18.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📡📺 #یادبادآنروزگاران
#یادباد
#تصاویر کوتاهی از
#مسابقه
#دوچرخهسواری
👈که ۱۲ فروردینماه ۱۳۸۳
👇از
#گلزارشهدایحسنآباد
👇تا
#گلزارشهدایمالواجرد
برگزار گردید در چند قسمت تقدیم حضورتان میشود.
1⃣ #قسمتاول
🎞 پيشنهاد دانلود ویدئوی بالا:
⏰بهمدت ۲ دقیقه و ۲۵ ثانيه
📀باکیفیت مناسب HD
بهحجم ۱۷ مگابایت ۹۷۲×۷۲۰
🔴👈 قسمتدوم بزودی تقدیم میشود
✅ #باماهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
شبکهپابرج در اینستاگرام
https://instagram.com/shabakepaborj
پابرجمالواجرد در تلگرام
https://t.me/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴 #یادبادآنروزگاران یادباد.
آداب و رسوم ماه مبارک رمضان روستای
#مالواجرد
دهههای پنجاه و شصت.
🔅روز آخر ماه شعبان،
صبح زود مادرم بعد از خواندن نماز به
#پستو pastoo
(اتاقک کوچکی که ورودی آن از اتاق دیگر بود و معمولا در تابستان، خنک
و در زمستان گرم بود)
میرفت و قدح بزرگی که داشتیم،
بیشتر از همیشه داخل آن آب میریخت.
🔻 سپس به اندازه کافی آرد داخل #قدح ریخته و آنقدر با آب داخل قدح، زیر و رو میکرد که تقریبا خمیر آماده میشد.
🔸روی قدح را با پارچهای میپوشاند تا خمیر #ور var بیاد.
✅ آری دوستان، در دههی پنجاه اکثر مادر بزرگهای کنونی،
یک روز مانده به ماه رمضان #پخت_نان داشتند و در هر خانواده معمولا نان نیمی از ماه #مبارک را تهیه میکردند و میپختند،
بهخاطر گرمای تنور و تشنگی آن دیرتر سراغ تووخونه بروند.
🔅چند ساعتی که از خمیر کردن گذشته بود، مادرم داخل #تووخونه (tookhone) رفت و چند بوته خیزم داخل تنور گذاشت.
پارچهای که درب دُمادون گذاشته بود را برداشت
و کمی از هیزم ها را کبریت زد و به داخل تنور انداخت.
🔥آتش از درون #تنور زبانه میکشید و روی آتش دودی سفید رنگ، که به سمت دریچهی سقف #تووخونه خارج میشد.
🔥وقتی هیزم ها داخل تنور کامل سوخت، به تنور که نگاه میکردی تقریبا #آتش_روی_هیزم ها تمام شده بود و باقی مانده به رنگ قرمز #لورچ میانداخت.
🔸مادرم با کمک مادر بزرگم قدح خمیر را از پستو به داخل تووخونه آوردند.
سپس پارچهای ضخیم که به آن #سفره_آرتی میگفتند، کنار تنور پهن کرده و مقداری آرد هم در گوشه آن ریخت.
👈 آنگاه پارچهای که به آن #کلپینی میگفتند (kelpeini) را خیس کرد سپس به داخل تنور برده، شروع کرد پارچه خیس را به داخل تنور مالیدن.
🔅 از مادرم سوال کردم چرا اینکار را میکنی؟
🔅🔅 در جواب گفت :
میخواهم دیواره تنور را از وجود سیاهی ناشی از #دودخیزم پاک و تمیز کنم.
🔸مادرم چند بار کلپینی را خیس کرد و آن را داخل تنور
از پایین تا بالا چرخاند.
🔸مادر بزرگم شروع کرد #چانه گرفتن و مادرم نیز چانهها را در گوشه دیگر سفره آرتی با دست پهن...
👈ادامه مطلب را فردا دنبال فرمائید.
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🔴 #یادبادآنروزگاران یادباد. ادامه آداب و رسوم ماه مبارک رمضان
🔅مادربزرگم شروع کرد چونه گرفتن و مادرم نیز چونه ها را در گوشه دیگر #سفره_آرتی با دست پهن میکرد و سپس آن را به تنور میزد.
🔥پخت نان تمام شده بود.
آنگاه مادرم #دیزی سله ای بزرگی که بند زده بودند را آورد و مقدار #ارزن بههمراه #رشته و کمی گوشت که از قبل درون دیزی ریخته بود ، در کنار تنور گذاشت. سپس سرش را داخل تنور کرد و با انبری که داشت وسط #خاکیشترای (khakishtar) جا مانده از آتش هیزم ها, حفره ای باز کرد و دیزی را در وسط آن گذاشت.
💥 سپس خاکسترهای دور تا دور کف تنور را به دیواره های دیزی نزدیک کرد تا اینکه فقط اندکی لبهی دیزی در وسط خاکستر ها که هنوز بعضی از تکه های هیزم، قرمز، و معلوم بود گرمای زیادی دارند، نمایان بود.
☄سینی بزرگی داشتیم که با آن روی تنور را پوشاند، اما در گوشه ای از سینی، لبه داخلی تنور، نمایان بود.
🔥با پارچه دیگر #دومادون را طوری پوشاند که، فقط روزنه کوچکی از آن باقی مانده بود.
👈 این کار باعث میشد تا اولا زغال های داخل تنور در مدت زمان بیشتر دوام آروده و #آش_ارزن داخل دیزی با ملایمت بپزد .و ..
👈🔸و اگر کاملا دومادون باز بود، زغال های هیزم زودتر به #خاکستر تبدیل میشد و از طرفی باعث میشد که ارزن دور تا دور دیزی بسوزد و فقط مقداری کمی از آن در وسط دیزی باقی بماند.
✅ آری با این کار در روز آخر ماه شعبان هم #نان تهیه میکردند و هم از #باقیمانده_آتش داخل تنور، برای پخت غذای سحری استفاده می کردند.
🔴یادوخاطره
پدران، پدربزرگها،
مادران و مادربزرگها را در این شبهای عزیز گرامی میداریم.
👈 از شما همراهان و همشهریان ارجمند دعوت میکنیم، ادامه آداب و رسوم اهالی روستا را در دهه های ۵۰ و ۶۰ در شبهای آینده دنبال فرمائید.
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd