شرط شرعی به شرط متقدم، شرط متأخر و شرط مقارن تقسیم می‌شود. ۱- شرط متقدم مراد از شرط متقدم، تقدم زمانی شرط بر مشروط است، مانند وضو و غسل نسبت به نماز، بنابر این فرض که خود افعال وضو و غسل، شرط باشد نه اثر آنها (طهارت) که تا زمان نماز باقی می‌ماند. ۲- شرط متأخر مراد از شرط متأخر، تأخر زمانی شرط از مشروط است، مانند غسل شب بعد برای استحاضه کثیره که به قول برخی شرط صحت روزه روز قبل است. ۳- شرط مقارن مراد از شرط مقارن، تقارن زمانی شرط با مشروط است، مانند استقبال و پاک بودن لباس در نماز که زمان آن دو با نماز یکی است.

وجه تسمیه مدرسه«فیضیه» قم انتساب مدرسه فیضیه به مرحوم فیض کاشانی نیست، بلکه انتساب آن به حضرت معصومه علیهاالسلام است، زیرا در موقوفات آستانه،‌ تعبیر «آستانه فیض آثار» رایج بود و چون آن مدرسه جزء آستانه و راهرو حرم بود، به «فیضیه» شهرت پیدا کرد. ایوان مدرسه در سنه ۹۳۹ق در زمان شاه طهماسب ساخته شده و معروف است که شیخ بهایی مدّتی در فیضیه تدریس کرده است. همچنین می‌گویند ملاصدرا هم مدّتی در آنجا اشتغال علمی داشت. جرعه‌ای از دریا، ج3، ص623

#نکات_اخلاقی مرحوم آیت‌الله‌العظمی حاج سید احمد زنجانی در کتاب «الکلام یجرّ الکلام در شرح حدیث پیامبر اکرم‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله که می فرماید «بَارَكَ اللَّهُ عَلَى سَهْلِ الْبَيْعِ سَهْلِ الشِّرَاءِ سَهْلِ الْقَضَاءِ سَهْلِ الِاقْتِضَاء» (تهذيب الأحكام،ج7، ص18) می‌نویسد: فتوّت و جوانمردى، يك معنایى است، راستى و درستى نيز معناى ديگر. و ممكن است شخصى، دزد و دغل باشد؛ ولى در عين حال، جوانمردى و فتوّت داشته باشد؛ چنان كه ممكن است شخصى، راستى و درستى داشته باشد، امّا جوانمردى و فتوّت نداشته باشد؛ مثل آن مرد مقدّسى كه به دخترش جهيزيّه داده بود، بعد از چندى، دخترش ناخوش شده بود. او مأيوس از حيات دختر شده، رفته جهيزيّه را پيش چشم دختر جمع كرده، آورده بود. وى خود بر اين پيش دستى خود مباهات مینموده، می گفته من كه اين ها را جمع می نمودم، دختر چشمش را باز كرده، نگاهى به من كرد، گفت: آقا جان! میبرى، ببر. به خدا قسم، هنگام شنيدن اين قصّه، به چشمم اشك آمد؛ منتها مجلس بود، خوددارى كردم؛ و هم هنگام نوشتن، در اين هنگام خوددارى نكردم، اشك بی اختيار ريخت. بعد قلم را از دست گذاشته، اشكم را پاك نمودم. خدايا اين دل، دل بوده يا سنگ و آن مال، مال بوده يا ننگ؟ واقعا خيلى اشخاص هستند كه چندان قيد حلال و حرام را ندارند؛ امّا مردانگى و جوانمردى دارند. در ارتباط با آن ها، انسان مغبون نمی شود؛ امّا در برابر آن ها، اشخاصى هستند كه نهايت دقّت را در حلال و حرام دارند، لكن مردانگى و جوانمردى ندارند. در معامله مثلا، اصلاً رعايت انصاف نمی كنند. از اين ها، من در صف جماعت می بينم؛ در جایى كه نشست، مثل سنگ حركت نمی كند، ولو به يك انگشت حركت كردن او جاى يك نفر باز می شود، حركت نمی كند. شيطان اين دسته اشخاص را از كجايش مهار كرده، نمی دانم. فريفته عمل خود می باشند. عمل خودشان را بزرگ می بينند و يا عمل مردم را حقير می شمارند. غرض، كجايشان درد می كند، نمی دانم با وجود اينكه حضرت رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله) دعاى بركت كرده بر كسى که در فروش آسان گيرد، در خريد آسان گيرد، و در پرداخت و دريافتش نيز آسان بگيرد. «بَارَكَ اللَّهُ عَلَى سَهْلِ الْبَيْعِ سَهْلِ الشِّرَاءِ سَهْلِ الْقَضَاءِ سَهْلِ الِاقْتِضَاء» https://eitaa.com/ostadabasalipoor

#نکات_اصولی ان العموم ینقسم باعتبار الی قسمین ۱-عموم ازمانی افرادی ۲- عموم استمراری افرادی

معنا ومقصود از این دو قسم عام و فایده مترتب بر این تقسیم را انشاالله فردا مفصلا عرض خواهم کرد

توضیح مکتوب دلالت حدیث حل بر برائت مربوط به جلسه ۴ کفایه

#کفایه #اصول_عملیه #برائت جلسه ۵ صفحه

#مکاسب #بیع #شروط_العقد جلسه ۵ صفحه

عموم ازمانی افرادی مثل اکرم‌ العلما کل یوم را گویند وعموم استمراری افرادی مثل اکرم‌ العلما دائما را گویند

ثمره تقسیم" اگربعد از اکرم‌ العلما کل یوم مخصصی مثل لا تکرم زیدا العالم فی یوم الجمعه بیاید وما روز شنبه شک در وجوب اکرام زید بکنیم حکم به وجوب اکرام زید می کنیم ومی گوییم عام افرادی ازمانی شامل زید می شود اصطلاحا می‌گویند استصحاب حکم خاص روز جمعه (عدم وجوب اکرام ) جاری نیست واگربعد از اکرم‌ العلما دائما مخصصی مثل لا تکرم زیدا یوم الجمعه بیاید وما در وجوب اکرام زید در روز شنبه شک کنیم می توانیم حکم به عدم وجوب اکرام زید در روز شنبه بکنیم اصطلاحا می‌گویند استصحاب حکم خاص جاری است

اینکه در دومی حکم به عدم وجوب اکرام زید میکنیم بخاطر این است که در آن ، مورد تخصیص افراد است نه ازمان واین از ظهور کلام مستفاد است چیزی که فراتر از ادبیات است

#نکات_فقهی اطلاق علم عرفی یا علم عادی به اطمینان یا معامله علم با اطمینان در برخی موارد موجب شده برخی فکر کنند که همیشه اطمينان مثل علم است در حالیکه اطمینان فی الجمله مثل علم هست نه بالجمله https://eitaa.com/ostadabasalipoor