eitaa logo
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.6هزار ویدیو
97 فایل
مآدرساداٺ!🙃 فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم🙏 دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛🙃🙂🌹 اینجاهمہ‌مهماڹ‌حضرت زهرا س هستی زیرنظر مدافع حرم عمه سادات 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: @bs_hoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای آرومش رو شنیدم: خدا بخیر کنه!!!😗😗😗 . . دیشب اینقدر به محمد اصرار کردیم، که گذاشت شب رو تو موکب بخوابیم😅😅 البته؛ من به فاطمه میگفتم و اون به محمد می گفت😁😁 هر جا هم که نزدیک بود کم بیاره، من پاپیچش میشدم😜😜😜 من موهام چون بلند بود، تازه شب خشک شد!!!🙄🙄 ساعت ۳ نصفه شب که از موکب خارج شدیم، به شدت گشنم بود!!!😐😐 هی چشمم دنبال موکب های جاده آسفالت بود👁👁 فاطمه درمونده نگاهم کرد: باز گشنته؟؟😟😟 مظلوم گفتم: من از دیشب تا حالا چیزی نخوردم🥺🥺 محمد گفت: اما دیروز عصر، یه بنده خدایی از پرخوری دل درد گرفته بود😏😏 اخم کردم: خودتون دارید میگید دیروز عصر😠😠😠 خلاصه هرچی که بود، نیم ساعت بعد، در حالی که من از گشنگی بزور راه میرفتم؛ به یه موکب رسیدیم🙁🙁🙁 محمد تاکیدی گفت: فقط یه لیوان شیر و یه تیکه نون🥛🥐 من یه لیوان شیر داغ برداشتم و سر کشیدم😋😋 بعد یه نون(انگار نون باگت خودمون رو کوچیک کرده بودن، اما این خشک و شیرین بود) خوردم🥖🥖 محمد حواسش نبود و فاطمه هم رو صندلی نشسته بود😆😆😆 یه لیوان شیر 🥛و یه نون🥖 دیگه هم خوردم😄😄😄 اما بعدش محمد اومد و دیگه نشد بخورم☹☹.... ◦•●◉✿کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده ✿◉●•◦