📡👈 سرگذشت #آبآشاميدنی اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍ نوشتهے : حجتاله صادقے
3⃣ #قسمتسوم
🎗بعضے خانهها #پستو داشت
#پستو : داخل اتاق، اتاق دیگرے بود که اصلا آفتاب نمیگرفت و چون دیوارهاے گلے ضخیمے داشت و سقف آن هم خشتے بود گرماے هوا بر آن غلبه نمیکرد و در فصل تابستان خنڪ و در زمستان گرم بود
کوزه و سبوها را در آن قرار میدادند به این اتاق اندرونے #پستو مےگفتند
🔶 براے آنکه حشره داخل کوزه یا سبو نرود از پارچههاے دور ریز #دربهائے به شکل توپ بیضے مانند درست میکردند و درب کوزه یا سبو قرار میدادند
💫صبح زود کشاورزان #سبوے آب خنڪ را در #خورجین الاغ میگذاشتند و راهے صحرا میشدند
زمانے که به صحرا میرسیدند سبو را در محل #سایهسارے مثل :
🌴سایهے درخت یا زیر بوتههاے بزرگ گیاهان میگذاشتند تا آب درون آن دیرتر گرم شود
✍ #یادش بخیر
👶در صحراے برزاب پدرم و سائر کشاورزان مثل خدابیامرزتشان :
مرحوم حاج غلامرضا
مرحوم حاج اسماعیل حسین شیخ
مرحوم کربلایے فرج اله محمدعلی
سبوهایشان را داخل #گمبهچے مرحوم حسین حاج علے میگذاشتند
🕌 هنوز بحمدالله این گمبه به همت فرزندان آن مرحوم که هر از گاهے #مرمت میکنند پابرجاست
💫 کشاورزان به همراه سبوے آب #چاشتونه که حاوے نون و ماست پوست بود به صحرا میآوردند و حدود ساعت ده صبح که میشد همگے زیر سایه درخت یا داخل گمبهاے ...
👈 ادامه سرگذشت #آب_آشامیدنے را فرداشب بخوانید
📡 #مجموعه_فرهنگی_هنری_پابرج
@paborjemalvajerd
📡👈 #یادبادآنروزگارانیادباد
👈 سرگذشت #آبآشاميدنی اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍نوشتهے : حجتاله صادقی
✨همراهان ارجمند، آنچه پیرامون آب آشامیدنی اهالی زادگاهم در دههے پنجاه نوشتهام
✅دقیقا از #مشاهدات اینجانب بوده و آنها را با تمام وجود درک کردهام
🙏 لطفا نظرات خود را در ارائهے این مطالب و سایر پستهاے کانال #پابرجمالواجرد را به شمارهی
📲 09123728749
حجتاله صادقے در بله و ایتا ارسال فرمائید
📡 #مجموعهےفرهنگےهنرےپابرج
@paborjemalvajerd
📡👈 سرگذشت #آبآشاميدنے اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍ نوشتهے : حجتاله صادقے
5⃣ #قسمتپنجم
🌐روزگار قدیم هر صحرا، حداقل یگ گمبه داشت و تمامے گمبهها داراے #خمرهےبزرگ یا کوچڪ براے آبآشامیدنے کشاورزان و رهگذران بودند
🔰 تعدادے از گمبهها که به نام اشخاص میباشد
(مثل گمبه قورچی)
✅ #بناکنندهے آن جهت تعمیرات و نگهدارے گمبه از املاڪ خود #وقف آن بنا نمودهاست
❇️ گمبههائے که بهنام صحرا بوده و جنبه عمومیت دارد، افراد خیّر براے پرداخت دستمزد
#آبگیرےخمره بخشے از املاڪ خود وقف کردهاند
(مثل گمبه برزاب)
🟡 یکے از #مشغلههاے اغلب ما بچّهها در دههے ۵۰
چوپانے و گوسفندچرانے بود پدرم همانند اغلب کشاورزان روستا در اواخر بهار پنج شش تا بَرِچے (بچّهے گوسفند) میگرفت
🔹تعطیلات تابستانے که شروع میشد و چنانچه کار خاصّے مثل خرمن خورد کردن و... در صحرا نداشتیم آن گوسفندان را هر روز در دو نوبت براے چَرا به صحرا میبردیم
1⃣نوبت اول :
صبح زود تا حدود یڪ ساعت مانده به اذان ظهر
2⃣نوبت دوم :
ساعت حدود ۱۶:۰۰ تا نزدیڪ اذان مغرب
✍ ما بچّهها که کوزه ے آب بههمراه نداشتیم و با گمبهها هم فاصله داشتیم
👈براے رفع #تشنگے نمیتوانستیم گوسفندان را رها کرده، به گمبهها مراجعه کنیم ناگزیر بهدنبال :
1⃣ #جوےآب یا
2⃣ #آبباقیمانده از عبور آب چشمه که شب گذشته در آن مسیر جریان داشته،
3⃣ یا آبے که در پشت " پچواره " از جوے نفوذ کرده بود، میخوردیم
✳️ پچواره : دریچه یا همان آبراه است که آب به لِته میرود
آب پشت پچواره بخاطر گذر از شن و ماسه روے سنگ پچواره #تسويه میشد که اولاً صاف و زلال بود و ثانیاً بخاطر سایهاے که حاصل آن لِته بر آب انداخته بود خنڪ و گوارا بود که از آن میخوردیم
👈 ادامه سرگذشت #آبآشاميدنے را شنبهے هفته بعد بخوانید
📡 #مجموعهےفرهنگےهنرےپابرج
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴 سرگذشت #آبآشامیدنے اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍ بهقلم : حجتاله صادقی
6⃣ #قسمتششم
🌾 زمینهاے کشاورزے روستا بهدلیل ناهموارے و غیر همسطح بودن، داراے زهکش هستند
🥀 #زهکش :
ابتدا زمین کشاورزے را بهعرض حدود ۵۰ سانت و بهعمق حدود یکونیم متر دورتادور مزرعه را حفارے کرده که در عمق ذکر شده به خاڪ سفت و سخت میرسیدند و طوریکه کندن آن براحتے نبود و میبایست بوسیلهے کلنگ انجام شود
👈سپس دیواره کانال را بوسيله سنگهایے که از #کوهسارشمال روستا میآوردند به عرض و ارتفاع ۳۰ سانت دیوارچینے کرده روے آن را با سنگ میپوشاندند
این کانالها در اطراف زمین به همدیگر وصل میشد و در ادامه به کانال زمینهاے بعدے و همینطور بهسمت حاشيهے زمینهاے کشاورزے میرفت
👈روے #سنگچین را تا سطح زمین خاکریزے میکردند بطوریکه در ظاهر اثرے از کانال دیده نمیشد و جزو زمین کشاورزے میشد
✍ کانالها #نم و رطوب زمین را پساز آبیارے را #جمعآورے و به خارج از زمینهاے کشاورزے هدایت میکرد
👈 به آبهائے که توسط زهکشها از زمین زراعے خارج میشد " فضاب " میگفتند
کشاورزان فضابها را در مکانهائے که بهصورت استخر بود و به آنها " سلخ " میگفتند
براے آبیارے زمینهاے حاشيهے صحرا که از آبچشمه بهرهمند نبودند و به آن خرابه میگفتند، جمعآورے کرده و در خرابهها کشت و کار میکردند
👈ادامهے مطلب را فرداشب تقدیم حضورتان خواهیم کرد
📡 #مجموعهےفرهنگےهنرےپابرج
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴 سرگذشت #آبآشامیدنے اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍ بهقلم : حجتاله صادقی
7⃣ #قسمتهفتم
🌾در مسیر " کوچه خرابلر " چند فضاب وجود داشت که در زمان آبسالے (سالے که بارندگے خوب و بهاندازه باشد) دائما ً جارے بودند
معروفترین آنها فضاب " گمیچےحیدر " بود که به جوق اندےبالا ریخته و از آنجا با فضاب بخشے از زمینهاے کشاورزے غرب صحراے اندےبالا جمع میشد و نهایتا سر از صحراے " بوسنجر " در میآورد
بخشے از زمینهاے بیآب صحراے اندے پائین را بوسنجر گویند
اضافهے فضاب کل صحراهاے مالورد در انتهاے صحراے اندے پائین جارے بود و از آنجا بهطرف شرق و نهایتا به معدن نمڪ میرفت در جادّه قدیم " پیراسماعیل " به #آبغازغازے معروف بود
فضابها بخاطر جارے بودن در عمق زمین نسبت به آب چشمه شورتر اما خنڪ بودند
بیان این مطالب بهاین دلیل است که :
در دههے پنجاه جاے شما خالے بود بعضے وقتها نداشتن کوزهے آب و عدم دسترسے به خمره آب گمبهها،
تشنگے در فصل گرما امثال بنده و دیگران را ناچار به خوردن آب همین فضابها میکرد
پاچه ےشلوار را بالا زده و وارد جوے یا ناکش میشدیم و با دوکف دست آبجارے از #گمیچےحیدر را پُرکرده و بالا میآوردیم
آب سرد و گوارا که شور و گاهے مزهے تلخے داشت نوش جان میکردیم شورے آب فضاب عطش و تشنگے را زیاد میکرد که با خوردن چند کف دست سيراب میشدیم و آن آب شور چقدر گوارا بود و میچسبید
گاهے اوقات براے چاشتونه ماست چکيده با خود بهصحرا میبردیم و با آب فضاب خنڪ دوغ درست میکردیم که البته خوشمزه هم میشد
از فضاب گمیچےحیدر بگذریم و دوباره برگردیم به خانهها ...
👈ادامهے مطلب را فرداشب تقدیم حضورتان خواهیم کرد
📡 #مجموعهےفرهنگےهنرےپابرج
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡👇 #یادبادآنروزگارانیادباد
✍سرگذشت #آبآشاميدنی اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍نوشتهے : حجتاله صادقی
❤️ همراهان و همشهریان ارجمند : آنچه پیرامون #آبآشاميدنے اهالے زادگاهم در دههی پنجاه نوشتهام
✅ دقیقا از #مشاهدات اینجانب حجتاله صادقی حاجمختار بوده که با تمام وجود آنها را #درک کرده و #چشیدهام
✅ #باماهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگےهنرےپابرج
@paborjemalvajerd
📡🔴 سرگذشت #آبآشامیدنے اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍ بهقلم : حجتاله صادقی
8⃣ #قسمتهشتم
↙️وارد دالونچے خونهے پدربزرگم مرحوم #حاجحسینیوسف که شدم،
👈دیدم خالهام مرحومه #رقیهحاجحسین یوسف با دست عاجز و ناتوانش نشسته و درب سبو درست میکند
🔰خالهام در کودکے #تشنج کرده و دست و پای چپ از مچّ لمس (فلج) شده بود
👈او #لنگلنگان راه میرفت و با دست راست کارهایش را انجام میداد
👈 و بعداز تشنج از همان دوران کودکی بعضی وقتها #غش میکرد
🔰خالهام اغلب اوقات #طاهر و #باوضو بود مشکلات جسمے حاصل از تشنج باعث شده بود تا کارهای روزمرهے او با سائر اهالی روستا متفاوت باشد
💠آن مرحومه جهت #طهارت و گرفتن وضو بهصورت ارتماسی به حوض مرحوم حاجقاسم که در نزدیکی خانهشان
(خانهے پدربزرگم) میرفت
🌐سرانجام اوایل اردیبهشت سال ۱۳۷۲ خورشیدی مرحومه رقیهحاجحسین یوسف
👈 که براے طهارت و وضوگرفتن به حوض حاجقاسم رفته بود
😢ناگهان غش کرده و درون حوض میافتد و لحظاتی بعد داخل آب کمعمق حوض غرق شده #بهرحمت الهے میرود
💠 مادربزرگم مرحومه سکینه محولیملاحسن متوجهی غیبت خالهام میشود او میدانست برای تجدید وضو به حوض حاجقاسم رفتهاست
😢 بلافاصله به آنجا میرود و :
#پیکربیجان خالهام را در وسط حوض میبیند که #آسمانے شدهاست
💠روحششاد و یادش گرامیباد
🙏درخواست میکنم نثار ارواح اموات خودتان و ارواح خانوادهی پدربزرگم فاتحهای قرائت فرمائید
💠اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
👈بگذریم... ساعت دو بعداز ظهر بود درب خانهےپدربزرگم زیردالان نسبتا بزرگے بود
👈که یکسر آن جلوے خانهے مرحوم #رضاحسینباقر و مرحوم #مصطفےمرتضے و سر دیگرش جلوے درب خانهے مرحوم #حسنشمر و مرحوم #حاجغلامرضا اسماعیل زینل بود
💫مسیر آن دالان را هر روز #جارو کرده و سپس #آبپاشے میکردند تا موقع ظهر یکے و دو نوبت این کار را هرکدام از همسایهها انجام میدادند
🌺آبپاشے باعث میشد زمانیکه همسایهها در سکوهای دوطرف دالان مینشستند :
۱. از بوے خوش کاهگل و هواے خنڪ آنجا لذت ببرند
۲. جریان نسیم خنک بهدلیل نداشتن گرد و غبار لذتبخش بود
✍خلاصه به خالهام که در حال دوختن درب سبو با پارچههاے اضافه بود سلام کردم و گوشه دالونچے شون نشستم، دیدم که داخل پاشنهے درب مابین دالونچے و اتاقشون دوسهتا #سبو گذاشتهاند
👈 به این بخش از خانههاےقدیمے #دستکچے میگفتند
جنس سبو یا کوزه از سفال (سله) است آب کوزه از سله عبور کرده و بهسطح بیرونے آن نفوذ میکند و تا تمام شدن آب
👈سطح خارجے کوزه نمناڪ است آب روی کوزه تبخیر میشود و براے تبخیرشدن نیاز به جذب گرما دارد و گرما را از آب داخل کوزه میگیرد بدینترتیب آب کوزه خنڪ میشود جریان هوا به تبخیرشدن آب کمک میکند
👈روزگار قدیم #سبوهاےآب را در مکانهائے میگذاشتند که جریان هوا آب کوزهها را سریعتر خنڪ کند
👈ادامهے مطلب را فرداشب تقدیم حضورتان خواهیم کرد
📡 #مجموعهےفرهنگےهنرےپابرج
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡👇 #یادبادآنروزگارانیادباد
✍سرگذشت #آبآشاميدنی اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍نوشتهے : حجتاله صادقی
❤️ همراهان و همشهریان ارجمند : آنچه پیرامون #آبآشاميدنے اهالے زادگاهم در دههی پنجاه نوشتهام
✅ دقیقا از #مشاهدات اینجانب حجتاله صادقی حاجمختار بوده که با تمام وجود آنها را #درک کرده و #چشیدهام
✅ #باماهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگےهنرےپابرج
@paborjemalvajerd
📡🔴 سرگذشت #آبآشامیدنے اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍ بهقلم : حجتاله صادقی
9⃣ #قسمتنهم
👈... یادش بخیر دهههاے پنجاه و شصت 👇
🍁فصلهاے پائیز و زمستان آن زمان که پیدرپے از راه میرسید
⛈ بارشهاے باران و برف خوبے بههمراه داشت و حاصل آن بارشها #آبشیرینی بود که نصیب ما بچّهها میشد
🌧 معمولا جاهائے که زمین سفت و محکمے داشت مثل #جاخرمن هاے بخش شمالے ارگ تاریخے روستا
👈که اکنون خانههاے مسکونے مالواجردیهاے مقیم تهران در آن جاخرمنها بنا شدهاست
👈یا زمینهاے اطراف #گمبهآببالا که آنجا هم به منازل مسکونے تبدیل شده است مثل :
خانهے حاجحسین سکینه تقی
خانهے جناب حاجابراهیم شازده
خانهے مرحوم حاجمحمد اسماعیل
🌧 #آبباران در قسمتهاے ناهموار آن زمینها جمع میشد
🌏 آن روزگار شرایط آب و هوا و اکوسیستم نسبت به سالهاے اخیر متفاوت بود و منطقهے ما از بارندگیهاے قابل توجهاے در فصل سرما برخوردار بود و معمولا تاچند روز #آبباران در ناهمواریهاے زمین وجود داشت
💫ما بچّهها کف دستهاے مان را زمین میگذاشتیم و دهانمان را به سطح آب نزدیڪ کرده،
🔰 مانند چارپایان آب میخوردیم که البته #آبشیرین و خنڪ گواراے وجودمان میشد
🌧 چاے برفے هم مزّه و طعم خاصّ خودش را داشت
آه.آه. یادش بخیر در همین خانهے سرچشمه و صبح زمستانی
با صداے مادرم که میگفت :
بچهها وخیزے بیبینے چه برفے اومده ...
وقتے سرم را از زیر لحاف بیرون میآوردم و از پشت پنجرهے بخارگرفته ناشے از بخارے که از دهانهے کترے متوسطے که روے چراغ علاءالدین بيرون میزد
☁️ حیاط را تماشا میکردم که پُر از برف شده بود نمیدانے چه لذتے میبردم و البته براے تمام اهالے روستا چنین شرایطے به وجود میآمد
❄️چندین نوبت بارش نسبتا خوب برف سهمیه روستاے مالواجرد
از سامانههاے بارشے فصل سرما در آن روزگار بود
و از بارش نوبت دوم برف به بعد کترے بزرگے که داشتیم مادرم آنرا از برف سفید کنار دیوار حیاط پُر کرده و در کنار منقل کرسے یا شومینه گلے اتاق میگذاشت تا برف داخل کترے آب شده و پس از جوش آمدن در قورے چاے دم میکرد
✍نمیدانے چه لذتے داشت #خوردن چاے برفے و تماشاے بارش برف از پشت شیشهے آن دربهاے چوبے اتاق
👈ادامهے مطلب را فرداشب تقدیم حضورتان خواهیم کرد
📡 #مجموعهےفرهنگےهنرےپابرج
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡👇 #یادبادآنروزگارانیادباد
✍سرگذشت #آبآشاميدنی اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍نوشتهے : حجتاله صادقی
❤️ همراهان و همشهریان ارجمند : آنچه پیرامون #آبآشاميدنے اهالے زادگاهم در دههی پنجاه نوشتهام
✅ دقیقا از #مشاهدات اینجانب حجتاله صادقی حاجمختار بوده که با تمام وجود آنها را #درک کرده و #چشیدهام
✅ #باماهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگےهنرےپابرج
@paborjemalvajerd
📡👈سرگذشت #آبآشاميدنے اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
✍نوشتهے : حجتاله صادقے
0⃣1⃣ #قسمتدهم
💫از دیگر منابع #آبآشامیدنے اهالے زادگاهم،
👈 #آبشیرین حاصل از ذخیرهشدن #آبباران در #آبانبارتاریخے واقع در #محلهےپابرج است که پساز ۴۲۰ سال از بناے آن همچنان پابرجاست
👈دریچهاے در قسمت شمالے آن وجود داشت تا سیلاب جارے شده از #کوههاےدملاح را به درون آبانبار هدایت کند
💫کف آبانبار سفت بود تا مانع نفوذ آب بهزمین شود
💫این بنا بهشکل زیبائے مسقف شده است تا تبخیر آب را به حداقل برساند و تنها دریچهے کوچکے در سقف آبانبار وجود داشت که هواے داخل آن را تهویه نماید
🔷 #آبانبارتاریخیمالواجرد تا اواسط بهار آب شیرین، خنڪ و گوارائے داشت اینجانب و بسیارے از اهالے دهههاے پنجاه و شصت از آبباران آن مخزن #نوشجان کردهاند
🌛غروب که میشد میدیدم ایشان #چکمهپوش و #بیلبردوش در حالیکه خستگے از چهرهاش هویدا بود
👈از جلوے خانهے ما در کوچهچے #حاجاحمد عبور میکرد و
👈کمے آن طرف وارد دالونچے خانهشان میشد
🌟به او سلام میکردم و خدابیامرز هم با لحنے دلنشین، جواب سلامم را میداد و رَد میشد
💠خدابیامرزتش زندهیاد
⚜ مرحوم حاجحسین حمومے را میگویم
🔰او بههمراه دوتن دیگر که یکے از آنها
⚜مرحوم حاجمحمد اسماعیل بود بیشتر وقتها
صبح زود با ماشین خدابیامرز #حاجابراهیم قلے براے جمعکردن نمڪ از حوضچههاے معدن و بارگیرے کامیون به معدن نمڪ مالورد میرفتند
👈نزدیڪ غروب طول میکشید تا با کامیون #نمڪ از راه میرسیدند
👨 آقاے اسماعیل نیکبخت فرزند حاجابراهیمقلے که تقریبا همسن و سال من هست
✍آنزمان #پسربچهاے هشت نه ساله بود
🌟و گاهے وقتها ما را به خانهشان #دعوت میکرد و با آبشیرین از ما پذیرائے میکرد
👈اصلا رفتن ما بچهها به منزل مرحوم حاجابراهیمقلے به نیّت خوردن آبشیرین بود
🔰داستان آبشیرین خانهے مرحوم حاجابراهیم کلاحسین از این قرار بود :
🌟 آقاے حاج اماناله نیکبخت حاجابراهیمقلے #تانکر ۲۰۰ لیترے زیرکامیون شان بسته بود این همان ماشینے بود که آنزمان بیشتر وقتها از معدن، نمڪ بارگیرے میکرد
👈حاج اماناله نمکها را براے یڪ گاودارے در حوالے نطنز میبرد و در مسیر برگشت
💫تانکر بشته شده زیر کامیون را براے خانوادهشان از آبشیرین پر میکرد که هرازگاهے یڪ لیوان از آن #آبشیرین نصیب من و بعضی از #همبازیهاے من میشد
👈 ادامه سرگذشت #آبآشاميدنے را شنبهے هفته بعد بخوانید
📡 #مجموعهےفرهنگےهنرےپابرج
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡✍ سپاس و تشکر و فراوان مینمائیم از همراهی شما و
🌟بهویژه عزیزانے که طی هفتهی جاری #نویسندهے مطالب
👈 سرگذشت #آبآشامیدنے اهالے روستاے تاریخے مالواجرد
را بهصورت:
حضوری، تلفنے و یا با ارسال پیامڪ و پست مورد لطف و محبت خویش قرار دادند
🔰از جمله این بزرگواران شاعره روستا
🌸 #سرکارخانمصغریصادقی
مرحوم کاکاحسین و همسر جناب آقاے کربلائے اسداله اسدی
👈میباشند که پیرامون این موضوع اشعارے سرودهاند که در پست بعدے تقدیم حضورتان مینمائیم
🌐از شما همراهان ارجمند درخواست میکنیم در این شب جمعه #نثار ارواح اموات خودتان و والدین شاعره روستا #فاتحهاے قرائت فرمائید
💠اللهم صل علے محمد وال محمد وعجل فرجهم
📡 #مجموعهےفرهنگےهنرےپابرج
لینڪ ما در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
لینڪ ما در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd