eitaa logo
✍️از جنس تجربه (اللَّهُمَّ اجْعَلْنا فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ)
107 دنبال‌کننده
452 عکس
503 ویدیو
14 فایل
۞﷽۞ تصمیم بر آن است که برخی مطالب مرتبط با مسائل روز در زمینه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تقدیم شود. تا خدا چه خواهد آدرس کانالهای دیگر👇 ✍️جُمْلِهْ دَرْمانی 💊 @jhakimaneh آیا می دانستید؟ @haltaalam @ayyamollah ارتباط با ادمین @Mirzameysam
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ یعنی ... شعر خوانی آقای مهدی_جهاندار در حضور ... شراب خانه و میز قمار می‌خواهد بنی امیّه حِمار و خُمار می‌خواهد فقط مردمان بی‌طرفی به بی تفاوتی روزگار می‌خواهد بنی امیّه فقط نادانی فریب خورده و بی اختیار می‌خواهد بنی امیّه علی را میانه‌ میدان بدون دُلدل و بی می‌خواهد بنی امیّه امام جماعتی اهلِ نماز و روزه ولی بی بخار می‌خواهد بنی امیّه امام و رئیس جامعه را عبا به دوش ولی تاجدار می‌خواهد بنی امیّه بی خطری که با بیاید کنار می‌خواهد فریب کار و ندانم بکار و سازش کار از این قبیل سیاستمدار می‌خواهد بنی امیّه فقط آن شریح را که وقت بیاید به کار می‌خواهد بنی امیّه أبا شهوت و أبا شکمی نزول خواره و بی بند و بار می‌خواهد که هرچه می‌کشد از منیّت ماست جان به کف و جان نثار می‌خواهد که هرچه می‌کشد اسلام از جهالت ماست علی وار می‌خواهد ویژه 🆔 @pajayepa
✨﷽✨ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺳﺖ، وقتی نخلی را می خواهند قطع کنند میگویند؛ بکُشش! ﺟﻨﻮﺑﯽ ﻫﺎ بیشتر میدانندﮐﻪ ﭼﻪ میگویم. انگار این درخت ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺟﻬﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﺣﺪ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺁﻥهمچون ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ، ﻧﻔﺮ ﺍﺳﺖ. ﻧﺨﻞ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﮐﻨﯽ میمیرد، ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ میزنی ﺑﺎﺭ ﻭ ﺑﺮﮒ ﺷﺎﻥ ﺑﯿﺶ ﺗﺮ ﻫﻢ میشود. ﺍﻣﺎ ﻧﺨﻞ، ﻧﻪ ! ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩﯼ میمیرد ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺭﯾﺸﻪﺍﺵ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﺨﻞِ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ! ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺩﮐﺘﺮ ﮐﺮﯾﻢ ﻣﺠﺘﻬﺪﯼ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺜﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞﺍﺳﺖ. ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﺍﺕ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺳﺖ، ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺮﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ! ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻤﻮﺩ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ، ﺁﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ میمیرد، ﻭﻟﻮ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. پ.ن: در روایات ما آمده است که مومن مثل درخت خرماست؛ شاید یک وجه شبه آن این باشد که درخت خرما همه اش مفید است و مورد استفاده و دور ریز ندارد و مومن هم همه وجودش و حرکات و سکناتش مفید است. شاید وجه شبه دیگرش همین مطلب این پُست باشد که مومن بی سر می میرد، سر ایمان چیست؟؟؟؟ 🆔 @pajayepa
✨﷽✨ 💕 داستان کوتاه بخونید, خیلی قشنگه "مادری" تعریف میکرد: نمك، سنگ بود. برنجِ چلو را ساعتى با "نمك‌سنگ" مى‌خوابانديم تا كم‌كم شورى بگيره... غذا را چند ساعتى روى "شعله‌ى ملايم" چراغ خوراك‌پزى مى‌نشانديم تا جا بيفته... يخ‌كرده و تكيده كنار "علاءالدين و والور" مى‌نشستيم تا جون‌مون آروم گرم بشه... عكسِ يادگارىِ توى "دوربين" را هفته‌اى، ماهى به انتظار مى‌نشستيم تا فيلم به آخر برسه و ظاهر بشه! قلك داشتيم؛ با سكه‌ها حرف مى‌زديم تا "حسابِ اندوخته" دست‌مون بياد. حليم را بايد «حليم» مى‌بوديم تا "جمعه‌ى زمستانى" فرا برسه و در كام مون بشينه. "هر روز سر مى‌زديم به پست‌خانه، به جست و جوىِ خط و خبرى عاشقانه، مگر كه برسه..." گوش مى‌خوابونديم به "انتظارِ زنگِ تلفنِ محبوب: شبى، نيمه‌شبى، بامدادى، گاهى، بى‌گاهى؛" انتظار معنا داشت... دقايق «سرشار» بود. هر چيز يك "صبورى" مى‌خواست ،تا پيش بياد، تا زمانش برسه.تا جا بيفته.! تا "قوام" بياد: غذا، خريد، تفريح، سفر، خاطره، دوستى، رابطه، عشق... "انتظار" مارا قدردان ساخته بود... * حالا فهمیدی چرا این روزها کسی قدردان نیست؟! * 🆔 @pajayepa
31.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨ جوجه پرنده موفقیت در شجاعت و تلاش در این انیمیشن کوتاه، شخصیت اصلی یک جوجه مرغ دریایی است که قادر به برآوردن نیاز های خود نیست. مادر این پرنده ی جوان قصد دارد به او راه و رسم به دست آوردن غذا را یاد بدهد، اما هر دو به این نتیجه می رسند، که هر شخص، یک روش منحصر به فرد برای رسیدن به نیاز های خود دارد. 🆔 @pajayepa
✨﷽✨ «نقل‌قول‌هایی از » سال‌ها درس داده‌ام ولی... ۱- هیچ‌گاه لیست حضور و غیاب نداشتم (چون کلاس باید آن‌قدر جذاب باشد که بدون حضور و غیاب شاگردت حاضر باشد). ۲- هیچ‌گاه سعی نکردم کلاسم را غمگین و افسرده نگه دارم (چون کلاس، خانه‌ی دوم دانش آموز هست). ۳- هر دانش‌آموزی دیر آمد، سر کلاس راهش دادم (چون می‌دانستم اگر حتی فقط ۱۰ دقیقه به کلاس بیاید؛ یعنی احساس مسئولیت نسبت به کارش دارد). ۴- هیچ‌گاه بیشتر از دو بار حرفم را تکرار نکردم (چون سعی می‌کردم به حد کافی جذاب درس دهم که همه، اشتیاق شنیدن و فهمیدن داشته باشند). ۵- هیچ‌گاه ۹۰ دقیقه درس ندادم (چون می‌دانستم کشش دانش‌آموز متوسط، کم‌هوش و باهوش با هم فرق دارد). ۶- هیچ‌گاه تکلیف پولی برای کسی مشخص نکردم (چون می‌دانستم ممکن است بچه‌ای مستضعف باشد یا یتیم). ۷- هیچ‌گاه دانش‌آموزی را برای تنبیه به دفتر نفرستادم (چون می‌دانستم ایستادن کنار درب دفتر یعنی شکستن غرور). ۸- هیچ‌گاه تنبیه تکی نکردم و گروهی تنبیه کردم (چون می‌دانستم تنبیه گروهی جنبه‌ی سرگرمی دارد ولی تنبیه تکی غرور را می‌شکند). ۹- همیشه هر دانش آموزی را آوردم پای تخته، بلد بود (چون می‌دانستم که کجا گیر می‌کند و آن را نمی‌پرسیدم). 🆔 @pajayepa
✨﷽✨ میدونین مرده شور ترکیبشو ببرن از کجا اومده؟ گویند: روزی "مطربی" نزد "مرحوم کرباسی" که از علمای "عهد فتحعلی شاه" بود آمد و حکم شرع را در مورد "رقصیدن" پرسید. کرباسی با عصبانیت جواب داد: "عملی است مذموم و فعلی است حرام." مطرب پرسید: "حضرت آقا، اگر من دست راستم را بجنبانم حرام است؟" مرحوم کرباسی گفت: "خیر!" مطرب پرسید: "اگر دست چپم را بجنبانم؟! مرحوم کرباسی گفت: خیر سپس مطرب از "حکم شرعی" در مورد تکان دادن پای راست و چپ پرسید و هر بار مرحوم کرباسی گفتند: "خیر" ایرادی ندارد. اصولا دست و پا برای "جنبانده شدن" خلق گشته اند. مطرب که منتظر این فرصت بود از جای خود بلند شد و در مقابل دیدگان بهت زده مرحوم کرباسی و حاضران مجلس "شروع به رقصیدن کرد" و گفت: "حضرت آقا، رقص همان تکان دادن دست ها و پاهاست که فرمودید حرام نیست. مرحوم کرباسی در جواب گفت: "مفرداتش" خوب است... ولی "مرده شوی ترکیبش را ببرد!" 🆔 @pajayepa
✨﷽✨ جانباز الاصل ساکن به خیل همرزمان شهیدش پیوست . محمد حیدری جانباز و ایثارگر اهل کشور که در جبهه های نبرد حق علیه باطل همراه رزمندگان ما با رژیم بعث جنگید به همرزمان شهیدش پیوست. . به گزارش محمد حیدری یکی از ایثارگرانی که در زمان جنگ تحمیلی از به کشورمان سفر کرده بود، برای دفاع از کشور ایران عازم به جنگ شده و بعداز مجروحیت و از دست دادن دو پا و یک کلیه خود مقیم ایران می شود و در شهرستان ازدواج می کند، این جانباز دوران دفاع مقدس بعد از گذشت سی و دو سال مجروحیت عصر روز گذشته در یکی از بیمارستان های شهر کرمان ندای حق را لبیک گفت و به یاران شهیدش پیوست. مستندی نیز برای این جانباز هندی تهیه و در جشنواره عمار اکران شد مستند «ملی بدون کارت» روایتگر داستان« امیر سینک» جانباز ۵۰ درصد جنگ می باشد که هندی الاصل و ساکن است و با وجودی که دو پا و یک کلیه خود را در دفاع مقدس تقدیم انقلاب کرده مسؤولان مربوطه حاضر نبودند به او حتی کارت ملی بدهند. جهت شادی روحشان و بهره مندی از دعای خیرشان در برزخ فاتحه ای میهمانشان کنیم. 🆔 @pajayepa
✨﷽✨ نقاشی مشهور در حال اتمام نقاشی اش بود ... آن نقاشی به طور باورنکردنی زیبا بود که می بایست در مراسم ازدواج شاهزاده خانمی نمایش داده می شد. نقاش آنچنان غرق هیجان ناشی از نقاشی اش بود که ناخودآگاه در حالی که آن نقاشی را تحسین میکرد ، چند قدم به طرف عقب رفت. نقاش هنگام عقب رفتن پشتش را نگاه نکرد که یک قدم به لبه ی پرتگاه ساختمان بلندش فاصله دارد . شخصی متوجه شد که نقاش چه می کند میخواست فریاد بزند ، اما ممکن بود نقاش برحسب ترس غافلگیر شود و یک قدم به عقب برود و نابود شود ، مرد به سرعت قلم مویی را برداشت و روی آن نقاشی زیبا را خط خطی کرد . نقاش که این صحنه را دید باسرعت و عصبانیت تمام جلو آمد تا آن مرد را بزند . اما آن مرد تمام جریان را که شاهدش بود را برایش تعریف کرد که چگونه در حال سقوط کردن بود !!! براستی گاهی ما آینده مان را بسیار زیبا ترسیم میکنیم ، اما گویا مدبر هستی می بیند چه خطری در مقابل ماست و نقاشی زیبای ما را خراب می کند. گاهی اوقات از آنچه زندگی بر سرمان آورده ناراحت میشویم اما یک مطلب را هرگز فراموش نکنیم : "خالق ما همیشه بهترین ها را برایمان مهیا کرده است" 🆔 @pajayepa