eitaa logo
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
97 فایل
مآدرساداٺ!🙃 فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم🙏 دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛🙃🙂🌹 اینجاهمہ‌مهماڹ‌حضرت زهرا س هستی زیرنظر مدافع حرم عمه سادات 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: @bs_hoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀﷽🍀 🌸💜 💜🌸 قسمت زنگ خونه رو زدم، چند ثانیه نگذشته بود که فاطمه سادات در و باز کرد و محکم منو گرفت تو بغلش: _سلام معصومه جونم جواب سلامشو دادم.. با لبخند از هم جدا شدیم 😊که عاطفه رو پشت سرش دیدم، رفتم سمتش و بعد چند ماه همدیگر و بغل کردیم: _دلم برات خیلی تنگ شده بود عاطفه جون عاطفه هم با خوشحالی گفت:😊 _منم دلم یه ذره شده بود برات با خوشحالی به شکمش نگاهی کردم و گفتم: _نی نی خاله چطوره؟؟😍 خندید و گفت: _خوبه، مشتاق به دنیا اومدنه😅 با ذوق گفتم: _جون من، کی؟؟😍😳 + ان شاالله دو سه هفته دیگه☺️ از خوشحالی جیغی کشیدم و گفتم: _واقعا؟؟ لبخندش پررنگ تر شد..😃 سه تاییمون نشستیم که فاطمه گفت: _وای که چقدر دلم می خواست مثل قدیما دوباره دور هم باشیم😍😇 هر دومون تایید کردیم که عاطفه رو به من کرد و گفت: _خوبی تو؟ نیستی اصلا .. نه زنگی،نه پیامی چیزی که بدونم زنده ای حداقل خندیدم و گفتم: 😅 _ببخشید، آخه همش منتظر بودم برگردی تا ببینمت - حالا که برگشتم، اومدم خفه ات کنم با این همه نامردیت😠😄 فاطمه از موقعیت سواستفاده کرد و گفت: _حالا عاطفه در دسترس نبود من که یه کوچه اونور تر بودمم نیومدی ببینی🙁 دستامو به نشانه ی تسلیم اوردم بالا و گفتم: _باشه عزیزان عذر می خوام، حالا منو ترور نکنین لطفا..گذشته ها گذشته به الان توجه کنیم 😁✋ ...