7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جمعه💔
غروب جمعه،دلم
بی بهانه می گیرد
ودیدگانم در افق
خون گرفته خورشید
قفل می شود
چه سخت است انتظار
وچه شیرین است
این همه سختی
شبهای جمعه کمیل
وصبح جمعه ندبه هاخواندم
امانیامدی..آقا نیامدی
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج💚
39.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#به_وقت8⃣💚✨🌹
یا امام رضا ع💚
باز هم میل زیارٺ ڪرده ایم از راه دور
نیٺ از ما قصد از ما رفت و آمد با شما
ما ڪبوترهای بی بالیم اما آمدیم
لذت پرواز در اطراف گنبد با شما
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَج
🍃🌸﷽🌸🍃
#دم_اذانی😍🌹
💝پیروان ما را در سه
چیز امتحان کنیدوببینید :
۱- آیادر نماز اول وقت
مواظبت میکند.
۲- در حفظ اسرار
پایبند است.
۳- درحفظ و تقسیم
اموال برادران ایمانی
خود، مقیَّدمیباشد......
[ ازحضرت امام صادق
علیه السلام ]
📚 الخصال ص۱۰۳
✅نماز_اول_وقت💚
🌹التماس_دعای_فرج🤲
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍو
آلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
#نماز_اول_وقتش_میچسبه😍👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#الله_اکبر🦋
الله_اکبر🦋
#ﷴﷺ🌸
#علیاً_ولی_ﷲﷺ🌸
#مھدی💚 #آمد😍
خدایۍاینمژدھ🎉روبدن،
واڪنشتچیہ؟
+ ذوقمرگمنمیشم
قطعامیمیرم😭♥
╭─•─•⇝❁♡•♥•♡❁⇜•─•─╮
#مهدی #آمد💚💚💚😍😍😍
╰ ─•─•⇝❁♡•♥️•♡❁⇜•─•─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولاجان
اومدم با آه و گریه 😭
روم سیاهه یابن الحسن
#حاج_مهدی_رسولی
شبتون پرنور✨
التماس دعای فرج✨
اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج به حق حضرت زینب علیها السلام
•┈••✾ 🍃🌹🍃✾••┈•
#شبتون مهدوی😊💚😍👌
#رمانبیصدا
#قسمتپنجم
از در رفتم بیرون که داشتم میخوردم به رئوف!!!!😶😶
هم خودش هم من چند ثانیه ای تو شوک بودیم!!!😵
سریع خودمو جمع کردم تا بیشتر پیشش ضایع نشم!!!😓😓
رفتم کنار و آروم گفتم:ببخشید!!!😢😓
با لبخند🙂 گفت:اشکال نداره!!!😙پیش میاد!!!!😌شما هم ببخشید!!!!😓
نمی دونم چرا،اما اون حرفش از صد تا فحش،بدتر بود!!!!😤
یعنی پیش خودش فکر میکنه من دست و پا چلفتی ام؟؟؟؟😒😒😒
تو دلم اداش رو در آوردم:"پیش میاد!!!!"😠😠😠
.
.
.
خب رسیدیم چَماستان!!!!🙃🙃
یه خرده تو روستا گشت زدم تا بقیه ی اعضای گروه هم بیان!!!!👥👥
باورم نمیشه!!!😲😲
یعنی واقعا چنین جاهایی وجود داره؟؟؟؟😱😱😱
شاید بپرسین:مگه اونجا چی داره؟؟؟؟🤨🤨
توی یه جمله بخوام بگم:"هیچی نداره!!"😨😨
نه آب درست و حسابی داشت💧،برقشون هم خیلی کم بود⚡،اصلا حموم نداشن🛁،بچه هاشون اونقدر کثیف بودن،دیگه داشتن سیاه می شدن🧒🏿👧🏿!!!!!داشت گریه ام می گرفت!!!😢😢
دیگه باید کارم رو شروع کنم!!!!🛠
با این که اول دلم نمی خواست بیام،اما بعد گفتم:حالا که رئوف کار میکنه(رئوف چون پزشک👨🏻⚕ بود،به بابا جون 🧔🏻کمک می کرد!!!)،منم باید کار بکنم!!!🛠
از یه طرف هم وقتی بچه هاشون🧒🏿👧🏿 رو دیدم،تو تصمیمم مصمم شدم!!!!🤗
من مسولیت هدایت بچه های روستا🧒🏿👧🏿 رو به عهده گرفتم!!!👊🏻
قرار بود با بچه ها 🧒🏿👧🏿کاردستی 🧸درست کنیم و نقاشی🖼 کنیم!!
سخت تر از چیزی بود که فکر می کردم!!!!😩😩
چون با زبون محلی حرف می زنن،حرف هاشون رو نمی فهمم!!!😞
تازه؛چون جزء روستاهای محروم بودن،خیلی از چیز ها رو تا حالا ندیده بودن؛مثل قیچی✂،چسب💈و.....
واسشون بادکنک🎈برده بودیم!!!
وقتی بهشون دادیم،خیلی ذوق کردن!!!😆😆
.
.
دیگه شب شده بود!!!!🌃
رفتم پیش بابا جون🧔🏻تا ببینم کارش چطور پیش میره!!!!😎😎
حواسم نبود که رئوف هم پیش بابائه!!!!🙃
اگه یادم بود هیچ وقت نمی رفتم،چون......
#ادامه_دارد
◦•●◉✿کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده ✿◉●•◦
#ف_چ