eitaa logo
استاد محمد شجاعی
315.4هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
916 فایل
گروه رسانه منتظر رسانه رسمی استاد محمد شجاعی استاد و پژوهشگر بین‌المللی «انسان شناسی الهی» 👤 پشتیبان @poshtiban_pasokhgoo 📞 روابط عمومی ۰۲۱۵۵۹۶۱۴۱۲ ۰۲۱۵۵۹۰۸۰۳۸ 🌐 سایت montazer.ir 📢 جهان خبر @jahan_khabar 📥 آرشیو مباحث @archive_ostad_shojae
مشاهده در ایتا
دانلود
※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※
12.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجموعه قسمت نهم : « دوربینی که سبز شدن دانه‌ها را برایمان ضبط کرده است » √ همین یک دقیقه کافیست برای اینکه بارها از خودمان بپرسیم، "با من در این دنیا چکار داشته‌ای" ؟ @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نیت‌هایمان باید بزرگ باشند، اما عملیاتی شدن نیت‎ها باید بقدر وُسع‌مان انجام بگیرند! ※ نیت‌ها که بزرگ باشند خداوند کم کم به توان محدودمان برکت داده و رشدش می‌دهد تا به نیت‌مان نزدیک شود! 🎞 رسانه رسمی استاد محمد شجاعی @ostad_shojae | montazer.ir
انسان شناسی ۳۵۲.mp3
12.36M
۳۵۲ | ✘ اونی که میگه من مؤمنم، ولی شل و ول و وارفته است، و درونش اثری از سخت‌کوشی دیده نمیشه، مومن نیست! √ توهم مومن بودن داره ! منبع : کارگاه انسان شناسی پیشرفته 🎞 رسانه رسمی استاد محمد شجاعی @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| اگه جمهوری اسلامی نبود، الآن ما با همه‌ی دنیا در صلح بودیم! @ostad_shojae |montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: شکموها رشد عقلی و معنوی خوب و پرسرعتی ندارند! ✍️ آمده بود تا با محمدعلی بازی کند! پسر من محمد علی شش سال داشت ، درست همسن احسان پسر یکی از بهترین دوستانم که بعضی وقتها می‌آید خانه ما تا با محمد علی بازی کند. • ساعت شش غروب بود، بازی‌شان که تمام شد، شام ما هم آماده شده بود! گفتم بچه‌ها اگر گرسنه‌اید برایتان شام بکشم تا بخورید. هر دو استقبال کردند. • در بشقاب هردویشان به اندازه‌ای که فکر می‌کردم سیر می‌شوند غذا کشیدم، و کمی هم داخل یک بشقاب دیگر کشیدم و گذاشتم بین‌شان تا اگر سیر نشدند، از آن برای خودشان بکشند. • احسان خیلی سریع‌تر از محمدعلی غذایش را خورد و تشکر کرد. گفتم اگر سیر نشدی می‌توانی از بشقاب وسط سفره غذا برداری. تشکر کرد و برنداشت ! • صبح فردا با دوستم تلفنی صحبت می‌کردم، گفت احسان که به خانه آمد اظهار گرسنگی کرد و طلب شام. گفتم تو که با محمدعلی شامت را خورده بودی! زد زیر گریه و خودش را پرت کرد در آغوش من، اولش تعجب کردم.... آرام که شد گفت؛ مامان من در خانه محمدعلی سهم بشقاب خودم را خوردم، اما ترسیدم اگر از غذای داخل آن بشقاب بخورم، و محمدعلی هم سیر نشده باشد و بخواهد از آن غذا بخورد، دیگر غذایی نمانده برای او ! برای همین نخوردمش تا محمدعلی بخورد. و او نمی‌دانست از آن غذا باز هم بود.... ✘ به فکر فرو رفتم و دو نکته سخت درگیرم کرد؛ ※ خیلی وقتها ما پیشدستی می‌کنیم برای اینکه رزقی را بقاپیم، و برایمان مهم نیست بقیه گیرشان می‌آید یا نه ... حالا این رزق هر چه می‌خواهد باشد! و این کودک با این سن کمش فهمید که باید به نفع رفیقش کوتاه بیاید! خیلی وقتها هم فکر می‌کنیم از یک نعمت فقط همین اندازه وجود دارد که ما می‌بینیم، درحالیکه سفره خدا پهن است به قدر بی‌نهایت، و ما باید سهممان را مستقیم از صاحب سفره بگیریم. از محلی که با چشم دیده نمی‌شود، غذای دیگِ این صاحب سفره هیچ وقت تمام نمی‌شود. @ostad_shojae | montazer.ir
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| ✘ روابط عاشقانه‌ی شکموها، آسیب‌پذیرتر از بقیه است! @ostad_shojae |montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| همسرم تا غذاش یه خورده اینور اونور شه، میریزه بهم ! @ostad_shojae | montazer.ir