وی افزود: این وضعیت قرآن در زمان پیامبر بود و در آن زمان شاعران و سخنشناسان بزرگی مانند «ولی بن مغیره» که شانس خود را آزمودند، حضور داشتند. این افراد نتوانستند مانند قرآن بیاورند و در نتیجه گفتند قرآن سحر و پیامبر ساحر است و برای اینکه به اعتراف به اعجاز نکنند این بحث را مطرح کردند.
معارف تصریح کرد: زمان پیامبر(ص) سپری شد، عده زیادی مسلمان شدند و معجزه بودن قرآن را گردن نهادند. یکی دو قرن گذشت، در اواخر قرن دوم موجهایی انکاری در بین مسلمانان به وجود آمد که متاثر از زنادقه بود که کافران و ماتریالیستهای دوران بودند و اعتقادی به الهی بودن قرآن نداشتند و آن را کتابی بشری خواندند.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در این دوران و با انکار اعجاز قرآن کریم، دانشمندان اسلامی به تکافو افتادند، گفت: برای مثال مفسران، ادیبان و متکلمان از همه مهمتر به دنبال اثبات اعجاز قرآن رفتند. کار متکلم اثبات عقیده با استدلال است و از این بیش از دیگران این قشر تلاش کردند تا اعجاز قرآن را اثبات کنند. متکلم در علم کلام با استفاده از آیات، روایات و ادله عقلی میکوشد تا حجیت عقاید را ثابت کند.
وی ادامه داد: در قرن سوم و چهارم کوششهایی شد تا اعجاز قرآن را اثبات کند که این کوششها استدلالی بود و این در حالی است که در زمان پیامبر (ص) و متن قرآن، اعجاز قرآن به صورت اجمالی و کلی طرح شده است. از این رو اعجاز قرآن پدیده قرن سومی و چهارمی نیست، بلکه مباحث استدلالی و تفصیلی در این قرون طرح شده است.
معارف افزود: در این قرون تعریف معجزه، نشانههای آن و ابعاد معجزه مطرح شد. برخی گفتند اعجاز قرآن از بعد صرفه، خبرهای غیبی، اختلافناپذیری، اثرگذاری بردلها و تحولبخشی یا فصاحت و بلاغت است. هر کدام از اینها دلیل میخواهد؛ برای مثال مدعی اینکه فصاحت قرآن دلیل اعجاز آن است باید بتواند ثابت کند که فصاحت و بلاغت قرآن، بالاتر از فصاحت و بلاغت سخنان دیگران است. برای این منظور در قرن چهار و پنجم برای نمونه عبدالقاهر جرجانی دلایل الاعجاز و اسرارالبلاغه را تدوین کرد. عبدالقاهر جرجانی را پدر علوم بلاغت میخوانند. او علوم بلاغت را تعریف و پایهگذاری کرده و آنها را بر قرآن تطبیق کرده است.
وی تصریح کرد: از اینرو جمعبندی مطالب من این است که قرآن کریم نوعی آیه در طول آیاتی است که بر پیامبران نازل شده است و فعالیت هر پیامبری متوقف بر آیهای بوده که به اصطلاح معجزه دلالت میکند. معجزه نشانهای است که دیگران را عاجز میکند از اینکه مثل آن را بیاورند. در قرآن تصریح شده است خداوند به هر پیامبری آیهای میدهد که اینها پیامبران اولیالعزم هستند و حقانیت آنها را ثابت میکرده و تبعا پیامبر ما هم میبایست برای اثبات ادعاهای خود آیهای ارائه دهد و فرق پیامبر ما با پیامبران دیگر این بود که قرآن آیه پیامبر است که آیهای عقلی در برابر آیههای حسی است که مخصوص پیامبران بنیاسرائیل بوده، زیرا فرهیختگان مخاطبان پیامبر هستند و معجزهای ابدی است.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه اعجاز قرآن با آیات تحدی به رخ کشیده شده است، گفت: قرآن عده زیادی را مسلمان کرد، اما این داستان در تاریخ بود، تا اواخر قرن دو که موجهای انکاری از سوی زنادقه در مسلمانان به وجود آمد و ناچار مسلمانان با تکافوی علمی تلاش کردند اعجاز قرآن را در صورتی تفصیلی و استدلالی اثبات کنند؛ از این رو بحث اعجاز قرن سوم و چهارمی نیست.
معارف در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه در خصوص مفهوم مبارزهطلبی مورد اشاره در آیات تحدی، آیا کسی میتواند داور این مسئله باشد؟ گفت: قرآن در جامعهای نازل شده است که مهمترین هنر آن جامعه ادب بوده و اشعار و قصایدی میسرودند و بازارهایی داشتند که اشعار خود را عرضه میکردند. در چنین جوی ادبیات، صنعت غالب مردم عصر پیامبر(ص) بوده و معجزه پیامبران از جنس چیزی انتخاب میشود که مردم میتوانند آن را درک کنند.
وی تصریح کرد: در خصوص قرآن، معجزه در واقع امری بوده است که شاعران و خطیبان جامعه عصر نزول بتوانند آن را درک کنند و فصاحت و بلاغت آن را تشخیص دهند و اگر قرار بود مانند قرآن را بتوانند بیاورند، در عصر پیامبر افراد زیادی حضور داشتند؛ زیرا مردم از نظر فصاحت و بلاغت قویتر از دورههای بعدی بودند که زبان عربی با زبانهای دیگر خلط و آلوده شده و از اصالت خود خارج شد.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: با توجه به اینکه پیامبر(ص) ۱۳ سال در مکه بوده و اکثر آیات تحدی در مکه نازل شده است در سورههای هود، یونس و طور که مکی هستند، در این شهر کافران دعوت شدند تا مثل قرآن را بیاورند، اگر مانند آن را میتوانستند بیاورند حقیقتا خودشان داوری میکردند، چون پیامبر(ص) در موضع ضعف بود. آنها میتوانستند کارشناسان ادبی آن عصر را مانند «ولید بنمغیره» که «ابوجهل» از او دعوت کرد، کلامی مانند قرآن را بیاورد، داوری را به دست بگیرند. اگر آنها چنین کلامی را میآوردند، پیامبر(ص) نمیتوانست داور باشد، در موضع ضعف بود و جو فرهنگ و شهر در اختیار مشرکان بود و میتوانستند بگویند این سخن همتراز با سخن پیامبر است، اما در واقع کسی نیاورد و عجزشان ظاهر شد.
وی افزود: جاحظ که از ادبای بزرگ عرب است میگوید که مشرکان برای نابود کردن مسلمانان و پیامبر جنگهایی راه انداختند و هزینههای زیادی دادند. آنها کشته دادند و سرزمینهایشان به تصرف مسلمانان درآمد؛ جاحظ میگوید چه زمانی مشرکان این هزینهها را دادند و بعد خود جواب میدهد، زمانی که مایوس شدند تا مثل قرآن را بیاورند. چرا که اگر مانند قرآن را میآورند پیامبر دست از ادعاهای خود میکشید، اما، چون نتوانستند چنین کاری بکنند و مایوس شدند، جنگ را آغاز کردند.
معارف تصریح کرد: با توجه به اینکه تحدی مسئله محیط مکه است و در مکه هم آنهایی که بر افکار، فرهنگ و جو عمومی جامعه حاکم بودند، خود کفار بودند، اگر کلامی در حد و اندازههای قرآن میآمد خودشان داوری میکردند و اعلام میکردند این هم کلامی در حد قرآن است، زیرا بازار رقابتطلبی بین شعرای آن دوره داغ بود و هر سال بحث میشد که امسال بهترین شعر را چه کسی گفته است.
وی ادامه داد: در زمان نزول قرآن بازار رقابت ادبی داغ بوده و یک چشمه از رقابت هم در خصوص قرآن بود که میگفتند از جانب بشر است و نه خداوند و آنها در این کار موفق نشدند.
استاد دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که «با توجه به اینکه بیمانندی خصوصیت هر اثر ادبی است، در این صورت آیا مشکلی پیش نمیآید؟» گفت: این که هر متن ادبی بیمانند است و برای مثال میگوییم گلستان سعدی، غزلیات حافظ، مثنوی معنوی و شاهنامه فردوسی بیمانند است، درست است، اما اینها پیش از ادعاست.
معارف تصریح کرد: اگر فردوسی مردم را به تحدی فرامیخواند و میگفت: من شاهنامهای سرودهام که بیمانند است یا مولوی، حافظ، سعدی در آثار خود، درست است. اما هیچکدام ادعای تحدی نکردهاند، چون اگر میکردند افکار، عقول و ذوقهای ادبی را تحریک میکردند و چه بسا آثاری همانند این آثار خلق میشد، مهم این است که قرآن کریم افکار را دعوت به چنین کاری کرده است و در زمان خود همه تلاشها با شکست مواجه شده است.
وی ادامه داد: بالاخره پیامبر اسلام(ص) مظروف یک ظرف زمانی است و در آن ظرف خیلی بیبدیل بود. قرآن میگوید شما دست به دست بدهید ممکن است انسانی مانند پیامبر(ص) پیدا نشود و اگر چند نفر باشند قاعدتا باید بتوانند طبق ادعایشان بر یک فرد پیروز شوند، بنابراین قرآن ادعایی کرده استثنائی که نظیر آن را در مورد دیگران نمیبینیم.
استاد دانشگاه تهران افزود: یکی از دلایل بیمانند حافظ، سعدی، مولوی و فردوسی این است که آنها اثری بیمانند ادبی خلق کردهاند، اما ادعا نکردهاند که این تک است و کسی مثل آن نمیتواند بیاورد و راه را بر دیگران نبستهاند، اما قرآن که نازل شد راه را بر دیگران بست.
معارف در پاسخ به این پرسش که اعجاز حقیقتی پیشاایمانی و یا پساایمانی است و به بیان دیگر آیا پذیرش اعجاز قرآن مستلزم ایمان به خداوند است یا خیر؟ گفت: قاعدتا اعجاز و معجزه پیامبران از مقولههای کلامی در داخل منظومه فکری یک مکتب است که این مکتب باید رأسش به نیرویی خارقالعاده به نام خداوند برسد.
وی در پایان گفت: اگر مشرکان کارهای خارقالعاده پیامبران را میدیدند، مانند مشرکان زمان موسی(ع)، عیسی(ع) و پیامبر(ص) اگر اقرار به اعجاز میکردند این اقرارشان مساوی با اقرار به وجود خدا بود، زیرا صاحب این معجزه معتقد بود این را از جانب خداوند آورده است، اما برای اینکه این اقرار را نکنند میگفتند که این رویداد سحر است که آن هم خارقالعاده، اما ویژه بشر است؛ یعنی کارهای خارقالعاده که مردمان انجام بدهند. اما کارهای خارقالعاده پیامبران معجزه خوانده میشود.
گفتوگو از میثم قهوهچیان
🆔 @ostadmaaref
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
ای كه جز خانه تو خلوت ما نیست كه نیست
هر چه گشتیم دراین میكده جا نیست كه نیست
🌺
من كه جز نام تو نامی نشنیدم بی شك
جز صدای تو در این دهر صدا نیست كه نیست
🌺
كاسه ای اشك و دو جرعه نفسی با یادت
شهر ما را به جزاین آب و هوا نیست كه نیست
🌺
صبح در شهرتو یك مشت گدا آمد و شب
هرچه گشتیم ندیدیم،گدا نیست كه نیست
🌺
بسكه اخبار غدیرت همه جا پیچیده است
خبری جز خبرت هیچ كجا نیست كه نیست
🌺
بر جهاز شتران حرف پیمبر این بود
دست بالاتراز این دست خدا نیست كه نیست
🌺
آنكه محمود صدا كرده صدا باید زد
و فقط بوسه به دستان خدا باید زد
🌺🌺🌺
باید این خطبه میان همگان پخش شود
سینه سینه ضربان در ضربان پخش شود
🌺
باید این چشمه كه امروز به راه افتاده ست
مثل رودی كه بود در جریان پخش شود
🌺
چون نسیمی كه شده پیك بهاران خدا
این خبر از پدران در پسران پخش شود
🌺
مادرم خواست كه با شیر محبت دادن
نمك عشق تو در هر شریان پخش شود
🌺
چهارده قرن گذشته است ولی جا دارد
خبرش صدر خبرهای جهان پخش شود
🌺
این خبر را به مؤذن برسان تا هر روز
بر سر مأذنه مابین اذان پخش شود
🌺
از شبم كاش نگیری نفسی ماه مرا
أشهد أن علیً ولی اللهِ مرا
🌺🌺🌺
سفره را باز كن ای شاه گدا آماده ست
به یتیمان بگو امروز غذا آماده ست
🌺
سوره مائده نازل شد و ما فهمیدیم
لب این بركه غذای دل ما آماده ست
🌺
چه غدیریست،چه عیدیست،برای بخشش
بیشتر از همه اعیاد،خدا آماده است
🌺
اختیار سر ما دست دو ابروی تو هست
بكِش آن تیغ دو دم را كه منا آماده ست
🌺
دردم این است كه ای خواجه مرا دردی نیست
ورنه در دست طبیبانه دوا آماده ست
🌺
باز هم بوی محرم همه جا را پر كرد
هر كه دارد هوس كرببلا آماده ست
🌺
ای كه بر دشمنی ات بغض وحسد گشت شریك
پسرت گفت: گناهم؟، همه گفتند :أبیك
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#عید_غدیر
#محسن_عرب_خالقی
💠 از شواهد قطعی بر امامت امیر مؤمنان علی -علیه السلام- که در قرآن و روایات بر آن تأکید شده است، واقعه غدیرخم میباشد. در این باره آیاتی در سوره مائده وجود دارد که به عقیده مفسران شیعه و نیز بسیاری از مفسّران اهل سنّت تطبیقی جز با ولایت و امامت علی -علیه السلام- ندارد. همچنین در تفسیر این آیات روایاتی در کتب حدیث و تفسیر شیعه و سنّی وارد شده که خلافت بلافصل علی علیه السلام را قطعی و مسلّم میکند؛ به گونهای که برای حقیقت طلبان تردیدی در اولویّت علی علیه السلام نسبت به دیگران در تصدّی مقام خلافت باقی نمیگذارد. در این کتاب بر آنیم که با تکیه بر شواهد قرآنی و روایی به بررسی واقعه غدیرخم پرداخته و امامت علی علیه السلام را از این منظر مبرهن سازیم.
🌺 قابل ذکر است که این اثر نخستین بار با عنوان «غدیر در آینه قرآن و روایات» و حجمی مختصر به وسیله انتشارات نبأ چاپ شده و به علّت استقبال علاقمندان، به دفعات منتشر گردید. و علاوه بر زبان فارسی متن آن به زبان انگلسی نیز ترجمه شد. و اینک به همّت معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظّم رهبری با تجدید نظر کلّی در مباحث کتاب به ویژه تقویت اسناد مطالب و روایات و افزودن مطالبی نو به مباحث پیشین و نیز اصلاح ساختار کتاب، به شکل کنونی ارائه میگردد. ضمن قدردانی از همه دستاندرکاران چاپ و انتشار این اثر، امید است که خداوند این خدمت را از آنان بپذیرد و همه ما را از موالیان اهل بیت -علیهم السلام- قرار دهد.
♦️ برخی از اهم فهرست کتاب حاضر:
🔹 زمینه های تاریخی حادثه غدیر
🔹 خطبه پیامبر صلی الله علیه و اله در غدیرخم
🔹 بررسی هایی درباره حادثه غدیرخم
🔹 جایگاه واقعه غدیر در منابع اسلامی
🔹 بازتاب واقعه غدیر در تفاسیر قرآن
🔹 نقد و بررسی عقاید مفسّران اهل سنّت درباره آیه تبلیغ
🔹 بررسی چند مسأله پیرامون آیة تبلیغ
👇👇👇
🆔 @ostadmaaref
غدير در پرتو قرآن و سنت.pdf
761.3K
💠 دانلود کتاب
🌺 غدیر در پرتو قرآن و سنت
❇️ تألیف: دکتر مجید معارف
🆔 @ostadmaaref
برنامه عقیق با حضور دکتر معارف - عیر غدیر.mp3
12.01M
#فایل_صوتی
💠 برنامه عقیق با موضوع عید غدیر خم
♦️ شبکه چهار سیما
🔹 پنج شنبه 8 شهریور ۱۳۹۷
🆔 @ostadmaaref
صوت نشست معرفی و نقد کتاب علوم قرآنی(وحی، اعجاز،تحریف ناپذیری) 18 شهریور 1397.mp3
21.15M
💠 موضوع: معرفی و نقد کتاب علوم قرآنی
♦️ با حضور اساتید: دکتر معارف، دکتر پاکتچی، استاد مهدوی راد و دکتر شاکر
🗓 زمان: 1397.06.18
🆔 @ostadmaaref
💠 حدیث «حسین منی و انا من حسین»
♦️ برگرفته از مقاله ی «رابطه ی تاریخ و فهم و نقد حدیث»، صص 54-56
❇️ از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وارد شده است که درباره سبط اصغر خود فرمود: «حسین منی و انا من حسین احبّ االله منا حبّ حسیناً حسینٌ سبط من الاسباط» (ابنماجه، 1/ 51، ترمذی، 5/617، مجلسی، 43/ 271 به نقل از کامل الزیارات).
♦️ این جمله به ظاهر حکایت از یک رابطۀ عاطفی بین پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نوادۀ او حسین بن علی (علیه السلام) دارد که قطعا جای انکار نیست. اما معنای اصلی حدیث واقعیتی فراتر از بیان رابطۀ عاطفی بین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امام حسین (علیه السلام) را در بر دارد. به این صورت که حقیقت پیام حدیث آنگاه آشکار میگردد که در نظر گیریم که این حدیث پرده از انعقاد پیمانی بین رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و امام حسین (علیه السلام) برمی دارد.
💠 به توضیح دیگر، یکی از پیمان هایی که در دوران جاهلیت دائر بود و اسلام هم آن را به رسمیت شناخته و تاکید کرد، پیمان موالات بود. پیمان موالات به این صورت بود که بین دو نفر به طور خصوصی و صرف نظر از تعهدات قومی و قبیله ای توافقی منعقد می گشت تا در گرفتاری ها و سختی های روزگار، خصوصا حوادث غیر مترقبه یار و پشتیبان هم باشند. یکی از صورت های این پیمان بدین عبارت بود که طـرفین به یکدیگر بگویند:
«دمک دمی، هدمک هدمی، ثارک ثاری، اعقل عنک و تعقل عنی، اطلب بک و تطلب بی، ترثنی و ارث عنک» یعنی: خون تو خون من، شکست تو شکست من، خونخواهی تو خون خواهی من است. من بار غرامت تو را به دوش می کشم و تو بار غرامت مرا به دوش خواهی کشید، من به خاطر تو مأخوذ و قابل تعقیب خواهم بود و تو به خاطر جرایم من ماخوذ و قابل تعقیب خواهی بود. تو از من ارث می بری و من از تو ارث خواهم برد. (بهبودی، 319 به نقل از المفصّل فی تاریخ العرب).
🌺 صورت ساده پیمان یاد شده همان عبارت: «انت منی و انا منک» است که حکایت از نوعی اتحاد روحی بین طرفین صاحب پیمان و تعهدات متقابل آنان در مقابل یکدیگر دارد. به موجب روایات متعدد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دربین مسلمانان نخستین بار این پیمان را بین خود و علی (علیه السلام) منعقد ساخت و سپس آن را باپیمان های مؤازرت و مواخات مستحکم نمود و بر اساس این پیمان ها بود که اولاً علی (علیه السلام) بسیاری ازمسئولیت های شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله) را عهده دار شده و به طور کامل به انجام رساند که ازجمله آنها، اعلام آیات ابتدایی سوره برائت درجمع مشرکان -و در واقع تبلیغ به جای پیامبر بوده ـ (ابن کثیر، 2/346، فخر رازی، 15/318، شوکانی، 2/334، آلوسی، 10/44) و دیگر اقامت درمدینه به جای پیامبر (صلی الله علیه و آله) در جریان جنگ تبوک- است. ثانیا آن حضرت در مواضع متعدد و به ویژه اوج خطرات تا حد جانفشانی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مراقبت و دفاع نمود، چنانکه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز در طول حیات خود از هیچگونه دفاع و حمایت از علی (علیه السلام) دریغ نورزید. که شواهد آن در منابع تاریخی و روایی وجود دارد. (به طور نمونه نک: ترمذی، 5/ 591 و 597)
🌸 باچنین زمینه ای از مسائل فرهنگی و اجتماعی، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با گفتن «حسین منی و انا من حسین» در واقع یادآور می شود که پیوند اتحاد و یگانگی من با حسین (علیه السلام) محکم و استوار و حرمت من با حرمت او برابر و یکسان است. و نیز: «خون حسین خون من است، گوشت حسین گوشت من است هر که خون او بریزد خون مرا ریخته و هرکه گوشت او را بدرد، گوشت مرا دریده است، شکست حسین، شکست من است، هدر ساختن خون او هدر ساختن خون من است، هرکه حرمت حسین را بشکند حرمت من را شکسته و هر که خون او را حلال بشمرد خون مرا حلال شمرده است، چنانکه خونخواهی او خونخواهی من خواهد بود. جنگ با حسین جنگ با من است. آشتی با حسین آشتی با من است، هرکه به روی حسین شمشیر کشد به روی من شمشیر کشیده و هرکه دست حسین را با صلح و صفا بفشارد دست مرا به دوستی و صلح و صفا فشرده است.(بهبودی، 347)
🌺 ونیز با چنین مفادی که ازپیمان «حسین منی و انا من حسین» برمی آید، تعهد دو جانب های بین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امام حسین (علیه السلام) به وجود آمد که به موجب آن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در روایات متعدد بر فضائل و مناقب آن بزرگوار (مجلسی، 43/ 261 الی 317 به نقل از مصادر گوناگون فریقین) خاصه مقام پیشوایی و امامت وی (کلینی، 1/287) تاکید فرمود و در مقابل حسین بن علی (علیه السلام) نیز آنگاه که دین جد خود را در خطر نابود یا حساس کرد، با قیام شکوه مند خود به احیاء دین و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) اهتمام ورزید و همین موضوع را فلسفه قیام خویش اعلام نمود.(مجلسی، 44/329 در وصیت معروف امام حسین به محمد بن الحنفیه)
🆔 @ostadmaaref
💠 جنگ بدر و کینه ای که خاموش نشد...
♦️ برگرفته از کتاب زندگانی سیاسی امام علی علیه السلام، صص 27-28
❇️ در این جنگ هفتاد تن از جنگاوران قریش کشته شدند و ده ها تن از آنان نیز به اسارت در آمدند. و به تحقیق شیخ مفید رحمهم االله بیش از نیمی از این تعداد -یعنی بیش از سی و شش نفر- به دست علی علیه السلام کشته شدند. (1) از جمله کسانی که در جنگ بدر به دست علی علیه السلام به هلاکت رسیدند پدر و برادر و فرزند هند (همسر ابوسفیان) به نامهاي «ُعتبه»، «ولید» و «حنظله» می باشند. در نام هایی که علی علیه السلام در دوران خلافت خود به معاویه نوشت او را یادآور ساخت که:
« وَ عِنْدِي السَّيْفُ الَّذِي أَعْضَضْتُهُ بِجَدِّكَ وَ خَالِكَ وَ أَخِيكَ فِي مَقَامٍ وَاحِد».(2)
یعنی: «و نزد من است همان شمشیري که آن را در یک روز بر جد تو (عتبه) و دایی تو (ولید فرزند عتبه) و برادرت (حنظله) فرود آوردم».
💦 با توجه به این مطالب جنگ بدر چنان داغی بر دل خاندان ابوسفیان نهاد که حّتی پیروزي قریش در جنگ احد نیز نتوانست مرهم آن داغ به حساب آید. و تنها پس از فاجعه کربلا بود که یزید بن معاویه اشعاري سرود که در آن #شهادت_حسین_بن_علی علیه السلام و یارانش را انتقامی در برابر واقعه بدر اعلام نمود.
🔹 پانوشت:
1. ارشاد مفید/ 64.
2. نهج البلاغه صبحی صالح/ 631
🆔 @ostadmaaref
💠 سوال:
♦️ با توجه به مطلب اخیری که در کانالتان منتشر نمودید: چرا جنگ صفین و یا جنگ امام حسن -علیه السلام- با معاویه که با برتری معاویه تمام شد نتوانست این انتقام را معنا کند؟
🆔 @ostadmaaref
💠 پاسخ:
♦️ درجنگ صفین از اول تا آخر غلبه با علی (علیه السلام) و سپاه ایشان بود و معاویه فقط توانست آن حضرت را به بهانه حکمیت متوقف کند لذا انتقام بدر در صفین گرفته نشد.
🔹 در جنگ معاویه با امام حسن (علیه السلام) نیز گرچه خلافت به معاویه واگذار شد و این ضربه بزرگی به اهل بیت (علیهم السلام) و شیعه به شمار می رفت. اما وجود مبارک امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) و بنی هاشم از گزند معاویه در امان ماند و آن انتقام بدر که در آن اقربان معاویه کشته شده بودند گرفته نشد و این ماجرا ماند تا واقعه دلخراش کربلا به وقوع پیوست و یزید وقیحانه از آن به عنوان تسویه حساب بدر یاد نمود.
🆔 @ostadmaaref