص» كه همان افراد حقيقت وجود هستند (اسفار ج 6، ص 81)؛
مورد اول مشكلي ندارد، و با براهين فراواني اين ادعا قابل اثبات است؛ ولي برهان زير دلالت دارد كه مورد دوم، باطل است.
🔴 برهان بر بطلان اصالت وجود در وجودهاي خاص:
«1»: هيچ وجود خاصي، «واجب الوجود بالذات» نيست؛
زيرا هر وجود خاصي، مركب از مابهالاشتراك و مابهالامتيازي است، و هيچ مركبي، واجب الوجود بالذات نيست.
«2»: هر موجود اصيل، «واجب الوجود بالذات» است.
زيرا #اصالت_وجود، به معناي موجود بودن شيء است به نفس ذاتش (= بدون نياز به حيثيت تقييدي)؛ و سلب هر شيء از خودش محال ذاتي است؛ و هر چيزي كه سلبش محال ذاتي باشد خود آن چيز «واجب الوجود بالذات» است؛ پس #اصالت_وجود ، ملازم با #وجوب_ذاتي است.
🔳 اينك دو گزاره «1» و «2» را ضميمه مي كنيم و يك قياس اقتراني شكل دوم بصورت زير ترتيب ميدهيم
«1» = (هيچ وجود خاصي، «واجب الوجود بالذات» نيست)
«2» = (هر موجود اصيل، «واجب الوجود بالذات» است)
طبق شكل دوم نتيجه ميدهد كه (هيچ وجود خاصي، موجود اصيل نيست؛ پس («موجود اصيل»، همان «حقيقت وجود» است، كه لابشرط از خصوصيت هر قيدي است)؛ بنابراين محال است كه وجودهاي خاص، كه هر يك به خصوصيتي مقيّدند، در تحقق و موجوديت، اصالت داشته باشند.
#نقد_حكمت_متعاليه_صدرائي (21)
#بطلان_اصالت_وجودات_خاص (2)
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram