eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
72 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سؤال: حجاب برتر(چادر) چیست؟ چرا باید چادر مشکی سر کنیم؟ 👇👇👇
✅پاسخ: در پاسخ به این سوال ذکر چند نکته لازم است: 1-دستور حجاب در اسلام، در دو بخش عمده آمده است: الف. پوشاندن بدن، به جز جاهايي كه شرع مقدس اجازه داده است. ب. پنهان داشتن زينت‌ها به دلیل آنکه هر چیز دارای ارزش و مقام، در ستر و پوشش مخفی می‌شود.چنانچه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ در بيان نقش پوشش كامل به عنوان حفظ ارزش و احترام زن مي‌‎فرمايد: «فانّ شدّة الحجاب ابقي عليهنّ؛ همانا حجاب و پوشش كامل، زنان را سالم‌‎تر و پاك‎تر نگاه خواهد داشت1.» بهمین دلیل در قرآن و روایات معصومین، اصل کلی و تغییرناپذیری وجود دارد که زن نباید لباس محرک و شهوت‌انگیز بپوشد و حجاب؛ یعنی عدم داشتن جذابیت در مقابل نامحرم و پوشیدن لباسی که نگاه را به خود جذب نکند؛ چرا که اساساً فلسفه حجاب: الف)مصونيت زن در برابر طمع ورزي‌هاي هوس بازان؛ ب)پيشگيري از تحريكات شهواني خارج از ضوابط و هنجارهاي الهي؛ ج) تأمين سلامت و بهداشت معنوي جامعه می باشد. 2-مسلم است که دین از نوع خاصی از پوشش سخن نگفته، چرا که ممکن است به تناسب جوامع و عصرها متفاوت باشد؛ ولی آن‌چه مسلم است پوشاندن بدن از نامحرم می‌باشد و با هر نوع پوششي كه موجب تحريك، تهييج و جلب توجه مردان نامحرم گردد منافات دارد و آن نوع لباس و پوششي برتر و کامل است كه بهتر حدود شرعي را حفظ مي‎‌كند. 3- مصداق حجاب برتر با توجه به آیات و روایات: در قرآن کریم در آیات متعددی به حجاب اشاره شده، از جمله آیه 59 سوره احزاب که به نوعی به چادر نیز اشاره کرده است؛ «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ » کلمه « جلابیب» جمع جلباب است و آن جامه‌اى است سرتاسرى که تمامى بدن را مى‌پوشاند یا روسرى مخصوصى است که صورت و سر را ساتر مى‌شود و منظور از جمله «پیش بکشند مقدارى از جلباب خود را»، این است که آن را طورى بپوشند که زیر گلو و سینه‌هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد2؛ بنابراین جلباب به چادری که امروز استفاده می‌شود، خیلی شبیه است. همچنین یکی از حوادثی که بیان‌گر مقدار حجاب حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در بیرون منزل و در مواجهه با نامحرم است، آمدن ایشان به مسجد برای دفاع از قضیه‌ فدک است. در داستان غصب فدک وقتی خلیفه اول و دوم تصمیم گرفتند که حضرت را از فدک محروم نمایند، ایشان با شکل خاصی از حجاب و پوشش، برای دفاع از حق خویش از منزل به مسجد آمدند. راوی داستان حجاب حضرت را این‌گونه توصیف نموده است: «حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم بر سر بستند و جلباب و چادر را، به گونه‌ای که تمام بدن آن حضرت را می‌پوشاند و گوشه‌های آن به زمین می‌رسید، به تن کردند و به همراه گروهی از نزدیکان و زنان قوم خود به سوی مسجد حرکت نمودند»3. بنا براین چادر مشکی ریشه‌ قرآنی و اسلامی دارد. 4-رنگ مشکی در روان‌شناسی رنگ‌ها، همان‌گونه که نوع رنگ در ایجاد گرسنگی، سیری، خشم و آرامش تأثیر مستقیم دارد، در شعله‌ور شدن غرایز جنسی نیز دخالت مستقیم دارد و رنگ سیاه باعث کاهش شهوت است؛ چنان که امام صادق علیه‌السّلام در این زمینه خطاب به «حنّان بن سُدَیر» که نعلین سیاه پوشیده بود، فرمودند: «آیا نمی‌دانی رنگ سیاه مایه تقلیل شهوت است4». بنابراین استفاده از رنگ مشکی در چادر جلب توجه نکردن را مضاعف می‌کند؛ چرا که اگر رنگ‌های دیگر بود امکان داشت که باز توجه را جلب کند. همچنین شواهد لغوی فراوانی نیز برای اثبات این مدعا وجود دارد که اساساً در ریشه‎ لغوی «جلباب» رنگ مشکی اخذ شده است؛ زیرا جلباب در لغت از ریشه‌ «جُلب» است و یکی از معانی جُلب در بسیاری از کتاب‎‌های لغوی معتبر، تیرگی و سیاهی است5، به عنوان مثال «جُلب اللیل» به معنای سیاهی شب آمده است. نتیجه: 1- بر اساس قرآن و روایات معصومین علیهم السلام، اصل کلی و تغییرناپذیری وجود دارد که زن نباید لباس محرک و شهوت‌انگیز بپوشد. 2- آن‌چه در دین اسلام مسلم است، پوشاندن بدن از نامحرم است و با هر نوع پوششي منافات دارد كه موجب تحريك و تهييج و جلب توجه مردان نامحرم گردد. 3- مصداق حجاب برتر با توجه به آیات و روایات، چادر است. 4- استفاده از رنگ مشکی در چادر، جلب توجه نکردن را مضاعف می‌کند و باعث کاهش شهوت خواهد بود. 🔰 @p_eteghadi 🔰
کتاب من محافظ حاج قاسمم این کتاب همان‌گونه که عنوانش پیداست، به یکی از جوان‌ترین محافظان شهید حاج قاسم سلیمانی، به نام «شهید وحید زمانی‌نیا» می‌پردازد. شهید سروان پاسدار وحید زمانی‌نیا یکی از همراهان شهید قاسم سلیمانی از اهالی ری بود که در حمله تروریستی بالگردهای آمریکایی در بامداد خونین بغداد پس از دو سال همراهی با سردار به فیض شهادت رسید. شهید وحید زمانی نیا جوان دهه هفتادی و ۲۷ ساله همراه سردار که تنها دو ماه از ازدواجش گذشته بود، برای دفاع از حریم اهل‌بیت(ع) ۴ سال در جبهه‌های نبرد سوریه علیه تکفیری‌های داعش حضور داشت و در حلب سوریه جانباز شیمیایی شد و پس از آن و نزدیک به ۲ سال بود که به انتخاب و خواست سردار به واسطه اثبات صداقت و درستی در سفرها همراه حاج قاسم بود و در حمله بالگردهای آمریکایی در بغداد بامداد روز جمعه مصادف با تاریخ ۱۳ دی‌ماه۱۳۹۸ شهید شد. کتاب من محافظ حاج قاسمم در ۹۶ صفحه به همت انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است گزیده ای از کتاب من محافظ حاج قاسمم :  در میان صحبت هایش یک لحظه شنیدم که گفت: « من محافظ حاج قاسمم، هروقت بخواد، هر جا بره پا به پاش، سایه به سایه همراهش می رم.» بهت زده شدم با خودم گفتم: « وحید باید خیلی آدم بزرگی باشه.» پیش من عزیزتر شد. 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: هدف از آفرینش جهان چیست؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: اصل آفرينش و ایجاد مخلوقات، تجلی صفات کمالی الهی است. خداوند در امر آفرينش، خير و کمال مخلوقاتش را می‌خواهد. به اين ترتيب که آفرینش الهی به مخلوقات، در درجه اول به کامل‌ترين آن‌ها؛ يعنی نخستين مخلوق سپس به ترتيب درجات کمال، به ساير مخلوقات تعلق مي‌گيرد. حتی در موجودات مادی نيز می‌توان موجود کامل‌تر را هدف آفرينش موجود ناقص‌تر دانست و به دلیل این که انسان اشرف مخلوقات عالم هستی است؛ پس می‌توان گفت هدف خلقت آسمان، زمين و .... «آفرينش انسان» در اين جهان است.1 این مطلب با مراجعه به آیاتی همچون « هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا؛ هرآنچه در زمین است، برای شما آفرید.» ( بقره/29)و نیز آیات «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهار؛ خداوند همان كسى است كه آسمانها و زمين را آفريده و از آسمان آبى نازل كرده و با آن ميوه‏‌ها (ى مختلف) را خارج ساخت و روزى شما قرار داد و كشتى را مسخر شما گردانيد تا بر صفحه دريا به فرمان او حركت كنند و نهرها را (نيز) مسخر شما گرداند. خورشيد و ماه را كه با برنامه منظمى در كارند به تسخير شما در آورد و شب و روز را (نيز) مسخر شما ساخت»(ابراهیم /۳۲-۳۳)، به دست می‌آید.2 با بررسی این آیات و آیات مشابه معلوم می‌شود که تمام آنچه در آسمان و زمین است؛ اعم از ماه و خورشید، نهرها، شب و روز و... به فرمان الهی، مسخر انسان‌اند؛ یعنی یا زمام اختیارشان به دست انسان است، مانند کشتی‌ها یا در خدمت منافع انسان حرکت می‌کنند، مانند ماه و خورشید. بنا براین درمجموع باید گفت هدف عالی آفرینش جهان هستی، «انسان» است.3 از طرف ديگر می‌توان گفت که هر موجود مادی در اين عالم علاوه بر آن که برای انسان خلق شده است، با نگاه به خودش نيز هدفمند است و هدفش رسيدن به کمال لايق خودش است، به عنوان مثال دانه گندم که به خوشه گندم تبدیل می‌شود، علاوه بر اینکه برای انسان خلق شده، به کمال لایق خود (خوشه گندم شدن)نیز رسیده است.4 نتیجه: 1- هدف الهی از آفرینش، حب به ذات وتجلی صفات الهی است. 2- هدف از خلقت هر موجود ناقصی، موجود کاملتر آن است؛ پس هدف از خلقت جهان، « آفرینش انسان» است. 3- هدف از خلقت جهان نسبت به خودش، رسیدن به کمال شایسته خود است. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: چرا کسانی که با ایمان هستند و سعی می کنند، حلال و حرام الهی را رعایت کرده و تمام کارهایشان را طبق رضای الهی انجام دهند، «بدبخت» یا به تعبیر معروف «پیشانی سیاه» هستند؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: معمولا تصور عرف مردم از بدبختی یا سیاه بودن سرنوشت، داشتن مشکلاتی از قبیل بیماری، فقرمالی، ازدواج ناموفق، فرزند ناصالح و... است که گذران زندگی را برای افراد سخت می‌کند، درحالی که متون دینی وجود این سختی‌ها را بنابر حکمت و مصلحتی که درپی دارد، برای زندگی دنیایی لازم و ضروری دانسته است؛ امام هادی علیه‌السلام دراین باره می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ الدُّنْيَا دَارَ بَلْوَى وَ الْآخِرَةَ دَارَ عُقْبَى وَ جَعَلَ بَلْوَى الدُّنْيَا لِثَوَابِ الْآخِرَةِ سَبَباً وَ ثَوَابَ الْآخِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدُّنْيَا عِوَضاً؛ خدا دنيا را جاى گرفتارى قرار داده و آخرت را سراى پاداش، گرفتارى دنيا را سبب ثواب آخرت قرار داده و ثواب آخرت را عوض گرفتارى دنيا» و از طرفی شرع مقدس، بدبختی را انحراف و گمراه شدن از راه هدایت می‌داند، به همین دلیل در قرآن آمده است:«إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ‏1؛ زيانكاران واقعى كسانى هستند سرمايه وجود خود و خانواده خويش را در قيامت از دست مى‏‌دهند، بدانيد خسران مبين همين است».2 واکنش انسان‌ها در مقابل این مشکلات و سختی‌ها متفاوت است، برخی آن‌ها را نردبانی برای ترقی قرار داده و با ایمان و عمل صالح، به صبر و استقامت می پردازند و از طریق آن به هدایت و رستگاری می‌رسند؛3 اما برخی دیگر با اظهار عجز و ناتوانی، مدام از بدی روزگار و بخت سیاه خود می‌نالند و با افکار واهی و کارهای نادرست بر گمراهی خود می‌افزایند، آنها کسانی هستند که با بیاعتنایی به پیام الهی و رویگردانی از حق، دچار قساوت و تاریکی قلب می‌شوند4 و از رحمت خدا مأیوس هستند.5 بنابراین بدبختی واقعی، عاقبت به شرّ شدن است که همان گمراهی از حق و ناامیدی از رحمت الهی است؛ ولی مشکلات و سختی‌ها، لازمه زندگی دنیایی است؛ همان‌طور که خداوند می‌فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ؛ ما انسان را در رنج آفریدیم»؛ یعنی زندگی دنیایی انسان از همان ابتدای شکل گیری نطفه در درون رحم و آغاز تولد و تا لحظات پایانی عمر که به پیری و فرتوتی می‌رسد، مملو از رنج‌هاست6 و این رنج ها ربطی به گروه خاصی مثلاً مسلمانان یا مؤمنان ندارد؛ بلکه همه انسان‌ها حتی افراد بی‌دین و کافر نیز به مشکلات و سختی‌ها گرفتار هستند. خداوند در قرآن فرموده است: «... إِنْ‏ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ‏ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا يَرْجُونَ...؛7 اگر شما رنج مى‏‌بريد، آنان[کفار] نيز مانند شما رنج مى‏‌برند با اين تفاوت كه شما از خدا اميد پاداش داريد و آنان ندارند».8 البته شدت و ضعف این سختی‌ها به میزان ظرفیت افراد نیز بستگی دارد؛ زیرا تحمل سختی‌ها و مشکلات، موجب افزایش صبر و استقامت گشته و عنصر مهمی برای شکل گیری شخصیت افراد است؛ از این‌رو هراندازه که توجه انسان به خداوند بیشتر باشد، ایمان او قوی‌تر می‌شود و امید به زندگی در او افزایش می‌یابد؛ به همین دلیل در روایات به نقش اساسی سختی‌ها در شکوفایی استعدادهای درونی افراد مؤمن، برای تقرّب به خدا تأکید شده است. چنان كه مطالعه تاریخ زندگی انبيا و اوليا نشان می‌دهد، هر كدام از ايشان كه مقامش نزد خداوند بيشتر بوده، بیشتر مورد اذيّت قرار گرفته است. در روایتی نقل شده: «البلاء للولاء ثمّ للاوصياء ثمّ للامثل فلأمثل»9 يعنى بلاياى دنيا، ابتدا متوجّه پيغمبران است؛ زیرا آنها بهترين خلق هستند و بعد از ايشان به اوصياى ايشان و بعد از اوصيا، براى شيعيان و دوستان ايشان است. شدت بلاها به تفاوت در ضعف و قوّت ايمان انسان-ها بستگی دارد كه هر چه به اولياي الهي شباهت بيشتری داشته و ايمانشان كامل‌تر باشد آزار و زحمتشان در دنيا بيشتر است.10 به همین دلیل حافظ شیرازی گفته:« هرکه در این بزم مقرب تر است ؛ جام بلا بیشترش می‌دهند». 👇👇👇👇
بنابراین حکمت سختی‌ها و مصائبی که بر انسان‌ها وارد می‌شود، در دو دسته می‌توان قرار داد: دسته اول: حکمت سختی‌های افراد کافر خداوند برای رسوایی افراد کافر و خبیث آنها را به بلا و گرفتاری دچار می‌کند، مانند عذاب‌هایی که به اقوام پیامبران گذشته نازل شد. دسته دوم: حکمت سختی‌های افراد مؤمن با توجه به آیات و روایات، می‌توان دریافت که خداوند حکیم به منظور پاك شدن گناهان، تصحیح و افزایش ایمان، بیداری از خواب غفلت، کاستن حبّ دنیا و ارتقای کمال انسانی، افراد مؤمن را با سختی‌ها و مصائب می‌آزماید. نتیجه: در پایان توصیه می‌شود که موارد زیر را بپذیریم تا تحمل سختی‌ها برای ما شیرین شود:11 1ـ دنیا محل سختی‌ها و گرفتاری‌هاست. 2ـ انتظار زندگی بدون سختی، انتظاری غیر واقعی است. سختی‌ها جزئی از زندگی ما هستند. 3ـ هر سختی دوره‌ای دارد که باید بگذرد، اما اصل آن برگشت ناپذیر است. بی‌تابی نمودن، هیچ تأثیری در تغییر وضعیت و تبدیل آن از ناخوشایند به خوشایند نخواهد داشت، بلکه بر رنج و عذاب انسان می‌افزاید. پس به جای بی‌تابی، باید آن را پذیرفت و مدیریت نمود. 4ـ اگر مصائب و سختی‌های زندگی را بی‌معنا و بی‌حاصل بدانیم، قابل تحمل نخواهند بود، اما اگر سختی‌ها را با معنا دانسته و پوچ و بی‌فایده ندانیم، قابل تحمل خواهند شد؛ بنابراین اگر هدف زندگی را بدانیم، سختی آن نیز معنادار می شود و دیگر آزاردهنده نیست. 5ـ یادآوری نعمت‌های گذشته و حال در کنار این سختی، قدرت تحمل را بالا می‌برد. 6ـ اگر به یادآوریم که در برابر هر مصیبتی، پاداش فراوان نصیبمان می‌شود، تحمل آن آسان می‌گردد، مانند ورزشکاری که به خاطر قهرمان شدن، تمرینات سخت را به راحتی تحمل می‌کند. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: چرا در دین اسلام، برای زنی که همسرش از دنیا می رود یا از او جدا می شود، عده معین شده ولی برای مردان چنین حکمی وجود ندارد؟ 👇👇👇
✅پاسخ: خداوند حکیم، به دلیل علم به مصالح و مفاسدی که امور در پی دارند، قوانینی را برای بشر وضع می‌کند تا مکلفین با اجرای آن، به منافع مورد نظر دست یافته و از ضررها در أمان بمانند، از جمله برای زنانی که به هر دلیلی نکاح آنها باطل شود، مدت زمانی را معیّن فرموده که در آن مدت، زن نباید با مرد دیگری ازدواج کند. در اصطلاح فقهی به این مدت زمان معین، «عِدّه» گفته می‌شود.1 وجوب عده برای زن قطعا دارای حکمت‌هایی است که کشف همه آنها برای عقل محدود بشر امکان پذیر نیست، اما به طور اجمال می‌توان موارد زیر را بیان نمود: 1ـ اطمینان از عدم بارداری و اختلاط انساب خداوند حکیم، بدن زن را به سیستمی به نام «رحم» مجهز کرده تا نسل انسان در آن پرورش یافته و تداوم یابد. برای مشخص بودن نسَب فرزند، یک زن نمی‌تواند همزمان دارای دو یا چند همسر باشد؛ زیرا اگر نطفه‌های مختلفی در رحم یک زن ریخته شود، پدر فرزند معلوم نخواهد بود و به دنبال آن مسایلی همچون محرمیّت، ارث و ... نیز بلاتکلیف می‌ماند. براین اساس بعد از بطلان نکاح نیز زن باید تا مدتی از ازدواج با مرد دیگر خودداری کند تا از باردار نبودنش یقین حاصل شود. در روایتی امام رضا علیه السلام می‌فرماید:«اما عدةُ المطلقة، ثلاثُ حیضٍ او ثلاثةُ اشهُرٍ فَلاستبراء الرَّحِم مِن الوَلَد...؛ علت تعیین زمان عده در زنان مطلقه به سه حیض یا سه ماه به جهت اطمینان از پاک بودن رحم از طفل است»2. فقهای شیعه نیز به پیروی از روایات معصومین علیهم السلام، علت عده را پاکی رحم زن معرفی کرده‌اند، البته در مواردی که یقین به باردار نبودن زن از طریقی حاصل شده باشد، نگه داشتن عده را از باب تعبّد و بندگی لازم می‌دانند؛ چرا که قطعا در احکام الهی مصالحی وجود دارد که گاهی مکلف نسبت به آن جاهل است. چنانکه ابن میثم بحرانی می‌گوید: « لِتُعرَفَ بَرائةُ رَحِمِها مِن الحَمل أو تَعبُّداً؛ زن عده نگه می‌دارد تا از پاک بودن رحمش از حمل آگاهی یابد یا اساساً صبر کردن از ازدواج در مدت عده از باب تعبّد است».3 2ـ فرصتی دوباره برای زندگی مشترک در عده طلاق گاهی اتفاق می‌افتد برخی از مردان در اثر یک مسأله ناچیز، عصبانی شده و همسر خود را به طور عجولانه طلاق می‌دهند، اما بعد از طلاق، از کار خود پشیمان شده و حقیقتا قصد ادامه زندگی مشترک را دارند، در این صورت می توانند در زمان عده بدون خواندن صیغه عقد به همسر خود رجوع کنند. چنانکه در قرآن کریم تصریح شده :« وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحا؛ و همسرانشان، براى باز گرداندن آنها (و از سر گرفتن زندگى زناشويى) در اين مدت، (از ديگران) سزاوارترند، در صورتى كه (به راستى) خواهان اصلاح باشند». (بقره/228) براین اساس به دلیل اینکه اسلام به حفظ کانون خانواده اهمیت می دهد، با قرار دادن عده طلاق به هر یک از زوجین فرصت می‌دهد تا در این زمان، به درستی بیاندیشند و به دور از لجاجت و عصبانیت در تصمیم خود تجدید نظر نمایند. 3ـ احترام به پیوند زناشویی در عده وفات عفاف، حیا و پاکدامنی زن اقتضاء می‌کند که حریم زناشویی را حفظ کند و به منظور رعایت احترام به همسرش و همچنین حفظ شأن اجتماعی خود تا مدتی بعد از وفات او، صبر نموده و از ازدواج خودداری کند. خالق حکیم می‌داند به طور طبیعی، مدت زمان صبر و تحمل زن برای دوری از ازدواج چقدر است؛ به همین دلیل مدت چهار ماه و ده روز را برای وی به عنوان عده تعیین می‌کند. چنانکه خداوند در آيه 234 سوره بقره می‌فرماید: « وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً؛ و کسانی که از شما می‌میرند و همسرانی باقی می‌گذارند، باید چهار ماه و ده روز، انتظار بکشند (و عدّه نگه دارند)». 4ـ حفظ حیات جنین نفوس انسانی در شرع مقدس اسلام، بسیار محترم است و کسی حق ندارد بدون دلیل، فرد دیگری را از ادامه حیات محروم کند. بدین منظور شاید یکی از حکمت‌های عده نگه داشتن برای زن بارداری که شوهرش را از دست داده، حفظ زندگی جنین باشد؛ زیرا اگر زن با این وضعیت ازدواج کند، ممکن است شوهر فعلی او را وادار به سقط جنین نماید.4 👇👇👇
5ـ احترام به شخصیت زن و حفظ جایگاه او در جامعه اقوام و ملل گذشته چه در جوامع عربی و چه غیرعرب، به دلیل نگاه فروتر به زن، آداب و سنن ظالمانه‌ای را در مورد زنانی که همسرشان از دنیا رفته، انجام می‌دادند، به عنوان مثال در بیشتر قبائل عرب، مرسوم بود که با فوت مرد، زنش را پدر یا برادر آن مرد به ارث می‌برد یا مانع ازدواج او با دیگری می‌شد و بدین وسیله در اموال او تصرف می‌کرد. با ظهور اسلام و نزول آیه 19 سوره نساء5 ، این سنت مذموم، منع گردید.6 علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه 228 سوره بقره، بحث مفصلی در مورد زن، حقوق، شخصيت و موقعيت اجتماعى او از نظر اسلام و ديگر ملل و مذاهب آورده7 و نتیجه گرفته که هر قانونی در اسلام وضع می‌شود به مقتضای فطرت انسان‌هاست؛8 پس به کسی ظلم نمی‌شود، بلکه رعایت آنها موجب حفظ شخصیت فردی و اجتماعی افراد و احترام به آنهاست. بنابراین عده نیز از جمله قوانینی است که بر عزّت و احترام زن می‌افزاید و مقام او را از کالایی بی اررزش که بازیچه مردان باشد به گوهری گرانقیمت ارتقاء می‌دهد. نتیجه: 1ـ خداوند حکیم، به دلیل علم به مصالح و مفاسدی که امور در پی دارند، قوانینی را برای بشر وضع می‌کند تا مکلفین با اجرای آن، به منافع مورد نظر دست یافته و از ضرر آن در أمان بمانند. 2ـ عقل انسان به دلیل محدودیت‌هایی که دارد نمی‌تواند علت واقعی احکام را کشف کند؛ بنابراین باید به وحی و نصوص قطعی رجوع کند. 3ـ هرچند که عقل به طور مستقل از درک فلسفه احکام، عاجز است، اما این مسأله موجب انکار آنها نمی‌شود، بلکه باید از روی تعبّد و بندگی آنها را پذیرفته و عمل نماید تا بدین وسیله به سعادت و کامیابی دست یابد. 4ـ «عده» نیز از احکامی است که عقل ما نمی‌تواند علت واقعی آن را درک کند، اما با رجوع به روایات و آیات می‌توان حکمت‌هایی همچون اطمینان از عدم بارداری و اختلاط انساب، فرصتی دوباره برای زندگی مشترک در عده طلاق، احترام به پیوند زناشویی در عده وفات، حفظ حیات جنین، احترام به شخصیت زن و حفظ جایگاه او در جامعه و... را بیان نمود. 🔰 @p_eteghadi 🔰
حکمت 245 نهج البلاغه.mp3
2.86M
💠 شرح 🔸 حکمت 245 🎙 استاد محمدی شاهرودی پرسمان اعتقادی 🔰 @p_eteghadi 🔰