eitaa logo
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
168 دنبال‌کننده
732 عکس
552 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بخشی از یک ترکیب بند خدا نوشته تو را  تا جمال او باشی که روز و شب تو خدا را به گفتگو باشی برای شیعه همیشه ، تو آبرو باشی و غصه های علی را تو شستشو باشی   نیافریده خدا جز تو را برای علی که عاشقانه بسازی تو پا به پای علی   چه همسری ! که تویی تیغ ذوالفقار علی کسی ندیده کسی را چنین کنار علی فدای لحن فصیح ات ، بخوان نگار علی! بخوان ! که خطبه ی نغزت شده قرار علی     چه خطبه ای؟! که به واقع چو تیغ عریان است شبیه تیغه ی نهج البلاغه بران است   @hadi_ghasemi313
حالی که شادمانه به من دست می دهد امروز بی بهانه به من دست می دهد چیزی شبیه زمزمه ی چشمه سارهاست شوری که از ترانه به من دست می دهد از جست و خیز قاصدک ، این قاصد بهار احساس یک جوانه به من دست می دهد این لذتی که می برم از خنده های صبح از گریه ی شبانه به من دست می دهد حسی غریب ، وقت تماشای یک غروب از دور غمگنانه به من دست می دهد رنجی که تار می کشد از زخم زخمه ها از مردم زمانه به من دست می دهد از گریه ای که خفته در این خنده های تلخ یک حالت دو گانه به من دست می دهد *** وقتی که در فضای حرم سیر می کنم شوقی کبوترانه به من دست می دهد در طوف آخرست که احساس می کنم او از شکاف خانه به من دست می دهد 🍃🌹 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
سروده میلاد عرفانپور در وصف مادر شهید ژاپنی ازسرزمین آفتاب آمد از سرزمین معبد و بودا در جستجوی آفتاب بی‌غروب ما آن‌زن که از روز ازل آیینه‌ صبح تماشا بود نامش پر از عطر گل یاس نامش کنیز نام زهرا بود از سرزمین آفتاب آمد از سرزمین معبد و بودا تا در شهیدستان ایران شهد شهود شرقی‌اش ممتاز باشد با مادران سرزمین عشق ایران همراز باشد از سنگلاخ سختی دوران آزاد شد آرام شد، این رود آری بهشت او دیدار فرزند شهیدش بود @Farsna
شادمانیم که در سنگدلی، چون دیوار باز هم پنجره ای، در دلِ سیمانیِ ماست.
قبل از تو انسان حرف انسان را نمی فهمید گُل را نمیدانست، باران را نمی فهمید «آن»ی که از صبح ازل پیچیده در هستی انسان قبل از خنده ات، «آن» را نمی فهمید انسان قبل از چشم هایت هر چه می کوشید پیداییِ آن ذات پنهان را نمی فهمید در بی زمان بوسیده پایت را و الّا رود در خود معطل بود، «جریان» را نمی فهمید هر شب می آمد بشنود عطر صدایت را حتی ابوجهلی که قرآن را نمی فهمید تا آمدی انسان به انسان گل تعارف کرد قبل از تو انسان حرف انسان را نمی فهمید 🌷😞
چقدر چشم تو _این بیت ناگهان_ سبز است نگاه کن که بدانند آسمان سبز است به هر طرف که بچرخی، بهار می روید همیشه در نظرم نیمی از جهان سبز است مگر به مجلس رقص فرشته ها رفتی؟! که جای هر قدمت روی نردبان سبز است گذشته عطر تنت از میان عقربه ها که در اتاق تو پیراهن زمان سبز است تو اسم اعظم گلبرگ های معصومی زمان خواندن تو، واژه در دهان سبز است هجوم عاطفه پاییز را فراری داد دلم به عشق تو ای دوست هم چنان سبز است
طلوع کرده نه از مغرب آفتاب هنوز نه زاده مادر گيتی چو بوتراب هنوز آهای کعبه دگر جاي پرده پوشی نيست چرا به صورت خود می زنی نقاب هنوز؟ از آن زمان که اذان خوانده اند در گوشم ز سُکر نام علی مستم و خراب هنوز گناه می کنم و می خرد علی و مرا نيوفتاده سر و کار با ثواب هنوز گرفته بوسه چنان از ضريح شاه نجف که از لبم فوران می کند شراب هنوز بهشت يا که نجف ؟ ما که سخت حيرانيم ميان اين دو نکرديم انتخاب هنوز علی که بود و که هست و علی چه کرد و چه شد؟ علی ست جز سوالات بی جواب هنوز
بهشت يا که نجف ؟ ما که سخت حيرانيم ميان اين دو نکرديم انتخاب هنوز