تکاند سفرهی افطار را... جهان این است
گرفت قبضهی دستاس را... زمان این است
فرشته بوسه که زد رد گیوههایش را
اشاره کرد به خورشید: آسمان این است
سه بار فاطمه گفتیم... شعر یعنی این
و باز فاطمه گفتیم... [داستان این است]
تو قبل خلقشدن امتحان شدی... وَه! وَه!
بگو به آدم و حوا که امتحان این است
خطاب میکنی و گوش میشود ملکوت
سکوت میکنی و مجمع البیان این است
تبارِ ماه محمد، تبارِ کوه علی
تبار باغچه زهراست... خاندان این است
خریدهایم غمت را به سکهسکهی اشک
عجب بهای کمی! گنج رایگان این است
شکست و ریخت زمین چای روضه، ما چه کنیم؟
در آن مقام که احوال استکان این است
نشستهایم _ چه خوشبخت!_ زیر بیرق تو
قسم به ابر و درختان که سایبان این است
#سعید_مبشر
سیزدهمین سوگواره یاس ارغوانی با اجرای #صابر_خراسانی
وشعرخوانی سید حمیدرضا #برقعی و نیز اجرای تئاتر...باهنرمندی سیدمحمدحسینی
هم اکنون
با ترافیک رایگان:abarat.tv
heyatonline.ir/heyat/40
شعر شهادت حضرت ام البنين (س)
#مادرِ_شهید
➖بسم الله الرحمن الرحیم➖
جز با زلالِ نورِ الهـی نسب نداشت …
ذکری به غیر نام علی روی لب نداشت
دردی به غیرِ غربتِ شاهِ عرب نداشت
هرگز کسی شبیه به این زن ، ادب نداشت
آماده کرده بود سپر های خویش را
تعلیم داده بود پسر های خویش را
تا پاسـدار خیمه ی آل عـبا شوند …
با راه و رسم عشق و جنون آشنا شوند
هم داستان ماه ترین ماه ها شوند
مردان پاکـباخته ی کربلا شوند
ام البنین که چار یل بی قرینه داشت
تنها مدال عشق علی را به سینه داشت
بانوی خانه ای است که هم ایلیایی اند
هم پای تا به سر همگی مصطفی ایند
اهل مدینه اند ولی کـربلایی اند
از نسل کوثرند سراپا خدایی اند
عمری است دل به ساحتِ خورشید داده است
سرمایه اش محبتِ این خانواده است
تا روز حشر مکتب او مکتب علیست
لب وا نکرد و دید که جان بر لب علیست
او آشنای تاب و تبِ هر شب علیست
با افتخار ، خادمه ی زینب علیست
بر سفره ای که داشت فقط آب و نان جو
لبریز بود از مـیِ اِیّـاکَ نـَعْبُدو …
سر مست بود از خمِ اِیّاکَ نَسْتَعین
بی شک رسیده بود به سرمنزلِ یقین
ام البنین چه کرد زمانی که شاه دین
یعنی عزیزِ فاطمه افتاد بر زمین …
با اینکه بعدِ روزِ دهم یک پسر نداشت
یک لحظه از حسین و حسن دست بر نداشت
آغاز روضه بود نظر کردنش به آب
شرمنده بود مثل ابالفضل از رباب
مثل رباب ماند پس از آن در آفتاب
ای کاش رفته بود علی اصغرش به خواب
هرچند مثل حضرت زینب صبور شد
آنقدر گریه کرد از این غم که کور شد
الحق که جایگاهِ علی را شناخته
در کوره ی محبتِ مولا گداخته
هرگز به زرق و برقِ جهان دل نباخته
با نانِ خشک و خالی این خانه ساخته
ما تشنه ایم تشنه ی لحنِ حماسی اش
صد مرحبا به این همه زهرا شناسی اش
از راه دور ، محو تماشای کربلا است
دلواپسِ عمیق ترین جای کربلا است
آموزگارِ حضرت سقای کربلا است
او مادرِ شهید ترین های کربلا است
این زن که خاک را به نظر کیمیا کند
آیا شود که روزیِ ما کربلا کند
#احمد_علوی
@aahmadalavi
🔰گفتگوی ادبی و محفل شعرخوانی
🔸 ویژه برنامه اندیشه فاطمی در شعر و ادب فارسی
باحضور:
🔸فاطمه نوری؛ شاعر و نویسنده کتابهای کودک
🔸سعید مبشر؛ شاعر و نویسنده «کتاب غرل کوبه»
🔸مصطفی هاشمی اهری؛ شاعر و نویسنده کتاب «غزل دورنا»
🔸مجری؛ حجتالاسلام #مصطفی_نصیری
زمان: جمعه ۱۴۰۰٫۱۱٫۱؛ ساعت ۲۲
📌پخش زنده از صفحه اینستاگرام فکرت
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
🆔 @fekrat_net
1_673198680.mp3
3.42M
آقای #فاضل_نظری هنوز نخواندند ...
🌷
گر عقل پشتحرف دل اما نمیگذاشت
تردید پا به خلوت دنیا نمیگذاشت
ازخیرهست و نیست دنیابه شوق دوست
میشد گذشت،وسوسه اما نمیگذاشت
اینقدراگر معطل پرسش نمیشدم
شاید قطارعشق مراجا نمیگذاشت
دنیا مرا فروخت، ولی کاش دستِکم
چون بردگان مرا به تماشا نمیگذاشت
شاید اگر تو نیز به دریا نمیزدی
هرگزبه این جزیره کسی پا نمیگذاشت
گرعقل در جدالِ جنون، مردِجنگ بود
ما رادر این مبارزه تنها نمیگذاشت
ای دل بگو به عقل که دشمن هم اینچنین
درخون مرابه حال خودم وانمیگذاشت
ماداغداربوسهی وصلیم چون دو شمع
ای کاش عشق سربه سرمانمیگذاشت
هر چه خواندم نامههایت را نیفتاد اتفاق
میروم تا هیزمی دیگر بریزم در اجاق
بیسبب دست تمنا تا درختان میبری
سیبها دیگر به افتادن ندارند اشتیاق
از دورویی تلختر در کام اهل عشق نیست
تا دلت با من دو رنگی کرد شیرین شد فراق
کافرم در دیدهی زاهد، ولی در دین عشق
آفرین بر کفر باید گفت و نفرین بر نفاق
#فاضل_نظری
بسم الله الرحمن الرحیم
"تقدیم به خاک پای مادرم"
با وجود قحط سالی نان برایت می خرم
نان اگر شد قیمت جان، جان برایت می خرم
آبروی ابرها را با نگاهم می برم
من به هر قیمت شده باران برایت می خرم
دست و بالم خالی است اما به مشهد می روم
تاج پر الماسی از سلطان برایت می خرم
در بساط من به جز این جان ناقابل که نیست
هر چه می خواهی بگو، ارزان برایت می خرم
کم به فکر این گلیم کهنه و پوسیده باش
قالی ابریشم کاشان برایت می خرم
باد سردی می وزد حتماً لباسی گرم و نرم
مهر اگر ممکن نشد آبان برایت می خرم
جانمازت را حسن برده به جبهه، بی خیال
از حرم یا از دم شیخان برایت می خرم
سور و سات روضه ات را جور خواهم کرد باز
استکان و سینی و قندان برایت می خرم
از گلویت نان خوش پایین نرفته سالهاست
پیرزن بیدار شو دندان برایت می خرم
پیرمردی توی قبرستان نگاهم می کند
سوره ی یاسین و الرحمن برایت می خرم
خوب می دانم که تنها دلخوشی کم داشتی
یک دل خوش نیز مادر جان برایت می خرم
#احمد_علوی
#عیدتون_مبارک🌷❤️🌷
@aahmadalavi
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 قربانِ آن دل
👈🏼 گزیدهای از بیانات امروز حضرت آیتالله خامنهای در دیدار مداحان
🔻 رهبر انقلاب: هیئت را اصحاب ائمه تشکیل دادند، آنها شروع کردند بعد از حادثهی کربلا دور هم جمع میشدند، حضرت، امام صادق (علیهالسّلام) از راوی سؤال میکنند، میگویند تَجلِسونَ و تُحدّثون؟ مینشینید دور هم، صحبت میکنید، حرف میزنید؟ یعنی مسائل ما را مطرح میکنید؟ او جواب میدهد که بله، این کار را میکنیم، یعنی همین مجموعهی هیئات. بعد حضرت میفرمایند که «إنّ تلكَ المجالس أُحبّها»، من دوست میدارم این مجالس را، قربان آن دل ، مجالس شما را دوست میدارم. ۱۴۰۰/۱۱/۳
💻 @Khamenei_ir
ما کجا و دل خوش؟هان، دل خوش سیری چند؟؟!
دلخوشی مال کسانی است که مادر دارند....
#احمد_علوی
روز مادر مبارک