eitaa logo
قم عُشّ آل محمد ۱
138 دنبال‌کننده
23هزار عکس
12.8هزار ویدیو
307 فایل
قم عش آل محمد قم آشیانه آل محمد #قم_عش_آل_محمد #قم_آشیانه_آل_محمد ادامه مطالب کانال اول در کانال دوم می آید @oshh_2 @oshh_1 @oshh_2 @oshh_3 ادمین @oshh_4
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ بررسی صحت انتساب سد داریال به کوروش 1⃣ به زعم ، کوروش در سفرهایی که به شمال ایران انجام داد، سدّی را برای جلوگیری از تجاوزات اقوام مهاجم، بنا نمود. اما خود ایشان نیز معترف‌اند که شرح لشکرکشی کوروش، به تفصیل بیان نشده و تواریخ، ساختن سدّی که حملات را متوقف نماید، به کوروش کبیر نسبت نداده‌اند!! 2⃣ لذا ایشان برای اثبات مدعای خود، پاره‌ای از قرائن را مستمسک قرار داده‌اند؛ وجود تک‌واژه «کور» در نام ارمنی و نیز در نام از شعبات «رود ارس» که از آن نواحی می‌گذرد، ایشان را به یقین رسانده که سد داریال را بنا نموده است!! 3⃣ اما آیا این نحو از استدلال در حدّی از استحکام هست که ساخته‌شدن سدّی توسط را بی‌هیچ شک و شبهه‌ای اثبات نماید؟! آن‌هم در شرایطی که دلیل تاریخی برای اثبات این مدعا در دست نداریم. روشن است که استدلال جناب ابوالکلام پذیرفتنی نیست!! 4⃣ مروری بر مشخص می‌کند که صحّت بسیاری از جزئیات حیات کوروش، که حتی در تواریخ مدوّن بیان شده‌اند نیز محل تردید است. حال چگونه در ارتباط با امری که در زندگی کوروش ثبت نگردیده (یعنی ساختن سدّ) می‌توان به قطعیّت سخن گفت و ساختن سدّی را تنها با استناد به نام آن سدّ و یا نام رودی که در مجاورت آن سدّ در جریان است، در رابطه با کوروش اثبات نمود؟!! 5⃣ لذا جناب ابوالکلام نیز نتوانسته مسأله سدّ در داستان ذوالقرنین را چنان‌که باید مورد بررسی دقیق قرار دهد، زیرا ادعای ایشان با استفاده از منابع تاریخی متقن و یقین‌زا قابل اثبات نیست. بلکه اساساً منبع تاریخی برای اثبات مدّعای ایشان وجود نداشته و این امری است که خود ایشان نیز بدان اذعان کرده‌اند، زیرا اگر مدرکی در رابطه با این امر در اختیار داشتند، یقیناً ارائه می‌نمودند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💎 نتیجه‌گیری 1⃣ گفتیم که در قرآن دارای دو مشخصه اصلی است: یکی دفع شرّ اقوام مهاجم و دیگری پابرجا ماندن تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی. اما واجد هیچ‌یک از این مشخصات نیست. زیرا که از دید ابوالکلام و بسیاری از مفسّرین همان قوم بوده‌اند، در قرون پس از کوروش حملات خود از را پی گرفتند. 2⃣ از سوی دیگر، غیر از تنگه داریال، راه‌های دیگری نیز برای حملهٔ سکاها به نواحی جنوبی وجود داشته و آن‌ها می‌توانستند در صورت مسدود شدن یک راه، از راه‌های دیگر حملات خود را از سر بگیرند. یعنی سد داریال از همان ابتدا نیز نمی‌توانسته شرّ مهاجمین را به‌طور مطلق دفع نماید. این نیز دلیل دیگری است تا نتوانیم سدّ مذکور را همان سد ذوالقرنین بدانیم. 3⃣ مضاف بر این، سد داریال برخلاف آنچه قرآن در رابطه با سد ذوالقرنین بیان نموده، تا زمان رسیدن وعدهٔ الهی (قیامت) پابرجا نبوده و از استحکام آن کاسته شد، به‌گونه‌ای که در قرون بعد تدابیری در جهت استحکام آن اخذ گردید و جالب‌تر آن‌که به‌رغم همهٔ تدابیر باز هم حملات مهاجمین از این تنگه متوقف نشد. با این وجود چگونه می‌توان سد داریال را همان سد ذوالقرنین دانست؟!! 4⃣ در اینجا باید به این نکته اشاره شود که حتی خود جناب ابوالکلام نیز از زمان‌های هفت‌گانهٔ خروج یأجوج و مأجوج (سکاها) سخن به‌میان آورده و از مطالب ایشان برمی‌آید که برخی از حملاتی که از جانب این قوم به ایران صورت پذیرفت، مربوط به قرون پس از کوروش بوده است! 5⃣ نتیجه آن‌که سد داریال فاقد اصلی‌ترین ویژگی‌های سد ذوالقرنین، یعنی دفع شرّ اقوام مهاجم و پابرجا بودن تا رسیدن وعدهٔ الهی است. به‌نظر می‌رسد جناب برای یافتن سد ذوالقرنین در میان ابنیه تاریخی به این موارد توجه ننموده است!! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✍ ردّ توجیه علامه طباطبایی (ره) 1⃣ مشاهده کردید که از آن‌جا که هیچ سدّی را نیافته‌اند که در طول سالیان متمادی، راه حملات اقوام مهاجم را مسدود نماید، تعبیر جالبی از آیهٔ ۹۸ سورهٔ کهف ارائه نموده و مراد از «دکّ» شدنِ سدّ و رسیدن وعدهٔ الهی را همان ظهور پیشرفت‌های بشری دانسته‌اند!!! 💥 این بیان علامه از دو منظر قابل نقد است: 2⃣👈 براساس آیات قرآن و آراء جمهور مفسّرین، مراد از «وعدُ ربّی»، همان قیامت کبری است و این برداشت با آیهٔ ۹۶ سورهٔ انبیاء و نیز با روایات باب «اشراط الساعة» مطابقت کامل دارد که به این مسأله قبلاً اشاره شد. این در حالی‌است که برای استنباطی که مرحوم علامه از عبارت «وعدُ ربّی» ارائه نموده‌اند، شاهد قرآنی و روایی وجود ندارد. 3⃣👈 حتی اگر برداشت ایشان از آیهٔ ۹۸ سوره کهف را پذیرفته و وعدهٔ خداوند متعال را وعده به «ترقّی جوامع و اتساع طرق ارتباطی» تفسیر نماییم، باز همان اِشکال اولیه به قوّت خود باقی است. چرا که سازه‌هایی چون و که مفسّرین آن‌ها را به‌عنوان سدّ ذوالقرنین به‌شمار آورده‌اند، حائز اصلی‌ترین ویژگی نبوده و حتی در بدو امر نیز در دفع شرّ مهاجمین کارایی علی‌الاطلاق نداشته‌اند. 4⃣ اساساً طُرُق احتمالی برای حملهٔ به عرصه‌های جنوبی، ٣ راه بوده است: «تنگه داریال»، «دربند یا باب‌الابواب» و «کرانه شرقی دریای خزر». وجود راه‌های متفاوت برای حملهٔ سکاها بدان معنا است که با احداث یک سدّ، نمی‌توان حملات را به‌طور مطلق دفع نمود. زیرا مهاجمین می‌توانستند از راه‌های مختلف به سرزمین‌های جنوبی حمله کنند و على‌الظاهر این کار را نیز انجام داده‌اند، چنان‌که در نوشته‌های و بدان اشاره شده است. 5⃣ بنابراین این سازه‌ها نه در زمان‌های گذشته و نه اکنون که با وقوع پیشرفت‌های چشم‌گیر، امر ارتباط ملل تسهیل شده، مانعی مطلق برای حملهٔ اقوام مهاجم محسوب نگشته و از این‌روی نمی‌توان آن‌ها را همان سد ذوالقرنین محسوب نمود. 6⃣ از سوی دیگر، مثال‌هایی که قبلاً در خصوص حملات و در اعصار پس از ارائه گردید، حاکی از آن است که ابنیه‌ای چون و ، در آن ادوار که پیشرفت‌های کنونی در امور ارتباطی حادث نشده بود نیز «دکّ» و ناکارآمد بوده‌اند!! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter