eitaa logo
قرارگاهِ منتظران
112 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
94 فایل
يوسُفِ گُمگَشتھ باز آيَد اگـر ثابـِت شـَوَد دَر فِراقَش مِثلِ يَعقوبيم وَ حَسرَت ميخوريم #اَسلام‌‌عَلَیک‌اَیُهَا‌العَزیز 🍃 { پایگاه محمد رسول الله -ص } @Labedini👈صحبتی اگر بود پاسخگوی‌شبهات‌و‌احکام👈 @Pasokhgoo97
مشاهده در ایتا
دانلود
••• سمتِـــ تو از تمامی مردم فـراری‌‌ام ای بـا غریب‌های جهـان آشنا حسین«ع» @padegane_montazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرارگاهِ منتظران
#رمان_محمد_مهدی #قسمت_چهاردهم 🔰 وقتی وارد خونه شد، همسرش بعد سلام و احوال پرسی فورا سوال کرد چ
🔰 چندماه بعد... 🌀 روز نیمه شعبان اون سال فرا رسید. همه غرق در شادی و جشن گرفتن و... آقا هادی هم از دو جهت خوشحال بود. هم بخاطر روز تولد حضرت ، هم بخاطر اینکه قراره پسرش در چنین روزی به دنیا بیاد، دل تو دلش نبود ✳️ دلش می خواست تو مراسمات جشن کمک کار اهل مسجد باشه ، چون خانوادش همه تو بیمارستان بودن و خیالش از اونجا راحت بود، اما حاج اقا عسکری بهش اجازه نداد و به هر زحمتی که بود هادی رو راهی بیمارستان کرد 🔰 تو راه بود که بهش خبر دادن بچه به دنیا اومده یک مرتبه تمام اون سختی ها و توسلاتی که محضر امام زمان (عج) کرده بود به یادش اومد. تمام گریه ها تمام نماز ها تمام زیارت عاشورا ها و... یقین کرد که هرکس در این خونه بره، دست خالی بر نمی گرده ❇️ بچه رو که بغل گرفت ، آرامش عجیبی بهش دست داد ، هرچند پدرش دم گوش بچه اذان و اقامه گفته بود، اما هادی دوست داشت خودش هم بگه رفت یه گوشه خلوت نشست و با گریه و زاری بعد از اذان و اقامه ، چند تا سلام به امام زمان هم در گوش بچه گفت و همونجا به حضرت گفت : آقاجان، این بچه را نذر تو کردم ، کمکم کن جوری تربیتش کنم تا یکی بشه مثل مالک اشتر برای تو یکی مثل عمار برای تو اشک از چهره اش جاری شد، با دستهاش اشک خودشو پاک کرد و خیلی یواش و آروم روی لب های بچه گذاشت تا کام بچه با اشکی که برای امام زمان (عج) ریخته شده باز بشه، بعد از جیبش تربت اصل کربلا رو که تو سفر سال قبل از یک خادم گرفته بود در آورد و مقدار بسیار کم رو در دهن بچه قرار داد مستحب هست وقتی بچه به دنیا میاد، کامش با تربت کربلا باز بشه 🌀 رفت سراغ خانمش ، ازش تشکر کرد ، از صبرش، از تحمل سختی ها ، از اینکه این همه سختی رو تو این مدت تحمل کرد تا این بچه صحیح و سالم به دنیا بیاد از جیب کتش ، یه گردنبند طلا در آورد و هدیه داد به خانمش روی پلاک گردنبند، اسم هر سه نفر نوشته بود هادی، نرگس، ✳️ بعد خوب شدن خانم و انجام مراحل بیمارستان ، اومدن خونه که یک مرتبه دیدن... ( ادامه دارد ...) : @padegane_montazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای که روشن شود از نور تو هر صبح جهان روشنای دل من حضرت خورشید سلام به رسم ادب و عشق : @padegane_montazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا