eitaa logo
پابـــــ📡ــــــرج‌مالواجرد
2هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
680 ویدیو
1 فایل
☆مجموعه پابرج☆ تاسیس نوروز ۱۳۷۶ ●شبکه‌پابرج ●سایت مالواجرد ●جشنواره ۹۰ ●رادیوپابرج ●پوشش شبکه‌های رسانه‌ملی ●کانال‌ پابرج‌ مالواجرد در : تلگرام، واتساپ، اینستاگرام، بله و ایتا ⚫حسینیه‌پابرج #09123728749 #09916735248 @Hsadeghi48 @Hsadeghi1348
مشاهده در ایتا
دانلود
📡🔴آشنائی و معرفی بنای دارالمومنین مالواجرد ✍نوشته‌ی:حجت‌اله‌حاج‌مختار 3⃣ 🔰 از پدری اینجانب حجت‌اله صادقی 👇بدین‌ترتیب حجت‌اله پسر حاجیه‌صدیقه حاج‌حسین یوسف علی محمدکاظم‌مالواجردی 🔴یعنی در واقع با بنده👇 پدرِ پدربزرگِ پدربزرگم می‌باشند 👇و مشهور هم‌ولایتی ⚜ مشهوربه "کلایعقوب" 👈نوه‌ی محمدکاظم و 👈عموی پدر بزرگم حاج‌حسین‌ یوسف می‌باشند. 🔰محمدکاظم مالواجردی سنه ۱۳۰۰ قمری یعنی حدود ۱۴۷ سال پيش در آبادی از دار دنیا رفته و پیکر ایشان با حضور بزرگان و ساکنان و بستگان پس از تشییع با شکوه 👈در دل دیوار امامزاده دفن می‌شود و سه سال بعد یعنی سنه ۱۳۰۳ همسرش مرحومه‌مغفوره فاطمه‌خانم‌ بنت‌ اسماعیل‌ مالواجردی از دار دنیا می‌رود و هم‌جوار همسرش 👈در دل دیوار عمارت امامزاده دفن می‌شود ✅ظاهرا محمدکاظم هنگام بنای بقعه امامزاده بالادست و مرمت بنای‌ قبلی 👈فضائی را برای خودش در دیوار ضلع شرقی که ضخامت تمامی دیوارها به بیش از دو متر می‌رسد و فضای دیگری را برای همسرش در نظر گرفته و آماده کرده‌ بود. ✍نحوه‌ی دفن این زوج همانند دفن متوفیان در گورستان‌های خانوادگی قبرستان وادی‌السلام نجف اشرف بوده که مردگان را افقی و از پا وارد فضای قبر می‌کنند آن دو را آن روزگار دفن کرده‌اند ‌ا ✍نشانی از قبور این زوج در ایوان وسط ضلع شرقی عمارت امامزادگان روستا کاملا واضح است. ✍ سر سلسله خاندان‌ کاظمی‌های مالواجردی 👈قرن سیزدهم ساکن آبادی و از بزرگان مالواجردی در آن روزگار بوده است ایشان صاحب گله‌ی بزرگی از گوسفندانی بوده 👈که خارج از آبادی در دشت‌ها و بیابان‌های اطراف 👈به‌خصوص دامنه‌های کوه‌ روند توسط چوپانانی نگهداری و چرا می‌شدند. ✍سحرگاه یکی از ایام آن دوران که گله‌ی گوسفندان از روز قبل در نزدیکی آبادی بوده از خواب بیدار می‌شوند 👈اما اثری از گله نمی‌بینند. 🔴یکی از آنان سراسیمه به روستا می‌آید و مفقود شدن گوسفندان را به اربابش جناب محمدکاظم می‌دهد 👇ادامه فرداشب... ✅ 💯 📡 @paborjemalvajerd
📡🔴آشنائی و معرفی بنای دارالمومنین مالواجرد ✍🏾نوشته‌ی:حجت‌اله‌حاج‌مختار 5⃣ ✍یکی دو روز قبل از شروع کار بنائی یکی از گوسفندان گله‌‌اش را به مالواجرد می‌آورد و آن گوسفند را می‌کند و برای نگهداری را در یخچال‌ خانه‌ی خود که آن زمان آویزان شده از سقف پستوی اندرونی خانه بوده که چارچوبی به آن‌ طناب‌ها بسته شده بود و اهالی‌ مواد غذائی را داخل چارچوب می‌گذاشتند قصاب بعد از کشتار ساعتی لاشه را در معرض هوای آزاد گذاشته سپس‌ گوشت‌ها را به پستوی اندرونی می‌برد. 🔹محمدکاظم‌مالواجردی همچنين‌ پی‌گیر جوال گندمی که قبلا به فرستاده بود می‌شود تا آن را از آسیاب به خانه‌اش بياورند. 🔆روز موعود فرا می‌رسد و بانوی خانه بعد از نماز صبح از کیسه‌ آرد چند پیمانه بر می‌دارد 👈و داخل قدحی می‌کند تا آماده شدن خمیر به پستو می‌رود و با چاقو مقداری از شاقه‌ی آویزان شده می‌برد و با محتویات دیگری داخل دیزی بزرگی آماده می‌کند 👈همزمان با طبخ نان دیزی را گوشه‌ تنور می‌گذارد تا با آتش‌ هیزم تنور محتویات داخل آن خوب پخته شود 🔆نزدیکی‌های ظهر از خانه سمت سرچشمه راهی گورستان می‌شود 👇که اوسا و کارگر امامزاده بوده‌ و طی حدود دو ماه این برنامه هر روز در خانه‌ی محمدکاظم 👈تا اتمام پروژه ادامه داشته و 👇آن‌چه از که روز اول سر بریده و در پستو آویزان کرده‌ بودن 👈برای تدارک آبگوشت با می‌بریده و پیمانه‌های آردی که از کیسه آرد بر می‌داشته 👇تا اینکه 👇و 👇در بنای با عظمت امامزادگان مالواجرد و تمام می‌شود 👇ادامه مطلب فرداشب... ✅ 💯 📡 پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd