eitaa logo
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
318 دنبال‌کننده
482 عکس
351 ویدیو
6 فایل
با عطر اسپرسو و بوی کاه پذیراتون هستم. ☕📜 ریوجی می‌شنود‌: https://daigo.ir/secret/2399342596 طنین هجویات روزانه + پاسخ پرسش هاتون: https://eitaa.com/storerome
مشاهده در ایتا
دانلود
یک صندلی برای نشستن کنار تو(؟)... یک فنجان قهوه برای ما(؟)...
17.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو را خودم چشم زدم بس که نوشتمت میانِ نوشته هایم بی‌آنکه اسپند بچرخانم میانِ واژه‌ها... ـــــــــــ اینقدر، اینقدرررر امروز حرم آقا قشنگه که نگم براتون...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای سنگین ریل قطار و نگاه غمگین یک سوار فریاد دود در آسمانه بی عشق و ریل های موازی به سمت فرار! گویی شکسته دیگر بغض این قطار...
سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت هوا دلگير، درها بسته، سرها در گريبان، دست‌ها پنهان نفس‌ها ابر، دل‌ها خسته و غمگين درختان اسكلت‌های بلور آجين زمين دلمرده، سقف آسمان كوتاه غبار آلوده مهر و ماه زمستان است... پ. ن: تا به حال چنین ابر بلندقامتی دیده بودید؟!😃😃 حوالی غروب در مشهدِ آقای امام رضا(علیه‌السلام)
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
روزگار همیشه بر یک قرار نمی‌ماند روز و شب دارد روشنی دارد، تاریکی دارد پایین دارد، بالا دارد کم دارد، بیش دارد دیگر چیزی از زمستان نمانده تمام می‌شود بهار می‌آید:))... 1402/11/09 2024/01/29 در نیمه‌ی روز قامت بسته بودیم.
حرف های ما هنوز ناتمام... تا نگاه می‌کنی؛ وقت رفتن است باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آنکه باخبر شوی لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌شود آی... ای دریغ و حسرتِ همیشگی! ناگهان چقدر زود دیر می شود!:)))))
آخر به چه درد می‌خورد آفتاب اسفند این که جای پای تو را آب کرده است...((: 1402/12/01
در لحظه‌ای که به او فکر می‌کنم او را بیشتر دوست دارم. او از آدم‌هایی بود که فکر کردن به آن‌ها دیدنِ آن‌هاست... .
من احتمال دیدن اویم در باجهٔ کتاب‌فروشی من احتمال خواندن اویم در ناگهانِ صفحهٔ گوشی(برای مدت مدیدی!)
از تبِ عشق به من، طعنه‌ی بیمار زدند. *خداوند نگه‌دار adult cold باشد.
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
بنوشید از این آواز. 02:47 #Song
من با تو راه می‌روم و حرف می‌زنم؛ وز شوق ِاین مُحال که دستم به دست توست، من جای راه رفتن پرواز می‌کنم.