جنایت یزید در واقعه حره و دفاع وهابیون از یزید !!!!
🤔#پرسش
❓درمورد واقعه حرّه بایستی بدانیم که :
و حادثه مباح دانستن [ جان و مال و ناموس ] اهل مدینه و قتل صحابة به آن صورتی که ذکر شده است نبوده و اتفاق نیفتاده . و ثبت شده كه اهل شام [ سپاهیان یزید ] گرفتند از اهل مدینه بعضی چیزهایی مال آنها بود و [ واقعه حرّه] به آن صورتی نیست که در روایات ضعیفه وارد شده که جان و مال و آبرو و ناموس اهل مدینه حلال شد و برخی امور منکر دیگر.
نظرات في الشرطة جلد: ١ صفحه:٥۴
بنابراین روایاتی که ذکر اباحه مدینه در آن است کلهم اجمعین ضعیف میباشد و محلی برای استناد نــدارد.
👇👇👇
💠#پاسخ💠
👌وهابی برای دفاع از یزید ملعون , مسلمات تاریخی را که مورخین متواترا نقل کرده اند , منکر شده است با این که می داند متواترات از قضایای قطعی اند و ضعف سندی برخی از آنها خللی به اصل ماجرا وارد نمی کند .
❕واقعه حرّه، رخدادی بس تلخ و سنگین است که به سال ۶۳ هجری قمری در روزگار سلطنت یزید بن معاویه، میان لشکریان شام و مردم مدینه به وقوع پیوست.
👌واقعه حرّه رابه حق باید یکی از فجایع تاریخ دانست و در شمار زشت ترین حوادث سلطنت بنی امیه به حساب آورد. ابن مُشکویه مینویسد: «واقعه حرّه از سهمگین ترین و سخت ترین وقایع است».
📚تجارب الأمم، ج ۲، ص ۷۹
❕قیام مردم مدینه در سال ۶۳ هجری قمری علیه سلطنت یزید و سلطه امویان بیش از هر چیز اعتراض گسترده و مردمی علیه سیاستها و برنامههای حکومتی بود. این جریان خودجوش اجتماعی، پس از همدلی در انکار سلطه بنی امیه صورت گرفت، و گروه انصار، عبداللَّه بن حنظله و گروه قریش، عبداللَّه بن مطیه را به فرماندهی نیروهای رزمی خود انتخاب کردند.
📚 طبقات الکبری، ج ۵، ص ۱۰۶؛ تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۶۸
❕یزید درباره مردم مدینه به مسلم بن عقبه چنین سفارش کرد:
«مردم مدینه را سه بار دعوت کن، اگر اجابت کردند چه بهتر وگرنه در صورتی که بر آنان پیروز شدی سه روز آنان را قتل عام کن، هر چه در آن شهر باشد برای لشکر مباح خواهد بود. اهل شام را از آن چه میخواهند با دشمن خود انجام دهند باز مدار. چون مدت سه روز بگذرد از ادامه قتل و غارت دست بردار و از مردم بیعت بگیر که برده و بنده یزید باشند! هر گاه از مدینه خارج شدی به سوی مکه حرکت کن». " ... ادع القوم ثلاثه ایام فان هم اجابوک و الا فقاتلهم "
📚 اخبار الطوال، ص ۳۱۰؛ کامل ابن اثیر، ج ۴، ص ۱۱۲؛ الفتوح، ج ۳، ص ۱۸۰ _ تاریخ طبری ج ٣ ص ٣٥٣
❕ابن قتیبه مینویسد:
«ورود لشکر شام در بیست و هفتم ماه ذی الحجه ۶۳ هجری اتفاق افتاد و تا دمیدن هلال ماه محرّم، مدینه به مدت سه روز در چنگال سپاه شام غارت شد».
📚الامامه و السیاسه ج ١ ص ٢٢٠ _ ٢٢١
❕مسلم بن عقبه چنان که یزید بن معاویه گفته بود به لشکر شام پس از تصرّف مدینه گفت:
«دست شما باز است، هرچه میخواهید انجام دهید! سه روز مدینه را غارت کنید».
📚همان ج ٢ ص ١٠
❕بدین ترتیب شهر مدینه بر لشکریان شام مباح شد و در معرض تاراج و بهره برداری همه جانبه آنان قرار گرفت، و هیچ زن و مردی در مسیر آنان از گزند و آسیب ایمنی نیافت. مردم کشته میشدند و اموالشان به غارت میرفت.
📚 الفتوح، ج ۳، ص ۱۸۱؛ کامل ابن اثیر، ج ۴، ص ۱۷
❕در هجوم شامیان به خانههای مدینه , هزاران زن هتک حرمت شدند، هزاران کودک زاییده شدند که پدرانشان معلوم نبود. از این رو آنان را اولاد الحرّه مینامیدند.
📚الامامة و السیاسة، ج ۲، ص ۱۰؛ البدء و التاریخ، ج ۶، ص ۱۴؛ وفیات الاعیان، ج ۶، ص ۲۷۶؛ تاریخ الخلفاء، ص ۲۰۹.
❕کوچههای مدینه از اجساد کشته شدگان پر و خونها تا مسجد پیامبر بر زمین ریخته شده بود.
📚کامل ابن اثیر ج ٤ ص ١١٣
❕ کودکان در آغوش مادران محکوم به مرگ شده .
📚الامامه و السیاسه ج ١ ص ٢١٥
❕و صحابه پیر پیامبر مورد آزار و بی حرمتی قرار میگرفتند.
📚اخبار الطوال ص ٣١٤
👌شدت کشتار به حدّی بود که از آن پس مسلم بن عقبه را به خاطر زیاده روی در کشتن مردم «مُسرف بن عقبه» نامیدند. اهل مدینه از آن پس لباس سیاه پوشیدند و تا یک سال صدای گریه و ناله از خانههای آنان قطع نشد.
📚الامامه و السیاسه ج ١ ص ٢٢٠
❕ابن قتیبه نقل میکند:
«در روز حرّه از اصحاب پیامبر هشتاد مرد کشته شد. و بعد از آن روز، صحابی بدری باقی نماند. و از قریش و انصار هفتصد نفر به قتل رسیدند. و از سایر مردم از موالی و عرب و تابعین ده هزار نفر به قتل رسیدند». " قتل یوم الحره من اصحاب النبی ثمانون رجلا ... "
📚همان ج ١ ص ٢١٦ _ البدایه ج ٨ ص ٢٤٢
❕مسعودی می نویسد :
" در واقعه حره دو نفر از خاندان ابوطالب , چند نفر دیگر از بنی هاشم , بیش از نود نفر از قریش , بیش از نود نفر از انصار و بیش از چهار هزار نفر از دیگران که افراد شناخته شده ای نیستند کشته شدند " ... اربعه آلاف من سائر الناس ... "
📚مروج الذهب ج ٢ ص ٢٤٩
👇👇👇
❕یاقوت حموی می نویسد :
" تعداد کشته ها از مردم عادی سه هزار و پانصد نفر و از انصار چهار هزار نفر و گفته شده هزار و هفتصد نفر و از قریش هزار و سیصد نفر "
📚معجم البلدان ج ٢ ص ٢٤٩
❕از مالک بن انس نقل شده است :
" در واقعه حره , هفت صد نفر از قاریان و حافظان قرآن که سه نفر آنان از اصحاب بودند , کشته شدند " " سبعمائه من حمله القرآن "
📚دلائل النبوه ج ٦ ص ٤٧٤
❕سیوطی مینویسد:
«در سال ۶۳ هجری اهل مدینه بر یزید خروج کرده و او را از خلافت خلع نمودند. یزید لشکر انبوهی را به سوی آنان فرستاد و دستور داد آنها را به قتل رسانده و پس از آن به طرف مکه حرکت کرده و ابن زبیر را به قتل برسانند. لشکر آمدند. و واقعه حرّه در مدینه طیّبه اتفاق افتاد. و نمی دانی که واقعه حرّه چه بود؟ حسن یک بار نقل کرد که به خدا سوگند! هیچ کس در آن واقعه نجات نیافت. در آن واقعه، جماعت بسیاری از صحابه و از دیگران به قتل رسیدند و مدینه غارت شد و از هزار دختر باکره ازاله بکارت شد{ إنَّا للَّهِ ِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. رسول خدا فرمود: «من اخاف اهل المدینة اخافه اللَّه و علیه لعنة اللَّه و الملائکة و الناس أجمعین»؛ «هر کس اهل مدینه را بترساند خداوند او را خواهد ترسانید و لعنت خدا و ملائکه و همه مردم بر او باد. » این حدیث را مسلم روایت کرده است».
📚تاریخ الخلفاء، ص ۲۰۹؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۷و۳۸.
❕ابن قتیبه مینویسد:
«مسلم بن عقبه هنگامی که از جنگ و غارت با اهل مدینه فارغ شد در نامه ای به یزید چنین نوشت: «السلام علیک یا امیرالمؤمنین … من نماز ظهر را نخواندم جز در مسجد آنان، بعد از کشتن فجیع و به غارت بردن عظیم … فرار کننده را دنبال کرده و مجروحان را خلاص کردیم. و سه بار خانه هایشان را غارت نمودیم، همان گونه که امیرالمؤمنین دستور داده بود … ».
📚الامامة و السیاسة، ج ۱، ص ۲۱۸.
❕سبط بن جوزی از مداینی در کتاب «حرّه» از زهری نقل کرده که گفت:
«در روز حرّه از بزرگان قریش و انصار و مهاجران و سرشناسان و از موالی هفتصد نفر به قتل رسیدند. و کسانی که از بردگان و مردان و زنان به قتل رسیدند ده هزار نفر بود. چنان خونریزی شد که خونها به قبر پیامبر رسید و روضه و مسجد پیامبر پر از خون شد. مجاهد میگوید: مردم به حجره رسول خدا و منبر او پناه بردند ولی شمشیرها بود که بر آنها وارد میشد. مداینی از ابن قره و او از هشام بن حسان نقل کرده که گفت: هزار زن بدون شوهر بعد از واقعه حرّه بچه دار شدند. و غیر از مداینی هم نقل کرده اند که ده هزار زن بعد از واقعه حرّه بدون شوهر بچه دار شدند. "
📚 تذکرة الخواص، ص ۲۵۹و۲۶۰؛ البدایة و النهایة، ج ۸، ص ۲۴۲؛ تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۳۱۶. المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم ج ٦ ص ١٦
❕ابن قتیبه دینوری مینویسد:
«جابر در ایّام حرّه از چشم نابینا بود. در برخی از کوچههای مدینه راه میرفت و میگفت: نابود شود کسی که خدا و رسول را ترسانیده است. مردی پرسید: چه کسی خدا و رسول را ترسانیده است؟ جابر پاسخ داد: از رسول خدا شنیدم که فرمود: هر کس اهل مدینه را بترساند گویا آن چه را نزد من است ترسانده است. مرد شامی با شمشیر خود به جابر حمله کرد تا او را بکشد. مروان آن مرد را دور کرد و دستور داد جابر را داخل منزلش کنند و در را ببندند».
📚الامامه و السیاسه ج ١ ص ٢١٤
❕البته یکی از جاهایی که مورد هجوم و غارت سپاه شام قرار گرفت، خانه جابر بود و تمام وسایل منزلش غارت شد.
📚 سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۱۹۴
❕وهابی برای دفاع از مذهب جعلی اهلسنت , هر روایتی که بر روی آن دست می گذاریم , می گوید ضعیف است , خطاب به او می گوییم ما هم می دانیم که مذهب شما جعلی و توسط راویان فاسد و جاعل ایجاد شده است و انبوهی از روایات جعلی حتی در صحیح بخاری و مسلم است , و شما روایت صحیحی ندارید , چنان که در ذیل گفته ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2884
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2728
👌اما در متواترات به مانند بحث مذکور نمی توانید بر پایه تضعیفات سندی , اصل واقعه را زیر سوال ببرید , چنان که ابن تیمیه میگوید :
«زیادی و تعدد راه های نقل حدیث ، برخی از آنها ، برخی دیگر را تقویت می کند که خود زمینه یقین و اطمینان به آن حدیث را فراهم می کند ، اگر چه راویان آن گروهی از فاسقان و فاجران باشند »
" فَإِنَّ تَعَدُّدَ الطُّرُقِ وَكَثْرَتَهَا يُقَوِّي بَعْضَهَا بَعْضًا حَتَّى قَدْ يَحْصُلُ الْعِلْمُ بِهَا وَلَوْ كَانَ النَّاقِلُونَ فُجَّارًا فُسَّاقًا "
📚مجموع فتاوی ابن تیمیه ج ٤ ص ٣٥
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
انسان به اقتضای حکمت و عدل الهی، از اراده و اختیار برخوردار است و می تواند با حسن استفاده از آن، خود را از اثرات وضعی آن عوامل غیرارادی رها ساخته یا تاثیر آنها را به حداقل برساند؛ زیرا انسان به عنوان یک موجود مسئول و تلاشگر می تواند ضمن شناخت این عوامل غیرارادی و انتخاب عملکرد صحیح این مشکل را به فرصتی برای دستیابی به سعادت و کمال تبدیل کند. آیات متعدّدی از قرآن کریم مبیّن اصل اختیار میباشند. در سورة إنسان آمده است: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا: ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس» (انسان/3)؛ بنابراین آنچه در تعیین سرنوشت انسان نقش اساسی را ایفامیکند، میزان تلاش او در استفاده از ظرفیت و امکاناتی است که در اختیار دارد،1 بر این اساس بدیهی است که انتظار خداوند از چنین انسانی نسبت به انسانی که در شرایط بهتری باشد، متفاوت خواهد بود؛ «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى؛ و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست»(نجم/39) «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا؛ خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمیکند. »(بقره/286) چنان که انتظار از عالم نسبت به جاهل متفاوت است. حتی درباره میزان مجازات و اجرای حدود دنیایی نیز تفاوت شرایط ملاحظه می شود؛ چنان که متأهلان سخت تر از مجردها در گناهان جنسی مجازات می شوند؛ بنابراین اقتضای عدل الهی این است که از هر کس با توجه به شرایط محیط و عوامل ژنتیکی و امکاناتی که در اختیار دارد، باز خواست کنند؛ در نتیجه شدت یا تخفیف عذاب یا پاداش او نیز با ملاحظه هر سه عامل است.
به طور مثال در روایت آمده که خداوند، هفتاد مورد را بر جاهل می آمرزد که یکی از آنها را بر عالم نمی آمرزد؛ انسان مطابق فطرت پاک الهی به سوی خدا، فضایل و پاکی ها میل دارد و تأثیر لقمه حرام، محیط نامساعد و فساد انگیز در حدّ زمینه و شرایط است نه علّت تامه؛ یعنى زمینه را براى برخى گرایشهاى ناروا در انسان فراهم مىکند، نه آن که از او سلب اختیار کند. چه بسا فرزندى که از پدر و مادر کافر به دنیا مىآید؛ ولى راه خیر را در پیش مىگیرد، چون با اختیار و فطرت خویش به سوى کمال حرکت مىکند.
در تاريخ نمونههاي زيادي از افراد وجود دارد كه در خانواده و حتّي محیط نامناسب بودهاند؛ ولي با بهرهگيري از نيروي عقل و اراده، راه ايمان را درپیش گرفته و به كمال و سعادت دست یافتهاند، 2مانند زن فرعون که در خانواده نامناسب بود « وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ ...».(تحریم/11) زن نوح و لوط با اینکه زن دو پیامبر بودند، اما به کمال نرسیدند«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ»(تحریم/10) 2
نتیجه
1. انسان دارای اختیار است.
2. بر اساس عدالت خدا، باز خواست این انسان با انسانی که در شرایط بهتر باشد، متفاوت خواهد بود.
3. تأثیر لقمه حرام و محیط نامساعد و فساد انگیز باعث نمي شود كه از انسان اراده و اختيار سلب شود و اين ها علت تامه گناه نبوده، بلكه از علل معدّه هستند و انسان مي تواند با اراده خود جبران كند.
منبع:
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ: در پاسخ به قسمت اول سوال که آیا بلا و مصیبت نتیجه گناهان انسان است؟ باید گفت:
بلاها و سختیهایی که به انسان میرسد، چند دستهاند: یک دسته؛ سختیهايی که لازمه عالم ماده است و از آن جدا نمیشود، خداوند در مقابل آنها انسان را به سلاح عقل تجهیز کرده تا خود را در معرض اين سختيها قرار ندهد یا اگر در معرض آن قرار گرفت، با تدبير خود بتواند از آن خارج شود؛ مثل کشنده بودن نیش عقرب که لازمه خلقت اوست و انسان نباید در معرض آن قرار گیرد.
دسته دیگر، بلاها و سختیهایی که از طرف اعمال خود انسان است؛ یعنی انسان کارهایی انجام داده که مستحق این بلاها شده است؛ برای مثال گناهانی انجام داده و سختیها در واقع کفاره گناهان بوده و سبب پاک شدن انسان است. خداوند در قرآن میفرماید:« هر مصیبتی که به شما میرسد، به خاطر کارهایی است که خودتان انجام دادهاید.»1 یا بیتدبیری و کوتاهی داشته که نتیجه آن را میبیند؛ مانند اینکه مراقبتهای بهداشتی را نداشته و بيمار شده است یا بدون مشورت، کاری اقتصادی شروع کرده و ضرر کرده است. دسته دیگر، بلاها و سختیهایی است که انسان مستحق آن نیست؛ بلکه برای اهداف دیگری مانند امتحان، شکوفایی استعدادهای انسان، قوی شدن ایمان و ارتقاء درجه است و در برابر آن به انسان پاداش و عوض دنیوی و اخروی تعلق میگیرد.2 چنانکه خداوند در قرآن میفرماید: «قطعا شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و محصولات، آزمایش میکنیم.»3
بر اساس مبانی اسلامی، مصیبتها و سختيها برای تکامل بشر ضرورت دارد و اگر محنتها و رنجها نباشد، بشر تباه میشود.4 صبر در رويارويي با سختیها وجود انسان و ایمان او را قویتر کرده و درجه او را ارتقاء میدهد. اینگونه است که امری به ظاهر شر و سخت، به سود انسان میشود: «چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید؛ اما برای شما خیر باشد.»5
با توجه به نکته فوق برخی سختیها از ناحیه گناهان خود انسان است؛ بنابراين در منابع اسلامی سفارش شده که انسان در هنگام سختی و بلا استغفار کند؛ اما ما دقیقا نمیتوانیم مشخص کنیم که کدام بلا به خاطر گناهان و کدام بلا به خاطر امتحان و ارتقاء درجه انسان است. فقط بر اساس روایات میدانیم که «البلاء للکافر ادب و للمومن امتحان، للاولیاء درجه؛ بلا برای كافر، ادب نمودن وتنبيه كردن است،براي مؤمن امتحان وبرای اولیا درجه است.»6 بر اساس وظیفه دینی، هر فرد باید به خود بدگمان و به دیگران خوش گمان باشد؛ پس آنچه که ما میتوانیم انجام دهیم، پرداختن به خود است؛ خود انسان بهتر میداند که فلان گرفتاری، نتیجه فلان گناه اوست و میتواند با استغفار و حل مشکلات دینی و اعتقادی خود، سختی و مصیبت را برطرف کند؛ اما در مورد دیگران حق قضاوت بد نداریم؛ بلکه باید با خوشگماني، سختیهای آنها را امتحان خدا و سببی برای ارتقاي درجه آنها بدانیم.
👇👇👇👇
در مورد قسمت دوم سوال که آیا شیوع بیماری کرونا نتیجه گناهان انسان است؟ باید گفت که انسان غیر معصوم نمیتواند با قطعیت حکم کند که شیوع این بیماری، عذاب الهی و نتیجه گناهان انسان است. ممکن است به دلایل دیگری باشد؛ مانند سهل انگاری انسان، یا سود محور بودن زورمندان دنیا با توجه به فرضیه ساختگی بودن این ویروس، یا یکی از مسائل طبیعی عالم ماده باشد؛ مانند دیگر حوادث که زمینه شکوفایی استعدادهای انسان را در زمینه اکتشافهاي دارویی و درمانی در طول هزاران سال گذشته فراهم کرده است. از آنجا که خداوند متعال طالب خیر و سود مخلوقات خود است و نظام عالم را به بهترین نحو ممکن شکل داده تا بیشترین بهره نصیب انسان شود، بيشك حوادث تلخ و ناگوار نیز سودی برای انسان دارد.
اگر فرض بگيريم، این بیماری نتیجه گناهان انسانها و عذاب الهی باشد، باز هم منافاتی با تلاش برای رفع آن ندارد. قرآن برخی مصائب عمومی را محصول گناهان جمعی میداند: «فساد در خشکی و دریا به سبب اعمال مردم آشکار شد تا نتیجه بعضی از اعمالی را که انجام دادهاند، به آنان بچشاند، شاید باز گردند».7
اما در همین آیه نیز هدف از سختی را توبه و بازگشت به خدا معرفی میکند. پس هميشه چنین نیست که نجات از عذاب الهی امکان نداشته باشد. خداوند متعال بعد از اینکه بندگان گناهکار را با بلاها، هشیار کرده و آنها را متوجه گناهان خویش ساخت، راه توبه قرار داده است. با بازگشت به سوی خداوند و جبران کاستیها و خطاها، انسانها را در مسیر نجات از عذاب الهی یاری میکند و عامل نجات را به آنها میشناساند.
نتیجه:
1- مصیبتها و سختیهایی که به انسان میرسد دو دسته است: الف- استحقاقی ب- اعواضی.
استحقاقی به این معنا که انسان گناه یا کوتاهی در انجام وظایف یا بیتدبیری داشته که نتیجه آن به صورت سختی یا مصیبت ظاهر شده است. اعواضی به این معنا که انسان در به وجودآمدن آن تأثیری ندارد، حال یا لازمه عالم ماده و محدودیت آن است یا خداوند انسان را امتحان میکند تا استعداد او شکوفا و ایمان او قویتر گردد تا در نتیجه به جایگاه بالاتری برسد.
2- حکم قطعی در مورد علل بلاها و سختیها، برای انسانهای عادی ممکن نیست؛ بنابراين وظیفه انسان در برابر این سختیها، پرداختن به خود، توبه و استغفار و انجام اعمال صالح و تلاش برای رفع مشکل است؛ چرا که حتی اگراین سختیها نتیجه گناهان فرد باشد، باز هم خداوند راه توبه و بازگشت را قرار داده تا او را به سوی نجات راهنمایی کند.
منبع:
http://www.pasokhbesoalat.ir/
🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️#پرسش_و_پاسخ
❓در روایات، در چه زمینه هایی برای #امام_مهدی_علیه_السلام دعا شده است؟
👇👇👇
💢 بسيارى از اين دعاها را مى توان در موضوعات زير دسته بندى كرد.
🔹۱. دعا براى تحقّق فَرَج و انجاز وعده الهى و درخواست اذن قيام: «أَنجِزْ لِوَلِيِّكَ»؛«أَنجِزْ لَهُ ما وَعَدتَهُ؛ «وَائذَن لَهُ فى جِهادِ عَدُوِّكَ وعَدُوِّهِ».
🔸۲. دعا براى اين كه مهدى(ع) همان منجى و مهدى موعود و قائم منتظر و ناصر دين باشد: «تَنتَصِرُ بِهِ لِدينِكَ».
🔹۳. دعا براى تعجيل در فرج: «و عَجِّل فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ»؛ «عَجِّل فَرَجَهُ»؛ «أَن تُعَجِّلَ فَرَجَ المُنتَقِمِ».
🔸۴. دعا براى تحقّق آثار و بركات قيام امام(ع) : «شَملَ الاُمَّةِ»؛ «عَدلاً وقِسطاً»؛ «وأَمِت بِهِ الجَورَ»؛ «وجَدِّد بِهِ ما مُحِىَ من دينِكَ»؛ «ويُقامُ فيهِ مَعالِمُكَ».
🔹۵ . درخواست پاسدارى و نگاه داشت امام(ع) از آسيب ها و شرور و نيز حفظ از بغى حسودان و افزايش كرامت الهى و مصونيت از نيرنگ دشمنان : «وَليّاً وحافظاً وقائِداً...» ؛ «فى حِصانَةٍ مِن بأسِ المُعتَدين».
🔸۶. درخواست خوارى و هلاكت دشمنان خدا و امام : «أَذلِل بِهِ...مَن نَصَبَ لَهُ العَداوَةَ»؛ «وَاكفُف عَنهُم بَأسَ مَن نَصَبَ الخِلافَ عَلَيكَ ، وَابسُط سَيفَ نَقِمَتِكَ عَلى أعدائِكَ المُعانِدينَ».
🔹۷. دعا براى آسانى كار قيام و به يارى آمدن فرشتگان: «وَافتَح لَهُ فَتحاً يَسيراً»؛ «وحُفَّهُ بِمَلائِكَتِكَ حَفّاً»؛ «وأَرْدِفْهُ بِمَلائِكَتِكَ؛ «وَاشْدُدْ أزْرَهُ».
🚩 گفتنى است در دعاهاى فراوان در باره امام زمان(ع) ، موضوعات ديگرى مانند: ارسال درودها، بيعت و پيمان بستن با امام، و فراز آوردن باورها و آرمان هاى شيعه، پيوستن به ياران ايشان و طلب صبر و استقامت براى آنان ، شناختن حجّت، تحمّل انتظار و رجعت و حضور در قيام و درآمدن به جرگه يارانش نيز به چشم مى آيد كه با موضوع اصلى - حكمت دعا براى امام زمان(ع) - متفاوت است.
🔺همچنين ما به دعاهاى امام زمان(ع) براى خود نگاه جداگانه اى نداشته ايم؛ زيرا برخى از آنها در موضوعات پيش گفته مى گنجند...
🌐بیشتر بخوانید
🔰 @p_eteghadi 🔰